دیدبان؛ نافرمانی مدنی پدیدهای آشنا و جاافتاده در جوامع غربی است. اما اکنون این ایده از سوی مجموعه اقداماتی که از طریق اینترنت انجام میشود، مورد چالش واقع شده است. این مسائل سبب بروز سؤالهایی (نهتنها در نظر) در جامعه غربی شده است که تحمل چه میزان مخالفت در دموکراسی لازم است؟
اقدامات افرادی مانند مَنینگ[1] و اسنودن که به افشاگری پرداختهاند سبب ایجاد نزاع در مورد مفهوم نافرمانی مدنی شده است. البته پیشازاین مصادیق نافرمانی مدنی مشخص بود اما اکنون به دلیل ورود به عصر دیجیتال این مصادیق در حال بازنگری هستند. اکنون بهدرستی این ایده ایجاد شده است که اینترنت، شبکههای اجتماعی و سایتهایی مانند ویکی لیکس از منابع سازماندهی قدرت به شمار میروند. برای مثال ویکی لیکس نهتنها مرزهای روزنامهنگاری را برداشته و مخاطب همه اسناد را، کل مردم جهان قرار داده، بلکه مفهوم نافرمانی مدنی را نیز در سطوح فلسفه سیاسی و سیاستگذاری عمومی تغییر داده است.
نافرمانی مدنی چیست؟
هانا آرنت در دهه 70 میلادی به مفهوم نافرمانی مدنی پرداخته و نشان داده که چگونه این مفهوم میتواند بخشی اساسی در دموکراسیها باشد. نافرمانی مدنی در تعریف به معنای "اقدامی اعتراضی، غیرقانونی و عامدانه است که بر اساس مبانی خاصی، هدف آن تغییر سیاستها یا قوانین خاصی باشد". علاوه بر این نافرمانی مدنی بر اساس ارتباط میان مردم انجام میشود زیرا عملی جمعی است. از سوی دیگر باید به این نکته تأکید داشت که در مسئله نافرمانی مدنی معمولاً این اعتراض در ابتدا غیرقانونی است اما پسازآن قانون تغییر کرده و اقدام خاصی تبدیل به قانون میشود.
عصر اسنودن
اسنودن و منینگ ممکن است پیشگامان جنبش بزرگتری باشند که در آینده سبب تغییر سیاستها و قوانین در مورد افشاگری شود. چگونگی برخورد سیاستمداران با چنین مخالفانی درنهایت پیامدهای زیادی برای ظرفیتهای دموکراسیهای مدرن و حقوق بشر خواهد داشت. در همین راستا باید معیارهای نافرمانی مدنی مشروع را در جوامع دموکراتیک بررسی کنیم تا مشخص شود اقدامات اعتراضی اینترنتی، نافرمانی مدنی محسوب میشود یا خیر.
آرنت اولین ویژگی نافرمانی مدنی مشروع را عمومی بودن آن و مشارکت آشکار مردم در آن میداند. مجرمان سعی میکنند خود را از چشم دیگران مخفی کنند اما کسانی که نافرمانی مدنی میکنند سعی میکنند توجه عمومی را به خود جلب کنند. مسئله دیگری که در مورد مشروعیت نافرمانی مدنی مطرح میشود، مسئله جهت و عمومی بودن آن است. قطعاً میان اعتراضی که از سوی تعداد کثیری به قانون میشود تفاوتی چشمگیر وجود دارد با اعتراضی که برای منافع شخصی باشد. نکتهای که نگاه هانا آرنت را به نافرمانی دیجیتال نزدیک میکند، این است که وی معتقد بود دموکراسیها باید فضا را برای مخالفت و تکثر آراء فراهم کنند. وی معتقد بود که نافرمانی مدنی، بیماری دموکراسیهای مدرن نیست بلکه میتواند درمان مشکلات آنها باشد.
از دهه نود میلادی استفاده از اقداماتی مانند حمله منع سرویس[2] بهصورت فزایندهای رواج یافت. افشاگری، نقض قوانین کپیرایت و سوءاستفاده از اطلاعات از جمله روشهای دیگر نافرمانی مدنی دیجیتال است. در اینگونه فعالیتهای آنلاین، معمولاً افراد ناشناس هستند و حضور فیزیکی مانند دیگر انواع نافرمانی مدنی ندارند. مسئله در اینجا عمومی بودن این نوع اعتراضها است. برای مثال اگر ایمیلی یا ویدئویی بهصورت گسترده منتشر شود، میتوان انتشار آن را عمومی دانست؟ کاربری که به وبسایتی مراجعه میکند و به دلیل حمله منع سرویس نمیتواند از آن سایت استفاده کند، لزوماً نمیداند که این اقدام ناشی از هدفی سیاسی است. به نظر میرسد اینترنت فضای متفاوتی از نافرمانی مدنی را فراهم کرده و نیازمند اقدامات متناسب با این فضا است که نمیتوانیم نافرمانیهای مرتبط با آن را لزوماً خوب یا بد بدانیم.
ویکی لیکس و روزنامهنگاری جدید
برای فهم بهتر این قضیه که نافرمانی دیجیتال لزوماً خوب یا بد نیست میتوانیم به مثال ویکی لیکس اشاره کنیم. این سایت که در سال 2006 تأسیس شد، مأموریت خود را نوعی روزنامهنگاری اعلام کرد. از همان زمان بحثهای زیادی در مورد نقش این سایت در نافرمانی عمومی مطرح شده است. اما بر اساس قوانین ایالات متحده فعالیت چنین سایتی تا زمانی که اسنادی که منتشر میکند مطابق با نفع عمومی باشد، منعی ندارد. اما اقداماتی مانند انتشار اسناد طبقه بندی شده که نباید منتشر شوند، جرمی است که متوجه فرد خاصی میشود و نه کل ویکی لیکس. مثال چنین موردی چلسی منینگ است که به دلیل انتشار اسناد محرمانه ارتش آمریکا محکوم شد.
مورد بعدی که باید مورد ملاحظه قرار گیرد این است که منابع مالی سایت ویکی لیکس از هدایای مردمی تأمین میشود. به عنوان مثال از نوامبر 2010 تا ژانویه 2011، بیش از 800 هزار یورو از سوی مردم به ویکی لیکس اهدا شده که نشان میدهد این سایت و اقدامات آن از حمایت مردمی قابل توجهی برخوردار است.
نکته آخر
درنهایت میتوان گفت که مسئله نافرمانی دیجیتال اکنون در ابتدای راه قرار دارد و قطعاً باید بحثها و تحقیقات گستردهتری در مورد مسائلی مانند حوزه مشروعیت چنین اقداماتی انجام شود. واکنشهای جامعه بینالمللی در سالهای اخیر به نافرمانی مدنی دیجیتال، نشان میدهد که این اقدامات حاشیهای نیستند و در سیاست بسیار تأثیر گذارند. حجم مبارزه دولتها با چنین فعالیتهایی نیز نشان میدهد که ازاینگونه نافرمانی مدنی نگران شدهاند.
[1] چلسی منینگ: سرباز سابق ارتش ایالات متحده میباشد که به دلیل اعطای هزاران سند محرمانه آمریکا به سایت ویکی لیکس، به جاسوسی متهم شده است.
[2] Denial of Service attack: تلاش برای خارج کردن سرویس از دسترس کاربران.