دیدبان

چالشهای اجرای «استراتژی دفاع ملی» در آمریکا

چالشهای اجرای «استراتژی دفاع ملی» در آمریکا

دیدبان؛ کریس داورتی (Chris Dougherty) کارشناس مرکز امنیت نوین آمریکا (CNAS) در یادداشت اخیر خود، به شرح لزوم تمرکز کنگره آمریکا بر مفاهیم عملیاتی به‌منظور اجرای هرچه کارآمدتر استراتژی دفاع ملی ایالات‌متحده پرداخته است. این گزارش فارغ از تأکید بر لزوم هماهنگی کنگره و دولت آمریکا به‌منظور حفظ برتری نظامی ایالات‌متحده، به برخی چالش‌های بالقوه نیروهای نظامی ایالات‌متحده نیز اشاره می‌کند.
با مطالعه استراتژی دفاعی آمریکا در سال ۲۰۱۸ به‌وضوح می‌توان دریافت که راهبرد و توجه اصلی تدوین‌کنندگان آن، مبارزه با تروریسم ازیک‌طرف و مقابله با تهدیدات منطقه‌ای ایران و دو کشور چین و روسیه در سطح جهانی بوده است. اهمیت بررسی این موضوع در حال حاضر بدین خاطر است که وزارت دفاع به‌عنوان متولی تدوین و اجرای این راهبرد، از کاخ سفید درخواست بودجه سالیانه برای اجرای آن در سال ۲۰۲۰ کرده است که این امر در دو سال گذشته که سند دفاعی ایالات‌متحده منتشرشده است، مطرح نشده بود. فلسفه تعیین بودجه مشخصی برای استراتژی دفاعی ایالات‌متحده در سال مالی آینده- هرچند با ارقام اندک- فراهم کردن شرایط برای سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت در حوزه نظامی به‌منظور توانمند ساختن نیروهای نظامی ایالات‌متحده است. برای سال ۲۰۲۰، بودجه ۷۵۰ میلیارد دلاری برای اجرای این سند در نظر گرفته‌شده است که این امر، نظارت دقیق ارکان مختلف حاکمیتی ایالات‌متحده بر اقدامات وزارت دفاع در این رابطه و پیشبرد اولویت‌های دفاعی ایالات‌متحده را می‌طلبد.

به‌منظور تصویب این راهبرد در کنگره لازم است که استدلال‌های جامعی در رابطه با بودجه پیشنهادی جهت اجرای راهبرد دفاعی کشور صورت گیرد. در صورت تصویب بودجه پیشنهادی یا کاهش آن توسط کنگره، می‌بایست از هرگونه تغییرات ناگهانی پرهیز شود چراکه این امر ممکن است عملیات‌ها و مانورهای نظامی وزارت دفاع را در آینده به خطر بیندازد. بنابراین، تمامی تلاش مسئولان وزارت دفاع در جریان بودجه پیشنهادی و تصویب لایحه سند دفاعی، خارج کردن کشور از سرگردانی فعلی است. لذا اجرای موفقیت‌آمیز سند نیازمند اقناع کنگره برای انجام تغییرات عمده نسبت به سال‌های گذشته ازیک‌طرف و مسئول دانستن وزارت دفاع به‌عنوان متولی این امر برای پاسخگویی در مورد تعیین اولویت‌های دفاعی کشور است.

در راستای این امر، وزارت دفاع لازم است که جنبه‌های عملیاتی در سند را تقویت کند که بر اساس آن،تا بتواند با اقدامات احتمالی چین و روسیه به بهترین نحو ممکن مقابله کند. بنابراین باید به این نکته توجه نمود که هرگونه سندی که تدوین می‌شود، می‌بایست دو ویژگی عمده داشته باشد:

الف- دستیابی به اهداف سیاسی

ب- قابلیت اجرا در صحنه عمل

وجود این دو ویژگی‌ در سند دفاعی مستلزم آن است که کنگره بر لزوم مقابله ارتش با نیرو‌های روسی در شرق اروپا و نیروی‌های نظامی چین در شرق آسیا تأکید داشته باشد. همچنین لازم است که کنگره در جریان تصویب این سند و بودجه سالیانه آن برای سال ۲۰۲۰، به برخی محدودیت‌های فرماندهان ارتش و وزارت دفاع ایالات‌متحده به دلیل نبودن تعریفی جامع در مورد " مفاهیم عملیاتی" نیز توجه کند. ازجمله این محدودیت‌ها، می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱- موقعیت قرارگیری نیروها به لحاظ جغرافیایی

۲- ترتیب زمانی عملیات‌ها

۳- مشکلات در رساندن اطلاعات به نیروها و عدم دستیابی دشمن به اطلاعات محرمانه

۴- هماهنگ‌سازی اقدامات نیرو‌ها به لحاظ زمانی و مکانی

۵- برگزاری مانورهای متعدد برای قرار گرفتن نیرو‌ها در شرایط جنگ

۶- تقویت نیروهای ارتش به لحاظ لجستیکی و افزایش امکانات و توانمندی‌های‌ هوایی آن‌ها

نقش کنگره در تصویب سند دفاعی کشور

به‌طور عام، کنگره ایالات‌متحده می‌تواند از راه‌های گوناگونی اقدام به تقویت راهبرد دفاعی کشور در سال ۲۰۲۰ و جنبه‌های عملیاتی آن کند که ازجمله آن‌ها عبارت است از:

الف- فشار بر وزارت دفاع جهت سرعت بخشیدن به فعالیت‌های خود در راستای تدوین سند و گذر از مراحل تصمیم‌گیری بوروکراتیک و طولانی‌مدت

ب- تقویت جنبه‌های عملیاتی راهبرد از طریق هدایت و تصویب بودجه و سرمایه‌گذاری‌های دولتی به‌سوی حوزه توانمندی‌های هوایی

ج- بررسی میزان مطابقت موارد ذکرشده در سند دفاعی با بودجه، وضعیت مالی و اولویت‌های کشور و ایجاد اصلاحات حتی در مواد و بندهای اصلی سند

نقش برنامه‌های عملیاتی در سند دفاعی سال آینده

در بسیاری از نهادها و مسئولان کنگره و وزارت دفاع این طرز تفکر نسبت به برنامه‌های عملیاتی وجود دارد که این برنامه‌ها و میزان هزینه‌ای که برای آن‌ها صرف می‌شود، می‌بایست به‌عنوان مبنای اصلی برای تعیین و اختصاص بودجه به آن کشور قرار گیرد. برنامه‌های عملیاتی برخلاف مفاهیم عملیاتی، دقیق‌ترین حالت ممکن در برنامه‌ریزی برای جهان واقعی هستند چراکه بیشتر توجه آن‌ها صرفاً بر روی چالش‌ها و مسائل کوتاه‌مدت و پیش‌رو است. همین امر دو ضعف و مشکل عمده را به دنبال خود می‌آورد:

۱- عدم امکان سرمایه‌گذاری در برنامه‌ها و فناوری‌هایی که بهره‌برداری از نتایج آن‌ها چندین سال به طول انجامیده و برنامه‌های عملیاتی که در بلندمدت نتیجه می‌دهد.

۲- ازآنجاکه تدوین برنامه‌های عملیاتی کشور توسط فرماندهان با توجه به ظرفیت و نیروهای فعلی صورت می‌گیرد، مبنا قرار دادن این امر برای آینده نیروها درواقع به لحاظ منطقی، دوری باطل است. بنابراین، برای حل این مشکل لازم است که تمامی مفاهیم عملیاتی بر اساس پیش‌بینی‌ها نسبت به آینده تدوین شود و شرایط و توانمندی‌های فعلی صرفاً به‌عنوان نقطه آغازین در نظر گرفته شود. همچنین، لازم است که این برنامه از انعطاف لازم برای تغییرات برخوردار باشد. از سوی دیگر، لزوم کوتاه‌مدت بودن این برنامه به معنای عدم آینده‌نگری نیست بلکه برعکس لازم است که اصول کلی حاکم بر تصمیم‌گیری هنگام تدوین و تصویب لایحه مربوط به این برنامه‌ها در دوره بلندمدت نسبتاً ثابت بوده و بهتر است که برای دوره هفت تا ده‌ساله بر تصمیمات مسئولان کشور پیرامون برنامه‌های نظامی حاکم باشد.

با توجه به موارد فوق‌الذکر، لازم است دو نکته و توصیه کلی پیرامون نحوه اجرای صحیح راهبرد دفاع ملی در سال ۲۰۲۰ بیان شود:

۱- لزوم توسعه و تقویت جنبه‌های عملیاتی راهبرد در کنار انجام تحلیل‌های دقیق به‌منظور مقابله با تهاجمات احتمالی روسیه و چین

۲- پاسخگو کردن وزارت دفاع در مورد این‌که چگونه هزینه‌های هنگفت فعلی آن‌ها موجب تقویت جنبه‌های عملیاتی سند دفاع ملی خواهد شد.

برای تحقق این دو هدف، لازم است که مقامات پنتاگون حداکثر تلاش خود را برای پشتیبانی از مسائل عملیاتی در مواجهه با تهدیدات بالقوه کشور به عمل‌آورند و این امر را در تصمیم‌گیری‌های خود نیز نشان دهند. همچنین، فرماندهان ستاد مشترک و وزارت دفاع نیز می‌بایست توانایی اقناع نمایندگان کنگره، انطباق اقدامات خود با داده‌ها و تحلیل‌های موجود و همچنین تأثیرگذاری فعالیت‌های عملیاتی خود را داشته باشند تا بدین طریق، امکان جذب منابع مالی مناسب در قالب بودجه سال ۲۰۲۰ برای اجرای سند دفاعی کشور گنجانده شود.

در پایان نیز باید گفت که اجرای "راهبرد دفاع ملی" و تلاش برای تأمین مالی آن در بودجه سال آینده میلادی ناشی از افول قدرت و مزیت‌های نسبی نظامی ایالات‌متحده در برابر چین و روسیه و تلاش برای جبران این امر است. در راستای نیل به این نقطه، می‌بایست جنبه‌ها و اقدامات عملیاتی نیروهای نظامی ایالات‌متحده علیه تهدیدات بالقوه این دو کشور تقویت شود که این موضوع پشتیبانی کنگره را به لحاظ تأمین مالی هزینه‌های هنگفت اجرای آن ضروری می‌سازد.

ترجمه و تلخیص: محمدامین حضرتی– کارشناس مسائل آمریکا

مرتبط‌ها

چهار ستون اصلی دکترین آمریکای ترامپ

جنگ با آمریکا؛ توهم یا واقعیت

آمریکا و فروپاشی مفهوم استقلال در سیاستگذاری خارجی

چرا کاندیدای دموکرات‌ها در 2020 زن خواهد بود؟

معایب رویکرد ترامپ نسبت به ایران و ونزوئلا

چگونه می‌توان ایران را مجدد پای میز مذاکره کشاند؟