دیدبان؛ اوایل فروردین امسال در بیشتر استانهای کشور شاهد نزول باران رحمت الهی بودیم. وقوع سیلابهای بی سابقه و مخرب در برخی شهرها از جمله پیامدهای این بارشها بود. اگرچه این حادثه طبیعی خسارات فراوانی را متوجه زندگی مردم کرد اما در عین حال، به نمایش گذاشتن وحدت و همدلی بین مردم و مسئولین، آگاهی افکار عمومی نسبت به دوستان منطقهای و به خصوص برملا شدن خباثتهای دشمنان ایران اسلامی از جمله آثار معنوی و مثبت این حادثه بود. همزمان با شروع سیلابها انواع سناریوهای توطئه آمیز از قبیل دروغ پراکنیها، هجمههای رسانهای و نیز تلاش برای نفوذ و ایجاد تفرقه میان مردم را از سوی معاندان جمهوری اسلامی ایران شاهد بودیم. برای روشن شدن هرچه بیشتر زوایای مختلف این ادعا به نقش مخرب گروههای متخاصم در ماجرای سیلاب اشاره میکنیم.
رد پای سعودی
کشور سعودی طی سالهای اخیر برای دستیابی به هدف واهی خود یعنی تبدیل شدن به هژمونی برتر در منطقه بهای گزافی را متحمل شده است. هدر دادن منابع مالی خود در راستای امیال دور از ذهن و نیز تبدیل شدن این کشور به مخزن سلاحهای آمریکایی و اروپایی کمترین هزینهای است که تا کنون پرداخته است. حمایتهای گسترده از گروههای تروریستی به خصوص در سوریه، تجاوز به خاک یمن و ورود مستقیم به یک جنگ خارجی، دخالتهای بی جا در مسائل داخلی کشورهای اسلامی از جمله لبنان و عراق، از نتایج قدرت طلبی سعودی در سطح منطقه به شمار میآید که نتیجهای جز از میان رفتن وحدت و اخوت مسلمانان و تسلط بیگانگان بر آنان نداشته است.
عربستان در این مسیر، جمهوری اسلامی ایران را مهمترین مانع در جهت حصول غایات خود دانسته و لذا استراتژی این کشور در قبال ایران طی چند سال گذشته، از نوع تقابل در تمامی سطوح بوده است. حمایت از تحریمهای اعمالی متعدد علیه ایران، تلاش برای نفوذ در عرصههای راهبردی کشور، دروغپردازیهای رسانهای، صدور بیانیههای مختلف علیه ایران، شرکت در کنفرانسهای ضدایرانی و در نهایت حمایت از اعتراضات مدنی با هدف تغییر حاکمیت را میتوان براساس تحلیل فوق توجیه کرد.
در جریان سیل اخیر، شبکه العربیه وابسته به عربستان سعودی برای تحریک مردم خوزستان به آشوبهای خیابانی اقدام به دروغپراکنی کرده و مقامات کشور را متهم به انحراف عامدانه جریان سیل به روستاهای خوزستان کرد! این شبکه همچنین روی تظاهرات مردم در خیابانها و نیز درگیری آنها با نیروهای امنیتی تاکید میکند.
این شبکه همچنین طی یک گزارش علت حضور نیروهای حشدالشعبی که برای امدادرسانی به دوستان سیل زده خود به ایران آمده بودند را سرکوب این تظاهرات دانست: «روز جمعه 12 آوریل 2019 شماری از شهروندان اهوازی تظاهراتی علیه حکومت و سپاه پاسداران ایران برگزار کرده و آنها را به دست داشتن در جاری شدن سیلاب در شهرهای مختلف پیرامون اهواز و ممانعت از باز کردن دریچههای هورالعظیم (هور الحویزه) برای تخلیه سیلاب متهم کردند. فعالان اهوازی ویدئوهایی در شبکههای مجازی منتشر کردند که نشان میدهد ساکنان مناطق علویف ملاشیه و عین 2 در غرب اهواز به خیابان آمده و نیروهای امنیتی و نیروهای ضد شورش آنها را به محاصره خود در آوردند [1]».
از مواردی که در روزهای گذشته از سوی کشورها و گروههای معاند نظام به شدت مورد هجمههای رسانهای قرار میگیرد، حضور نیروهای حشدالشعبی در خوزستان و کمکرسانی به مردم مناطق سیل زده است. علیرغم پیامدهای ناگوار و دلخراش مربوط به سیل، ابراز همدردی نیروهای مقاومت با مردم ایران در این زمینه بسیار دلگرم کننده و در عین حال برای دشمنان غیرقابل تحمل بود. به گونهای که این تجربه از یک اتحاد استراتژیک و فراگیر بین کشورهای حوزه مقاومت خبر میدهد. اتحادی که فراتر از عرصه جنگ نظامی بوده و مرزهای فرهنگی، اقتصادی و عقیدتی را در بر میگیرد.
کمک رسانی مردم سوریه به سیل زدگان شهرهای ایران
کمکهای مردمی عراق به سیل زدگان ایرانی
کمک رسانی مسلمانان کشمیر به سیل زدگان ایرانی
حضور رزمندگان فاطمیون در مناطق سیلزده و کمک به مردم این مناطق
در خصوص علت این هجمههای گسترده از سوی دولت سعودی علیه نیروهای مقاومت به خصوص حشدالشعبی، چند تحلیل را میتوان مدنظر قرار داد:
1. پیروزیهای گسترده جریان مقاومت در منطقه، به خصوص در سوریه و عراق برای عربستان سعودی راهی را به جز لفاظیهای رسانهای و تلاش برای تفرقه افکنی بین مردم ایران و عراق باقی نگذاشته است. اینگونه تلاشهای نافرجام چندان هم بی سابقه نیست. تفرقه افکنی میان مردم ایران و عراق در مراسم باشکوه اربعین و نیز حمله به کنسولگری ایران در بصره در سال گذشته را میتوان در این راستا تحلیل کرد.
2. جبران شکست مفتضحانه کشورهای غربی و نیز دولت سعودی در روی کار آوردن جریانهای متمایل به خود در انتخابات اخیر عراق که منجر به پیروزی احزاب نزدیک به جریان مقاومت شد.
3. پس از به نتیجه نرسیدن پرونده برجام و ناامیدی از بستههای حمایتی اروپا، تمرکز سیاست خارجی دولت حسن روحانی متوجه همسایگان به خصوص عراق شده است که در سفر حسن روحانی به عراق کاملاً مشهود بود. از یک سو اهمیت ظرفیتهای اقتصادی عراق پسا داعش برای غربیها و نیز کشور سعودی و از سوی دیگر تلاش در جهت خدشه وارد ساختن به روابط اقتصادی ایران- عراق در راستای پروژه فشار اقتصادی بر ایران، از دیگر اهداف این جریان سازیها است.
پای کار جنبشهای اعتراضی
گروهک تروریستی منافقین از دیگر بازیگرانی است که همواره سعی دارد از آب گلآلود سیل اخیر در برخی استانها ماهی بگیرد. اگرچه طی سالهای اخیر پروژه براندازی مخرج مشترک فعالیت همه جریانات متخاصم ضد جمهوری اسلامی ایران است، اما میتوان گفت اصلیترین هدفی که این گروهک از ابتدای انقلاب تا کنون برای خود تعریف کرده است، پروژه براندازی نظام بوده است. به گونهای که ردپای سازمان منافقین را در همه طرحهایی که منتهی به «ختم انقلاب» میشود را میتوان به وضوح مشاهده کرد. فتنه سالهای 78، 88 و 96 از جمله آشوبهایی هستند که پای ثابت همه آنها، سازمان منافقین بوده است.
هجمه به نهادهای انقلابی و تلاش برای سلب اعتماد مردم از آنها، بحرانی جلوه دادن شرایط حاکم بر کشور در کنار پاشیدن بذر ناامیدی در افکار مردم سیل زده و مهمتر از همه دعوت مردم به آشوبهای خیابانی از جمله مواردی است که گروهک منافقین در این ایام، بر روی آن تمرکز کرده است.
هندل زدن به سبک پهلوی
سلطنتطلبان نیز با محوریت رضا پهلوی از دیگر جریاناتی هستند که با حمایتهای مالی- تبلیغاتی سرویسهای جاسوسی آمریکا و انگلیس، عملاً به مجری طرحها و برنامه ریزیهای انجام شده در اتاقهای فکر واشنگتن و لندن و تل آویو مبنی بر براندازی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شدهاند. این جریان پس از سالها ناامیدی در این مسیر، بعد از اتفاقات دی ماه 96 بار دیگر دست به کار شده است تا ای بسا رویای خود یعنی روی کار آوردن حکومت وابسته پهلوی را محقق سازد.
بلافاصله پس از اتفاقات تلخ مربوط به سیلاب، این گروه ضد انقلاب نیز همسو با دیگر گروههای معاند، کمر به تخریب نظام بسته و ضمن تلاش برای تفرقه افکنی میان نیروهای حشدالشعبی و ایرانیان، پیروزیهای جمهوری اسلامی ایران در منطقه را تروریستی خطاب میکند.
نکتهای که در توییت رضا پهلوی جالب توجه بود، تروریستی خواندن حضور مستشاری ایران در برخی کشورهای منطقه است. در واقع همزمانی اقدام ناشیانه دولت آمریکا در تروریستی اعلام کردن سپاه پاسداران با حادثه سیل و پیامدهای ناگوار آن چندان هم بی ارتباط نیستند. جریان ضدانقلاب سعی دارد تا با مطرح ساختن دوگانه خسارتهای ناشی از سیل و حضور ایران در برخی کشورهای منطقه، افکار عمومی را بر ضد سپاه پاسداران تحریک کرده و مسؤولیت تمامی مشکلات را متوجه این نهاد انقلابی کند. طبیعتا هدف از این فشار غیرمستقیم از طریق افکار عمومی مقدمه چینی برای طرح گفتگوهای منطقهای و خروج نیروهای ایرانی از منطقه خواهد بود.
تحرکات جدایی طلبی
با اینکه نقطه اشتراک همه گروههای مخالف نظام، حمایت شدن از سوی کشورهای بیگانه به خصوص آمریکا است اما تفاوتهایی نیز در مقاصد آنها به چشم میخورد. گروهک دمکرات کردستان نیز مشابه جریانات فوق الذکر، سعی دارد تا از موقعیت کنونی سوء استفاده کرده و مقاصد شوم جدایی طلبانه خود را پیش ببرد.
بنابر برخی گزارشات، این گروهک در پی وقوع سیل نیروهای هوادار خود را در قالب کمیتهای موسوم به "زاگرس چاوه ریمانه" (زاگرس منتظر ماست)، با یونیفرمهای پیشمرگان دمکرات، مامور جمع آوری کمکهای نقدی و غیرنقدی از مردم روستایی کرده و بدین طریق با سوء استفاده از ناآگاهی مردم این منطقه، کمکهای جمع آوری شده را به دست نیروهای حزب دمکرات در شمال عراق میرساند [2].
این گروهک با تحریک احساسات قومیتی مردم سعی دارد اینگونه به افکار عمومی القا کند که لرستان و ایلام جزء کردستان هستند تا از این طریق زمینه جدایی این استانها را از مرزهای کنونی ایران فراهم کند.
سیل همدلی
بی شک وقوع سیل از رخدادهای طبیعی است که تا حدودی از دایره اختیار انسان خارج است. البته پیش بینی به موقع از این حادثه طبیعی و نیز فراهم آوردن تمهیدات لازم برای کاهش خسارات احتمالی ناشی از آن تا حد امکان، از وظایف همه دولتها است. اما در شرایطی که همه مردم ایران در کنار دولت، نیروهای مسلح، طلاب و بسیج و نیز در کنار برادران مسلمان خود فارغ از مرزهای جغرافیایی و عقیدتی دست به دست هم داده و در برابر بی رحمیهای سیل سپر بلای هم شدهاند، شاهد خباثتهای دشمنان انقلاب و دروغ پردازی آنها با هدف شکستن این اتحاد هستیم. اتحادی که در کمتر نقطهای از دنیا نظیر آن را میتوان یافت. اینکه این مجموعه شکلگرفته از نیروهای دولتی و غیردولتی تمام توان خود را برای بازگشت آرامش به مردم مصیبت زده تا کنون به کار بسته است به هیچ وجه قابل خدشه نیست.
[1]. http://yon.ir/T2ifY
[2]. http://yon.ir/loWB3