دیدبان؛با خروج آمریکا از برجام و کارشکنی دولتهای اروپایی در عدم حمایت از ایران مقابل تحریمهای آمریکا، حال زمان آن رسیده است که بار دیگر مبانی دولت تدبیر و امید در سیاست خارجی مورد نقد و بررسی قرار بگیرند. یکی از مهمترین این مبانی که منجر به شکلگیری مذاکرات هستهای در این دولت بر مبنایی غلط شد، «نفی وجود دشمن» در عرصه سیاست خارجی بود. این تفکر لیبرالیستی که دشمن وجود ندارد و کشورها تنها بر مبنای رقابت با یکدیگر در جهان زیست میکنند، توافقنامهای را در سیاست خارجی جمهوری اسلامی شکل داد که سرانجام آن خروج یکجانبه آمریکا از آن بود بدون اینکه ما بتوانیم هیچ گونه فشاری را بر آمریکا به خاطر خروج از برجام وارد کنیم. ایدئولوژی لیبرال در این تجربه نتوانست منافع ملی ایران را نیز آن طور که باید تامین نماید.
پایان دشمنی ها!
حسن روحانی در 24 خرداد 97 در دیدار با جمعی از اصحاب رسانه میگوید:
«نباید مسأله جدید یا دشمنان جدید بسازیم بلکه باید مسایل را شناخته و حل و فصل کنیم و با شناخت دقیق دشمن برای پایان دشمنیها تلاش کنیم.»[1]
روحانی در این سخنان با اینکه پدیدهای به اسم دشمنی را نفی نمیکند، صراحتا اعلام میکند باید به آن پایان داد. البته این تنها گفته آقای روحانی نیست که سعی میکند نفی دشمن ستیزی را به جامعه القا کند. او در 3 خرداد 96 در جمع فعالان ستاد انتخاباتی خود، از آرزوهای خود سخن میگوید:
«ما دلمان میخواهد برای همه شعار زنده باد باشد. انشاالله روزی مرگ از همه شعارها جمع شود.» [2]
تلاش دارم هیچگاه از واژه دشمن استفاده نکنم
محمد جواد ظریف نیز در خاطرات خود با عنوان «آقای سفیر»، بارها از نفی دشمن ستیزی میگوید. با کمی تامل، دیدگاه او در عرصه بینالملل درخصوص دیپلماسی، مذاکرات و ارتباط با غرب را میتوان مورد مناقشه قرار داد. دیدگاهی که یکی از صدها مثال نقض آن، بدعهدی آمریکا و اروپا در برجام است. مصاحبه کننده کتاب خاطرات ظریف سوالی را مطرح میکند که جواب وی قابل تامل است:
«در هر بحثی باید حداقل به 15 کشور اصلی از دوستان، مخالفان و رقیبان بیندیشید. من تلاش میکنم هیچگاه از واژه دشمن استفاده نکنم.»[3]
اختلاف نظرهایی که با برجام رفع نشدند
ظریف در قمست دیگری از خاطرات خود صراحتا بیان مینماید که رابطه ما با غرب در حد دشمنی نیست بلکه صرفا اختلاف نظرهایی داریم که آن هم قابل رفع است:
«این امکان منطقی وجود دارد که ما ضمن حفظ اصول و ارزشهایمان، مدل خردمندانهای از گفتوگو و دیالوگ را با تمامی قدرتها از جمله آمریکا و اصولاً غرب داشته باشیم؟
حتماً میشود. ما اختلافات اساسی با آمریکا و غرب داریم، همانطور که تمام کشورها با یکدیگر اختلافات اساسی دارند، اما این دشمنی نیست، البته ممکن است گروههایی باشند که هنوز نیاز به دشمن دارند، مخصوصاً در آمریکا، برای اینکه بتوانند سیاستهای خودشان را پیش ببرند.»[4]
ایدئولوژی مرد هستهای
اما صریح تر از روحانی و ظریف، علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی در دولت یازدهم و دوازهم، در خاطرات خود با عنوان گذری در تاریخ، از عدم اعتقاد به دشمنی دائمی سخن میگوید. او که در دولت احمدی نژاد عهده دار وزارت خارجه بود، به گفته خود تلاشهایی را درجهت مذاکره بین ایران و آمریکا انجام داده و زمینه شکلگیری برجام را در دولت احمدی نژاد فراهم ساخته بود:
«همان روزی که به عنوان وزیر خارجه منصوب شدم، در جلسه معارفه، نظراتم را در ارتباط با رویکرد سیاست خارجی بیان کردم و اظهار داشتم که جمهوری اسلامی ایران برای برقراری رابطه با هیچ کشوری به جز رژیم صهیونیستی که از اساس مطرود است، مشکلی ندارد و برقراری رابطه با هر کشوری را بر اساس «گفتمان هم سطح» پیگیری میکند. اعتقاد داشتم دشمنی دائم در روابط بینالملل معنی ندارد ....»[5]
نگاه از روبرو
مقام معظم رهبری در 12 آبان 97 در دیدار با دانشجویان و دانش آموزان، سازشکاران با دشمن را خطاب قرار داده و وعده افول آمریکا را دادند. ایشان دولتهای آمریکا را بدون هیچگونه استثنائی، دشمن دانسته و موارد دشمنی آن را برشمردند.
رهبر انقلاب اسلامی، «حمله به طبس»، «تحریک صدام برای جنگ با ایران»، «حمله موشکی به هواپیمای مسافری» و «حمله به سکوهای نفتی» ایران را نمونههایی از «جنگ نظامی» آمریکا در این چالش چهل ساله دانستند و فرمودند: «یکی دیگر از تحرکات آمریکاییها در این ۴۰ سال، استفاده از «جنگ اقتصادی» است و اینکه اکنون میگویند تحریمها، اقدامی جدید بر ضد ایران است، در واقع کلاه گذاشتن بر سر خود و یا ملت آمریکا است زیرا موضوع تحریم از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی وجود داشته است.»[6]
مقام معظم رهبری یکی دیگر از ابزارهای آمریکا در چالش ۴۰ ساله با ایران را استفاده از «جنگ رسانهای» دانستند:
«جنگ رسانهای آمریکا به معنای دروغ پراکنی، فتنه انگیزی، ترویج فساد و تحریک افراد از ابتدای انقلاب اسلامی وجود داشته است که البته امروز با استفاده از فضای مجازی، شیوههای آن جدیدتر شده است.»[7]
دشمنی بیرحمانه
حذف عبارت دشمنی از ایدئولوژی سیاست خارجی لیبرالیسم بیش از هر چیز در کشورهای جهان سوم که ابژه جهانی شدن هستند معنادار است. لیبرالیسم واژه دشمن را از ادبیات خود حذف میکند تا دشمنانش را بربر و اهریمن بنامد. همانطور که بوش تعدادی از کشورها را محور شرارت نامید تا آنها را بدون هیچ معذوریت اخلاقی مورد حمله و جنایت قرار دهد. انسان تبدیل شده به ابژه حق دشمن داشتن ندارد چون خود او دشمن بشریت[با نگاهی نژادپرستانه] است. برای لیبرالها عدهای انسان هستند و باقی دشمنان بشریت! لذا انسانهایی که در کشورهای متخاصم آنا زندگی میکنند دشمن تلقی نمیشوند بلکه بربرهایی هستند که دشمن بشریت بهشمار میروند. همانطور که ترامپ به راحتی همه ملت ایران را تروریست مینامد[8] و وندی شرمن فریبکاری را بخشی از ژن ایرانیان قلمداد میکند[9]. بربرها اهمیتی ندارند که درباره آنها با احترام صحبت کنند یا نه!
[1] . http://yon.ir/zy18L
[2] . http://yon.ir/FDA2g
[3] . آقای سفیر، صص 87-88.
[4] . آقای سفیر، ص358
[5] . گذری در تاریخ، خاطرات علی اکبر صالحی: صص321-322.
[6] . http://yon.ir/sVoxw
[7] . http://yon.ir/sVoxw
[8] https://www.yjc.ir/fa/news/6279259
[9] https://www.farsnews.com/news/13970610000238/