دیدبان

«فشار حداکثری» آمریکا و 5 سناریوی محتمل سیاست خارجی ایران

«فشار حداکثری» آمریکا و 5 سناریوی محتمل سیاست خارجی ایران

دیدبان؛ پس از خروج آمریکا از برجام، یکی از آثار تبعی آن بازگشت تحریم‌های معلق شده به‌واسطه برجام بود. از اهم موارد، تحریم‌های نفتی بود که با توجه به هماهنگی زیرساخت‌های صنعتی مشتری‌های ایران شامل هشت کشور چین، هند، ایتالیا، ژاپن، کره جنوبی، تایوان، ترکیه و یونان با نفت تولیدی ایران، آمریکا شش ماه به آن‌ها مهلت داد تا به تغییر زیرساخت‌های صنعتی خود در حوزه انرژی بپردازند و سراغ دیگر فروشندگان نفت بروند [1]. در خصوص تحولات آتی مربوط به این مسئله و عکس‌العمل‌های احتمالی کشورهای مختلف گمانه‌زنی‌های بسیاری در سطح ایران و جهان صورت پذیرفت و درحالی‌که بسیاری از تحلیل گران معتقد بودند که ایالات‌متحده مجدداً به کشورهای مزبور معافیت موقت اعطا خواهد کرد، چندی پیش مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا اعلام کرد که تمدیدی در کار نیست و کشورها 10 روز مهلت دارند تا خرید نفت خود از ایران را به‌طور کامل متوقف کنند.

به‌این‌ترتیب موج دیگری از تحلیل‌ها در خصوص آثار و پیامدهای این تصمیم برای ایران و آمریکا و حتی سایر کشورهای جهان، به راه افتاد. آیا آمریکا می‌تواند با حربه تحریم، خرید نفت از ایران را به صفر برساند؟ هدف آمریکا از به صفر رساندن خرید نفت از ایران چیست؟ آمریکا تا کجا پیش خواهد رفت؟ جنگ و یا براندازی چه جایگاهی در سناریوها دارد؟ دیگر کشورها به چه میزان و تا چه زمانی با یک‌جانبه‌گرایی آمریکا همراهی خواهند کرد؟ و یا به تعبیری این یک‌جانبه‌گرایی را تحمل خواهند کرد؟ هرکدام از این سؤالات به تحلیل‌های مختلف جهت و معنا می‌بخشند.

آنچه مشخص است، در بودجه سال جاری، سهم فروش نفت برای تأمین بودجه حدود 142538 میلیارد تومان در نظر گرفته‌شده است که در توضیح آن با فرض فروش نفت به بهای بشکه‌ای 54 دلار و به ازای دلار 5700 تومانی، باید روزانه حدود یک و نیم میلیون بشکه نفت فروخته شود. اما پیش‌بینی صندوق بین‌المللی پول نشان می‌دهد که حداکثر فروش نفت در سال 2019 به حدود یک‌میلیون و دویست هزار بشکه در روز برسد. این در حالی است که در سال 2018 پس از بازگشت تحریم‌های نفتی، فروش ایران به زیر هفت‌صد هزار بشکه در روز رسیده بود که پس از اعطای معافیت به 8 کشور مذکور به حدود یک‌میلیون پانصد هزار بشکه در روز رسید و حدود دویست و بیست‌وشش هزار بشکه نفت به‌صورت روزانه نیز به مشتریان ناشناس فروخته شد تا درمجموع متوسط فروش روزانه نفت در سال 2018 به حدود یک‌میلیون و هفت‌صد هزار بشکه در روز برسد [2].

رویکردهای مختلف به مسئله تحریم نفت

دسته‌ای از تحلیل گران بر این باورند که نه‌تنها فراری دادن مشتریان انرژی ایران فروش نفت را با مشکل اساسی مواجه نخواهد کرد، بلکه طبق اقدامات پیش‌بینی‌شده‌ای علاوه بر استمرار فروش انرژی در حجم موردنیاز، بسترهای مناسبی برای کاهش وابستگی به نفت و گسترش صادرات غیرنفتی در نظر گرفته‌شده است تا فرآیند تأمین بودجه دچار خلل نشود.

در مقابل آن‌ها برخی معتقدند، مسئله محدودیت فروش نفت برای ایران بسیار جدی است و کشورهای دوست و هم‌پیمان نظیر روسیه و چین نیز توان و یا اراده همراهی با ایران در بلندمدت را نخواهند داشت و همین مسئله آثار مخرب اقتصادی بسیار شدیدی برای کشور، هم در کوتاه‌مدت و هم در بلندمدت در پی خواهد داشت.

از طرف دیگر، گروهی نیز مسئله را این‌چنین تحلیل می‌کنند که اساساً ریشه مشکلات اقتصادی ما در میزان فروش نفت نیست چنان‌که درگذشته شاهد فروش روزانه نفت در حجم بالا و به قیمت بیشتری بودیم ولی تحول چندانی در اقتصاد کشور مشاهده نکردیم، این گروه معتقدند مشکل اصلی ما در محدودیت ورود ارز به کشور است و همین مسئله مسبب اصلی تلاطم‌ها و سایر مشکلات اقتصادی کشور هست. حال حتی اگر فروش نفت ما به دو و نیم میلیون بشکه در روز برسد و ارز موردنیاز وارد کشور نشود بازهم درگیر مشکلات اقتصادی جدی خواهیم بود. حتی اگر مبادله با ارزهای ملی هم باشد با توجه به اینکه غالباً تراز تجاری ما با کشورهای خریدار نفت ایران منفی است و ما بیشتر واردکننده هستیم تا صادرکننده به همین خاطر دریافت مازارد یوان چین یا روپیه هند و انباشت آن دردی از ما دوا نمی‌کند.

پیامدهای حذف نفت ایران از بازار جهانی

با توجه به اینکه ایران حدود 5 درصد تولید نفت جهان را در اختیار دارد یکی از پیامدهای منفی که حذف نفت ایران از بازار جهانی می‌تواند داشته باشد، خللی است که در تعادل بازار جهانی نفت ایجاد می‌شود و این بازار و آن را وارد یک محظور دوگانه می‌کند به این صورت که یا به دلیل کاهش عرضه قیمت نفت به‌شدت افزایش می‌یابد و یا اینکه برخی از کشورها نظیر عربستان و امارات که به ترتیب حدود 16 و 6 درصد صادرات نفت در جهان را در اختیاردارند [3] و در سودای پر کردن جای خالی ایران هستند و طبق گفته ترامپ اعلام کرده‌اند که تولید روزانه خود را افزایش خواهند داد که این اقدام سبب بروز تعارض با مقررات سازمان‌های بین‌الملل نظیر اوپک و اوپک پلاس خواهد شد و بدین ترتیب سایر اعضا نیز لزومی برای تقید به مقررات مصوب برای خود قائل نمی‌شوند و همین مسئله مقدمه‌ای برای مشکلات بسیار بزرگ‌تری در آینده خواهد بود.

مشتریان اصلی انرژی ایران تا حدودی تکلیفشان را در مورد سیاست تحریمی آمریکا مشخص کرده‌اند. بدین‌صورت که تایوان، ایتالیا و یونان که پیشتر خرید خود را به صفر رسانده بودند، ژاپن با توقف خرید نفت از ایران، تبعیت خود از آمریکا در مورد تحریم‌های نفتی اعلام کرد، هند اقدام به تغییر زیرساخت‌های نفتی خود نمود و آن را متناسب با ساختار نفت عربستان کرد، متقابلاً عربستان نیز وعده داد با اعطا تخفیف در کوتاه‌مدت تمام هزینه‌های هند برای تغییر زیرساخت‌ها را جبران کند. کره جنوبی هرچند خرید نفت خود را متوقف کرده است اما به دنبال مذاکره برای یافتن یک‌راه حل برای تمدید معافیت هست (البته سفارشات کره جنوبی درزمینه میعانات گازی همچنان ادامه دارد). درحالی‌که ترکیه و چین تصمیم آمریکا را به‌شدت محکوم کردند و مخالفت خود را با این تصمیم به‌صورت جدی ابراز کردند [4] اما اینکه آیا این مخالفت و اعتراض نمود عملی هم خواهد داشت و مثلاً چین همان توصیه که چندی پیش به انگلیس کرده بود تا در خصوص تکنولوژی G5 به خاطر منافع خودش در برابر آمریکا ایستادگی کند، عمل خواهد کرد و یا خیر ممکن است به گونه دیگر منافع خود را تعریف کند، پرسشی است که تنها گذر زمان به آن پاسخ خواهد داد!

متن و حاشیه اهداف آمریکا

اگر بخواهیم در یک نگاه اجمالی به بررسی هدف یا اهداف آمریکا از به وجود آوردن این شرایط بپردازیم، آنچه امروزه مکرراً توسط مقامات آمریکایی اعلام می‌شود این است که آمریکا به دنبال مجاب کردن ایران برای بازی کردن نقش یک کشور با رفتار عادی در منطقه بوده و می‌خواهد ایران فعالیت‌های تنش‌زا و ساختار شکنانه خود را کنار بگذارد و به‌جای آن به روند صلح و امنیت منطقه و جهان کمک کند و علت اصلی فشارهای سیاسی و اقتصادی آمریکا نیز همین است. اما مطمئناً حتی اگر این هدف اصلی آمریکا باشد موارد دیگری هم هست که آمریکا آن را در نظر داشته باشد [5].

یکی از این موارد تقویت همه‌جانبه شرکت‌های نفتی آمریکاست. درواقع این اتفاق زمانی کلید خورد که ترامپ از معاهده پاریس خارج شد و به دنبال آن تولیدات نفتی آمریکا بدون در نظر گرفتن هیچ ملاحظه‌ای افزایش یافتند. از طرف دیگر با توسل به تحریم یک‌جانبه کشورهای نفتی مختلف ازجمله ایران، روسیه و ونزوئلا مشتریان نفت این کشورها را وادار به تغییر زیرساخت کارخانه‌ها به‌تناسب نفت آمریکا و کشورهای هم‌پیمانش نظیر عربستان و امارات متحده عربی نمود تا مشتریان نفتی گزینه‌های دیگری برای انتخاب نداشته باشند. می‌توان گفت که این اتفاق بده بستانی است که یک‌بار میان ترامپ و شرکت‌های نفتی آمریکا اتفاق افتاد که قبلاً در انتخابات 2016 از ترامپ حمایت کرده بودند، در انتخابات 2020 نیز از او حمایت بکنند و بار دیگر میان آمریکا و عربستان و امارات متحده عربی که درازای خوش‌خدمتی‌هایشان، خریداران نفت به سمت آن‌ها سوق پیدا می‌کنند.

سود بیشتر ناشی از خریداران بیشتر، برای شرکت‌های نفتی آمریکا این زمینه را فراهم می‌کند تا با دست بازتری به سرمایه‌گذاری در دیگر مناطق و کشورهای نفت‌خیز جهان که موردتوجه جدی قرار نگرفتند بپردازد و به‌این‌ترتیب سهم خود از کیک نفتی جهان را بیشتر کند که شروع سرمایه‌گذاری شل در نفت و گاز نیجریه یکی از نشانه‌های آن است [6].

مسئله دیگر گرفتن نبض اقتصاد کشورهایی همچون چین و هند است که رقبای جدی اقتصادی آمریکا و اروپا هستند. بدین‌صورت که ابتدا در کوتاه‌مدت، شک اقتصادی ناشی از وقفه‌ای که در این تغییر زیرساخت‌ها و خللی که در خریدوفروش و جابجایی نفت میان این دو کشور و ایران به وجود می‌آید، به اقتصاد چین و هند ضربه می‌زند. سپس در بلندمدت، وابسته شدن نفتی چین و هند به آمریکا و هم‌پیمانانش را به دنبال خواهد داشت که درنتیجه آن آمریکا می‌تواند به بهانه‌های مختلف شیر نفت این دو کشور را ببندد و از این طریق علاوه بر اقتصاد در مسائل سیاسی و بین‌المللی نیز کنترل آن‌ها را بر عهده بگیرد.

درنتیجه موارد مزبور سلطه سیاسی و اقتصادی آمریکا روزبه‌روز افزایش‌یافته و رقبای اصلی او در عرصه سیاست و اقتصاد که شامل چین، روسیه، هند و ایران می‌شود روزبه‌روز تضعیف می‌شوند اما به شرطی این اتفاق می‌افتد که کشورهای مذکور در قبال تحولات پیش رو و یک‌جانبه‌گرایی‌های آمریکا در موضع انفعال قرارگرفته باشند.

راهکار ایرانی

در داخل کشور دیدگاه‌های مختلفی وجود دارد که هرکدام اقدامات متقابلی متناسب با خودشان را پیشنهاد می‌دهند. عده‌ای پیشنهاد تکراری مذاکره با آمریکا را طرح می‌کنند، برخی معتقدند باید در برجام بازنگری شود، گروهی نیز امیدوار به اینستکس یا سازوکار مالی مشابه میان ایران و چین هستند.

در مقابل این دسته دسته دیگری قرار دارند که اقدامات فعالانه‌تری پیشنهاد می‌کنند. عده‌ای از آن‌ها معتقدند ما باید تعداد خریداران ناشناس و حجم خرید هرکدام را افزایش دهیم که این اقدام علاوه بر این‌که به نفع کشورهایی چون روسیه، چین و هند است، می‌تواند کسری فروش نفت ایران را نیز جبران کند. طبیعتاً علاوه بر کشورهای مذکور ترکیه و عراق نیز می‌توانند با ایران همراهی کنند. گروهی نیز معتقدند برای مقابله با اقدامات خصمانه و پشت سر هم آمریکا که با خروج یک‌جانبه از برجام و بازگشت تحریم‌های یک‌جانبه شروع شد و به تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که نیروی نظامی رسمی یک کشور است رسید و اخیراً نیز با عدم تمدید معافیت نفتی مشتریان نفت ایران خبرساز شد، ما باید اقدام به بستن تنگه هرمز یا ناامن کردن آن و یا افزایش ترافیک تنگه که منجر به ایجاد وقفه در انتقال نفت به کشورهای اروپایی می‌شود ضربه‌های مقطعی به اقتصاد اروپا وارد کرده و از این طریق فشار این کشورها را روی آمریکا افزایش دهیم حتی برخی پیشنهاد تقویت جبهه یمن و افزایش ناامنی در دریای سرخ را به‌صورت جدی طرح می‌کنند.

جمع‌بندی

همه این‌ها، روش‌های ممکنی هستند که می‌توانند واکنش مقتضی ایران در برابر اقدامات خصمانه آمریکا باشند. حتی شاید اقدام ترکیبی بتواند راهکار بهتری باشد. نکته‌ای که وجود دارد، تعجیل در واکنش قاطع همراه با دقت و تدبیر و یک‌صدایی است که باید به‌صورت جدی مورد ملاحظه واقع شود. چراکه این تأخیر ممکن است سبب فوت فرصت‌ها شود و واکنش مدنظر ارزش و اثر خود را از دست بدهد و یا حتی تأویل به ناتوانی ایران در اظهار واکنش مؤثر بشود، علاوه بر این باید از اقدامات گذشته نیز که منجر به پیروزی‌ها و شکست‌هایی شده بودند، عبرت گرفته شود و به‌مانند گذشته نباید خطایی این‌چنین تکرار شود که از بین شرکت‌های روسی سراغ شرکت درجه دوم روسی که همه اعضای هیئت‌مدیره آن آمریکایی و اروپایی هستند را انتخاب کرد که با بازگشت تحریم‌ها حتی قبل از شرکت‌های اروپایی معاملات را متوقف کند و کشور را از چاله به چاه بیندازد!

نگارنده: سید مهدی تدین، کارشناس امنیت بین‌الملل

 

[1] https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/08/11/1866845/

[2] https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/08/11/1866845/

[3]https://www.eghtesadonline.com/بخش-انرژی-9/278729-سهم-ایران-از-درآمد-نفتی-جهان-چقدر-است-نفت-برای-بزرگترین-صادرکنندگان-نفتی-چقدر-پول-ساخت

[4] http://www.ca-irnews.com/fa-ir/breaking-news-fa/66012-واکنش‌ها-به-تصمیم-آمریکا-برای-عدم-تمدید-معافیت-تحریمی-ایران

[5] https://www.isna.ir/news/98021709146/پ

[6] https://www.shana.ir/news/158579/

مرتبط‌ها

چهار ستون اصلی دکترین آمریکای ترامپ

جنگ با آمریکا؛ توهم یا واقعیت

آمریکا و فروپاشی مفهوم استقلال در سیاستگذاری خارجی

چرا کاندیدای دموکرات‌ها در 2020 زن خواهد بود؟

چالشهای اجرای «استراتژی دفاع ملی» در آمریکا

معایب رویکرد ترامپ نسبت به ایران و ونزوئلا