دیدبان
حجت الاسلام دکتر رضا غلامی

قاعده مندسازی حیات اجتماعی، گامی مهم در مسیر تمدن سازی

قاعده مندسازی حیات اجتماعی، گامی مهم در مسیر تمدن سازی

به گزارش دیدبان،خدای متعال را شاکریم که حیات ما را در دوران درهم شکسته شدن نظام طاغوت و دوران نورانی و با عظمت انقلاب اسلامی قرار داد.  ما امروز صاحب یک رسالت عظیم و تاریخی هستیم و به لطف الهی قسم مهمی از شرایط برای تحقق این رسالت مهیاست.

اگر قصد داشته باشم رسالت الهی و تاریخی خودمان را در یک جمله بیان کنم، این رسالت، چیزی نیست جز فراهم شدن مقدمات شکل گیری تمدن نوین اسلامی.

هرچند تمدن نوین اسلامی مربوط به دوران غیبت امام (ع) است اما مهم این است که این تمدن، انشاالله نقش مقدمه ساز را برای ظهور تمدن بی نظیر مهدوی (عجل ) بر عهده دارد.

طبیعی است که شکل گیری تمدن نوین اسلامی یک فرایند تلقی می شود نه یک پروژه لکن مجموعه اقدامات ما در این برهه حساس، به ویژه اگر توأم با هوشیاری و دورنگری باشد، در بوجود آمدن فرایند شکل گیری تمدن نوین اسلامی بسیار مؤثر است.

من در این فرصت کوتاه به ده اقدام مهم و تحول آفرین اشاره می کنم که می تواند در فرایند شکل گیری تمدن نوین اسلامی کلیدی تلقی شود :

یکم. کمک به تحول بنیادین در علوم انسانی با هدف دست یابی به علوم انسانیِ اسلامی. البته در این سالها خیلی ها از تحول در علوم انسانی صحبت کرده اند لکن منظورشان از تحول، لزوماً رسیدن به علوم انسانیِ اسلامی نبوده است. بحث در این جاست که علوم انسانی مغزافزار اداره جامعه اسلامی است و تا این مغزافزار اسلامی نباشد، نمی توان از تمدن نوین اسلامی صحبت به میان آورد.

دوم. کشف و استنباط نظامات اسلامی در همه ابعاد اجتماعی و به تبع آن، کشف و ارائه عالمانه روش ها، ابزارها، فناوری ها و نهادهای اسلامی در عرصه های گوناگون. دقت بفرمایید که تفکر نظام ساز از گذشته وجود داشته است لکن تا الآن نظامات اسلامی در همه زمینه ها به کمال لازم نرسیده است. از طرف دیگر، صرف نظام سازی برای قدم برداشتن در مسیر تمدن سازی کفایت نمی کند بلکه تولید روش ها، ابزارها، فناوری ها و نهاد اسلامی نقش مهمی در عینیت بخشی به نظامات اسلامی در جامعه دارد.

سوم. قاعده گذاری های دقیق اجتماعی با نگاه جزئی نگرانه که رقیب اصلی تمدن نوین اسلامی یعنی تمدن غرب در این زمینه به دستاوردهای بزرگی رسیده است. البته قواعد آنها بر اساس جهان بینی و ایدئولوژی الحادی است؛ آنها تصویر بدی از ایدئولوژی ارائه می کنند لکن خودشان صاحب یک ایدئولوژی تمام عیار هستند و قواعد اجتماعی غرب بر اساس همین ایدئولوژی سامان یافته است. به هر حال، ما هم می خواهیم در جزئی ترین امور قاعده گذاری کنیم لکن بر اساس جهان بینی و شریعت اسلامی. اصولاً نظریه اعتباریات مرحوم علامه طباطبایی (ره) در همین زمینه است. از نظر ایشان، آن جامعه ای پیشرفته است که در زمینه اعتبارسازی از سایر جوامع جلوتر باشد.

چهارم. تحول در نظام تعلیم و تربیت از دوران کودکی و نوجوانی تا دوران جوانی و حتی میان سالی. البته طی این 39 سال، تلاش های خوبی برای تحول در نظام تعلیم و تربیت صورت گرفته است و بی انصافی است اگر بخواهیم این کوشش ها را نادیده بگیرم لکن نمی توان انکار کرد که نظام تعلیم و تربیت ما نه هنوز صد در صد اسلامی است و نه از کارایی لازم برای تحقق اهداف اسلامی برخوردار است. وقتی جامعه اسلامی در قاعده گذاری جزئی نگرانه موفق شد، آنگاه نوبت نظام تعلیم و تربیت است که اعضاء جامعه را بر اساس این قواعد تربیت کند. توجه داشته باشید، تا نظام تعلیم و تربیت در مأموریت های خود درست عمل نکند، امکان استقرار روح تفکر اسلامی و عمق فرهنگ دینی در جان و دل مردم و همچنین تثبیت آن وجود نخواهد داشت.

پنجم. طراحی و عملیاتی سازی نظام تشویق و تنبیه کارآمد است. شما می دانید که جامعه اسلامی در کنار رویکرد تنبیهی برای متخلفین، دارای یک رویکرد تشویقی قوی- اعم از آشکار و پنهان- برای کسانی که قواعد اجتماعی اسلام را به درستی اجرا می کنند نیز هست اما تا الآن این رویکرد تشویقی به درستی کشف و به طریق اولی اجرایی نشده است. این رویکرد تشویقی و تنبیهی در طول پاداش و عقاب اخروی است لکن جنبه دنیوی و مادی دارد.

ششم. تولید روندها، مکانیزم ها یا دستگاه کاملاً دقیق و حساب شده برای عینی سازی نظامات اجتماعی اسلام، چه نظام فرهنگی، چه نظام سیاسی و چه نظام اقتصادی. عنایت داشته باشید که تمدن نوین اسلامی چیزی جز عینیت بخشیدن به نظم اجتماعی پیشرفته اسلام نیست لذا ما معتقدیم صرف وجود سرمایه های معرفتی به منزله وجود تمدن نیست لذا باید تلاش کرد تا نظم اجتماعی اسلامی در جامعه به عینیت برسد و بحث در اینجاست که عینیت یافتن با شعار محقق نمی شود بلکه ما به دستگاهی نیاز داریم تا علاوه بر کارآمد سازی دانش های اسلامی، فاصله بین ساحت نظر و ساحت عمل را به نحو جدی کاهش دهد.

هفتم. بازمهندسی ساختارهای مدیریتی و متناسب سازی آنها با تفکر اسلامی. واقعیت این است که بخش مهمی از ساختارهای مدیریتی کشور هنوز متحول نشده است. خیلی از این ساختارها مولود اندیشه غربی و طاغوتی است و توسط غربی ها در ایران پایه گذاری شده و ما در این 39 سال با یکسری تغییرات شکلی و روبنایی در آنها تن به استفاده از این ساختارها داده ایم. مهم این نکته است که ساختارهای موجود نه تنها با تفکر اسلامی همراهی مناسبی ندارد بلکه در خیلی از زمینه ها در برابر حرکت اسلامی مقاومت می کند.

هشتم. تولید فرمول های لازم برای مشارکت دهی حداکثری مردم در صحنه های گوناگون که جزو لوازم نظام مردم سالاری دینی است. دوستان عزیز توجه داشته باشند که قدم برداشتن در مسیر تمدن سازی بدون مشارکت حداکثری مردم، بیشتر به یک شوخی شباهت دارد. رهبر بزرگوار انقلاب اسلامی «حفظه الله تعالی» در سفر استانی ای که سال های قبل به کرمانشاه داشتند، فرمودند نظام اسلامی هر کجا موفق شد مردم را به صحنه بیاورد به پیروزی رسید. در حوادث سال های نخست انقلاب، در دفاع مقدس و در سایر عرصه های سیاسی مانند همین حماسه 9 دی؛ لکن مقام معظم رهبری می فرمایند، هر کجا هم که نظام اسلامی نتوانسته مردم را به صحنه بیاورد، توفیقی پیدا نکرده است. ایشان دو عرصه فرهنگ و اقتصاد را عرصه هایی معرفی می کنند که هنوز مردم تمام قد وارد آن نشده اند. خود شماها که اغلب اعضاء تشکل های مردمی هستید تجارب خوبی در زمینه فعالیت های مردمی دارید لکن هنوز نتوانسته اید تجارب خود در این عرصه را به الگوهای مدیریتی کارآمد تبدیل کنید.

نهم. بازکردن چتر گفتمان تمدن نوین اسلامی بالای سر کشور. گفتمان تمدن دو صورت اساسی دارد : یکی خودباوری نسبت به قدم برداشن در مسیر شکل گیری تمدن و دیگری، اراده تمدن سازی. دوستان عزیز توجه داشته باشید، ملت و دولتی که توانایی های خود را برای شکل دهی به یک تمدن عظیم باور نداشته باشد هیچگاه در مسیر تمدن سازی قرار نخواهد گرفت. از طرف دیگر، صرف خودباوری کافی نیست بلکه بعد از خودباوری، باید اراده تمدن سازی خلق شود. خُب، وقتی چتر گفتمان تمدن نوین اسلامی بالای سر کشور باز شد، مردم هم مسئولینی را برای مدیریت کشور انتخاب می کنند که رویکرد تمدنی داشته باشند. در این 39 سالی که از عمر انقلاب سپری شده و دولت های گوناگون آمده اند و رفته اند، کمتر دولتی رویکرد تمدنی داشته است و این به خاطر باز نشدن چتر گفتمان تمدن نوین اسلامی در کشور است. البته گفتمان سازی یک کار بسیار حرفه ای و پیچیده است و خیلی ها که ادعای گفتمان سازی دارند، یا با لوازم آن آشنایی ندارند و یا در همان حلقه اول گفتمان سازی متوقف می شوند.

دهم. تقویت روح ایمانی و روح انقلابی خصوصاً بین جوان ها که مایلم از آن به اتمسفر و فضای زیست تمدنی تعبیر کنم. توجه بفرمایید که همه این اقدامات زمانی قابل تحقق است که روح ایمانی در جامعه کاملاً حس شود. در یک جامعه بی ایمان یا جامعه ای که ایمان ها ضعیف شده است، سخن گفتن از تمدن نوین اسلامی بی معناست و لذا پیش شرط تمدن سازی و اقدامات مؤثر در این میدان، تقویت و اعتلای ایمان دینی است.

متن کامل سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی در نخستین اجلاسیه بین المللی جوانان رضوی (ع)، هفتم دی ماه 1396، مشهد مقدس، تالار صبای باغ ملی

مرتبط‌ها

راه کاهش ظلم در خانواده افزایش حرمت پدر است

خروجی قرمز حمل سلاح آسان در ایران

خادمیاران رضوی: طلیعه‌ای نو از «آفتاب» فرهنگ شیعی

تحلیلهای رنگین برای عمامه خونین

سبکِ زندگی پرونده‌ساز!

تعداد بالای پرونده در قوه؛ آسیب اجتماعی یا اشکلات ساختاری؟