دیدبان
جریان شناسی احزاب خارجی 3/

معرفی احزاب اصلی بریتانیا

معرفی احزاب اصلی بریتانیا

دیدبان؛ نظام حزبی از قرن ۱۸ میلادی در بریتانیا برقرار است و گروه‌های سیاسی‌‌ بر مبنای آن سازمان‌دهی می‌شوند و هرکدام از آن‌ها با اظهار سیاست‌های خود در حوزه انتخابیه متبوع سعی در جلب آرا می‌کنند. نظام سیاسی بریتانیا در طول 150 سال گذشته، قالب دوحزبی داشته است. به عبارت بهتر می‌توان گفت در بریتانیای کبیر همان‌گونه که الگوی نظام، پارلمانی است، الگوی نظام دوحزبی نیز است. بنابراین به‌صراحت می‌توان گفت که شناخت احزاب بریتانیا، مقدمه‌ای برای شناخت این کشور است. از سال 1945، هم‌حزب محافظه‌کار که قدمتش به قرن 18 برمی‌گردد و هم‌حزب کارگر که در دهه پایانی قرن نوزدهم ظهور کرد، قدرت را در دست داشته‌اند. در کنار دو حزب مذکور احزاب دیگری نیز در بریتانیا فعالیت می‌کنند که عبارت‌اند از: حزب لیبرال دموکرات، حزب ناسیونال، حزب ولز و حزب ناسیونال اسکاتلند.

در ایرلندشمالی هم احزابی وجود دارند که عبارت‌اند: آلستریونیونیستز (وحدت‌گرایان آلستر Ulster Unionists)، دموکراتیک یونیونیستز وحدت‌گرایان دموکراتیک (Democratic Unionists)، سوسیال‌دموکرات و شین‌فین (حزب استقلال‌طلب ایرلند شمالی).

برای جلوگیری از اطناب، در این نوشتار تنها به معرفی مهم‌ترین و تأثیرگذارترین احزاب بریتانیا پرداخته خواهد شد. با توجه به انتخابات سراسری بریتانیا در روز پنج‌شنبه ۸ ژوئن ۲۰۱۷ و شکل‌گیری مجدد دولت ائتلافی به رهبری ترزا می، می‌توان گفت که در حال حاضر سه حزب اصلی بریتانیا که در دولت و پارلمان نقش تعیین‌کننده‌ای دارند و نظرات آنان در سیاست‌های کلان این کشور تأثیر به سزایی دارد عبارت‌اند از: حزب محافظه‌کار، حزب کارگر و حزب لیبرال دموکرات. در ادامه به معرفی هر یک از این احزاب پرداخته خواهد شد.

حزب محافظه‌کار

حزب محافظه‌کار با عنوان رسمی Conservative and Unionist Party (حزب محافظه‌کار و اتحادگرا) یکی از دو حزب اصلی بریتانیا است. حزب محافظه‌کار بریتانیا که ریشه در حزب توری دارد، در سال ۱۸۳۴ میلادی پایه‌گذاری شده و در کنار حزب لیبرال، یکی از دو حزب حاکم در قرن نوزدهم بود. پس از کاهش محبوبیت و درنتیجه آرای لیبرال‌ها در سال ۱۹۲۰، حزب کارگر رقیب اصلی محافظه‌کارها شد. ۵۷ سال از قرن بیستم، بریتانیا به دست نخست‌وزیرهای حزب محافظه‌کار رهبری شد که شامل وینستون چرچیل (۱۹۴۰–۴۵, ۱۹۵۱–۵۵) مارگارت تاچر (۱۹۷۹–۱۹۹۰) بودند. دوران تصدی تاچر منجر به آزادسازی اقتصادی گسترده‌ای گشت و حزب محافظه‌کار بیش از دو حزب حاکم دیگر ضد اتحادیه اروپا شد. به سبب سلطه بلندمدت محافظه‌کارها در طول سال‌های قرن بیستم، این حزب یکی از موفق‌ترین احزاب کل اروپا به ‌شمار می‌رود.

از منظر تاریخی حضور این حزب به قرون ۱۷ و ۱۸ یعنی زمانی که هنوز احزاب شکل نگرفته بودند بازمی‌گردد. ریشه اصلی این حزب، گروه توری است که جمعیتی طرفدار شاه و کلیسا بودند و به همین دلیل به‌عنوان حزبی طرفدار سلطنت شناخته می‌شدند. در سال ۱۸۳۴ سر رابرت پیل اولین حکومت محافظه‌کار را تشکیل داد و در سال ۱۹۱۲، هنگامی‌که گروهی از لیبرال‌ها به این حزب در مخالفت با حزب خود در خصوص تصویب حاکمیت داخلی ایرلند پیوستند، این حزب رسماً به نام محافظه‌کار و وحدت‌گرا تغییر نام داد. نام‌گذاری این حزب منعکس‌کننده سیاست انگلستان مبنی بر حفظ وحدت بریتانیای کبیر و جزیره ایرلند در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 و مخالفت با ملی‌گرایی ایرلندی و تمایلات جمهوری‌خواهانه بوده ‌است.

حزب محافظه‌کار به لحاظ سنتی، خواهان حکومت مرکزی قوی بوده است؛ چراکه بر این باور است که فقرا و کم‌سوادان نمی‌توانند درباره امور خود، درست تصمیم بگیرند و نیازمند راهنمایی خردمندان هستند. بنابراین، «توری‌های پیر» خواستار کنترل حکومتی چشمگیر بر بخش خصوصی هستند و البته این کنترل برای حفظ منافع طبقات بالا به کار گرفته می‌شود. البته «توری‌های جوان» یا محافظه‌کاران تاچری خواهان ایفای نقش کمتری از سوی دولت در اقتصاد به دلیل کاهش هزینه و بودجه‌های دولت، افزایش دخالت بخش‌های خصوصی و حوزه‌های گسترده‌تر برای فعالیت بازار آزاد و ابتکارات فردی است.

مارگارت تاچر با چنین ایده‌هایی در سال 1979 موفق به تشکیل دولت شد. در دولت تاچر برنامه‌های اجتماعی و اقتصادی راست رادیکال اجرا شد و همچنین اصلاحاتی برای مهار قدرت اتحادیه‌های تجاری ازجمله اتحادیه اروپا به جهت افزایش انتخاب فردی در درون ساختار دولت رفاه و کاهش نقش اقتصادی دولت صورت گرفت. به دلیل اجرای همین سیاست‌ها، امروزه برخی ریشه اروپا ستیزی انگلیسی‌ها را در دوره تاچر جست‌وجو می‌کنند. ﺗﺎﭼﺮ ﻣﻌﺘﻘﺪ ﺑﻮد ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ راه تأمین ﻣﻨﺎﻓﻊ اﻧﮕﻠﻴﺲ، اﻳﻔﺎی ﻧﻘﺶ واﺳﻄﻪ ﻣﻴﺎن اروﭘﺎ و آﻣﺮﻳﻜﺎﺳﺖ. به همین دلیل، ﺗﺎﭼﺮ از ادﻏﺎم اﻧﮕﻠﻴﺲ در ﺟﺎﻣﻌﻪ اروﭘﺎ رﺿﺎﻳﺖ ﻧﺪاﺷﺖ و ﺣﺘﻲ ﻧﺰدﻳﻜﻲ ﺑﻪ ایالات‌متحده را ﺗﺮﺟﻴﺢ ﻣﻲ‌داد. بااین‌همه رﻫﺒﺮان ﺣﺰب ﻣﺤﺎﻓﻈﻪ‌ﻛﺎر اﻧﮕﻠﻴﺲ ﻧﻘﺶ ﻣﻬﻤﻲ در ﻋﻀﻮﻳﺖ ﺑﺮﻳﺘﺎﻧﻴﺎ در اﺗﺤﺎدﻳﻪ اروﭘﺎﻳﻲ داﺷﺘﻨﺪ. مک میلان در سال 1963، اولین درخواست را برای عضویت بریتانیا در جامعه اروپا ارائه نمود؛ ادوارد جایگاه بریتانیا را در قلب جامعه اروپا تثبیت کرد؛ تاچر قانون واحد اروپایی را در میلان ایتالیا امضا نمود و جان میجر فعالانه در مذاکرات پیمان ماستریخت مشارکت داشت و تلاش کرد از سیاست‌های اروپایی پیروی کند و عضویت در مکانیسم نرخ ارز را مرکز سیاست خود قرار دهد.

تاچر که به بانوی آهنین معروف شده بود با در پیش گرفتن سیاست‌های اقتصادی نو لیبرال که به «تاچریسم» معروف شد، باعث شد محافظه‌کاران به رهبری خودش و سپس جان میجر، ۱۸ سال یکه‌تاز میدان سیاست انگلیس باشند. اما پس از شکست حزب محافظه‌کار در انتخابات سراسری سال 1997، دیگر هیچ‌گاه این حزب نتوانست به‌تنهایی دولت تشکیل دهد. در انتخابات سراسری مجلس عوام سال 2010 مجدداً حزب محافظه‌کار به رهبری دیوید کامرون توانست اکثریت کرسی‌های مجلس مذکور را کسب کند اما تعداد کرسی‌های کسب‌شده به‌اندازه‌ای نبود که این حزب بتواند به‌تنهایی دولت تشکیل دهد. درنتیجه این حزب برای تشکیل دولت مجبور شد با حزب لیبرال دموکرات که در آن سال توانسته بود 57 کرسی در انتخابات کسب نماید، ائتلاف کند. در انتخابات سراسری سال ۲۰۱۵، کامرون مجدداً به نخست‌وزیری رسید و کابینه دوم خود را تشکیل داد. اما پس از مدتی در پی اعلام نتیجه همه‌پرسی درباره خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا، دیوید کامرون از نخست‌وزیری بریتانیا کناره‌گیری کرد و ملکه انگلستان جانشین کامرون یعنی ترزا می را به‌عنوان نخست‌وزیر بریتانیا منصوب کرد. ترزا می به همراه بسیاری از هم‌حزبی‌هایش به‌شدت حامی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا است و طی 3 سال گذشته برای تحقق برگزیت تلا‌ش‌های فراوانی نموده است چراکه در حال حاضر برگزیت مهم‌ترین آزمون حزب محافظه‌کار محسوب می‌شود و به نظر می‌رسد شکست این حزب در برگزیت به شکست این حزب در انتخابات بعدی مجلس عوام و درنتیجه از دست دادن دولت بینجامد.

مهم‌ترین اعضای فعلی این حزب عبارت‌اند از: ترزا می (نخست‌وزیر)، دیوید لیدینگتون (معاون نخست‌وزیر)، فیلیپ هموند (رئیس خزانه علیاحضرت)، ساجد جاوید (وزیر کشور)، جرمی هانت (وزیر امور خارجه)، گاوین ویلیامسون (وزیر دفاع).

حزب کارگر

حزب کارگر، رقیب اصلی حزب محافظه‌کار در مبارزه برای کسب قدرت است و از دهه 1940 میلادی همواره یا دولت انگلستان را در دست داشته و یا شریک بوده و یا نقش حزب اصلی مخالف دولت را ایفا کرده است. سرآغاز شکل‌گیری حزب کارگر را سال 1900 میلادی باید دانست؛ سالی که «کمیته نمایندگی کارگر» با هدف راه یافتن نمایندگان طبقه کارگر به پارلمان انگلیس، از ائتلاف «جامعه فابین» و انجمن‌ها و اتحادیه‌های تجاری و صنفی تشکیل شد. این کمیته که برای انسجام دادن به حامیان پارلمانی نهضت کارگری تشکیل‌شده بود، در سال 1906 میلادی به «حزب کارگر» تغییر نام داد و تا انتخابات سال 1910 میلادی توانست به‌تدریج تعداد کرسی‌هایش در مجلس عوام را به 42 کرسی برساند. حزب کارگر با هدف گسترش مالکیت دولتی بر صنایع، مالیات بستن بر ثروتمندان برای تأمین هزینه خدمات تأمین اجتماعی آغاز به کار کرد و توانست در انتخابات‌های سراسری اوایل دهه 1920 میلادی از حزب لیبرال بریتانیا پیشی بگیرد و برای اولین بار، دولت‌ اقلیتی به نخست‌وزیری «رمزی مک‌دونالد» تشکیل دهد.

حزب کارگر پس از دو موفقیت نسبی در انتخابات و تشکیل دولت ائتلافی در سال‌های 1924 و 1929 میلادی به نخست‌وزیری مک دانلد که به دنبال مشکلات و اختلافات مجبور به کناره‌گیری شد. در طول سال‌های جنگ جهانی دوم از سال 1940 تا 1945 در دولت ائتلاف زمان جنگ شرکت داشت. این حزب نخستین پیروزی تمام‌عیارش را پس از جنگ جهانی دوم در سال 1945 میلادی تجربه کرد و دولتی با اکثریت حزب کارگر به نخست‌وزیری «کلمنت آتلی» تشکیل شد که تا سال 1951 میلادی ادامه داشت. دولت آتلی، یکی از رادیکال‌ترین دولت‌های انگلستان در قرن بیستم است. او بانک انگلیس و بسیاری از صنایع مهم ازجمله گاز، زغال‌سنگ، الکتریسیته و حمل‌ونقل را ملی کرد و نخستین نظام تأمین اجتماعی گسترده را به وجود آورد. وی همچنین به مستعمرات انگلیس ازجمله هند، پاکستان، برمه و سریلانکا استقلال داد و در بلوک ضد کمونیسم با آمریکا متحد شد. اما دولت آتلی که با کمبودهای پس از جنگ و مشکلات اقتصادی بسیاری مواجه بود، نتوانست اکثریت خود را حفظ کند و مغلوب محافظه‌کاران شد.

حزب کارگر همچنین در سال‌های 1964 تا 1970 و از سال 1974 تا 1979 دولت انگلیس را در اختیار داشت. آخرین حاکمیت حزب کارگر بر انگلستان، بین سال‌های 1997 تا سال 2010 میلادی به نخست‌وزیری «تونی بلر» و «گوردون براون» بود. حزب کارگر در انتخابات سراسری مجلس عوام با کسب 285 کرسی، اگرچه نتوانست دولت تشکیل دهد اما به‌عنوان حزب مخالف دولت ائتلافی محافظه‌کار- لیبرال دمکرات، جایگاه مهمی در سیاست بریتانیا کسب نمود. در سال 2015 جرمی کوربین رهبری حزب کارگر و رهبر اپوزیسیون بریتانیا را بر عهده گرفت. در حال حاضر، کوربین یکی از اصلی‌ترین مخالفان توافق برگزیت به شمار می‌آید. وی همچنین به‌شدت مخالف فروش سلاح به رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی و همچنین دخالت نظامی مستقیم انگلستان در جنگ سوریه است. کوربین همچنین بارها و بارها، رژیم صهیونیستی را برای کشتار بی‌رحمانه فلسطینیان محکوم کرده است. درمجموع می‌توان گفت موضع رهبر فعلی حزب کارگر، حداقل در ظاهر به‌قدری به جمهوری اسلامی ایران نزدیک است که در دی‌ماه امسال، رهبر سابق حزب استقلال انگلیس (یوکیپ)، کوربین را به حمایت از ایران متهم کرد. در حال حاضر، کوربین اصلی‌ترین گزینه برای نخست‌وزیری آینده بریتانیا است.

مهم‌ترین اعضای فعلی این حزب عبارت‌اند از: جرمی کوربین (رهبر حزب)، تام واتسون (معاون رهبر حزب کارگر)، املی ثورنبری (وزیر امور خارجه در سایه).

حزب لیبرال دموکرات

درست است که این حزب در حال حاضر تنها 12 کرسی در مجلس عوام دارد اما ازآنجایی‌که حزب محافظه‌کار در سال 2010 برای تشکیل دولت با این حزب، ائتلاف تشکیل داد، این حزب نقش مهمی در سیاست بریتانیا پیدا نمود.

حزب لیبرال دمکرات در سال 1988 میلادی با ادغام حزب لیبرال بریتانیا که پیشینه‌اش به قرن هیجدهم بازمی‌گردد و حزب سوسیال‌دمکرات که در سال 1981 میلادی تأسیس‌شده بود، شکل‌گرفته است. این حزب به‌رغم پیشینه هشتادساله‌اش، هرگز نتوانسته است اکثریت لازم را برای تشکیل دولت به دست آورد؛ اما با قرار گرفتن در موضع میانی بین دو حزب محافظه‌کار و کارگر، خود را نماینده «میانه‌روها» در جامعه معرفی کرده است. بیشترین موفقیت این حزب در انتخابات شوراهای محلی بوده است.

سابقه حزب لیبرال دمکرات به ایجاد تشکلی به نام حزب «ویگ» در اواخر قرن هفدهم بازمی‌گردد که توسط اشراف زمین‌دار و به‌منظور مقابله با تمرکز قدرت در دست پادشاه شکل گرفت. در اوایل قرن نوزدهم، برخی از رهبران این حزب با کسب حمایت نمایندگان مترقی در مجلس عوام و اعیان، تلاش برای اصلاحات سیاسی و اجتماعی را آغاز کردند و در اواسط همان قرن، نام حزب را به «لیبرال» یا آزادی‌خواه تغییر دادند. آنچه حزب لیبرال از سابقه تاریخی خود به ارث برده است، تأکید بر حقوق شهروندی و تلاش برای محدودیت اختیارات حکومت است.

حزب لیبرال تا چند دهه اول قرن بیستم رقیب اصلی حزب محافظه‌کار در تشکیل دولت بود اما با افزایش نفوذ حزب کارگر، موقعیت خود را به‌عنوان یکی از دو حزب اصلی انگلیس از دست داد. در اواخر دهه 1980میلادی، یک حزب کوچک انشعابی از حزب کارگر به نام حزب سوسیال‌دمکرات در حزب لیبرال ادغام شد و تشکیلات جدید، نام حزب «لیبرال دمکرات» را بر خود نهاد.

در انتخابات سال 2010 میلادی که هیچ‌یک از دو حزب عمده محافظه‌کار و کارگر نتوانستند اکثریت کرسی‌ها را برای تشکیل دولت به دست آورد، لیبرال دمکرات‌ها دعوت حزب محافظه‌کار برای تشکیل دولت ائتلافی را پذیرفتند. این حزب تا ماه مه سال ۲۰۱۵ میلادی سومین حزب بزرگ در مجلس عوام بریتانیا بود. شکست سنگین این حزب در انتخابات مجلس عوام بریتانیا در ۷ ماه مه سال ۲۰۱۵ میلادی سبب شد آقای نیک کلگ که تا آن تاریخ رهبری حزب را بر عهده داشت، استعفای خود را اعلام نماید. لیبرال دموکرات‌ها که طی پنج سال (سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵) شریک دولت ائتلافی بودند، در این انتخابات ۴۹ کرسی خود را از دست دادند و تنها ۸ کرسی را در پارلمان حفظ کردند. درست است که این حزب همچنان یکی از احزاب اصلی بریتانیا محسوب می‌شود اما با توجه به شکستش در دو انتخابات پیاپی در سال 2015 و 2017، به نظر می‌رسد این حزب، حداقل در آینده نزدیک نمی‌تواند به موفقیت کلانی در راستای کسب هرچه بیشتر قدرت، دست یابد.

نویسنده: پویا کلانتری؛ تحلیلگر مسائل سیاسی

مرتبط‌ها

احمد دستمالچیان، کاردار پیشین ایران در عربستان

فادی جونی فعال فضای مجازی درباره آمار متبلایان به کرونا

آیا حملات اخیر آمریکا به عراق، غیر عادی و غیرقابل پیش‌بینی بود؟

دلیل اصلی کاهش مشارکت در  انتخابات مشکلات معیشتی بود نه کرونا

کاهش قیمت نفت بیشتر از همه ضرر عربستان و روسیه است نه ایران

توسعه‌طلبی‌های «اِسپارت خلیج فارس»