دیدبان
تحریم‌ نمی‌تواند منجر به تغییر رژیم شود؛

معایب رویکرد ترامپ نسبت به ایران و ونزوئلا

معایب رویکرد ترامپ نسبت به  ایران و ونزوئلا

دیدبان؛ در چند دهه گذشته، تحریم‌های اقتصادی و مالی به ابزاری کلیدی در سیاست خارجی آمریکا تبدیل‌شده‌اند [3]. دولت ترامپ به‌طور ویژه از این ابزار به طور ویژه برای تغییرات حکومت در ایران و ونزوئلا بهره گرفته است. در روز 21 مارس، جان بولتون، مشاور امنیت ملی آمریکا، به این نکته اشاره کرد [4] که اگر نیکولاس مادورو، رئیس‌جمهور ونزوئلا، از قدرت کناره‌گیری نکند، "او و معاونانش به‌صورت مالی خفه خواهند شد". روز بعد، کاخ سفید تحریم‌هایی را علیه بانک مرکزی ونزوئلا و چهار شرکت تابعه آن اعلام کرد [5] و بیان کرد "آمریکا به برداشتن گام‌هایی جهت فشار به مادورو، رژیمش و کسانی که از او حمایت می‌کنند ادامه خواهد داد تا زمانی که از قدرت کناره‌گیری کنند و اجازه دهند یک گذار دموکراتیک رخ دهد".

اگرچه این اقدامات دولت ترامپ برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایران بیشتر متجلی شده است، پذیرفتن آن برای تهران بسیار دشوار است. زیرا رابرت بلک ویل [6]، سفیر سابق آمریکا، استدلال کرده است [7] که برای آن‌ها "به‌طور مؤثری غیرممکن است که بتوانند بدون تغییر بنیادین در رهبری و نظام حکومت، ایران را تغییر دهند". به‌عبارت‌دیگر، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، "نیاز به تغییر رژیم در ایران دارد و ایران نمی‌داند". در 22 آوریل، طبق گفته سارا ساندرز [8]، دبیر مطبوعاتی کاخ سفید، آمریکا آخرین گام را در این مسیر برداشت و اعلام کرد که از صدور معافیت به کشورهای دیگر برای خرید نفت ایران امتناع خواهد کرد. تلاشی برای "به صفر رساندن صادرات نفت ایران". مردم ونزوئلا و ایران قطعاً شایستگی دولت‌های بهتری را دارند و چنین تغییری در خدمت منافع آمریکا خواهد بود. اما استفاده ترامپ از تحریم‌ها احتمالاً با شکست مواجه خواهد شد. علاوه بر این، احتمالاً فشار تحریم‌ها به‌عنوان ابزار، سیاست خارجی آمریکا را تضعیف خواهد کرد.

تحریم‌ها چگونه عمل می‌کنند؟

به‌طور مناسب، تحریم‌ها می‌توانند در متقاعد کردن یک کشور برای تغییر رفتار خود مؤثر باشند. اما برای اعمال تحریم‌‌ها به این شیوه، باید رفتارهایی مورد هدف قرار گیرند که به‌واسطه‌ این تحریم‌ها، ناچار به تغییر باشند. حزب موردنظر نیز، باید این انتظار را داشته باشد، که در صورت ترک رفتارها، تحریم‌ها برداشته خواهند شد. تحریم‌هایی که به این روش طراحی‌شده‌اند، بارها و بارها عمل کرده‌اند. تمرکز اصلی تحریم‌های تحت حمایت حکومت‌های بوش، اوباما و ترامپ بر متوقف ساختن تجارت با حامیان تروریسم و کاهش تسلیحات هسته‌ای به‌وسیله تحریم مؤسسات مالی بوده است. همچنین تحریم‌های ایالات‌متحده در سال 2015 نسبت به ارتش میانمار، منجر به تضعیف آن و برگزاری انتخابات در این کشور گردید. شاید قابل‌توجه باشد که تحریم‌های ایالات‌متحده در دوران اوباما، که توسط شرکای بین‌المللی واشنگتن حمایت می‌شد، باعث شد تا ایران برجام را بپذیرد و گسترش سلاح‌های هسته‌ای خود را متوقف سازد.

در هر یک از این موارد، آن‌هایی که در معرض تحریم‌ها قرارگرفته‌اند، به‌روشنی آنچه را که برای پایان فشار نیاز دارند را درک کرده‌اند. در هر مورد طرفین مجاز بودند تغییرات لازم را انجام دهند، هرچند اگر این اقدامات از نظر سیاسی یا مالی ناخوشایند بود. در تمام موارد نیز، آمریکا اجرای تحریم‌ها را در صورت تنظیم رفتار طرف مقابل، لغو کرد.

هدف غیرممکن

بااین‌حال، زمانی که هدف تحریم‌ها تغییر رژیم باشد، تحریم‌ها اجباری منطقی ندارد. به عبارت ساده‌تر، هزینه واگذاری قدرت همیشه از مزایای لغو تحریم‌ها فراتر خواهد بود. یک دولت هدفمند نمی‌تواند با تقاضای تغییر رژیم موافقت کند. حساب کار با رژیم‌های انقلابی مانند ایران و ونزوئلا، کاملاً روشن است. چراکه بخشی از مشروعیت داخلی خود را از بی‌اعتنایی عمومی نسبت به ایالات‌متحده دارا هستند. شدت تحریم‌ها اهمیتی ندارد؛ زیرا متقاعد کردن آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر ایران و مادورو، رئیس‌جمهور ونزوئلا نسبت به لغو تحریم‌ها در ازای رها کردن انقلاب امکان‌پذیر نیست [9]. درواقع، این یک درس کلیدی برای ایالات‌متحده است که برای رها کردن رژیم کمونیست کوبا، بیش از نیم‌قرن تلاش بیهوده کرده است.

دیوید کوهن، یکی از نویسندگان این یادداشت، در دولت اوباما در وزارت خزانه‌داری آمریکا مشغول به کار بوده است. با افزایش فشار تحریم‌ها علیه ایران در سال‌های 2013 و 2014، برخی در کنگره و وزارتخانه گمان می‌کردند عوض ارائه تحریم‌ها در قبال امتیازات سیاسی، واشنگتن و شرکای بین‌المللی باید فشار را تا زمان سقوط جمهوری اسلامی ایران افزایش دهند. اما هیچ سابقه تاریخی وجود ندارد در هیچ کجای دنیا، که افزایش فشار تحریم‌های بلندمدت، منجر به فروپاشی رژیمی شود. لذا هیچ دلیلی وجود ندارد که امروز در ونزوئلا یا ایران یک پیامد متفاوت را شاهد باشیم. تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا خسارات شدیدی را به بار می‌آورد، اما این تأثیر اقتصادی نباید با موفقیت سیاسی اشتباه گرفته شود. خصوصاً هنگامی‌که هدف تغییر رژیم است. علیرغم رکود اقتصادی، هر دو کشور به سرمایه‌گذاری در خدمات امنیتی خود ادامه می‌دهند تا مخالفان را سرکوب کنند. البته ونزوئلا با توجه تحریم‌های ترامپ و شرکایش ممکن است نسبت به ایران تغییرات سریع‌تری داشته باشد. اما بااین‌حال، دولت مادورو، با ارتشی وفادار، دستگاه امنیتی داخلی ظالم، مشاوران کوبایی و حمایت مالی روسیه هیچ نشانه‌ کناره‌گیری از قدرت نشان نداده است.

گام‌های فراتر از حد آمریکایی [10]

حتی اگر تحریم‌ جرقه‌هایی را در تغییر رژیم در ونزوئلا و ایران زده باشد، این سؤال مطرح می‌شود که "در تلاش برای چه آسیبی است؟" اگرچه این تحریم‌ها فوایدی ازجمله منع این کشورها از فعالیت‌های مخرب دارد.

تحریم‌ها با توجه به ماهیتشان، هزینه‌ها را بر اشخاص ثالث بی‌گناه تحمیل می‌کنند و هر چه تحریم‌ها بیشتر شود، هزینه‌ها و احتمال آسیب‌های ناخواسته نیز افزایش می‌یابد. تحریم‌های ایالات‌متحده بر ونزوئلا و ایران بسیار پیچیده است: تحریم‌های اولیه ممنوعیت احزاب ایا‌لات‌متحده از شرکت در فعالیت‌های تجاری و مالی اشخاص در هر دو کشور است. درعین‌حال، این تحریم‌ها از مبادلات تجاری اشخاص خارجی که با ایران کار می‌کنند نیز جلوگیری می‌کنند. چنین تحریم‌هایی هزینه‌ها، حوادث و تهدیداتی حقوقی نسبت به ایالات‌متحده و به شرکت‌های خارجی اعمال می‌کنند. همچنین این تحریم‌ها ناخواسته بازار را تحریک می‌کنند، همان‌طور که اخیراً تحریم‌های ایالات‌متحده بر غول آلومینیومی روسیه [11] تا حد فروپاشی بازار جهانی آلومینیوم پیش رفت و ترامپ مجبور به صدور معافیت‌هایی قبل از لغو تحریم‌ها شد.

همچنین این امکان وجود ندارد که تحریم‌ها صرفاً در راستای هدف عمل کنند، بلکه آسیب‌هایی به جمعیت کشور وارد می‌سازند. تحریم‌ها اساساً به‌گونه‌ای طراحی می‌شوند که سیاست‌های دولت را تغییر دهند و معمولاً هسته اقتصاد کشور را مورد هدف قرار می‌گیرند. هرچند در تحریم‌های آمریکا تجارت مواد غذایی، دارو و تجهیزات پزشکی مستثنا شده‌اند، اما تحریم‌ها علیه ونزوئلا و ایران به‌وضوح بحران را در هر دو کشور وخیم‌تر کرده و منجر به کاهش فعالیت‌های اقتصادی و به اوج رسیدن تورم و بیکاری شده است. این صدمات جانبی زمانی قابل توجیه است که تحریم‌ها به‌منظور دستیابی به یک هدف قابل‌دستیابی مانند ایجاد اهرم برای مذاکره هسته‌ای با ایران یا متقاعد کردن روسیه برای احترام به روند مینسک [12] به‌ کار گرفته شود. اما هنگامی‌که تحریم‌ها برای دستیابی به هدفی غیرممکن مانند تغییر رژیم اعمال می‌شوند، این آسیب‌ها شکل می‌گیرد. رژیم ایران و ونزوئلا ممکن است به‌خاطر رفتارهایشان مستحق مجازات باشند، اما مردم آن‌ها کاری نمی‌کنند. درنهایت، هنگامی‌که آمریکا تحریم‌ها را اعمال می‌کند، نه‌تنها رژیم تحریم‌ها را تضعیف می‌کند بلکه باعث تنفر از شرکای بین‌المللی‌اش می‌شود. قدرت تحریم‌های آمریکا به دلار به‌عنوان ارز جهانی و وسیله مبادله بین‌المللی است، اما تسلط دلار نسبتاً جدید است و ثابت‌شده نیست.

در پاسخ به‌ آنچه ایالات‌متحده به رسمیت می‌شناسد، به‌ویژه در مورد تحریم‌های ثانویه که نهادها را از کشورهای ثالث مورد هدف قرار می‌دهند، سایر بازیگران نظیر چین و اتحادیه اروپا، به‌شدت به‌دنبال راهی برای محدود کردن دلار و نظام مالی آمریکا هستند. هرچه آمریکا بر تحریم‌ها می‌افزاید، سایر کشورها به‌دنبال جایگزین برای دلار هستند که اگر بیابند، نه‌تنها ضربه‌ای به سیاست‌های ایالات‌متحده وارد می‌شود، بلکه جایگاه آن را در سیستم مالی جهانی خدشه‌دار می‌کند.

درنهایت، استفاده از تحریم‌های سخت و شدید در تلاشی نادرست برای تغییر رژیم در ونزوئلا و ایران به‌احتمال‌زیاد منجر به شکست خواهد شد و منافع سیاست خارجی و اقتصاد آمریکا را نیز تهدید می‌کند.

ترجمه و تلخیص: محمد وجدانی

نویسندگان:

- دیوید کوهن [1]، معاون اسبق وزارت‌ خزانه‌داری آمریکا و نویسنده برنامه‌های تلویزیونی آمریکایی

- زو وین‌برگ [2]، فارغ‌التحصیل دانشکده کسب‌وکار استنفورد (انتشار دیدگاههای اندیشکده‌ای آمریکا، به معنی تایید محتوای آن از سوی «دیدبان» نیست).

 

[1] David S. Cohen

[2] Zoe A.Y. Weinberg

[3] https://www.foreignaffairs.com/articles/world/2018-10-15/use-and-misuse-economic-statecraft

[4] https://twitter.com/AmbJohnBolton/status/1108788873277132801

[5] https://www.whitehouse.gov/briefings-statements/statement-press-secretary-sanctions-major-venezuelan-bank/

[6] Robert Blackwill

[7] https://cfrd8-files.cfr.org/sites/default/files/report_pdf/CSR%2084_Blackwill_Trump_0.pdf

[8] Sarah Sanders

[9] https://www.foreignaffairs.com/articles/iran/2017-11-03/how-us-can-deal-irans-ballistic-missile-program

[10] AMERICAN OVERREACH

[11]https://www.reuters.com/article/us-usa-russia-sanctions/rusal-shares-soar-aluminum-falls-as-u-s-lifts-sanctions-idUSKCN1PL0S1

[12] Minsk process: قراردادی جهت پایان جنگ در منطقه‌ای از اوکراین

مرتبط‌ها

چهار ستون اصلی دکترین آمریکای ترامپ

جنگ با آمریکا؛ توهم یا واقعیت

آمریکا و فروپاشی مفهوم استقلال در سیاستگذاری خارجی

چرا کاندیدای دموکرات‌ها در 2020 زن خواهد بود؟

چالشهای اجرای «استراتژی دفاع ملی» در آمریکا

چگونه می‌توان ایران را مجدد پای میز مذاکره کشاند؟