دیدبان

در جستجوی ترکیبی از خیانت و خباثت

در جستجوی ترکیبی از خیانت و خباثت

دیدبان؛ طی یک سال اخیر شاهد تشدید حملات رسانه‌ای- تبلیغاتی برخی جریانات سیاسی هستیم که با تمام قوا دستاوردهای چهل‌ساله انقلاب اسلامی را نشانه گرفته‌اند. القای مقولاتی چون «ناکارآمدی نظام» و «کاهش اعتماد عمومی به حاکمیت سیاسی» از جمله مواردی است که سر از تحلیل‌ها، نوشته‌جات و نیز گفته‌های برخی کارشناسان و تئورسین‌ها و حتی مسئولان دولتی درآورده است. تحلیل‌های خودساخته و به دور از واقعیتی که تمامی دستاوردهای انقلاب را در طول چهار دهه مثل آب خوردن زیرسوال می‌برد. مقام معظم رهبری در سخنرانی اخیر خود در جمع اساتید دانشگاه‌ها در رمضان 98، ضمن اشاره به تلاش دشمنان برای زیر سوال بردن کارهای علمی و پیشرفت‌های انقلاب اسلامی، از همسویی برخی جریانات داخلی با این حرکت مذبوحانه انتقاد کردند:

در ایران هم کسانی هستند که برای گل زدن آنها پاس می دهند؛ این حرکت، ترکیب خیانت و خباثت است [1].

معماران پروژه سیاه‌نمایی

چهره‌های شاخص اصلاح‌طلب و نیز چهره‌های دولتی تا کنون هدایت اصلی طرح هجمه به کارآمدی انقلاب را عهده‌دار بوده‌ و درصدد اثبات نقیض آن برآمده‌اند. در این قسمت، سعی بر آن است تا ضمن اشاره به اظهارات این اشخاص، اغراض و منافع سیاسی آنها بررسی شود.

«معصومه ابتکار»، فعال اصلاح طلب و معاون رئیس جمهور در بخشی از مصاحبه خود با ویژه نامه نوروزی اعتماد اظهار کرده است: «آنچه در این ۴۰ سال انجام داده‌ایم در خیلی جاها خدشه جدی به آن وارد است!» [2].

«اسحاق جهانگیری»، معاون اول رئیس‌جمهور در اظهاراتی در جلسه ستاد هماهنگی مبارزه با مفاسد اقتصادی گفته بود: «باید لکه ننگ فساد را از دامان جمهوری اسلامی پاک کنیم!» [3].

این اظهار نظر اسحاق جهانگیری در حالی است که نظام اسلامی افتخار برخورد بدون اغماض با مفسدان اقتصادی فراتر از مرزبندی‌های جناحی را داشته و از قضا مهدی جهانگیری برادر جناب معاون اول خود به همین خاطر دادگاهی شده است. برخورد قاطعانه قوه قضائیه با مفسدان بزرگ اقتصادی و نیز اطرافیان مسئولان دولتی و غیردولتی از نقاط مثبت و درخشان این نهاد است.

«محمدرضا عارف»، فعال سیاسی اصلاح طلب و رئیس فراکسیون امید اصلاح طلبان طی یادداشتی که به مناسبت سالروز ۱۲ فروردین 98 در سایت جماران منتشر کرد، نوشت: «آنچه این روزها من را نگران می کند اعتماد مردم به حاکمیت است» [4].

سعید حجاریان طی مصاحبه‌ای با تاکید بر اینکه احتمالا بحران دارو کشور را فرا می‌گیرد می‌گوید: «دورنمای روشنی نخواهیم داشت و به‌ویژه زمانی که فصل رقابت‌های انتخاباتی فرا برسد و شکاف‌ها بیش از پیش نمایان می‌شود» [5].

«عباس عبدی»، فعال چپ و از تئوریسین‌های اصلاح‌طلب در مصاحبه‌ای به خبرگزاری دولتی ایرنا گفته است: «آنچه درباره جامعه ایران می دانیم این است که نهادهای اصلی در جامعه ما غیر کارکردی شده اند و با ادامه این روند جامعه نمی تواند به بقای خود ادامه دهد» [6].

عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست و معاون رئیس جمهور به تازگی در اظهاراتی گفته است: «وضعیت محیط زیست ما بهتر نشده است چه قبل و چه بعد از انقلاب» [7].

کوبیدن بر طبل این همانی انقلاب اسلامی با رژیم منحوس پهلوی از شگردهای دیگر آقایان برای زیر سوال بردن نظام است:

«محمدرضا خاتمی»، دبیر کل حزب منحلّه مشارکت، به تازگی طی اظهاراتی در میتینگ سیاسی حزب اتحاد ملت گفته است «مهم‌ترین چالش جمهوری اسلامی مسئله ناکارآمدی است» [8].

مسعود نیلی دستیار سابق رئیس جمهور در امور اقتصادی گفته بود: «کشور با ابر چالش‌ها مواجه است» [9].

بهزاد نبوی از فعالین اصلاحات و از محکومین فتنه ۸۸ طی گفتگویی با خبرگزاری دولتی ایسنا از آینده نامعلوم انقلاب سخن به میان آورد: «خیلی به چهل سالگی انقلاب نباید غرّه شویم» [10].

این موارد تنها بخشی از پروژه هیچ انگاری دستاوردهای انقلاب است که در اتاق فرمان دو جریان اعتدال- اصلاح‌طلب کلید خورده است. حجم گسترده‌ای از این اظهارات غلط‌‌ انداز روزانه در پایگاه‌های خبری منتسب به این دو جریان انتشار یافته و به ذهن افکار عمومی القا می‌شود. پایگاه‌هایی که حکم بلندگوی دشمن در داخل کشور را دارد.

اهداف شوم یک فتنه

طبیعتاً وارونه‌نمایی جریان‌های مذکور از شرایط کشور بدون غرض و غایت نیست. فریب افکار عمومی در آستانه انتخابات مجلس و انتخابات ریاست جمهوری و نیز فراهم سازی زمینه مذاکره ذلیلانه با آمریکا را می‌توان مهمترین عوامل این تحرکات ضدملی تلقی کرد.

انتخابات مجلس

تجربه تلخ فتنه 88 مدعیان اصلاح‌طلبی را از اینکه بار دیگر فکر براندازی را در سر بپرورانند بازداشته است. از سوی دیگر عدم مشارکت در عرصه انتخابات معنایی جز حذف شدن این جریان از سپهر سیاسی ایران ندارد. لذا چهره‌های تاثیرگذار این گروه مشارکت در انتخابات را در کنار تاکتیک ایجاد بحران‌های ساختگی با هدف تحت فشار قرار دادن نظام در دستور کار خود قرار داده‌اند. ترویج حس ناامیدی در ذهن عمومی جامعه، شدت گرفتن حملات به شورای نگهبان و تاکید بر ناکارآمد بودن ساختار حاکمیت را باید در راستای هدف مورد نظر آنها تفسیر و تبیین کرد.

در همین راستا معصومه ابتکار عدم رضایت خود از چهل سالگی انقلاب را به نظارت استصوابی شورای نگهبان پیوند می‌زند و ناخواسته غرض سیاسی خود را از تخریب انقلاب نمایان می‌کند: «آنچه تاکنون به عنوان نظارت استصوابی اجرا شده مقبول نیست. ما باید بتوانیم بگوییم در این ۴۰ سال چه کرده‌ایم» [11].

در واقع اصلاح‌طلبان که از رد صلاحیت چهره‌های ناکارآمد خود در مجلس توسط شورای نگهبان یقین دارند، سعی دارند با ناآرام جلوه دادن اوضاع حاکم بر کشور این نهاد را مجبور به عقب نشینی از مواضع انقلابی خود کنند. ملاحظه می شود که کارنامه چهل ساله انقلاب فدای منافع حداقلی این گروه‌ها شده است.

مسأله دیگری که بی ارتباط با هیاهوهای تبلیغاتی این گروه‌ها و منافع کوتاه مدت آنها نیست، رها کردن عامدانه اقتصاد و مدیریت کشور است با این هدف که با تحت فشار دادن قشر آسیب پذیر مردم زمینه شورش‌های خیابانی را فراهم کرده و در نهایت خواسته‌های خود را بر نظام تحمیل کنند. در واقع آنچه که این عناصر تندرو تحت عنوان کارنامه سیاه انقلاب در جامعه پمپاژ می‌کنند، چیزی جز ضعف مدیریتی دولتمردان و ایجاد خلل در سیستم اقتصادی کشور به صورت عامدانه نیست.

در همین زمینه فیلمی از صحبت‌های «سیدحسن قاضی‌زاده هاشمی»، وزیر سابق بهداشت منتشر شد. در این فیلم قاضی‌زاده هاشمی ضمن بیان علل استعفای خود از دولت، از کم‌کاری‌ عامدانه برخی دولتمردان سخن به میان می‌آورد و غایت را افزایش نارضایتی مردم می‌داند.

مذاکره برای بار چندم

در روزهای اخیر حرف و حدیث‌ها درباره نتیجه برجام و کلید زدن دور جدید مذاکرات به اوج خود رسیده است. درحالی که خسارت‌های هنگفتی در نتیجه مذاکره با آمریکا و کشورهای اروپایی به ایران تحمیل شد و عملاً برجام برای ایران منافعی را در بر نداشت اصرار مدعیان اعتدال و حامیان اصلاح‌طلب آن برای شروع مجدد گفتگوها معنایی جز حماقت ندارد. حفظ پایگاه مردمی جریان اعتدال و اصلاح‌طلب مستلزم آغاز دور جدید مذاکرات است تا بتواند خلا ایجاد شده در اثر نبود برجام را پر کند.

گره زدن اقتصاد کشور به انجام مذاکرات، تاکتیکی است که این دو جریان از طریق رسانه‌ها به اذهان مردم القا می‌کنند. حسن روحانی نیز با بحرانی نشان دادن شرایط حاکم بر کشور، شرایط را از جنگ هشت ساله نیز پیچیده‌تر دانسته و با معرفی آمریکا و نه دولت به عنوان مسبب اصلی مشکلات اقتصادی در لفافه اینگونه القا می‌کند که باید زمینه گفتگو را فراهم کنیم: «در زمان ۸ سال دفاع مقدس فشار و حمله نظامی و اشغال سرزمین بود، اما امروز با جنگ اقتصادی و حمله به رفاه و شرایط زندگی مردم روبرو هستیم» [12].

«حمیدرضا جلایی‌پور»، از فعالان اصلاح‌طلب نیز ضمن بغرنج خواندن شرایط کشور راه‌حل را در مذاکره می‌بیند: «همه می‌دانیم ایران می‌توانست به وضع بغرنج فعلی نرسد اگر چنانچه: سیاست تعلیق داوطلبانه زمان خاتمی را ادامه می‌داد».[13]

او سپس ادامه می‌دهد: «راهکار عمده میانه‌ها و اصلاح‌طلبان مذاکره ذلیلانه با ترامپ نیست بلکه معتقدند در شرایط کنونی و تا قبل از وقوع جنگ احتمالی، ایران در منطقه «قدرت» دارد و لذا جمهوری اسلامی نباید درهای «مذاکره علنی» را ببندد و ثانیاً ایران نباید از «برجام خارج شود» [14].

دولتمردان و اصلاح‌طلبان در حالی تاکید دارند تا وضعیت کنونی اقتصاد ایران را به تحریم‌ها نسبت بدهند که شدیدترین تحریم‌ها از سوی کشورهای غربی در دولت دهم بر کشور تحمیل شده بود اما وضعیت اقتصاد کشور تا این حد نابسامان نشد. این خود بهترین دلیل بر رها کردن عامدانه اقتصاد کشور است تا زمینه مذاکرات بعدی را فراهم کنند.

ایران در آینه انقلاب

اگرچه با قیل و قال‌های بیهوده خائنان به منافع ملی مبنی بر ناچیز بودن ثمرات انقلاب اسلامی پس از چهل سال، ذره‌ای از ارزش‌های این پدیده عظیم کاسته نخواهد شد اما در شرایطی که جریاناتی از داخل، پیکان حمله خود را به سوی نظام اسلامی نشانه گرفته‌اند اشاره به پیامدهای انقلاب اسلامی 57 ضروری به نظر می‌رسد.

ادعای سران این دو جریان مبنی بر ناکارآمدی انقلاب اسلامی درحالی است که پس از انقلاب 57 بود که ایران توانست خود را از یوغ بندگی کشورهای استعمارگر، در راس آنها آمریکا برهاند. حضور پرشور مردم در صحنه‌های مختلف سیاسی از جمله انتخاب مسئولین مملکتی و نیز مشارکت در عرصه‌های اجتماعی- فرهنگی و اقتصادی از نقاط درخشان و پر افتخار انقلاب و از نقاط تاریک رژیم پهلوی به شمار می‌آید.

حضور موثر و با اقتدار ایران در مناسبات منطقه‌ای و بین المللی از دیگر نتایج انقلاب ایران است به گونه‌ای که ایران در این مسیر اقدام به ایجاد موازنه قدرت جدیدی متشکل از کشورهای حوزه مقاومت در مقابل قدرت‌های بزرگ کرده است که این اتحاد اسلامی منافع داخلی و منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران را رقم می‌زند.

طی نمودن پله‌های ترقی در زمینه‌های علمی- فناوری از جمله صنعت هسته‌ای، صنعت دفاعی به خصوص پهبادی- موشکی، فناوری نانو، صنعت پزشکی- داروسازی و هزاران عرصه دیگر کمترین ثمراتی است که همگی به برکت پدیده انقلاب اسلامی به وقوع پیوست و همچنان این راه ادامه دارد.

نتیجه‌گیری

زیر سوال بردن برآیند چهل‌ساله انقلاب اسلامی و القای شرابط بن‌بست از سوی دو جریان اعتدال و اصلاح‌طلب درحالی است که مقام معظم رهبری در غالب سخنرانی‌ها و دیدارهای مردمی خود با این حرکت خیانت‌آمیز مقابله می‌کنند. متاسفانه دولتمردان به جای پرداختن به وظایف خود و اداره وضعیت معشیتی مردم از این مهم سر باز زده و نتیجه کم کاری خود را به پای انقلاب می‌نویسند. اصلاح‌طلبان نیز که حامیان اصلی روحانی در دو انتخابات گذشته بودند باید مسئولیت حمایت‌های خود را تا آخر بپذیرند. برای پایان وضع موجود و بازگشت آرامش به زندگی مردم، برخورد قوه قضائیه با چنین وارونه‌نمایی‌هایی از انقلاب می‌تواند موثر باشد ضمن اینکه انتخاب مسئولان انقلابی توسط مردم، نقش پررنگ‌تری در پایان این شرایط دارد.

نویسنده: احمدرضا کریمی

[1] . http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=42700

[2] . http://yon.ir/J18Mo

[3] . http://yon.ir/RPm0T

[4] . http://yon.ir/fwQEV

[5] . http://yon.ir/ZTiRC

[6] . http://yon.ir/N0Jxz

[7] . http://yon.ir/68iSO

[8] . http://yon.ir/eqetD

[9] . http://yon.ir/kxoAn

[10] . http://yon.ir/hBEQp

[11] . http://yon.ir/YbEne

[12] . http://yon.ir/PijkT

[13] . http://yon.ir/0G608

[14] .همان

مرتبط‌ها

ایستگاه انقلاب 11

زوایای ناآشنای مرد خاکستری دولت

آیا جمهوری اسلامی به مفاهیم اصلی وجودی خود پایبند بوده است؟

دولت رمّالان

سرافراز؛ مُهره تخریب سازمان اطلاعات سپاه

یک ارتشِ فدایی؛ به وسعت یک ملّت