هتاکی نشریه صدا از گروه رسانهای هم میهن ارگان حزب کارگزاران سازندگی با توجه به مشی گذشته نشریات این تشکل که بلافاصله پس از تعطیلی با نام دیگر و با مرام گذشته منتشر شدهاند نشانگر این واقعیت است که بایستی با ریشه برخورد کرد.
سردبیر نشریه صدا بهجز پرونده مشعشعی که در فتنه سیاه سال 88 داراست، پرونده قطوری هم از انواع جرایم رسانهای دارد؛ از همراهی با شارلی ابدو کاریکاتوریست اهانتکننده به پیامبر اسلام(ص)گرفته تا حمله به قانون قصاص و اشاعه فحشا و افترا علیه نظام.
اکنون باید منتظر ماند و دید دولت در قبال هتاکی یکی از اصلیترین ارگانهای رسانهای خود به جایگاه ولایت چه اقدامی انجام میدهد؟ آیا این مساله نیز به سرنوشت برخورد دولت با فیشهای نجومی مبتلا خواهد شد؟
رفتارهای تیم رسانهٔ هممیهن نشان داده است که سلسله اقدامات هتاکانه آنان نسبت به احکام اسلام و مسئولین کشور استمرار یافته است و «عذرخواهی» و «عدم چاپ» فقط راهکاری برای فرار از اعمال قانون در برابر این تیم هتاک است.
هرچند در این جریان نباید از این مسئله غافل شد که انحصار طلبی و خودمحوری تندروهای جریان اصلاحات یکی از دلایل اصلی این دوئلها است، «وسترنی» که تاکنون نتیجهای غیر از شکست برای اردوگاه اصلاحطلبان به ارمغان نداشته است.
قوچانی میگوید که اگر نامزدی اقتصاد آزاد یا حکومت قانون یا حقوق اقلیت را قبول نداشته باشد نمیتواند از حزب متبوع وی یعنی حزب کارگزاران سازندگی انتظار حمایت داشته باشد.
عصر روز پنجشنبه نخستین کنگره حزب موسوم به اتحاد ملت ایران با حضور افراد دخیل در فتنه ۸۸ و نیز اعضای حزب منحله مشارکت تشکیل شد. با نگاهی به برخی اعضای حاضر در این نشست کاملا مشخص میشود که حزب فتنهگر و منحله مشارکت این بار با نقابی جدید کار خود را برای فتنهای دیگر آغاز کرده است.
روز پنج شنبه نشست حزب کارگزاران، با حضور هیات موسس، اعضای شورای مرکزی و استانی در حالی به پایان رسید که حاضرین به جماران رفتند و دیداری با خانواده هاشمی داشتند.
حامیان فتنه ۸۸ باید بدانند نظام اسلامی مثل گذشته مقابل فتنهگران از بعد رحمانی خود استفاده نخواهد کرد و این بار، بعد قهریه نظام اسلامی سراغ آنها میرود.
عضو حزب کارگزاران سازندگی گفت: اختلاف قوچانی و کرباسچی بحث حرفهای بود، وگرنه اختلاف سلیقهای بین آنها نیست، زیرا قوچانی احساس میکرد در روزنامه مردم امروز میدان وسیعتری برای کار حرفهایش باز میشود.
اگر آقای قوچانی هنوز به هر دلیل علاقه دارد یکگوشهی کشتی انقلاب بنشیند و به هدف دروغین و غیرمعقولِ «اثبات استحکام کشتی» تمام تلاشش را برای سوراخ کردن آن مصروف دارد(!)، باید بداند که این شیوه اکنون دیگر رنگ باخته است.
محمد قوچانی گفت: البته مشکلات و معذورات روزنامه نگارانی که ناگزیر به جلای وطن شدند را درک می کنم شغل من روزنامه نگاری است آن هم در داخل ایران. به نظر من روزنامه نگاری در خارج از ایران غیر ممکن است.
از ابتدای آذرماه امسال خبرهایی در رسانهها مبنی بر انتشار روزنامهی جدیدی با عنوان «مردم امروز» منشتر شد؛[1] چیزی که خبر انتشار این روزنامه را متمایز میکرد سردبیری محمد قوچانی بود؛ روزنامهنگاری که ید طولایی در به تعطیلی کشاندن نشریاتی دارد که در آن فعال بوده است.