دیدبان

جریان شناسی احزاب خارجی - 4

معرفی احزاب اصلی روسیه

با توجه به فرهنگ سیاسی روس‌ها، احزاب روسیه برخلاف احزاب غربی متکی بر اهداف، برنامه‌ها و آرمان‌ها نیستند؛ بلکه تا حدود بسیار زیادی شخص محور هستند و اگر رهبران احزاب یا افراد برجسته حزب به هر دلیلی دیگر در حزب نباشند به‌راحتی جایگزین نمی‌شوند و شاید حتی موجودیت و هویتشان به خطر بیفتد.
جریان شناسی احزاب خارجی 3/

معرفی احزاب اصلی بریتانیا

در حال حاضر سه حزب اصلی بریتانیا که در دولت و پارلمان نقش تعیین‌کننده‌ای دارند و نظرات آنان در سیاست‌های کلان این کشور تأثیر به سزایی دارد عبارت‌اند از: حزب محافظه‌کار، حزب کارگر و حزب لیبرال دموکرات. در ادامه به معرفی هر یک از این احزاب پرداخته خواهد شد.
به بهانه قطعی شدن روزِ انتخابات مجلس یازدهم؛

انتخابات استانی یا استبداد اکثریت؟

برخی جریان­های غرب­گرا در کشور- که به شکل نامتعادلی خود را لیبرال معرفی می­ کنند-، عملاً به بدیهیات لیبرالیسم آگاهی نداشته و نه تنها به اصلاح نقایص این اندیشه سیاسی قابل نقد نمی ­پردازند، بلکه نکات مثبت آن را نیز فدای مصالح و منافع قبیله‌ای می­ کنند.

دنیای پس از افول امریکا

بیدیشا بیسواس، استاد علوم سیاسی دانشگاه وسترن واشنگتن درباره افول امریکا و تأثیر آن بر روابط امریکا با کشورهای متحدش سخن می گوید و در این میان توجه ویژه ای به بهره برداری چینی ها از این فرصت پیش آمده، دارد.
دیدبان بررسی کرد؛

دولت لیبرال روحانی مقابل ایدئولوژی انقلاب اسلامی

به گفته بسیاری از کارشناسان و حتی نمایندگان مجلس، دولت حسن روحانی لیبرال است. چنانچه این سخن صحیح باشد پس اجرای اقتصادی مقاومتی متأثر از ایدئولوژی انقلاب اسلامی در دولتی که رویکرد غرب گرایانه دارد بسیار سخت و دشوار و حتی ناممکن به نظر می رسد.

تاثیر لیبرال دموکراسی بر سبک زندگی ایرانیان(بخش نخست)

آنچه در این میان باید توجه داشت، این است که توسعه و نوسازی، تنها شیو? زیست ممکن در حیات بشری نیست، بلکه تنها یک شیو? زیستن است که در غرب به ظهور رسیده و اکنون، در اغلب مناطق جهان، در حال فراگیرشدن است. با این همه، به نظر می رسد به این نظریات، نه می توان بی اعتنا ماند و نه باید آنها را به عنوان الگوهایی جهانشمول پذیرفت. از این جا است که ضرورت طرح الگوی ایرانی-اسلامی پیشرفت، به عنوان الگویی جایگزین، درک و فهم می گردد.

تاثیر لیبرال دموکراسی بر سبک زندگی ایرانیان(بخش پایانی)

بنابراین، در نظریه های لیبرالی، بالاخص لیبرالیسم سیاسی، نظیر آراء هابز، لاک، روسو و دیگر نظریه پردازان این حوزه، انسان اولاً و اصالتاً در حوز? عمومی و جامعه تعریف و تحدید می شود و بنابر این اصل، تنها قیدی که متوجه فعالیت انسانی او می شود، توسط همین جامعه و حوز? عمومی تعریف و تحدید می گردد. در حقیقت، در نظریات فلسف? سیاسی لیبرال، انسان از آن جهت که در حوز? عمومی قرار دارد، نه تنها از قیدوبندهای دولتی و حکومتی آزاد و فارغ است، بلکه بایستی از قیدوبندهای مذهبی، دینی و ماورایی و هرگونه اخلاق ماوراء اجتماعی نیز رها و آزاد باشد؛ از این رو چنین انسانی، واجد آزادی بی حدوحصری معرفی می شود که تنها بواسط? قواعد و قوانین همین حوز? عمومی و جامعه تحدید می گردد.