دیدبان
حذف نظارت از کتاب و حاشیه امن افراطی ها:

ارشاد ممیزی را برداشت/فتنه در بازار کتاب سبز شد!

ارشاد ممیزی را برداشت/فتنه در بازار کتاب سبز شد!
دیدبان:   "انقلاب مشروطه به ظهور دیکتاتوری رضاشاه منجر شد، نهضت ملی نفت ایران به کودتای 28 مرداد و سلطه همه جانبه ساواک منتهی شد، انقلاب عظیم اسلامی به قدرت گرفتن طرفداران تئوکراسی{حاکمیت دینی} راه داد و جنبش اصلاحی و مدنی دوم خرداد با ممانعت دولت پنهان و تحریم و تخلفات آشکار انتخاباتی روبه رو شد. اعتراضات جمعی پس از انتخابات خرداد 88 و با برخورد شدید مأموران حکومتی مواجه شد."

پاراگراف فوق، گوشه‌ای از تهمت‌های موجود در کتاب  جامعه‌شناسی ایران: جامعه کژ‌مدرن "حمیدرضا جلایی پور" عضو شواری مرکزی حزب منحله مشارکت، عضو اصلی حلقه کیان، از شرکت کنندگان در کنفرانس برلین (1) و از متهمین و دستگیرشدگان فتنه 88 است که از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت یازدهم، مجوز انتشار گرفته و روانه بازار شده است.
 
حذف نظارت بر کتاب ها و ایجاد حاشیه امن برای فتنه گران در دولت یازدهم
بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم و پیگیری سیاست تساهل و تسامح در حوزه فرهنگ، بعضی از اصحاب فتنه احساس کردند حاشیه امنی برای آنها به وجود آمده است و می توانند از فرصت موجود استفاده کنند و برای اولین بار بعد از فتنه 88 از لاک دفاعی خود خارج شوند.
به گزارش دیدبان، همین اظهارات دولتی کافی بود تا فرصت طلبان افراطی دست به کار شوند و با صدای گوش خراش خود دوباره در شیپور اتهام زنی و ناسزاگویی به نظام بدمند.
به عنوان مثال اظهارات وزیر ارشاد درباره ممیزی و واکنش اهالی فرهنگ نسبت به آن اگرچه سبب عقب نشینی وزیر از گفته خود شد، ولی عملا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت یازدهم همان راهی را رفت که وزیر در اولین روزهای کاری خود اعلام کرد.
جناب آقای جنتی در اولین مصاحبه تفصیلی خود درباره ممیزی کتاب گفت: ممیزی قبل از نشر را بر می داریم. خود ناشر وقتی روی کتابی سرمایه گذاری می کند که سه هزار تیراژ دارد، می داند اگر آن کتاب از چارچوب های قانونی خارج بشود سرمایه اش دچار مشکل می شود و مجبور می شود صفحاتی از کتاب را تغییر بدهد تا با ضوابط منطبق شود. لذا از همان اول ناشر این ضوابط را مراعات خواهد کرد. سپس نوبت به ممیزی بعد از انتشار می رسد آن هم باید در چارچوب قانون باشد. (2)
اگرچه وزیر ارشاد از این گفته خود عقب نشینی کرد، ولی در عمل، کتابی در وزارت ارشاد دولت یازدهم مجوز نشر گرفته است که حاکی از عملی شدن حرف وزیر مبنی بر حذف ممیزی قبل از انتشار است. انتشار کتابی که اگر یکبار آنهم به صورت سطحی مطالعه می شد، به دلیل کثرت مشکلات و تهمت ها به انقلاب و کشور نباید مجوز می گرفت.
 
کتابی به نام "جامعه شناسی" و به کام "مردودشدگان سیاسی"
کتاب مورد اشاره بعد از انتخابات 1388 نوشته شده است. کتابی 700 صفحه ای که امسال چاپ شده و در چاپ اول 2200 نسخه از آن همزمان با 9 دی روانه بازار شده است. در سرشناسنامه کتاب موضوع آن؛ انحراف اجتماعی ثبت شده است. هر چند تلاش شده تا مجوز این کتاب در سال 1391 گرفته شود اما وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت دهم اجازه انتشار این کتاب را نداد. 
نویسنده در این کتاب زمانی که به تاریخ معاصر انقلاب اسلامی می پردازد به نکات قابل تأملی اشاره می کند که در ادامه به آن اشاره خواهد شد.
 
1- دعوت مردم و مخالفین به شورش، رفراندوم و حتی انقلاب
جلایی پور با استفاده از تجارب بدست آورده در فتنه 88 ، در جای جای کتاب و با ادبیات مختلف، برای برقراری دموکراسی مورد نظر خود، مردم را دعوت به شورش، رفراندوم و حتی انقلاب می کند و روش هر کدام را به صورت کلی بیان می کند.
"از این زاویه دید نمی توان گفت که در ایران، هنوز دموکراسی به وجود نیامده است. با این همه، دموکراسی حداقلی وقتی تأمین می شود که "علل ارادی" فعال شود. علل ارادی این است که حاملان و هواداران دموکراسی، هنگام بروز "فرصت سیاسی" سازمان دهی جمعی واراده ای مصمم برای پیگیری مولفه های دموکراسی در برابر مخالفان آن را داشته باشند .
در استفاده از فرصت های سیاسی، دو عامل بیش از همه ی عوامل موثر است.عامل نخست اینکه مخالفان دموکراسی در حکومت از مخالفت خود دست بردارند. عامل دوم اینکه قدرت عمل و انسجام هواداران دموکراسی از قدرت عمل مخالفان دموکراسی بیشتر باشد تا مطالبات دموکراتیک جامعه را بپذیرند" (3)
"بنابراین، اصلاح طلبان باید نیروهای جامعه ی مدنی و نیروهای محذوف جامعه، یعنی ناراضیان سیاسی و اجتماعی و اقتصادی را بسیج کنند و از قدرت حاصل از این بسیج، امکان برگزاری رفراندوم آزاد و منصفانه را برای تغییر قانون اساسی فراهم کنند". (4)
• " ولی راه تقویت جامعه ی مدنی را نه در راهبرد اصلاح طلبی سیاسی، بلکه در راهبرد انقلاب آرام از طریق بخش میانی و پایین جامعه می دانند"  (5)
 
2- زیر سوال بردن "مردم سالاری دینی" با واژگان"ناراضی سواری و مردم سواری"
یکی دیگر از اهانت های جلایی پور در کتاب، اهانت به ایدئولوژی و سبک حکومت نظام اسلامی بر اساس مردم سالاری دینی است.
نویسنده در کتاب با زیر سوال بردن مردم سالاری دینی، به گونه ای ادعا می کند که مسوولین در حال سواری گرفتن از مردم هستند و بر اساس همین ادعای زرد و پوچ، به جای استفاده از لفظ مردم سالاری از لفظ مردم سواری استفاده می کند.
" سیاستمداران ایرانی خوب است توجه کنند که ویژگی های جامعه ی ایران نشان می دهد که این جامعه، مرکب خوبی برای مردم سواری نیست. "  (6)
"یکی از مشکلات جامعه ی ایران، چالش با همین مردم سواری قلابی است. در جامعه ی در حال نوسازی ایران، همواره ناراضی تولید می شود. البته، عقل جمعی اقتضا می کند که به جای ناراضی سواری، با تقویت مردم سالاری، مشکلات ناراضیان شناسایی و با همکاری و مشارکت خودشان، آن ها را حل و فصل کنیم. یکی از دلایل پیشی گرفتن برخی کشورهای اسلامی همچون ترکیه ومالزی و اندونزی، از کشور ایران، در روندنوسازی و توسعه، مهار پوپولیسم قلابی توسط نخبگان و مدیران آن هاست" (7)
 
3- هیچ انتخاباتی تا کنون آزاد نبوده است!
از دیگر دروغ ها و تهمت های جلایی پور، تهمت به مسوولان و مجریان نظام اسلامی است و این بار بدون دلیل ادعا می کند، جمهوری اسلامی به دلیل برگزار نکردن انتخابات آزاد، به سمت دیکتاتوری حرکت کرده است.
"برخی از این ابعاد عبارت است از: انسداد سیاسی، رعایت نکردن حقوق شهروندان، ضعف بخش خصوصی و رقابتی دراقتصاد، اختلال در عرصه ی عمومی نقد مثل مقابله با رسانه های مستقل و ناامن کردن اجتماعات فرهنگی، پاسخ گو نبودن حکومت، التزام نداشتن به برگزاری انتخابات سالم و منصفانه، و ...) 
"انتخابات مجلس هفتم در 1382 و سپس انتخابات نهمین دوره ی ریاست جمهوری در 1384 و انتخابات مجلس هفتم، هشتم و نهم و انتخابات دهمین دوره ی ریاست جمهوری در 1388 که منصفانه بودن آن را بخش های مؤثری از جامعه و حتی شخصیت هایی مثل هاشمی رفسنجانی نقد کردند، نشان می دهد که بعید است حکومت در آینده نزدیک، به جای تأکید بر دعاوی هویتی، رقابت سیاسی برای در دست گرفتن مسئولیت های سیاسی را از طریق انتخابات منصفانه سازمان دهی کند."
 
4- حمایت رسمی از فتنه گران و تهمت به نظام اسلامی 
شاید آنچه بیش از همه در کتاب جلایی پور خودنمایی می کند، توجه و نکیه جلایی چور برای تأیید ادعاها و تهمت های ناروای خود به مسوولین و نظام اسلامی، حوادث و اتفاقات رخ داد در فتنه 88 است، به گونه ای که جلایی پور با اسم بردن از اعتراضات مدنی و اجتماعی، حمایت خود را از این گونه اعتراضات اعلام کرده و مسوولین را برای مقابله با آن بازخواست می کند و به دروغ از لفظ سرکوب استفاده می کند.
"در 2 خرداد 1376 با شروع کار دولت خاتمی، اقشار متوسط جدید پیکره اصلی شهرهای ایران را تشکیل می دادند. به همین دلیل دموکراسی خواهی ایرانیان اوج بیشتری گرفت و خود را در قالب جنبشی اجتماعی به نمایش گذاشت. این خواست، خود را در حرکت اجتماعی پس از انتخابات 1388، در قالب "رأی من کو؟" نشان داد"
با این همه، جامعه شهری ایران پیروزی احمدی نژاد را که در پایان روز انتخابات یعنی در 22 خرداد1388 اعلام کردند، به طور قاطع و بدون بحث نپذیرفت. به همین دلیل، پس از این انتخابات، حرکت عظیم اجتماعی و اعتراضی در جامعه ایران به راه افتاد. " (8)
انقلاب مشروطه به ظهور دیکتاتوری رضاشاه منجر شد، نهضت ملی نفت ایران به کودتای 28 مرداد و سلطه ی همه جانبه ی ساواک منتهی شد، انقلاب عظیم اسلامی به قدرت گرفتن طرفداران تئوکراسی {حاکمیت دینی} راه داد و جنبش اصلاحی و مدنی دوم خرداد با ممانعت دولت پنهان و تحریم و تخلفات آشکار انتخاباتی روبه رو شد. اعتراضات جمعی پس از انتخابات خرداد 88، با برخورد شدید مأموران حکومتی مواجه شد." (9)
 
حمیدرضا جلایی پور کیست؟ 
حمیدرضا جلائی پور استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران است. جلائی پور یک اصلاح طلب است اما یک اصلاح طلب رادیکال و فعال. او تلاش می کند برای اصلاح طلبان در جایگاه تئوری پرداز ظاهر شود هر چند در این حوزه عمق چندانی ندارد. وی جزو دستگیرشدگان سال 1388 بود که در دولت جدید برای او قرار منع تعقیب صادر شد. همچنین وی از شرکت کنندگان و تئوری پردازان کنفرانس معروف برلین در سال 1379 بود. جلائی پور از مدافعان و طرفداران سرسخت میرحسین موسوی در انتخابات 1388 محسوب می شد که با اعلام نتایج انتخابات حاضر به قبول نتایج آن نشد و به تحریک جامعه برای شورش علیه نظام پراخت که در این رابطه بازداشت شد.  (10)
جلائی پور عضو فعال حزب منحله مشارکت بوده و همچنان در قالب این حزب به فعالیت سیاسی می پردازد. وی سابقه فعالیت سیاسی در قالب انجمن روزنامه نگاران در دوره دانشجویی داشته و در بازه ی سال های 1376 تا 1384 فعال سیاسی، روزنامه نگار و همچنین دارای منصب سیاسی در دولت اصلاحات بوده است. وی مدیر مسئول روزنامه های جامعه، نوسازی، توس، عصرآزادگان و نشاط  بود که همگی توقیف شدند. (10)
 
وزیر ارشاد و رئیس اجرایی کشور پاسخگو باشند
رئیس جمهور در گزارش صد روزه خود به مطلبی اشاره کرد که نیاز به مصداق یابی داشت تا جامعه به طور ملموس با بیان ایشان آشنا شود، دکتر روحانی در گزارش خود گفت: ما در همین 100 روز خیلی از کتاب هایی که ممنوع شده بود و می شد آزاد شوند، آزادشان کردیم. خیلی از نویسنده ها ممنوع القلم شده بودند و ما آنها را به صریح القلم تبدیل کردیم بروند قلم بزنند و هر چه می خواهند بنویسند البته در چارچوب قانون و خود آنها اهل این کشور هستند و وطن دوست هستند و علاقه مند به این کشور هستند. (11)
حال باید از ایشان و وزیر فرهنگ و ارشاد بپرسیم که آیا منظور شما از آزاد شدن کتاب های ممنوعه، کتاب آقای جلایی پور است؟
آیا منظور از صریح القلم کردن ممنوع القلم ها، صراحت جلایی پور در تهمت و دروغ به نظام اسلامی، مسوولان و مردم شهید پرور است؟
آیا کتاب فوق ممیزی شده است یا بر اساس نظر قبلی وزیر مبنی بر حذف ممیزی قبل از انتشار، هیچ نظارتی بر این کتاب نشده است؟
آیا مجوز دادن به چنین کتابی که سراسر تهمت و دروغ است، نشانی از شنیدن پیام مردم در نهم دی سال 1388دارد؟
به نظر می رسد جریان انحرافی نه تنها در دولت دهم بلکه در دولت یازدهم نیز دیده می شود و دیدبان معتقد است انتشار چنین کتابی، هشدار جدی به مجریان و مسوولان دولت یازدهم و  وزارت ارشاد است زیر پیام مردم در نهم دی بسیار واضح و شفاف بوده است و این عملکرد دولت یازدهم، بر خلاف مشی مردم است.
به نظر می رسد مسوولان وزرات ارشاد باید برای رفع هرگونه سوء تفاهمی برای جمع آوری کتاب فوق اقدام کنند و بر اساس قانون، از دادن مجوز بدون نظارت برای کتب هنجارشکن و تنش زا، اجتناب کنند.
 

[1] - http://www.mashreghnews.ir/fa/news/38175

[2] - http://www.entekhab.ir/fa/news/125394

[3]- همان کتاب ص 378

[4] - همان کتاب ص 410

[5] - همان کتاب ص 410

[6]  - همان کتاب ص367

[7]  - همان کتاب ص 377

[8] - همان کتاب ص 366

[9] - همان کتاب ص 202

[10] - http://www.bultannews.com/fa/news/1621

[10] http://inn.ir/NSite/FullStory/News/?Serv=0&Id=182948&Rate=0

 

مرتبط‌ها

راه کاهش ظلم در خانواده افزایش حرمت پدر است

خروجی قرمز حمل سلاح آسان در ایران

خادمیاران رضوی: طلیعه‌ای نو از «آفتاب» فرهنگ شیعی

تحلیلهای رنگین برای عمامه خونین

سبکِ زندگی پرونده‌ساز!

تعداد بالای پرونده در قوه؛ آسیب اجتماعی یا اشکلات ساختاری؟