دیدبان
نقد اجتماعی؛

آیا دموکراسی امکان دارد؟

آیا دموکراسی امکان دارد؟

دیدبان؛در نگاه اولیه، خطر اصلی دموکراسی می‌تواند به‌طورکلی این باشد که مردم حقی در اداره امور کشور خودشان نداشته باشند. نمونه آن را می‌توانیم در اوکراین امروز ببینیم که دولت این کشور نمی‌تواند خواسته‌های دموکراتیک مردم را به‌خوبی اجرا کند و عوامل خارجی باعث شده‌اند که محبوبیت حکومت به‌شدت سقوط کند. البته ممکن است شرایط بدتر از این نیز شود و نظامی دموکراتیک در اثر فریبکاری یک فرد یا یک گروه کوچک در مسیر خلاف مشارکت عمومی حرکت کند.

بدترین شکل حکومت

از زمان افلاطون و ارسطو دائماً نقدهایی به دموکراسی وارد شده که نه تنها آن را مطلوب نمی‌دانستند بلکه به خطرات احتمالی ناشی از آن نیز اشاره می‌کردند. در طول عصر روشنگری نیز احتیاط نسبت به اثرات منفی دموکراسی هنوز وجود داشت. مشهور است که در دوران جنگ جهانی دوم وینستون چرچیل[1] نخست وزیر وقت بریتانیا گفت:"دموکراسی بدترین شکل حکومت است به جز آن مواردی که قبلاً امتحان شده!". یکی از معروف‌ترین مثال‌هایی که دموکراسی به مسیر اشتباهی منتج شده، آلمان و رژیم نازی است. این واقعیت که آدولف هیتلر نیز به‌صورت دموکراتیک انتخاب شد اثباتی است بر این قضیه که اکثریت ممکن است مرتکب اشتباه بزرگی شوند.

قطعاً امروز ما به‌جایی رسیده‌ایم که دموکراسی به قدری در نهادهای ما نهادینه شده است که نمایندگان سیاسی به‌صورت ناخودآگاه به آن احترام می‌گذارند. به نظر می‌رسد که در این حوزه ما به‌جایی رسیده‌ایم که دموکراسی در جوامع مدرن غربی تبدیل به ارزش شده است. اما باید نگاهی نیز به مردم ایرلند بیاندازیم که گویا نظر متفاوتی دارند و خواهان اصلاح در دموکراسی خود هستند.

ایرلندی‌ها

نمونه آن را می‌توانیم در سال 2009 در مورد مردم ایرلند ببینیم که از آن‌ها خواسته شد دوباره به پیمان لیسبون[2] رأی دهند. گویا آن‌ها عقل کافی در رأی‌گیری بار اول نداشتند. پیمان لیسبون، جایگزین قانون اساسی اروپا است که اتحادیه اروپا بر اساس آن شکل گرفته و پس از تصویب تمامی کشورها اجرایی خواهد شد. در دموکراسی قرار است که استقلال به رسمیت شناخته شود و نظر مردم تعیین کننده باشد. اما به مردم ایرلند گفته شد که اشتباه تصمیم گرفته‌اند و گویا باید در رأی خود تجدید نظر کنند. این اقدام برای من یادآور داستان کودکی است که حق ندارد تا وقتی تمام وعده شام خود را نخورده است، میز غذا را ترک کند. در رأی‌گیری دوباره ما "درست" رأی دادیم و قدرت‌های بزرگ اروپایی از این اتفاق راضی شدند. این قضیه سبب ایجاد این سؤال شد که چقدر ما استقلال داریم و چه میزان رژیم ما دموکراتیک است؟

مورد دیگری که معمولاً به ذهن رأی دهندگان خطور نمی‌کند این است که چه میزان ممکن است دموکراسی ضرر داشته باشد و چه میزان ممکن است اعطای قدرت به شهروندان خطرناک باشد.

مثال دیگر آن رفراندوم در کرواسی بود. کرواسی اخیراً 28امین عضو اتحادیه اروپا شده است و سعی دارد در زمینه‌های لیبرالی پیشرفت کند. بااین‌حال از طریق رفراندوم دیگری که از سوی کاتولیک‌ها برگزار شد، پیشرفت کرواسی به سمت آزادی مانعی جدی یافت.

قدرت اصلاحی دموکراسی

بیش از 700 هزار نفر از مردم کرواسی درخواست برگزاری رفراندوم برای انحصار تعریف ازدواج در زن و مرد کردند. یعنی با رأی آوردن این رفراندوم، ازدواج میان همجنس‌گرایان در آینده کرواسی ممنوع می‌شد. قانون اساسی قبلی کرواسی در مورد این موضوع سکوت کرده بود.

با این حال تصور اینکه یک اقلیت حق خود بدانند که تقاضای رفراندوم کنند برای محدود کردن حقوق اقلیت دیگر، سخت است. چرا که همیشه درست بودن چنین عملی معلوم نیست. با چنین شرایطی دموکراسی در جهان امروز به کجا رسیده است؟ چرا نقض حقوق دیگران از طریق دموکراسی ممکن شده؟ و ما چه کاری می‌توانیم برای عدم تکرار چنین قضیه‌ای انجام دهیم؟

دموکراسی یا همان آموزش

آمار نشان می‌دهد که بالاترین نرخ رأی‌هایی که حقوق دیگران را محدود می‌کنند مربوط به مناطقی است که مردم آن سواد کمتری- البته نوع تحصیلات هم مهم است- دارند. این ایده که دموکراسی نیاز به تحصیلات داشته باشد ممکن است در ابتدا ترسناک به نظر برسد. اما مسئله این است که آیا شهروندان نباید اطلاعاتی در مورد پیامدهای تصمیمی که می‌گیرند برای خودشان و آینده جامعه خود داشته باشند؟ در صورتی که حداقل‌هایی را برای رأی دادن در نظر نگیریم، عده‌ای در شرایطی رأی داده‌اند که گروه‌های صاحب قدرت رأی آن‌ها را دست‌کاری کرده‌اند.

گفته می‌شود که دموکراسی قدرت کنترل کردن مردم نیست بلکه قدرت متقاعد کردن آن‌هاست. آیا می‌توان گفت که نبود تحصیلات باعث می‌شود که توده‌ها راحت‌تر توسط گروه‌های لابی‌گر، متقاعد شوند؟ در یک رژیم دموکراتیک، برای رسیدن به مشارکت عمومی و حفاظت از حقوق بنیادین، باید ابزارهایی به شهروندان اعطا شود که بتوانند در کنار نگه‌داشتن حقوق خود، مسئولیت‌های خودشان را نیز به‌خوبی انجام دهند.


[1] Winston Churchill

[2] Treaty of Lisbon

http://www.universitytimes.ie/2014/01/the-dangers-of-democracy/

مرتبط‌ها

راه کاهش ظلم در خانواده افزایش حرمت پدر است

خروجی قرمز حمل سلاح آسان در ایران

خادمیاران رضوی: طلیعه‌ای نو از «آفتاب» فرهنگ شیعی

تحلیلهای رنگین برای عمامه خونین

سبکِ زندگی پرونده‌ساز!

تعداد بالای پرونده در قوه؛ آسیب اجتماعی یا اشکلات ساختاری؟