تصمیم اخیر "ترامپ" برای ممنوعیت ۳۰روزه سفر اتباع اروپایی به ایالات متحده برای مقابله با شیوع کرونا و استثنائاتی که در این تصمیم در نظر گرفته شده خشم مقامات اروپایی را برانگیخته است.
ویروس کرونا همان گونه که در شیوع سرعت بالایی دارد، با همان سرعت هم بهبود پیدا میکند؛ این را آمار ۴ برابری آن نشان میدهد.آمار امید بخش از ایران که بعد از چین در رتبه دوم بهبودیافتگان قرار دارد.
کشور به ظاهر کوچک و آرام اما پُر توان و بیش فعال امارات متحده عربی در چند سال اخیر تحرکات و فعالیتهای بسیار زیادی فراسوی مرزهای خود داشته است. ممکن است در وهله نخست ذهنها به حوزه خلیج فارس و یا در نهایت، سواحل یمن محدود شود اما قرائن حاکی از حقیقت دیگری است.
استکبار غربی باید از طریق اقدامات جمهوری اسلامی به این نتیجه برسد که میتواند شروع کننده اقدام علیه ملت ایران باشد اما باید هزینه آن را نیز پرداخت نماید.
باید به سراغ یک رویکرد افزایشی برویم که به ایالات متحده و شرکای عربش اجازه می دهد تا با گذر زمان به فهمی مشترک در مورد چالشهای ناشی از جنگ نامنظم در خاورمیانه و ابزارهای مشترک برای مقابله با این چالشها دست یابند.
با توجه به خروج آمریکا از برجام، افزایش ماه به ماه تحریمهای اقتصادی علیه ملت ایران در پسابرجام نسبت به قبل از این توافق و بازی کشورهای اروپایی در پازل آمریکا علیه منافع ملی ایران- که هیچ عملی در راستای تعهدات برجامی خویش پس از گذر 32 روز از 60 روز ضرب الاجل ایران به اروپا توسطشان انجام نشده است-، بهتر است که مسئولان نظام بیش از این وقت را از دست ندهند و هر چه سریعتر از برجام خارج شوند.
بُغرنجترین چالش ایالات متحده در همکاری با شرکای عرب این است که آنها به دلیل اختلاف نظرهای تاریخی و منافع متعارض، به یکدیگر اعتماد ندارند و در گذشته نیز بیشتر مایل به همکاری مستقیم و دوجانبه با ایالات متحده بودند و نسبت به همکاری و اشتراک گذاری اطلاعات با یکدیگر ابراز بی اعتمادی می کردند.
ایالات متحده در حال حاضر مدل «به وسیله، همراه و از طریق» را در سوریه و عراق عملیاتی کرده است اما کارآمدی این طرح منوط به همکاری دیگر شرکای منطقهای مانند عربستان، مصر، اردن و امارات متحده خواهد بود تا با مشارکت بازیگران دولتی و غیردولتی منطقه بتوانند با تهدیدهای نامتقارن منطقه مقابله نمایند.
چگونگی پایان دادن به سیاست ناپایدار رفت و بازگشتی ایالات متحده نسبت به خاورمیانه و دستیابی به یک راهکار پایدار و البته ملایم نسبت به منطقه، بزرگترین چالش سیاست گذاری ایالات متحده نسبت به خاورمیانه خواهد بود.
موسسه هادسون اخیراً نشستی را بین متخصصان و صاحبنظران حوزه امنیت خاورمیانه برگزار کرد. در این پنل گفتگو، مباحث مختلفی در رابطه با ایجاد ثبات و بازسازی در مناطق تخریبشده به دست داعش مطرح شد و این متخصصان به بیان نکتهنظرات خود در این رابطه پرداختند.
پیمان INF با خطر نابودی روبروست. پیمان جدید کاهش تسلیحات استراتژیک (NEW START) برای کمتر از دو سال دیگر قابلاجراست و گفتگوهای برقراری ثبات استراتژیک در 18 ماه گذشته برگزار نشده است. در مسیر فعلی، رژیم کنترل تسلیحات هستهای روسیه- آمریکا احتمالاً تا 2021 فرو خواهد پاشید و نتیجه آن کاهش ثبات و امنیت آتلانتیکی خواهد بود.
باوجودآنکه بسیار وسوسهبرانگیز است که وضع موجود را به ترامپ و سیاستهای وی نسبت دهیم اما این افول قدرت از پیش از او آغازشده بود. گرچه رئیسجمهور بعدی آمریکا تلاش خواهد کرد که آمریکا را به نسخه کلاسیک سیاست خارجی آمریکایی بازگرداند.
موسسه رند در گزارشی به بررسی راههای ممکن برای تضعیف جایگاه روسیه در داخل و خارج از مرزهایش پرداخته است. این راهکارها همگی غیر خشونتآمیز هستند اما هزینههای سیاسی، اقتصادی و نظامی زیادی را برای روسیه تحمیل میکنند.
اگرچه به نظر میرسد حمایت از اسلامگرایی در مرکز اقدامات حاکمان قطری برای اعمال قدرت نرم باشد، اما آنها توانستهاند با رویکرد زیرکانه خود که در سه مورد خلاصه میشود، اتهامات را از خود دور کنند.