دیدبان

زوایای ناآشنای مرد خاکستری دولت

زوایای ناآشنای مرد خاکستری دولت

دیدبان؛ حسام الدین آشنا از نزدیک‌ترین افراد به رئیس جمهور است که سابقه طولانی از حضور در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی چون «فیس بوک»، «گوگل پلاس» و «توییتر» دارد. به گونه‌ای که به اظهارات بحث برانگیز و هدف قرار دادن منتقدان دولت از طریق توییتر مشهور است.

بیوگرافی پر فراز و نشیب

حسام الدین آشنا عضو هیات علمی دانشکده معارف اسلامی، فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق (ع) با درجه دانشیاری است. او مدرک کارشناسی ارشد خود را در سال 1371 و مدرک دکترای خود را در سال 1382 از این دانشگاه اخذ کرده و در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و نیز دکتری در دانشگاه‌های مختلف از جمله فارابی، دانشگاه عالی دفاع ملی، موسسه امام خمینی و دانشکده صدا و سیما تدریس می‌کند [1]. نکته حائز اهمیت اما رزومه علمی حسام الدین است که در آن به عناوینی چون «جامعه‌شناسی ارتباطات، افکار عمومی، مدیریت فرهنگی و امنیت ملی، عملیات روانی در عرصه بین المللی و ارتباطات برای تاثیر گذاری بر رفتار» بر می‌خوریم. موضوعاتی که تاثیرات آن بر فعالیت‌های سیاسی جناب مشاور به خصوص در سال‌های اخیر به خوبی عیان است.

با نگاهی گذرا به حیات سیاسی این شخص می‌توان دریافت که عُلقه استراتژیکی به جریان‌های سیاسی حاکم بر کشور نداشته و این منافع جناب آشنا است که خط فکری او را ترسیم می‌کند. او در جوانی وارد سپاه شهرکرد شده و پس از یک‌ سال در رادیو اهواز به نویسندگی و اجرای برنامه‌های رادیویی می‌پردازد[2].

تجربه لباس روحانیت اولین آزمونی بود که آشنا در آن، چندان خوش ندرخشید. حسام الدین خیلی در جنوب نماند. او که به واسطه دورس معارف اسلامی در دانشگاه معمم و ملبس شده بود هنوز تحصیلات دانشگاهی را به پایان نرسانده، لباس طلبگی را بوسید و کنار گذاشت [3]. اما با کمال تعجب پژوهش آشنا در سال 84 تحت عنوان «ما روحانیون در مواجهه با ایدز چه می توانیم بکنیم؟»، بهانه‌ای شد تا بعد از ده سال، مجدداً لباس روحانیت را به تن کند [4]. موضوعی که حکایت از نگاه ابزاری او به مسائل عقیدتی دارد.

 

همایش بین المللی ایدز در شیراز- اسفندماه 94

وقتی این نگاه ابزاری به دین با اعتراض آیت الله علم الهدی مواجه می‌شود آشنا در پاسخ می‌گوید: «کاری که من انجام می‌دهم تناسبی با لباس روحانیت ندارد نه پیش نمازم نه منبری و کاری که کسوت روحانیت داشته باشد را ندارم پس چه ضرورتی دارد که این لباس خدمت را بپوشم!» [5].

سوابق امنیتی

آشنا که در سال 1367 با دختر قربانعلی دری نجف آبادی ازدواج کرده بود، پس از انتصاب دری نجف آبادی به عنوان وزیر اطلاعات محمد خاتمی، معاونت روحانیت وزارت اطلاعات را عهده‌دار می‌شود. او همچنین پس از مخالفت رئیس دولت اصلاحات با انتصاب محسنی اژه‌ای به معاونت ویژه وزارت اطلاعات، از سوی دری نجف آبادی به این مقام ارتقا یافت.

دری نجف آبادی در کتاب خاطراتش درباره این انتصاب آورده است: «درباره معاونت ویژه نیز حساسیتها زیاد بود. افراد متعددی در این زمینه موردنظر بودند؛ چون این معاونت با علما، روحانیون و نیز مراجع، رهبری، خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت سروکار داشت، بسیار حساس بود. این معاونت در واقع صندوق خانه یا محرم خانه نظام بود. من آقای محسنی [اژه ای] را مدنظر داشتم و مقام معظم رهبری هم موافقت کرد، اما آقای خاتمی با این انتصاب مخالفت کرد و ما هم ناچار شدیم آقای آشنا را برای این منظور پیشنهاد کنیم» [6].

گویا جناب آشنا یک دوره درس روانشناسی اجتماعی و عملیات روانی را در مقطع دکتری پای درس سعید حجاریان می‌نشیند. اگرچه در عملیات روانی شاگرد دست کمی از استاد ندارد اما با این حال خود را منتقد سعید حجاریان دانسته و می‌گوید: «حجاریان صحبت‌های زیادی می‌کند و مسئولیت حرف‌هایش با خودش است. من منتقد آقای حجاریان بودم و هنوز هم هستم» [7].

این سوابق در کنار حواشی امنیتی او جالب به نظر می‌رسد. عبدالرضا داوری از نزدیکان احمدی نژاد با استناد به سندی از سفارت آمریکا در لندن، مدعی شده بود که حسام الدین آشنا در پوشش علمی در یک پروژه ضدامنیتی به کار گرفته شده است: «استحکام پوشش سیاسی [محمدعلی] پدرام نیز در "استخدام" حسام الدین آشنا، شخصیت روحانی و آکادمیک مرتبط با [نهادهای امنیتی]، برای مشارکت در کارگاه دانشگاه دورهام در آوریل ٢٠٠٧ [فروردین ۸۶] با موضوع دیپلماسی عمومی آشکار بود. موفقیت پوشش سیاسی [محمدعلی] پدرام آنجا مشخص شد که حسام الدین آشنا، [٩ماه بعد ] در نوامبر ٢٠٠٧ [آذر ۸۶] به عنوان سخنگوی شورای عالی امنیت ملی ایران منصوب شد» [8]. آشنا ضمن رد ادعای عبدالرضا داوری خود را در یک پروژه ضد نفوذ سهیم دانست: «به تدریج انگلیسی ها نیز پروژه ضد نفوذ ایرانی را کشف کردند و دریافتند پدرام در یک تله اطلاعاتی پیچیده و چند جانبه گرفتار شده؛ چرا که هم با هدایت دستگاه امنیتی ایران کار کرده و هم پول آمریکاییها را به باد داده است؛ گزارشهای سفارت آمریکا در لندن در ابتدا بسیار خوش بینانه از پروژه پدرام و دورهام سخن می گفت؛ آنها چنان اغفال شده بودند که باور کرده بودند گویا به قلب تصمیم گیریها در تهران نفوذ کرده و افرادی را با خود همراه کرده اند. این اغفال با مهارت تمام و با اشاعه برخی شایعات در مورد سمت برخی اشخاص تکمیل شد. ایرانیانی که به سمینارها و کارگاههای دورهام اعزام می شدند پیش از سفر کاملاً توجیه شده و از دسترسی طرف مقابل به هر گونه از اطلاعات یا تحلیل دقیق ممانعت شد و برعکس تمام حوزه های علائق و جمع آوری انگلیسیها گردآوری و به ایران منتقل شد. متاسفانه انگلیسیها به تدریج و با کشف برخی سرنخها، تردید در مورد جهت گیری پروژه را آغاز کردند و پس از مدتی از اتمام ناتمام برنامه و تعطیل فعالیتها سخن به میان آمد. به این ترتیب یکی دیگر از نقشه های آمریکا و انگلیس برای نفوذ در کشور خنثی و پدرام [مدیر پروژه] نیز از دانشگاه دورهام اخراج شد» [9].

البته شبهه‌های امنیتی آشنا در این باره خاتمه یافت و کسی در خصوص اینکه بالاخره آشنا در یک پروژه ضدامنیتی بوده یا ضد نفوذ اظهار نظری نکرد.

بریده از روحانیت و ملحق شدن به روحانی

سابقه آشنایی حسام الدین آشنا و حسن روحانی به ماجرای حصر آیت الله منتظری بر می‌گردد. در آبان سال 76 و به دنبال روی کار آمدن جناح موسوم به دوم خرداد در انتخابات ریاست جمهوری، آقای منتظری اقدام به طرح مباحثی کرد که اصل انقلاب و ولایت را هدف قرار داده بود. در چنین شرایطی شورای عالی امنیت ملی به دبیری حسن روحانی حصر آقای منتظری را در دستور کار خود قرار داد. آشنا نیز که همزمان معاون وزیر وقت اطلاعات یعنی دری نجف آبادی بود در مساله حصر آقای منتظری با حسن روحانی همکاری می‌کند.

مرحله بعدی همکاری آشنا با روحانی مربوط به انتخابات ریاست جمهوری 92 است که همچنان ادامه داشته و حواشی فراوانی از ابتدا تا کنون متوجه حسام الدین آشنا کرده است. آشنا از شروع انتخابات سال 92 تا به امروز تمامی تجربیاتی را که در بعد عملی و نظری عملیات روانی فراگرفته بود را در صحنه عمل آورد و بر روی افکار عمومی پیاده کرده است.

حسام الدین آشنا در جریان انتخابات ریاست جمهوری، به عنوان مشاور در ستاد حسن روحانی مشغول بود و نقش مهمی را در ترغیب افکار عمومی به سوی روحانی از طریق تبلیغات روانی-رسانه‌ای بازی کرد. به گونه‌ای که گفته می‌شود انتخاب رنگ بنفش به عنوان نماد طرفداران حسن روحانی و عبارات پر حاشیه‌ای نظیر «من سرهنگ نیستم من حقوقدانم» از پیشنهادات او بوده است. کابینه حسن روحانی که غالباً از وزیرانی با سابقه اطلاعاتی تشکیل شده است به واسطه چنین مشاوره‌هایی و نیز مدیریت افکار عمومی از طریق جنجال سازی‌های رسانه‌ای چون بهانه سایه جنگ، توانسته است ناکارآمدی دولت را در حاشیه قرار دهد.

آشنا طی یک مصاحبه با نشریه اندیشه پویا به این دروغ‌پردازی‌های رسانه‌ای در عرصه انتخابات اشاره کرده است:

در این انتخابات خیلی سوء تفاهم‌ها پیش آمد. برخی گفتند که فضا رادیکال بود یا رادیکال شد. آقای روحانی به بیان مطالبی پرداخت که مردم، همه آن مطالب را می‌دانستند، ولی سیاستمداران کمتر آن‌ها را می‌گفتند. رادیکالیزه کردن انتخابات، استراتژی آقای روحانی نبود. اما از آن جایی تبدیل به تاکتیک شد که احساس شد کل رویکرد کاندیدا‌های مقابل، شبیه به سال‌های ۱۳۸۴ و ۱۳۸۸ آقای احمدی نژاد شده است. یعنی دوباره طرف مقابل می‌خواست همان نقشی را بازی کند که آقای احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور مستقر به مثابه اپوزیسیون کل نظام در سال ۱۳۸۸ ایفا کرد و آقای روحانی هم گفت که اگر قرار باشد طرف مقابل با رادیکال کردن فضا انتخابات را ببرد، چرا خودم رادیکال نشوم تا نبازم، اما آقای روحانی به صورت مشخص، به رقبایش حمله کرد نه به دستاورد‌های نظام! [10].

آشنا به صراحت اذعان می‌کند که رادیکالیزه کردن جو سیاسی کشور تاکتیکی برای نایل آمدن به اغراض و منافع گروهی از پیش تعیین شده است.

رنگ باختن حنای جنگ روانی

از دیگر ماموریت‌های جناب آشنا تخریب چهره‌های منتقد دولت و نیز نهادهای انقلابی است. به عبارت دیگر آشنا عملاً به عنوان سخنگوی حسن روحانی البته نه برای اطلاع رسانی دستاوردهای دولت به مردم بلکه با هدف ترور شخصیتی چهره‌ها و نهادهای انقلابی نقش آفرینی می‌کند. در همین راستا حوزه عملیه قم از جمله نهادهایی است که از تخریب‌های مشاور رئیس جمهور در امان نمانده است. آشنا به بهانه‌ی اظهارات حسن رحیم‌پور ازغدی در نقد حوزه‌ی علمیه در صفحه‌ی توییتر خود نوشت: «سکولاریسم ادعایی اینان و بزرگترانشان نه حاصل کم کاری حوزه بلکه محصول بیش‌فعالی حکومتی و تحمیل شده بر حوزه است؛ اگر فضلای بالقوه و در آستانه شکوفایی علمی، جذب دستگاه پر جاذبه قضایی نمی شدند، آینده علمی آنان در راهروهای دادگستری نابود نمی شد» [11].

با اینکه بدنه دولت و نیز جریان اصلاح‌طلب متهم به تلاش برای فتنه اقتصادی هستند، مشاور رئیس جمهور برای رد گم کردن فتنه 96 را به گروه‌های انقلابی منتسب می‌کند و تصویب فاتف در مجمع تشخیص مصلحت نظام را خواستار است.

آشنا همچنین طی اظهاراتی کنایه آمیز به حضور فرمانده سابق کل سپاه در قایق برای رسیدگی به سیل‌زدگان چنین توئیت کرد: «هنگام قایق سواری در باره شکافتن جاده و مدیریت سیلاب تصمیم نگیریم و آن را منتشر نکنیم. هنگام سخنرانی با پخش زنده از نقد مستقیم اقدامات انجام شده پرهیز کنیم. اختلافات خود را در جلسات کارشناسی و تصمیم گیری حل کنیم. مردم را در هنگامه بحران از تدبیر مسولان دلسرد نکنیم».

تمامی این هجمه‌های زننده خالی از اغراض جناحی نیست. آشنا و همفکران او بدین ترتیب قصد دارند از منزلت منتقدان خود نزد افکار عمومی بکاهند و یا اینکه مسبب ناکارآمدی خود را در دستگاه دولتی اشخاص و نهادهای انقلابی معرفی کنند.

حامی اپوزیسیون

آنچه که از کارنامه جناب مشاور برداشت می‌شود این است که ید طولایی در دفاع از متهمان امنیتی، افراد زاویه‌دار با انقلاب و گروه‌های معاند نظام دارد. از نمونه‌ حمایت‌های غیرقابل دفاع آشنا از معاندین نظام می‌توان به واکنش او به مسئله حصر فتنه‌گران اشاره کرد. در نگاه ابزاری گروه‌های اصلاح‌طلب- اعتدالی نسبت به مسئله حصر هیچ تردیدی وجود ندارد. به عبارت دیگر این گروه‌ها حصر را همچون پیراهن عثمان دستاویزی قرار داده‌اند تا در بزنگاه انتخابات یا برای انحراف افکار عمومی از ضعف مدیریتی خود امکان دفاع از خود را داشته باشند.

در راستای این حرکت پوپولیستی حسام الدین آشنا در جمع دانشجویان دانشگاه تهران ضمن دفاع از برداشته شدن حصر، آن را قریب الوقوع خواند: «شرایط حصر تغییر کرده است؛ آن چیزی که می بایست توسط دولت و شخص رییس جمهوری به عنوان رییس شورای عالی امنیت ملی اتفاق بیفتد رخ داده است. پس از برخی تسهیلها و گشایشهایی که در دوران اخیر ایجاد شده، از نظر من تا برداشته شدن حصر تنها یک پوسته باقی مانده است» [12].

بزرگ نمایی مسئله حصر در حالی است که مردم ایران با فشارهای اقتصادی ناشی از سوء مدیریت همفکران حسام الدین آشنا دست و پنجه نرم می‌کنند.

پس از بازداشت حمیدرضا جلائی‌پور از متهمان فتنه 88، آشنا با سلسله مطالب و ئوییت‌هایی به این اتفاق واکنش نشان داد و با انتصاب جلائی‌پور به خانواده شهدا این اقدام را نشان بی بصیرتی خواند.

این حمایت‌ها و سینه چاک زدن‌ها در حالی است که از قضا آشنا در بازداشت محمدرضا جلائی‌پور [پدر حمیدرضا جلائی‌پور و عضو حزب اتحاد ملت] در سال 77 نقش اساسی داشته است. یکی از مدیران امنیتی که در جلسه تصمیم گیری برای بازداشت محمدرضا جلائی‌پور حضور داشته است، نقش آشنا را این گونه روایت می‌کند: «آقای آشنا در پست معاونت ویژه وزارت اطلاعات بودند. در جلسه‌ای که به مناسبت تصمیم‌گیری برای بازداشت حمیدرضا جلائی‌پور در مهر ماه 1377 تشکیل شده بود، ایشان به عنوان معاون ویژه و با لباس روحانیت حاضر بودند و چون داماد وزیر وقت یعنی آقای دری نجف‌آبادی بودند، عملاً نماینده ایشان هم محسوب می‌شد. در این جلسه پس از طرح این بحث که با توجه به برادر شهید بودن جلائی‌پور، او بازداشت نشود، آشنا این نظر را رد کرد و پس از یک بحث فنی و با استدلال گفت کار کشور با تعارف و... پیش نمی‌رود، لازم است این دستگیری خیلی محکم جهت تحقیق و بازجویی صورت پذیرد» [13].

با اینکه چرایی تفاوت قائل شدن میان پدر و پسر از سوی حسام الدین آشنا در انتساب آنها به خانواده شهدا اظهر من الشمس است اما قضاوت در این باره را به مخاطبان این تحلیل ارجاع می‌دهیم.

بلافاصله پس از خودکشی کاووس سید امامی، سرحلقه جاسوسان محیط زیستی که در قالب فعالیت‌های زیست محیطی اطلاعات راهبردی نظام را در حوزه موشکی و هسته‌ای به خارج از کشور منتقل می‌کرد، توئییت‌‌ زدن‌های جناب مشاور با محتوای تردید افکنی و تبرئه این جاسوس حرفه‌ای آغاز شد.

 

حسام الدین آشنا در اقدامی قابل تأمل با جامعه شناس دینی خواندن و حامی محیط زیست خواندن کاووس سیدامامی سعی کرد او را از خودکشی تبرئه کند و افکار عمومی را در این زمینه متوجه نظام کند

اگرچه قضاوت در خصوص این توئییت با تامل بیشتری باید صورت بگیرد اما آنطور که ابوالفضل حسن‌بیگی، دبیر کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی از اعترافات سید امامی گفته است، سیدامامی از سال 87 با تاسیس یک NGO، شبکه‌ای را برای جمع‌آوری اطلاعات از مناطق استراتژیک کشور تشکیل می‌دهد که اعضای این شبکه از طریق مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری که ریاست آن بر عهده حسام‌الدین آشنا است، به استان‌ها معرفی می‌شدند [14]. البته جناب آشنا در زمینه همسویی با افراد و گروه‌های معاند نظام سابقه طولانی دارد و پرداختن به این مسئله تحقیق جداگانه‌ای را می‌طلبد اما یکی از آخرین نمونه‌های آن که بحث‌های زیادی را برانگیخت مربوط به حادثه تروریستی جاده خاش- زاهدان بود که طی آن تعداد زیادی از پرسنل سپاه پاسداران به شهادت رسیدند. اما بلافاصله حسام الدین آشنا ضمن توئیتی به جای اینکه خواهان مجازات عاملین این حادثه باشد، از موضع ضعف جانب گروه‌های تروریستی را گرفت.

اگرچه واکنش تند کاربران توییتر به اظهارات آشنا باعث شد تا چند ساعت بعد با انتشار توییتی دیگر کاملا تغییر موضع دهد.

به کار بردن عبارات دوپهلو و تفسیر پذیر از جمله شگردهای تبلیغاتی- روانی آشنا است تا ذهن مخاطب را درگیر الفاظ کرده و اهداف سیاسی خود را دنبال کند. به عبارت دیگر جناب آشنا اغراض حزبی خود را در قالب طرح‌های عملیات روانی در پیش گرفته است.

آتش بیار معرکه در آشوب‌های 96

القای فضای بحرانی و ناآرام به جامعه، مخرج مشترک تمامی تحلیل‌ها و گزارشات ارائه شده از سوی دولتمردان و حامیان اصلاح‌طلب آنها در طول دو سال اخیر بوده است. در همین راستا حسام الدین آشنا و مجموعه تحت مدیریت او یعنی مرکز بررسی‌های استراتژیک نهاد ریاست جمهوری بعد از آشوب‌های دی 96 با سیاه‌نمایی از وضعیت حاکم بر کشور خواهان اصلاحات اساسی در ساختار نظام شد.

پس از وقوع آشوب‌های خیابانی 96 مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری، اقدام به انتشار گزارش‌های غلط اندازی می‌کند که مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران «ایسپا» بنا به سفارش این نهاد در خصوص اعتراضات دی 96 گرداوری کرده است. این گزارش سرشار از عباراتی نظیر افت امید مردم، نارضایتی از شرایط کشور و وضعیت فاجعه بار کشور بود. مهمترین بخش این گزارش ادعای آن مبنی بر نارضایتی 74 درصدی مردم از وضعیت کشور است که از همین بخش به ساختگی و هدفدار بودن این نظرسنجی می توان پی برد [15]. آشنا پس از انتشار این گزارش از جایگاه یک شاکی و نه یک مسئول ضمن تهدید نظام به فروپاشی به دیر بودن زمان اصلاحات اشاره می‌کند [16]. او همچنین به از دست رفتن سرمایه اجتماعی مسئولین، سرخوردگی مردم از نظام، کاهش امنیت روانی مردم اشاره کرده و ضمن تاکید بر تدوام اعتراضات می‌گوید: «در صورت ادامه وضع موجود احتمالا همه بازنده خواهند بود» [17].

جناب مشاور پا را فراتر گذاشته و طی مصاحبه با نشریه اندیشه پویا روحانی را آخرین فرصت نظام تلقی می‌کند: «درباره آقای روحانی مسئله این است که جهت درست است و بحث‌ها بیشتر درباره سرعت ایشان است. دوره آقای روحانی احتمالاً یکی از آخرین دوره‌هایی است که ما شانس گریز از یک گذار سخت را داریم. این آخرین فرصت نظام است» [18].

پس از شکست طرح‌های اساسی دولت به خصوص برجام، دولتمردان چاره‌ای به جز تعیین ضرب الاجل برای نظام و القای وضعیت «در آستانه فروپاشی اجتماعی» به مردم برای گرفتن امتیاز از نظام در عرصه‌های دلخواه خود و از سوی دیگر انداختن مسئولیت ضعف مدیریتی خود بر دوش دیگران ندارند. به عبارت دیگر استراتژی دولتمردان در سال‌های پایانی دولت حسن روحانی فشار از پایین و چانه‌زنی از بالا است. نقش مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری در این زمینه به عنوان نهاد مشورت دهنده به رئیس جمهور غیر قابل انکار است.

مرکز بررسی‌ها و تحرکات آهسته آشنا علیه نظام

مرکز بررسی‌های استراتژیک از جمله زیر مجموعه‌های نهاد ریاست جمهوری است که تاریخچه شکل‌گیری آن به زمان هاشمی رفسنجانی و تاسیس مرکز تحقیقات استراتژیک باز می‌گردد. پس از روی کار آمدن خاتمی اگرچه هاشمی ساختار اصلی این سازمان را به مجمع تشخیص مصلحت نظام انتقال داد اما همچنان موجودیت خود را در دولت خاتمی و نیز دولت‌های بعدی حفظ کرد [19].

مهمترین وظیفه این مرکز ارائه راهبردهای اساسی در حوزه‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به رئیس جمهور است. این راهبردها طبیعتا نقش تعیین کننده‌ای در اتخاذ تصمیمات و سیاسیت‌های کلان داخلی و خارجی نهاد ریاست جمهوری دارد. این مرکز در طول دولت‌های هاشمی، خاتمی و روحانی به کانونی برای حضور مشاوران و کارشناسانی تبدیل شده است که با رویکردهای خلاف منافع ملی ضربات جبران ناپذیری را متوجه کشور کرده‌اند.

در دوره مدیریت حسام الدین آشنا پروژه‌های حساس و خطرناکی در دستور کار این مجموعه قرار گرفته است. پروژه‌هایی که با پشتوانه کلان مالی از سوی دولت، علیه مصالح مملکت به کار گرفته می‌شود. بر اساس متن لایحه بودجه، میزان دریافتی این مرکز از 3 میلیارد تومان در سال 92 به 12.4 میلیارد تومان در سال 97 افزایش یافته است.

اظهار نظر در حوزه سیاست خارجی از جمله فراهم آوردن زمینه‌های مذاکره، گفتگوی منطقه‌ای و نیز ارائه گزارش‌هایی در حوزه محیط زیست و تغییرات اقلیمی ایران از مهمترین این طرح‌ها است. در واقع وظیفه خطیر حسام الدین آشنا در دولت روحانی، در قالب مرکز بررسی‌های استراتژیک تعریف می‌شود. به عبارت دیگر می‌توان گفت تمامی اظهارات جنجالی جناب آشنا از یک سو مقاصد سیاسی و کوتاه مدت او و همفکرانش در جامعه دنبال می‌کند و از سوی این سانتاژهای رسانه‌ای چیزی جز انحراف افکار عمومی نیست تا با آسودگی خاطر اهداف اصلی این سازمان پیش برده شود. جدا از خطرات جبران ناپذیر این پروژه‌ها، دستگیری یک جاسوس در دفتر حسام الدین آشنا در سال 96 [20] حساسیت بر روی این نهاد را بیش از پیش کرده است.

ترویج گفتمان مذاکره

با اینکه آمریکا و کشورهای اروپایی عدم التزام خود به برجام را در صحنه عمل اثبات کرده‌اند اما طیف‌های موسوم به اعتدال-اصلاح‌طلب اصرار فراوانی دارند تا مجددا انبوهی از امتیازات را در عرصه‌های مختلف نظامی- منطقه‌ای بدون کوچکترین دستاورد تقدیم کشورهای غربی کنند. سیاست‌های اعلامی مرکز بررسی‌های استراتژیک و در راس آن حسام الدین آشنا در برابر شکست برجام نه تنها روی آوردن به تقویت ساختارهای اقتصادی در داخل کشور نبوده بلکه تکرار مجدد تجربه برجام است. آشنا ضمن یک پیام توییتری گفتگوی مجدد را نفی نکرده بلکه شرط مذاکرات مجدد را برداشته شدن تحریم‌ها می‌داند: «به نظر می رسد ظریف می‌گوید که عبور شما از برجام با ادعای مذاکرات بدون شرط منافات دارد. شما با اعلام بازگشت تحریمها جنگی اقتصادی را علیه ما آغاز کردید، این جنگ را متوقف کنید، آنگاه درخواست مذاکره کنید."بدون پیش شرط" یعنی "بدون اعمال تحریم».

البته آقای مشاور خیلی خوب متوجه است که اصل برجام برای این بود که تحریم‌ها برداشته شود و در صورت برداشته شدن تحریم‌ها، برجام 2 و 3 معنایی ندارد. اما این تعابیر دوپهلو صرفاً برای فراهم آوردن زمینه برای گفتگوهای بعدی است. تلاش برای مذاکره مجدد تنها واکنش حسام الدین و نهاد تحت مدیریت او در قبال سقوط برجام نیست بلکه با تبلیغات رسانه‌ای چنین وانمود کردند که ماموریت اصلی برجام دور کردن ایران از تهدیدهای امنیتی بوده است و نه منافع اقتصادی.

سایت رسمی مرکز بررسی‌های استراتژیک با انتشار یک مقاله تحت عنوان «هدف اصلی برجام، اقتصادی یا استراتژیک؟» برای اثبات این مدعا که هدف از اجرای برجام رفع مشکلات اقتصادی کشور نبوده است ادعا می‌کند که برنامه هسته‌ای ایران قبل از برجام در وضعیتی امنیتی قرار گرفته بود و هدف از گفتگوهای هسته‌ای خارج کردن پرونده هسته‌ای کشور از وضعیت امنیتی است: «غربی‌ها به‌ویژه آمریکا، با تبلیغات رسانه‌ای بسیار، این‌گونه به اذهان عمومی القا نمودند که برنامه‌ی هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران، تهدیدکننده‌ی صلح و امنیت بین‌الملل و برخلاف موازین عدم اشاعه‌ی سلاح‌های کشتارجمعی است... صدور قطعنامه‌ها حاکی از این است که کنشگر امنیتی ساز با تبلیغات بسیار پیرامون مرجع اشاره نظیر حفظ صلح و امنیت بین‌الملل و تهدیدآمیز بودن فعالیت‌های هسته‌ای ایران، دیگر دولت‌های تأثیرگذار در مناسبات بین‌المللی را قانع نماید که مسئله هسته‌ای ایران تهدید زا است» [21].

راهبرد منطقه قوی به جای قوی‌ترین در منطقه

یکی از گزینه‌های مورد نظر حامیان گفتگو برای پر کردن خلا برجام، کلید زدن مذاکرات منطقه‌ای است. به این ترتیب که با واگذاری امتیازهای منطقه‌ای به طرفه‌های غربی- عربی که احتمالاً عقب نشینی ایران از مواضع میدانی خود در منطقه و نیز عدم حمایت از گروه‌ها و کشورهای مقاومت را شامل می‌شود کشورهای غربی نیز در مقابل تحریم‌هایی را که قرار بود در مذاکرات هسته‌ای بردارند، در گفتگوهای جدید مرتفع کنند. برگزاری سلسله نشست‌ها از سوی مرکز بررسی‌های استراتژیک و نیز ارائه دادن گزارش‌ها و تحلیل‌های متعدد از سوی این نهاد، با هدف مذکور صورت می‌گیرد. حسام الدین آشنا در همایش «صلح و ثبات در غرب آسیا» با هدف حل و فصل مشکلات منطقه‌ای در چارچوب گفت‌و‌گوهای منطقه‌ای، ضمن تاکید بر اینکه مذاکرات محدود به برجام نیست، خطاب به برخی کشورهای منطقه آنها را دعوت به گفتگو می‌کند: «صلح سازی ایران به برجام محدود نمی‌شود و با کمک روسیه و با حمایت ارتش سوریه مانع فروپاشی و تجزیه سوریه شدیم... بیایید به جای رقابت‌های فرساینده بر سر قدرت اول منطقه به خود منطقه فکر کنیم» [22].

آشنا همچنین در این همایش با اشاره به استراتژی منطقه قوی‌تر تاکید کرد: «بیایید به جای مسابقه بر سر تخریب عرصه بازسازی سوریه و عراق و یمن را به میدان مسابقه منطقه تبدیل کنیم و هر یک از بازیگران منطقه‌ای سهم خود را برای التیام جنگ‌های خانگی به نمایش بگذارند» [23].

بکارگیری کلید واژه رقابت فرساینده، آن هم برای تبدیل شدن به قدرت اول در منطقه از دیگر نمونه‌های مغلطه‌کاری‌ آشنا است که سعی دارد بدین واسطه مقصود سیاسی خود را دنبال کند. راهبرد اساسی جمهوری اسلامی ایران در منطقه نه تنها دخالت در امور داخلی کشورها و نیز رقابت با کشورهای منطقه نبوده بلکه مقابله با توطئه‌های روز افزون آمریکا و متحدان این کشور در منطقه غرب آسیا است و در این راستا مجوز قانونی یعنی اجازه مقامات رسمی کشورهای سوریه و عراق را نیز دارا بوده است. اما اینکه چرا با مواضع ضدامنیتی امثال آشنا که ایران را متهم به برهم زدن نظم کشورهای همسایه می‌کند، برخورد نمی‌شود محل سوال است؟

از دیگر استراتژی‌هایی که مرکز بررسی‌ها با محوریت حسام الدین آشنا فراوان بر روی آن تاکید می‌کند تلاش در جهت بیهوده انگاری حضور مستشاری ایران در کشورهای منطقه به خصوص سوریه است. در همین راستا سایت منتسب به این مرکز اقدام به انتشار مقاله‌ای کرده است که طی آن چهار سناریوی احتمالی در مورد آینده سوریه را با محور دانستن «حفظ یا برکناری بشار اسد» مطرح ساخته است [24].

از قضا این مقاله تاکید زیادی بر شکست سیاست‌های ایران در آینده سوریه داشته و محتمل‌ترین سناریو در آینده سوریه را «حفظ بشار اسد، تثبیت نفوذ روسیه و کاهش نفوذ در حال رشد ایران» می‌داند.

علیرغم فشارهای آشکار و پنهان حامیان گفتگو برای کاهش نفوذ ایران در منطقه، مهمترین علت این حضور، وجود مؤلفه‌های امنیتی است که عدم نقش ایران در منطقه را اجتناب ناپذیر کرده است. با تصور شرایط امنیتی در محدوده جغرافیایی غرب آسیا، تحرکات مذکور دولتمردان با پشتوانه مشورتی مرکز بررسی‌های استراتژیک مشکوک تلقی می‌شود.

یک هشدار

با روی کار آمدن دولت حسن روحانی، گروهی از مدیران با پیشینه اطلاعاتی- امنیتی ترکیب اصلی کابینه دولت را شکل دادند که با محور قرار دادن عملیات روانی، سیاست‌های مورد نظر خود را در عرصه داخلی و خارجی عملیاتی می‌کنند. حسام الدین آشنا از نزدیک‌ترین افراد به رئیس جمهور است که سابقه طولانی از حضور در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی چون «فیس بوک»، «گوگل پلاس» و «توییتر» دارد. به گونه‌ای که به اظهارات بحث برانگیز و هدف قرار دادن منتقدان دولت از طریق توییت مشهور است. ارائه راهبردهای خلاف امنیت ملی به رئیس جمهور در قالب مرکز بررسی‌های استراتژیک ماهیت اصلی فعالیت‌های آشنا را در بر می‌گیرد. برجام و تمامی خسارات ناشی از آن نمونه‌ای از محصول مشترک فرایند عملیات فریب دولتمردان و نیز مشورت‌دهی‌های ضد ملی مرکز بررسی‌ها است. فرآیندی که همچنان در دیگر حوزه‌های راهبردی کشور ادامه داشته و در صورت عدم برخورد با آن لطمات جبران ناپذیری را متوجه کشور خواهد کرد.

نویسنده: احمدرضا کریمی؛ کارشناس مسائل سیاسی

 

[1]. http://yon.ir/cbCyo

[2]. http://yon.ir/g5psE

[3]. http://yon.ir/XNTHD

[4]. http://yon.ir/TJD1M

[5]. http://yon.ir/LXLDX

[6]. خاطرات حجت‌الاسلام دری نجف‌آبادی، صص 258-259

[7]. http://yon.ir/ehwGz

[8]. http://yon.ir/oSnAR

[9]. همان

[10]. http://yon.ir/rJR4W

[11]. http://yon.ir/1IuxT

[12]. http://yon.ir/sr6kl

[13]. http://yon.ir/Hice8

[14]. http://yon.ir/c0VvE

[15]. http://yon.ir/vs3Mm

[16]. همان

[17]. http://yon.ir/5zlH1

[18]. http://yon.ir/8lHiJ

[19]. http://yon.ir/puEZd

[20]. http://yon.ir/8cmhG

[21]. http://yon.ir/JBPQD

[22]. http://yon.ir/ZrRx3

[23]. http://yon.ir/yS30h

[24]. http://yon.ir/VQ6mY

مرتبط‌ها

ایستگاه انقلاب 11

در جستجوی ترکیبی از خیانت و خباثت

آیا جمهوری اسلامی به مفاهیم اصلی وجودی خود پایبند بوده است؟

دولت رمّالان

سرافراز؛ مُهره تخریب سازمان اطلاعات سپاه

یک ارتشِ فدایی؛ به وسعت یک ملّت