دیدبان
سید محسن علامه، حسین سماواتیان، پریسا رفعتی

ارائه مدل معماری سازمان استعداد محور با رویکرد پژوهش ترکیبی

ارائه مدل معماری سازمان استعداد محور با رویکرد پژوهش ترکیبی

به گزارش دیدبان،چکیده

مدیریت استعداد به عنوان سیستمى براى شناسایى، استخدام، پرورش، ارتقاء و نگهدارى افراد مستعد، با هدف بهینه کردن توان سازمان به منظور تحقق نتایج کسب و کار، تعریف شده است هدف مطالعه حاضر دستیابی به نظریه‌ای در حوزۀ مدیریت استعدادها برای درک بهتر این پدیده صورت گرفته است. روش پژوهش به صورت ترکیبی است. پژوهش در صنعت هوایی جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته است. نمونه‌گیری در مطالعه کیفی به روش نظری و با استفاده از تکنیک گلوله برفی و نمونه گیری در مطالعه کمی به صورت نمونه گیری تصادفی انجام شده است. که بر مبنای آن، 13 نفر در مطالعه کیفی و 212 نفر در مطالعه کمی شرکت کرده‌اند. روایی و پایایی ابزارهای پژوهش مطلوب بود. برای دستبایی به شاخص های نگهداشت کارکنان مستعد از روش داده بنیان استفاده شده است. یافته های پژوهش کیفی حاکی از آن است که معماری سازمان استعداد محور به عنوان مقوله‌ی مرکزی در مدل پارادایمی قرار گرفته است. مدل مفهومی پژوهش با استفاده از داده های جمع آوری شده از مرحله کیفی، از طریق پرسشنامه محقق ساخته و همچنین بهره گیری از فنون آمار توصیفی، استنباطی،با استفاده از نرم افزار PLS و مدلسازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفته است. در نهایت نتایج تحقیق با توجه به تفسیر آمیخته دو روش ارائه گردیده است.

کلیدواژه ها: "مدیریت استعداد"؛ "نظام نگهداشت"؛ "نظریه داده‌بنیان"

نویسندگان:

سید محسن علامه: استادیار، گروه مدیریت، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.

حسین سماواتیان: دانشیار، گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.

 پریسا رفعتی: دانشجوی دکتری مدیریت و رفتارسازمانی، دانشکده علوم اداری و اقتصاد، بخش مدیریت، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.

فصلنامه پژوهش های مدیریت منابع سازمانی - دوره 7، شماره 3، پاییز 1396.

برای مشاهده کامل مقاله روی فایل مقابل کلیک کنید.  

مرتبط‌ها

راه کاهش ظلم در خانواده افزایش حرمت پدر است

خروجی قرمز حمل سلاح آسان در ایران

خادمیاران رضوی: طلیعه‌ای نو از «آفتاب» فرهنگ شیعی

تحلیلهای رنگین برای عمامه خونین

سبکِ زندگی پرونده‌ساز!

تعداد بالای پرونده در قوه؛ آسیب اجتماعی یا اشکلات ساختاری؟