اقدامات تند رجب طیب اردوغان در سرکوب گسترده کردهای منطقه آناتولی نمایشگر خشنونت آتاتورکی در برخورد با قومیت های ترکیه و نویدگر بحران های متنوع قومیتی-امنیتی در این کشور است.
تصویب آئیننامه داخلی بر ضد نسلکشی ارامنه در مجلس ترکیه پا را از سانسور حقیقت فراتر گذاشته و نمایندگان پارلمان ترکیه را در صورت نام بردن این واژه مجرم تلقی کرده است.
اردوغان سعی دارد در پرونده سوریه و شاید هم در موضوع همهپرسی اقلیم کردستان تا حدی به اسرائیل نزدیک شود اما قطع روابط آنهم در حالت فعلی ممکن نیست و پرونده مسجدالاقصی تنها بهانهای نمادین برای ترکیه قلمداد میگردد.
اردوغان به دنبال گسترش مناطق اشغالی در شمال حلب و مناطق احتمالی دیگر بود تا بتواند آرزوی چندساله را برای ایجاد منطقه امن و گردآوری تروریستهای وابسته به خود محقق کند.
با تغییراتی که در میان مخالفت شدید و حتی درگیریهای فیزیکی بی سابقه در صحن مجلس ترکیه به تصویب رسید، مقام نخست وزیری، حذف و رئیس جمهور، رئیس قوه مجریه شده و ارتباط با حزب متبوع خود را حفظ خواهد کرد.
رجب طیب اردوغان میان لزوم اصلاح سیاستهایی که شکست خورده است و نیاز ترکیه به نقشآفرینی در پروندههای مهم منطقه، دچار وضعیتهای متناقض شده و از این رو ترکیه اردوغان میخواهد روش خود را تغییر دهد.
اردوغان که یکی از طراحان اصلی بازی فتنه در سوریه بود، اکنون با خودکامگی خود که فاصلهای تا دیکتاتوری محض ندارد، تمامیت ارضی کشورش را به خطر انداخته است و در لابلای خون و هراس مردماش به دنبال قدرت است.
اتحادیه اروپا هرچند که مشکلی با نظام سیاسی ترکیه ندارد، اما به شدت به حضور اردوغان در راس قدرت در ترکیه حساسند و نمیخواهند کشوری مرزهای شرقی آنها را ترسیم کند که هیچ ثبات رفتاری و استعداد مشورت پذیری ندارد.
اردوغان در تلاش است تا با تغییر قانون اساسی ترکیه قدرت رییس جمهور را افزایش دهد و نظام سیاسی این کشور را به ریاستی تبدیل کند؛ امری که از سوی منتقدان به مثابه وداع با دموکراسی یاد می شود.
شاید بسیاری شک کنند که خالد مشعلی که امروز می بینند آیا همان مشعلی است که فروزاننده جبهه مقاومت بود؟ آیا او همان مشعلی است که اسرائیل تشنه خون او بود و چندین بار او را ترور نافرجام کرد؟ چه شد که رزمنده میدان جهاد به سیاست پیشه لابی های پشت پرده تبدیل شد؟