حادثه تلخ و ناگوار عاشورای 88 و هتک حرمت سید و سالار شهیدان توسط کسانی که موسوی آنها را «مردم خداجوی»؟! خوانده بود خشم مردم را بر انگیخت؛ به طوری که به دنبال این حرکت، حماسه تاریخی 9 دی به وقوع پیوست.
در انتخابات ریاست جمهوری سال 88 تقلب شد چون؛ «مردم لرستان به دامادشان (موسوی) رای ندادند»، «در خیلی از شهرستان ها آمار مشارکت کنندگان در انتخابات بیش از 100% بود»، «در بعضی از صندوق ها احمدی نژاد رای کامل را کسب کرد و رقبای او حتی یک رای هم نداشتند» و ...
همان هایی که در فتنه ۸۸ یاوران موسوی بودند، همانها گاهی در حمایت از صدام، گاهی حمایت از طالبان و گاهی تخریب جبهه مقاومت و بشار اسد جهد و جد داشته اند، امروز به صراحت شاهد عواقب اعمال مذبذب و شیطنت آلود خود هستند
درحالی که جرم سران فتنه از اقدام علیه امنیت ملی، ضربات مهلت اقتصادی و اجتماعی بر پیکره کشور، فراهم نمودن زمینه تشدید تحریم های ظالمانه، تلخ کردن کام پیروزی مشارکت 80 درصدی مردم در انتخابات و عدم تمکین به قانون بر هر عقل سلیمی واضخ و آشکار است، برخی می کوشند این «گناه نابخشودنی» را در حد یک اختلاف نظر سیاسی و سوءتفاهم تنزل داده و زمینه را برای رفع حصر این مجرمان بزرگ فراهم نمایند!
هوچی گری، اقدامات مضحک و در یک کلمه «لمپنیزم» به بخشی از هویت جریان سبز و ضد انقلاب تبدیل شده است، رفتارهایی که در سال 88 نیز به کرات از سوی آنها تکرار شد و همین مساله یکی از علل اصلی ریزش پایگاه اجتماعی آنها در بین توده های مردم بود، بگونه ای که بواسطه این رفتارها هر انسان منصف و با شخصیتی به راحتی متوجه بطلان و ماهیت پوچ این جریان می شد.
محمدرضا عارف با تأکید بر اینکه هیچگاه از جریان سبز نامی نبرده گفت ما اصلاحطلبان نمیتوانیم از نظام قهر بکنیم اما میتوانیم شکست بخوریم، چرا که شناسنامهداریم.