دیدبان؛ برای حدود پنج دهه، مذاکرات هستهای واشنگتن- مسکو باعث تقویت ثبات استراتژیک، کاهش زرادخانههای هستهای و تأثیر مثبت در گسترش روابط بین دو کشور شد. اما این شرایط در حال تغییر است. پیمان INF با خطر نابودی روبروست. پیمان جدید کاهش تسلیحات استراتژیک (NEW START) برای کمتر از دو سال دیگر قابلاجراست و گفتگوهای برقراری ثبات استراتژیک در 18 ماه گذشته برگزار نشده است. در مسیر فعلی، رژیم کنترل تسلیحات هستهای روسیه- آمریکا احتمالاً تا 2021 فرو خواهد پاشید و نتیجه آن کاهش ثبات و امنیت خواهد بود.
پنجاه سال کنترل تسلیحاتی
مذاکرات کنترل دوجانبه هستهای واشنگتن- مسکو در سال 1969 با مذاکرات SALT آغاز شد. طی سالهای بعد، پیمانهای کنترل تسلیحاتی و تصمیمات یکجانبه باعث کاهش زرادخانههای فعال هر یک از طرفین به 4000 تا 4500 شد. پیمانهای اولیه مانند SALT2 صرفاً بر کاهش رشد زرادخانهها تأکید داشت درحالیکه پیمانهای بعدی مانند INF خواستار ممنوعیت و کاهش زرادخانهها بود. توافقنامههای مذکور بر بهبود روابط میان دو کشور تأثیر جدی داشت اما امروزه روابط روسیه و آمریکا به پایینترین سطح خود پس از پایان جنگ سرد رسیده است و فروپاشی نظام کنترل تسلیحاتی نیز میتواند به وخامت اوضاع کمک کند.
پایان قانون INF
پیمان INF با خطر نابودی روبروست. روسیه با توسعه و استفاده از موشک M7299 که یک موشک کروز میان برد است، این پیمان را نقض کرد. در مقابل، نه اوباما و نه ترامپ، هیچ کدام استراتژی مؤثری در خصوص الزام مسکو برای پایبندی به پیمان اعمال نکردند. در 20 اکتبر 2018، رئیسجمهور ترامپ با اعلام تعلیق این پیمان، متحدان و حتی مقامات دولتی را شگفتزده کرد. باوجودآنکه سران اروپایی بهطور محرمانه ناراحتی خود را از این اتفاق به گوش آمریکاییها رساندند اما ناتو از این تصمیم حمایت کرد. در مقابل، روسیه نیز تعهدات خود را به حالت تعلیق درآورد.
بااینحال، نحوه برخورد ترامپ با این مسئله بهگونهای بود که به سو استفاده دیپلماتیک منجر شد و واشنگتن متهم به خروج از پیمان شد. در حالیکه راه هوشمندانهتری نیز وجود داشت. اولاً مقامات آمریکا باید به اطلاع همتایان اروپایی خود میرساندند که اگر روسیه نقض تعهدات خود در معاهده را در بازه 12 تا 24 ماه اصلاح نکند آمریکا از پیمان خارج خواهد شد و اینگونه بر کرملین اعمال فشار سیاسی میکرد. دوم، ارتش آمریکا باید موشکهای کروز هوایی و دریایی در اروپا مستقر میکرد تا نشان دهد نقض روسیه بدون پاسخ نخواهد ماند. ناتو باید با یک گزینه پیشنهادی در خصوص تسلیح اروپا با موشک بالستیک برد متوسط ایالاتمتحده آمریکا، در خصوص اقدامات متقابل در درازمدت مطالعاتی را آغاز میکرد. باوجودآنکه احتمالاً اجماعی حاصل نمیشد اما بحث پیرامون آن باعث یادآوری اقدام آمریکا در پرشینگ 2 در دهه 80 در اذهان فرماندهان نظامی روسی میشد که آمریکا میتوانست از آن بهعنوان یک عامل مهم برای الزام روسیه به حفظ INF استفاده کند. چهارم، مقامات ایالاتمتحده باید به همتایان روسی خود اعلام میکردند که اگر روسیه نگرانیهای آمریکا در خصوص موشک M7299 را برطرف کند در عوض ایالاتمتحده این نیز نسبت به برطرف کردن نگرانیهای روسیه مبنی بر تجهیزات موشکی Aegis Ashore در رومانی اقدام خواهد کرد. حال این سؤال مطرح میشود که آیا این اقدامات، روسیه را ملزم به تعهدات خود در معاهده خواهد کرد؟ شاید نه! اما این اقدامات شانس این بازگشت را بیشتر میکرد. حتی اگر این اتفاق نمیافتاد باعث میشد که واشنگتن بهمراتب موضع قویتری در ادعای خود مبنی بر لغو معاهده از سوی روسیه در میان متحدانش داشته باشد. در واقعیت نیز، دولت ترامپ بهخوبی عمل نکرد. مقامات روسی در ماه ژانویه پیشنهاد دادند که M729 9 به کارشناسان آمریکایی نمایش داده شود. در عوض، آنها بیهیچ تأملی آن را رد کردند. بسیاری از مشکلات در طرف آمریکایی احتمالاً بر، جان بولتون مشاور امنیت ملی تکیه دارد. او بهطورکلی موافقتنامههای کنترل تسلیحات را بهمثابه ایجاد محدودیت در توانمندیهای ایالاتمتحده میداند. او قبلاً نیز خواستار خروج آمریکا از پیمان INF شده بود.
مسائل مربوط به آینده NEW START
در مقایسه با پیمان INF، روسیه با محدودیتهای پیمان START NEW موافقت کرده است که بهموجب آن هر یک از طرفین نباید بیش از 1550 کلاهک استراتژیک مستقر و بیش از 700 موشک و بمبافکن مستقر داشته باشند. NEW START با توجه به مفاد آن در ماه فوریه سال 2021 منقضی میشود. هرچند این معاهده می تواند تا مدت پنج سال دیگر تمدید شود. در این خصوص مقامات روسی بحث و تبادلنظر را پیشنهاد کردهاند اما مقامات ایالاتمتحده میگویند که این مسئله را بررسی میکنند و هیچ عجلهای وجود ندارد.
توسعه NEW START باید تصمیمی آسان باشد. چراکه اولاً، میتواند محدودیتهای موجود بر نیروهای استراتژیک روسیه را تا 2026 تمدید کند و همچنین مکانیسمی جدید برای کنترل سیستمهای جدید هستهای روسیه فراهم کند. ثانیاً، تمدید آن برنامه مدرنیزاسیون استراتژیک آمریکا را که متناسب با محدودیتهای موجود در پیمان طراحیشده است با مشکل روبرو نخواهد کرد. ثالثاً، باعث میشود که جریان اطلاعاتی که توسط نیروهای نظامی و اطلاعاتی آمریکا در قالب مبادله اطلاعات و بازرسیهای محلی درباره نیروهای استراتژیک روسیه به دست میآید ادامه پیدا کند که باعث دقت بیشتر آمریکاییها در تصمیمگیری میشود.
بااینحال، هنگامیکه در مورد گسترش پیمان سؤال میشود، بولتون دو گزینه را مطرح میکند: مذاکره مجدد START NEW یا معاهدهای که بر اساس پیمان کاهش اهداف استراتژیک 2002 (SORT) طراحیشده است. مذاکرات مجدد به واشنگتن اجازه خواهد داد که شرایط نظارتی و محدودیتهای گستردهتری را در START NEW ایجاد کند که در مقابل نیز روسیه خواستار تغییر در مفاد مربوط به آمریکا خواهد بود. همچنین پیمان SORT شامل محدودیت در موشکها و بمبافکنهای استراتژیک نمیشود و به کلاهکها اکتفا میکند. گرچه روسها این توافقنامه را پذیرفتند اما به دنبال توافقی هستند که موشکها و بمبافکنها را نیز شامل شود.
باوجودآنکه منافع ایالاتمتحده در گسترش پیمان حاضر بسیار زیاد است، به نظر میرسد مقامات دولت ترامپ ازجمله بولتون، پمپئو و شاناهان تمایلی به ادامه این روند ندارند.
یک آینده برآشفته
پنج دهه مذاکرات کنترل تسلیحات آمریکا- روسیه، در اکثر مواقع طرف آمریکایی پیشقدم بوده است اما اکنون کرملین با مقاماتی در کاخ سفید مواجه است که تمایلی برای کاهش تسلیحات ندارند. در سایه عدم وجود اراده سیاسی در طرفین، کنترل تسلیحات پس از 50 سال ممکن است پایان یابد یا حداقل متوقف شود و این اتفاق درست در زمانی رخ میدهد که هر یک از طرفین برنامههای مدرن سازی هستهای بزرگی را در دست دارند که بخشی از آن، ایجاد قابلیتهایی است که در گذشته وجود نداشته است. پایان رژیم کنترل تسلیحات هستهای آمریکا- روسیه تأثیرات گستردهای خواهد داشت. اگر دو ابر قدرت هستهای محدودیتی در تسلیحات هستهای نپذیرند چه امکان دیگری به آنها این اعتبار را میدهد تا سایر کشورها مانند کره شمالی را از دستیابی به سلاحهای هستهای بازدارند؟ آیا چین وضعیت هستهای خود را با شرایط جدید منطبق میکند و دست به ایجاد زرادخانه بزرگتری می زند؟ نتیجه چنین شرایط دنیایی بیثباتتر و ناامنتر است. طرفین قادر به پیشبینی پیشرفتهای طرف دیگر نخواهند بود و بدین ترتیب لازم است که بدترین پیشبینی ممکن را دستور کار خود قرار دهند. شاید یادآوری درسهای دهه 60 و 80 لازم باشد که کنترل تسلیحات هرچند ناقص میتواند ابزاری مفید برای کنترل رقابت قدرتهای بزرگ باشد.
ترجمه و تلخیص: محمد رحیمی تبار
نویسنده: استیوتن پیفر