دیدبان؛ اولین پروژه سازش در ایران پسا انقلابی در اولین روزهای پس از انقلاب برای جهتدهی به مسیر پیشروی انقلاب کلید خورد. سیگنالها و پالسهای سیاسی اولیه کمتر کسی را حساس میکرد اما پس از تقریبا 9 ماه به اوج خود رسید و البته صبر انقلابی 9 ماهه رهبری و مردم نیز به پایان رسیده و بلافاصله با واکنشی انقلابی، انقلاب دوم را در کشور رقم زدند.
طرح اولین سازش
مهندس بازرگان، تنها چند روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی در اولین موضعگیریهای سیاست خارجی خود اعلام داشت:«دولت ایران مشتاق است روابط خوب خود با آمریکا را از سر بگیرد.»[1] این در حالی بود که در اوایل بهمن 57 یعنی به فاصله تنها حدود 20 روز قبل نماینده آمریکاییها در پاریس به خدمت امام رسیده بود و با لحنی بیادبانه امام را از دخالت در امور ایران منع کرده بود؛ درست همان زمانی که ژنرال هایزر در ایران مشغول آمادهسازی مقدمات کودتا بود.[2]
در جریان این جدالها، برخی از اعضای کابینه اعلام کردند که قطع رابطه با آمریکا عاقلانه نیست و ارتباط با غرب، برای پیشرفت ایران امری حیاتی است. این اظهارات با وجود رویکرد مزورانه آمریکا مخصوصاً با پناهدادن به محمدرضا پهلوی، بلوکه کردن داراییهای ایران و حمایت از گروههای معاند نظام ادامه یافت تا آنجا که سرانجام مهندس بازرگان در 10 آبان ماه 1358 در مراسم بیست و پنجمین سالگرد استقلال الجزایر با برژینسکی، مشاور امنیت ملی کارتر، به مدت 1 ساعت و 25 دقیقه ملاقات کرد؛[3] گری سیک نحوه هماهنگی دیدار را چنین روایت میکند: «کاردار وقت آمریکا در تهران به اطلاع بازرگان میرساند که مقامات دو کشور میتوانند با هم دیدار کنند و در جریان برگزاری این مراسم، هیات ایرانی طی پیامی خواستار دیدار با برژینسکی شد.»[4] محتوای این دیدار هیچگاه به صورت شفافی بیان نشد و تنها نکاتی کلی پیرامون آن مطرح گشت.[5]
آقای بازرگان...
در پی این دیدار حزب جمهوری اسلامی بیانهای با عنوان «آقای بازرگان! چرا با مشاور امنیتی کارتر ملاقات کردید؟» صادر کرد و چهار سوال زیر را از شخص بازرگان پرسید:
۱) در زمانی که امام و امت شدیدا سیاستهای تجاوزکارانه آمریکا را محکوم میکنند آیا ملاقات با برژینسکی میتواند با حرکت انقلابی مردم مسلمان ایران هماهنگ باشد؟
۲) اگر چنانچه گفتگو با برژینسکی ضرورت داشت چرا این ملاقات در سطح بالای سیاسی که در عرف سیاست جهانی مفهوم ویژهای دارد صورت گرفته است؟آیا بهتر نبود این ملاقات در سطح پائینتری صورت میگرفت؟
۳) ما نمیتوانیم از آمریکا بخواهیم روش خود را نسبت به ما تغییر دهد بلکه باید با حرکات مناسب انقلابی و سیاسی،آمریکا را ناگزیر به عقبنشینی در منطقه نمائیم. در این رابطه خبر یکی از روزنامههای صبح تهران مبنی بر اینکه شما چنین درخواستی را کردهاید آیا صحت دارد یا خیر؟
۴) ما لازم میدانیم که گزارش این ملاقات کامل و تمام در اختیار امام خمینی و شورای انقلاب گذاشته شود و ملت نیز کاملا در جریان امور قرار بگیرد تا از سوءتفاهمات احتمالی جلوگیری شود و این امر مورد بهرهبرداری سوء قرار نگیرد. یادمان بماند که آیا مشاوران امنیتی روسای جمهور آمریکا بزرگترین سهم را در قتل و کشتارهای جهان سوم نداشتهاند؟[6]
زمینههای اولین سازش
اما باید ریشه این نگاههای فرسوده بازرگان را در تز اصلی جبهه ملی مصدق و یارانش ریشهیابی کرد: «تز افرادی نظیر مصدق، بقایی، نریمان، فاطمی، حائریزاده و ... این بود که در سیاست ایران و بینالملل نیز باید به یکی از قدرتهای خارجی تکیه کرد و آنها به نیروی سوم آن زمان یعنی ایالات متحده نظر داشتند. یکی از دلایل اساسی که جبهه ملی در مقابل رزمآرا کوتاه نمیآید و تا حمایت از قتل وی نیز مخالفت با وی را ادامه میدهد اینست که رزمآرا توانسته بود حمایت همه قدرتهای خارجی به ویژه آمریکاییها را برای تشکیل دولت خود جلب کند. مصدق و یارانش با ترور رزمآرا میخواستند به آمریکاییها بفهمانند که در ایران فقط با آنها باید کار کنند و نه هیچ کس دیگر.»[7]
این نگاه در سیاست خارجی ریشه در سیاستهای دوران استعمار داشت و حتی در زمان جنگ سرد نیز دیدگاهی از مد افتاده و غلط در سیاست خارجی بهشمار میرفت با اینحال پیرمردان جبهه ملی همچنان به دنبال ارتباط با آمریکاییها بودند. اما تز سهگانه نهضت آزادی در مسائل داخلی نیز تاثیر قابل توجهی بر این مسائل داشت. محمد هاشمی از مبارزان پیش از انقلاب این تز را اینگونه روایت میکنند: «نهضت آزادی یک تز سه بعدی قائل بود. میگفت مبارزه سه بعد «ایدئولوژیک، سیاسی و نظامی» دارد. کسی که میخواهد در بعد ایدئولوژی کار کند، پایهاش این انجمنهای اسلامی است در داخل و خارج کشور و کسی که میخواهد در بعد سیاسی کار کند حزب سیاسی، نهضت آزادی است، بیایند عضو نهضت شوند و کسی که میخواهد در بعد نظامی کار کند، عضو مجاهدین خلق شود؛ چون ابتدا مجاهدین خلق از گروههای چریکی مسلمان بودند. در سال 48.»[8]
این تقسیم بندی سهگانه تا حد زیادی انعطافناپذیر بود به گونهای که دانشجویان حق برگزاری راهپیمایی را نداشتند چرا که راهپیمایی فعالیتی سیاسی بود که باید زیر نظر حزب انجام میگرفت و دانشجویان بایستی کار ایدئولوژیک میکردند. فعالیت سیاسی در قالب حزب با هماهنگی با آمریکاییها دنبال میشد. اسناد بدست آمده از لانه جاسوسی بسیاری از نکات اساسی پیرامون این همکاری تنگاتنگ را نشان میدهد. کارمند سیاسی وزارت خارجه آمریکا ملاقات 9 خرداد 1357 با مهندس بازرگان و سحابی را در یادداشت روزانه خود را چنین روایت میکند: «... بازرگان میگفت نهضت آزادی به قانون اساسی معتقد است. اگر شاه حاضر باشد که تمام مواد قانون اساسی را به اجرا درآورد ما آمادهایم تا سلطنت را بپذیریم..... نهضت آزادی میخواست که پاسخگوی تمایل ما برای اطلاع بیشتر از نهضت باشد. آنها امید داشتند که تبادلات مفصل ادامه یابد. آنها حتی آمادگی داشتند به طور یکجانبه به ما اطلاعات بدهند، زیرا که نهضت اعتقاد دارد که انجام این کار به نفع اوست. او[محمد توسلی] اشاره کرد زمانی که ریچارد کاتم کارمند وزارت خارجه بود، نهضت اطلاعات زیادی در اختیار او گذارد و به این کار ادامه میدهد.»[9]
سخن آخر
اولین طرح سازش در جمهوری اسلامی مبتنی بر یک پروژه نفوذ گسترده و ریشهدار طراحی و اجرا شد که با اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان 1358 شبکه نفوذ تا حدی لو رفته و پروژه ناکام ماند. هوشیاری نیروهای انقلابی در آن دوران باعث شد ضربه کم نظیری به این جریان وارد شود. به نظر میرسد که هر زمان پروژه سازش در کشور مطرح شده، زیربنای آن یک پروژه نفوذ بوده است. امری که در سریال آمریکایی «سرزمین مادری»[10] نیز بهنمایش درآمده است.
[1] http://www.siasi.porsemani.ir/content/%D8%B1%D8%A7%D8%A8%D8%B7%D9%87-%D8%A8%D8%A7-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D9%85%D9%88%D9%82%D8%AA%D8%9F
[2] https://www.yjc.ir/fa/news/6388653/
[3] http://www.irdc.ir/fa/news/1566/
[4] https://www.mehrnews.com/news/4145810
[5] https://fararu.com/fa/news/15406/
[6] https://www.mehrnews.com/news/4145810/
[7] https://www.farsnews.com/news/13970604000303/
[8] https://www.yjc.ir/fa/news/6388653/
[9] https://www.mehrnews.com/news/4145810
[10] http://www.bartarinha.ir/fa/news/401855