دیدبان؛ با عنایت به انتصاب آیت الله رئیسی توسط رهبری به عنوان رئیس جدید قوه قضائیه، در این نوشتار به صورت مختصری تلاش می شود بایدها و نبایدهای سِمَتِ جدید ایشان، تجویز شود.
برچسب سیاسیکاری
با توجه به این که آیت الله رئیسی، در انتخابات سال 1396 رقیب انتخاباتی رئیس جمهور بوده است، این احتمال وجود دارد که اگر ایشان طی دوران ریاستشان بر قوه قضائیه، اقدام به برخورد با مفاسد دولتی بکنند، عدهای برچسب سیاسیکاری به رئیس جدید قوه بزنند و اقدامات قاطع وی در برخورد با فساد را ناشی از عقدهگشایی تلقی کنند. برای جلوگیری از چنین معضلاتی که از اکنون میتوان به وضوح آن را جلوی پای رئیس جدید دید، باید از تیم رسانهای قوی و هنرمند برای باطل نمودن سحر رسانهای بدخواهان انقلاب استفاده کرد.
البته در طول چند دهه گذشته، ضعف رسانهای همواره یکی از اصلیترین نواقص قوه قضائیه بوده است. برای مثال میتوان به عملکرد رسانهای ضعیف قوه قضائیه در جریان محمد ثلاث اشاره کرد. قوه قضائیه درحالی که میتوانست قبل از اعدام محدم ثلاث، فیلم اعترافات او را منتشر نماید و افکار عمومی را برای اعدام وی آماده کند در اقدامی سهلانگارانه، در انتشار فیلم اعترافات ثلاث[1]، تعلل نمود و بعد از آنکه ضدانقلاب فضای رسانه را دست گرفت و با اعتراض به اعدام ثلاث و غیر انسانی دانستن این اعدام به تخریب چهره انقلاب پرداخت، حاضر به انتشار این فیلم شد. درحالی که قوه میتونست با یک حرکت رسانهای حرفهای از موج سواری ضدانقلاب در جریان مذکور جلوگیری نماید.
با توجه به این ضعف، تلاش برای تقویت قدرت رسانهای قوه قضائیه همواره یکی از توصیههای مقام معظم رهبری به این قوه بوده است[2]؛ اما در دوران ریاست جدید، به دلیل سابقه انتخاباتی رئیس قوه، ضربههایی که این قوه از ضعف رسانهای میخورد میتواند به مراتب بیشتر از قبل باشد؛ به همین دلیل نیاز به تقویت قدرت رسانهای قوه قضائیه، بیش از پیش احساس میشود.
رئیسی، نماد تفکر انقلابی
اکنون که ناکارآمدی تفکر لیبرال و غربگرا در مدیریت کشور برای همگان اثبات شده است، بهترین فرصت برای جریان انقلابی است که با نشان دادن کارآمدی خود، اعتماد مردم را جلب نموده و سُکان مدیریت کشور را به دست بگیرد و کشور را از معضلات اقتصادی رهایی بخشد. واضح است که برای جلب اعتماد مردم، تنها ارائه تحلیلهای سلبی جوابگو نیست و در کنار نقد کردن جریان لیبرال، باید به جنبه ایجابی تحلیل نیز توجه داشت و راه حل ارائه نمود. درست همانند کاری که خداوند در اصلیترین شعار دین اسلام یعنی «لااله الا الله» انجام داده است. خداوند در این جمله کوتاه با نهی مسلمانان از ایمان آوردن و تبعیت کردن از الههای ناکارآمد مختلف (بعد سلبی)، آنان را به ایمان و تبعیت از ذات مقدس خودش که خالق و رب جهانیان است دعوت نموده است (بعد ایجابی). در نتیجه اگر جریان انقلابی هم بخواهد اعتماد مردم را جلب نماید، ضمن نشان دادن ناکارآمدی جریان کدخدا باور، باید کارآمدی جریان خداباور را نیز نشان دهد.
با توجه به اینکه در حال حاضر آیت الله رئیسی در اذهان مردم به عنوان نماد تفکر انقلابی شناخته میشود، کارآمدی ایشان به نحوی که برای مردم، محسوس و ملموس باشد، میتواند نقش آخرین میخ بر تابوت تفکر غربگرا را داشته باشد. در نتیجه درست است که آیت الله رئیسی در انتخابات گذشته شکست خورد اما به جرات میتوان گفت که نحوه عملکرد ایشان در قوه قضائیه، تاثیر تعیین کنندهای در انتخاباتهای آینده خواهد داشت.
رئیسی دید که رسانه میتواند جای جلاد و شهید را عوض کند
در جهان امروز با توجه به گسترش رسانههای جمعی، به صراحت میتوان گفت که دیگر تنها کارآمدی مهم نیست و اگر کارآمدی مسئولین و دستگاهها با پوشش رسانهای حرفهای همراه نشود، حتی ممکن است دستاورهای انقلاب در افکار عمومی، بیاهمیت و یا حتی مضر جلوه کند. مثال واضح این پدیده، توانمندی و کارآمدی جمهوری اسلامی در صنعت هستهای است. درحالی که این صنعت که یکی از مهمترین دستاورهای علمی کشور است، افکار عمومی توسط توطئههای رسانهای دشمن به این نتیجه رسید که این دستاورد، عامل تحریم و مشکلات اقتصادی است و نه تنها برای کشور مفید نیست بلکه هزینههای زیادی را بر دوش ملت تحمیل کرده است.
این پدیده را میتوان در اعدامهای سال 1367 مشاهده نمود. همانطور که شکاندن کمر داعش دهه 90 برای جبهه مقاومت و مردم ایران، افتخار محسوب میشود، شکاندن کمر داعش دهه 60 (منافقین) نیز که برای به زانو در آوردن مردم حتی حاضر شده بود با صدام همکاری کند باید برای ملت ایران افتخار محسوب شود. اما دیده شد که دشمن با توطئههای رسانهای توانست در دستگاه محاسباتی مردم خلل ایجاد کند و با عوض کردن جای جلاد و شهید به نظام و انقلاب، ضربه بزند.
مثالهای فوق تنها بخشی از نمونههایی است که نشان میدهد در جهان امروز دیگر تنها واقعیت مهم نیست، بلکه نحوه روایت واقعیتها نیز اهمیت پیدا کرده است. به نظر میرسد آقای رئیسی در انتخابات گذشته، اهمیت رسانه را متوجه شده و یقین پیدا کرده که عملکرد انقلابی صرف، کافی نیست؛ چرا که با قدرت رسانهای، حتی میتوان جای شهید و جلاد و یا شاکی و متشاکی را عوض کرد. در نتیجه ایشان اگر بخواهند مدیریت قدرتمند و تاثیرگذاری داشته باشند، مسلما باید به فکر افزایش توانمندی رسانهای خود و قوه تحت امرشان باشند تا دشمنان انقلاب دیگر نتوانند با سوءاستفاده از ناآگاهی مردم، حتی اقدامات مثبت ایشان را هم منفی جلوه دهد.
فرصتی برای اثبات توانمندیها
ریاست قوه قضائیه، یکی از بهترین فرصتهای آیت الله رئیسی برای اثبات توانمندیهای مدیریتیاش است. درست است که توانمندی ایشان در تولیت آستان قدس برای بخشی از جامعه اثبات شد اما ریاست کارآمد ایشان بر قوه قضائیه به دلایل زیر، بهتر میتواند توانمندیهای ایشان را اثبات کند:
اولا، بیشتر خدمات و فعالیتهای آستان قدس به خراسان محدود میشود و تنها مردمان آن خطه و تا حدودی هم زوار امام رضا(ع)، توانمندیهای آیت الله رئیسی را درک کردند. البته مردمان خراسان، پاسخ مدیریت هوشمندانه آیت الله رئیسی را در انتخابات سال 96 با رای به ایشان دادند [3]. اما ریاست بر قوه قضائیه با توجه به اینکه کل کشور را پوشش میدهد، میتواند نشان دهنده توانمندی ایشان برای کل جامعه ایران باشد.
دوم اینکه، خدمات آیت الله رئیسی در آستان قدس، علیرغم حجم گستردهای که داشت، در اولویت مردم نبود. برای مثال ایشان در مشهد، زائرسرا برای زوار [4] و ورزشگاه برای جوانان [5] ساختند. این درحالی است که در حال حاضر، زائرسرا و ورزشگاه جزو نیازهای فوری و همگانی نیست بلکه مبارزه با فساد، مطالبه جدی عامه مردم است. البته این مسئله بیش از شخص، به کارویژه متفاوت قوه قضائیه و آستان قدس بازمیگردد و آقای رئیسی میتواند با پاسخ صحیح و هوشمندانه به این نیاز مردم، یعنی مبارزه جدی با فساد، در جایگاه ریاست قوه قضائیه توانمندی مدیریتیاش را بیش از پیش اثبات نماید.
سوم اینکه، برخی از منتقدین هنگامی که عملکرد فوقالعاده آیت الله رئیسی در خراسان رضوی میدیدند، این عملکرد را ناشی از ثروت زیاد آستان و نه توانمندی ریاست آستان میدانستند. ریاست جدید قوه با آشکار نمودن مدیریت هوشمندانهاش در منصب جدید، میتواند خط بطلانی بر نقدهای مذکور بکشد و توانمندیهای شخصیاش را اثبات نماید.
آینده روشن است
به نظر میرسد که آیت الله رئیسی، رئیس لایقی برای قوه قضائیه خواهد بود؛ چرا که اولا ایشان کارنامه خوبی در سابقه مدیرتی خویش دارد؛ ثانیا اولین رئیس قوه قضائیه است که در دل این قوه رشد یافته و برخلاف روسای قبلی قوه، از همان ابتدا ساختار این قوه را خوب میشناسد و بر قوانین حاکم بر آن تسلط دارد؛ ثالثا در کنار تخصص از ایمان بالایی نیز برخوردار است و رابعا مستظهر به پشتوانه ملت انتقلابی ایران است. امید میرود که آیت الله رئیسی با عملکرد حکیمانه و انقلابی و با برخوردی قاطع با مفسدین، ضمن ناامید کردن دشمنان انقلاب، قلب ملت ایران را شاد نماید.
[1] http://shoaresal.ir/fa/news/135298
[2] https://donya-e-eqtesad.com/
[3] https://www.eghtesadnews.com/
[4] https://www.eghtesadnews.com/
[5] https://www.mashreghnews.ir/news/775734/