دیدبان؛ در تاریخ بیست و چهارم دی ماه سال پنجاه و هشت بود که امام خمینی طی حکمی آیت الله خامنهای را به امامت جمعه تهران منصوب کردند. سومین امام جمعه تهران با کنارهگیری آیت الله منتظری از نماز جمعه تعیین شد. امام خمینی در حکم خویش خطاب به آیتالله خامنهای چنین فرمودند: «جنابعالی که بحمدالله به حسن سابقه موصوف و در علم و عمل شایسته هستید به امامت جمعه تهران منصوب میکنم.»
ایشان در اولین خطبه خود که چهار روز بعد از حکم امام خمینی بود این چنین فرمودند:«... و سپاس از امام امت، از اینکه سخنگوی این جمعیت عظیم را و امام جماعت این جمع را آن کسی قرار داده است که به ضعف و عجز خود معترف است. اللّهم إنّ هذا مقام اولیائک و احبّائک، این مسند اولیای بزرگ خداست، این مسند صالحان و شایستگان است. در جمع خودِ ما این مسند عالم بزرگ و راحل عظیمی است که ملت ایران هنوز داغ فقدان او را در دل میپروراند، این مسند مرحوم آیتاللَّه طالقانی است، آن انسان زجرکشیده و کوشش کرده و پایمردی کردهای که در آخرین لحظات زندگیاش، در آخرین نفسهایش هم، راه دیرین خود را گم نکرد، از مجاهدت دست نکشید، و آن گاه این مسند فقیهی همچون حضرت آیتالله منتظری است، استاد بزرگوار ما و استاد بزرگوار حوزه علمیه، لکن اکنون چنین شده است»[1]
همچنین آیت الله منتظری در ابتدای نماز ضمن سخنانی در باب اهمیت نماز جمعه ایشان را اینچنین معرفی کردند: «حال که من نتوانستم در خدمت شما باشم، برادر مجاهد ما حضرت حجتالسلام و المسلمین آقای خامنهای، که هم از لحاظ علمی و هم عملی مورد تأیید امام و همهی دوستان هستند، به امامت نمازجمعه برگزیده شدهاند.
«من هم یکی از ارادتمندان به ایشان هستم و اگر من خطیب نیستم، ایشان خطیب هستند و خطابه یکی از ارکان نمازجمعه میباشد.»[2]
امامت جمعه آیتالله خامنهای را میتوان به سه دوره تقسیم کرد. ایشان در طول این سال ها بیش از ۲۴۰ بار به اقامه نماز پرداختهاند.
دوره نخست سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰ که فضای عمومی کشور در بحران ناشی از فعالیت ضدانقلاب ملتهب شده بود و نماز جمعه به امامت ایشان به عنوان سنگر دفاعی، سیاسی و فرهنگی جدی شکل گرفته بود. در نهایت در تاریخ ششم تیرماه سال ۱۳۶۰ ایشان مورد سوء قصد قرار گرفته و حدود سه ماه در بیمارستان بستری بودند تا بهبود یافتند.
دوره دوم امامت جمعه ایشان با بهبودی نسبی و امکان حضور در جایگاه خطیب جمعه، از آخرین نماز جمعه سال ۱۳۶۰ آغاز شد و تا ارتحال امام امت در سال ۱۳۶۸ ادامه داشت. دوران پرماجرای دفاع مقدس، حوادث مختلف سیاسی این دوران و... سبب شد که ایشان بعدی از ابعاد خطیب جمعه را تقویت کنند و آن «استفاده از جایگاه نمازجمعه برای مدیریت بحرانها» بود.
فقدان استاد
دوره سوم امامت جمعه آیتالله خامنهای که بعد از رحلت امام خمینی و در جایگاه رهبری انقلاب برگزار شد، با چنین مطلعی آغاز گردید: «... چهل روز از فقدان عظیم و مصیبتبار امام بزرگوارمان میگذرد و این اولین جمعهای است که من در فقدان آن عزیز به نماز جمعه میآیم...» در آن خطبه تحلیلی جامع از رهبری امام خمینی در ده فراز ارایه و در خطبه دوم، نگاهی به آینده را ایراد فرمودند: «... ما در اداره داخلی کشور و در ارتباطات خارجی، از اصول انقلابی و اسلامی پیروی خواهیم کرد و دقیقاً همان راهی را که امام(ره) میپیمود، طی خواهیم کرد...»[3]
حال بطور خلاصه به برخی فعالیتهای تاثیرگذار آیت الله خامنهای در عرصه نماز جمعه میپردازیم:
تحول در نماز جمعه
از جمله این فعالیت ها تشکیل سمینار ائمه جمعه است که با گسترش اقامه نماز جمعه ، امام خمینی، به پیشنهاد آیتاللّه خامنهای که در آن زمان رئیس جمهور بود، مسئولیت ساماندهی و پیگیری مسائل مربوط به نماز جمعه را به مرکزی در قم سپرد:
«اوایلی که به امامت جمعهی تهران منصوب شده بودم، تشکیل این سمینار[سمینار ائمه جمعه] را خدمت حضرت امام(ره) پیشنهاد کردم. به ایشان گفتم: ما در سرتاسر کشور، تعدادی علمای محترم داریم که امام جمعه هستند - البته در آن وقت تعدادشان به اندازهی الان نبود - و درحقیقت یک شبکهی سراسری برای ادارهی معنوی جامعه و حفظ ایمان و حصار ایمانی کشور تشکیل میدهند. اگر شما موافقت کنید، ما این شبکه را به هم وصل کنیم و بعداً بین این مجموعه و ائمهی جمعهی جهان اسلام، کنگرههایی تشکیل دهیم. ایشان از این پیشنهاد خیلی خرسند شدند و استقبال کردند. پس از جلب موافقت امام(ره) به قم آمدیم و آن سمینار اول را که در کتابخانهی مدرسهی فیضیه برگزار شد، تشکیل دادیم و نتیجتاً این کار پایهگذاری شد و بحمداللَّه تا امروز هم ادامه دارد.»[4]
در سال ۱۳۷۱ ، با حکم آیتاللّه خامنهای در مقام رهبر جمهوری اسلامی، شورایی با عضویت نه تن از روحانیان، به نام «شورای سیاستگذاری ائمه جمعه»، مسئولیت این کار را برعهده گرفت.
مطالعات قبل از خطبهها
از دیگر نکات برجسته اهتمام به هفت_هشت ساعت مطالعه و بیان خطبه ها به زبان عربی، ارائه اصول قاطع و راهبردی نظام و تعمیق اندیشه دینی و بینش و بصیرت سیاسی جامعه بوده است.از جمله مباحث دینی و بینشی میتوان بحث در مورد آزادی را مثال زد که ایشان در این باره صحبت کرده بودند:
«بنده سالها پیش در نماز جمعهی تهران، ده پانزده جلسه راجع به همین بحث آزادی صحبت کردم؛ آنجا به یک مطلبی اشاره کردم و گفتم ما در اسلام، خودمان را بندهی خدا میدانیم؛ اما بعضی از ادیان، مردم و خودشان را فرزند خدا میدانند. گفتم این یک تعارف است؛ فرزند خدا هستند و غلام هزاران انسان، غلام هزاران شیء و شخص! اسلام این را نمیگوید؛ میگوید فرزند هر کس میخواهی، باش؛ فقط باید غلام خدا باشی، غلام غیر خدا نباید باشی. عمدهی معارف اسلامی که در باب آزادی وجود دارد، ناظر به همین نکته است.»
ایشان به نماز جمعه به عنوان قلب فرهنگی یک شهر نگاه میکنند و در دیداری بیان فرموده اند: «نماز جمعه قلب فرهنگی هر شهر است؛ مرکز فرهنگی هر شهر، نماز جمعه است... جایی است که آنجا هدایتگری انجام میگیرد؛ من تأکید میکنم این هدایتگری صرفاً هدایتگری سیاسی نیست، هدایتگری سیاسی و فرهنگی است. ما گمان نکنیم که اگر فرض کنید در فلان مسئله سیاسی روز که محلّ ابتلاء هم هست، دادِ سخن دادیم و حرف زدیم و مطالب خودمان را با بیان شیوا بیان کردیم، قضیه تمام شد؛ نه، ما هدایتگری فرهنگی را از هدایتگری سیاسی بنیانیتر میدانیم.»[5]
[1] . http://yon.ir/rCGL7
[2] .همان
1[3][3] . http://yon.ir/lulnk
[4]. بیانات در مراسم بیعت ائمهی جمعه
۱۳۶۸/۰۴/۱۲
[5] ۱۳۹۴/۱۰/۱۴