دیدبان؛ مهمترین امتیاز شبکههای اجتماعی امروز در پلتفرمهای مختلف آن، در دسترس عموم بودنشان است. شبکههای اجتماعی متکثر و درون آنها بیشمار کانال، گروه و امکانات دیگر که بمباران ذهنیتها را روانهی افکار مخاطبین میکند و احساسات و عواطف آنان را تحت تاثیر قرار میدهد، این فرصت را به این همراهانشان نمیدهند که این دادهها و ذهنیتها را به لایهی بالاتر یعنی تفکر انتقال دهند و بعد از پالایش آنها، به نتیجهای منطقی دست یابند. به عبارتی وقتی یک خبر یا پدیده را میخوانیم یا میشنویم خواه ناخواه بر دستگاه شناختی ما اثرات خود را خواهد گذاشت چرا که ما در میان سیلابی از این اخبار محاصره شدهایم و فرصت دو دوتا چهارتا نمییابیم. حال فرض کنید، فردی یا جریانی رسانهای، اخباری نادرست ولی بهظاهر درست را برایتان ارسال کنند و بیشمار کانال همسو و غیرهمسو نیز آن را منتشر کنند؛ آیا آن خبر نادرست، درست خواهد شد؟ در روزهای اخیر یاشار سلطانی و جریانهمراهش یک خبر سیاهِ اینگونه را به مخاطبین ارائه کردهاند.
سابقهی پخش اخبار سیاه از سوی سلطانی
املاک نجومی؛ دروغی که در ذهن مخاطب حک شد
پس از آنکه یاشار سلطانی، لیستی مخدوش از واگذاری املاک و دروغ فساد ۲۲۰۰ میلیاردی را منتشر کرد، وجود اتاق فکری برای ساماندهی تبلیغاتی این مساله رسانهای شد و نام محمدعلی نجفی، شهردار سابق تهران، پیروز حناچی، شهردار تهران به عنوان اعضای آن اتاق فکر مطرح شد که بر اساس برنامه احمد حکیمی پور، عضو سابق شورا لیست مذکور را در اختیار یاشار سلطانی قرار میدهد تا برنامههای پر سر و صدا برای تخریب مدیریت شهری وقت صورت گیرد (1). پس ازبررسی، قوه قضاییه بحث فساد سازمان یافته را در شهرداری رد کرد و بر خلاف آمارهای اولیه سلطانی مبنی بر وجود فساد گسترده در بیست و چندهزار مسکن واگذار شده به کارکنان شهرداری، به تخلفاتی در کمتر از 50 واحد مسکونی دست یافتند که برخورد لازم و لغو واگذاری و برخورد قضایی توسط مسئولان مدیریت شهری و قوه قضاییه در آن موارد نیز صورت گرفت.
نتایج انتخابات شورای شهر تهران
زلزله کرمانشاه؛ خبر سیاه مسکن مهر
هنگامی که همه مردم ایران به واسطهی زلزلهی شدید در کرمانشاه عزادار و غمگین بودند و هر ایرانیوطندوستی در حال کمک به همنوعانش بود، وبسایت خبری اسکان نیوز منتسب به یاشار سلطانی که به عنوان افشاکننده املاک نجومی معروف است، تصویری از یک ساختمان فروریخته را منتشر و ادعا کرد که این ساختمان مسکن مهر در مناطق زلزله زده است. این در حالی بود که تصویر ساختمان ویران شده در مصر به عنوان ساختمان مسکن مهر در قصر شیرین معرفی شده بود (2). در لحظات اولیه انتشار این تصویر، بسیاری از کانالها به انتشار آن دست زدند و بسیاری از مردم هم آن را باور کردند. جالب آنجاست که بسیاری از افراد و ساکنان مسکن مهر که بعدها کذب بودن تصویر را فهمیدند، نگاهشان به مسکن مهر ترمیم نشد و بیاعتمادیشان نسبت به این منازل کاهش نیافت.
سیل گلستان و سیاههای دیگر
یاشار سلطانی در روزهای اخیر، خبر سیاه دیگری را در رسانهی خود منتشر کرده است که با استقبال عجیب سایر همقطارانش مواجه شده است. سلطانی در این پُست مدعی شده به سندی از سازمان بازرسی کل کشور دست یافته که در آن آمده است 70 درصد جنگلهای استان کلستان در دست برخی نهادها و شرکتهای با نفوذ است. این خبر با توجه به وقوع سیل در این استان و بررسی علل وقوع سیل و آبگرفتگی در شهرهای مختلف استان گلستان، از نظر رسانهای بسیار مهم و جذاب و برای عموم مشترکین شبکههای اجتماعی تاثیرگذار است. شبکههای اجتماعی متکثر و درون آنها بیشمار کانال، گروه و امکانات دیگر که بمباران ذهنیتها را روانهی افکار مخاطبین میکند و احساسات و عواطف آنان را تحت تاثیر قرار میدهد، این فرصت را به این همراهانشان نمیدهند که این دادهها و ذهنیتها را به لایهی بالاتر یعنی تفکر انتقال دهند و بعد از پالایش آنها، به نتیجهای منطقی دست یابند. به عبارتی وقتی یک خبر یا پدیده را میخوانیم یا میشنویم خواه ناخواه بر دستگاه شناختی ما اثرات خود را خواهد گذاشت چرا که ما در میان سیلابی از این اخبار محاصره شدهایم و فرصت دو دوتا چهارتا نمییابیم. در لحظهی کنونی که اخبار زیاد و بعضاً متناقضی از پدیدهی سیلاب در کشور در جریان است این خبر یاشار سلطانی به مانند خبرهای دیگرش مخاطب درگیر در اخبار را به واکنش احساسی وامیدارد. به تصویر زیر که محتوای توییت سلطانی است دقت کنید. فارغ از اینکه این اطلاعات چگونه به دست او رسیده و اصلاً منبع خبر او به چه میزان راست یا دروغ است؟ با نگاهی به سابقهی رسانهای او که نمیتوان به او خوشبین بود در اقدامی جاعلانه، (اگر محتوای خبرش را قبول کنیم) سهم 16 درصدی این جنگلها را به 70درصد رسانده است. سلطانی در این چند خط، بیان میکند استان گلستان 430 هزار هکتار جنگل دارد و از این مقدار 69694 هکتار در اختیار نهادهایی چون حوزه علمیه گرگان، سپاه و ... است و این رقم معادل 70 درصد جنگلهای گلستان است. حال آنکه با یک دو دوتا چهارتای ساده این رقم معادل 16.2 درصد جنگلهای گلستان را دربرمیگیرد نه 70درصد آن را (البته همهی اینها درصورتی است که این آمار و ارقام غلط نباشد). نکتهی دیگری که در لایهی پنهان خبر وجود دارد آن است که صِرف در در اختیار داشتن عرصههای جنگلی به معنای فساد و سوءبرداشت از این عرصهها است که این موضوع هم لزوماً درست نیست و بایستی مورد تحقیق قرار گیرد.
جمعبندی
بدون شک پاسخ به اظهارات و اخبار سیاهی که اخیراً سلطانی منتشر کرده است و شفافسازی پیرامون آن متوجه نهادهایی است که اسمشان در این اتهام آورده شده است. اما یک سوال اساسی وجود دارد و آن اینکه آیا قانون در مقابل افرادی که با خبرهای سیاه خود موجب سلب اعتماد مردم به مدیران، پروژههای اجراشده و نهادهای نظام اسلامی میشوند بایستی ساکت باشد و این سکوت تا کجا ادامه خواهد داشت؟ خبرپراکنی و شایعهسازی فقط مختص یک فرد نبوده و نیست. در روزها و ماههای پیش چندین و چند بار با این پدیده مواجه شدهایم و به طرز ناباورانهای بعد از لو رفتن و شفاف شدن موضوع یک عذرخواهی خشک و خالی سردبیر سایت قضیه را تمام کرده است. مانند موردی که سایت جماران مرتکب آن شد؛ در حالی که قضیه با یک عذرخواهی تمام نشد و تصویر اولیهی ارسالی اثر خود را گذاشته و در آینده کار خود را خواهد کرد. به نظر میرسد دستگاه قضایی با توجه به مرسوم شدن این نوع خبرپراکنی در بستر شبکههای اجتماعی بایستی چارهای بیاندیشد تا امثال یاشارها که سلطان خبرسیاه شدهاند دیگر جرأت چنین بازیهایی را پیدا نکنند.
مآخذ
1- https://www.fardanews.com/fa/news/722338/
2- https://www.mashreghnews.ir/news/798146/