) اخلاق
اخلاق جمع «خُلق» به معنای نیرو و سرشت باطنی انسان است که فقط با دیده بصیرت و غیرظاهر قابل درک است. علم اخلاق، علمی است که صفات نفسانی خوب و بد و اعمال و رفتار اختیاری متناسب با آنها را معرفی میکند و شیوه تحصیل صفات نفسانی خوب و انجام اعمال پسندیده و دوری از صفات نفسانی بد و اعمال ناپسند را نشان میدهد (دیلمی و آذربایجانی، 1384: 16-15). قرآن مسأله اخلاق را در ردیف اهداف اصیل عامه نبوت میداند و زندگی انسان را در ساحت اخلاق، زندگی سعادتمند و زندگی بدون اخلاق را متضرر میداند (عصر، 1).
اخلاق یکی دیگر از مهمترین شاخصههای بارز تمدن نوین اسلامی در اندیشه مقام معظم رهبری است. ایشان معنویت و اخلاق را همان عامل میداند که یک روز اسلام را از یک جمع محدود غریب، به یک تمدّن عظیم جهانی تبدیل کرد و این تمدّن، قرنها دنیا را اداره کرد و امروز نیز دنیا، مدیون تمدّن اسلامی است. به اعتقاد ایشان توجّه به خدا و توجّه به معنویت، باعث تکوین چنین تمدّنی گردید، در غیر این صورت چنین تمدّن ماندگاری با انگیزهها و تلاشهای مادّی به وجود نمیآمد (مقام معظم رهبری، 21/11/1375).
رهبر انقلاب شرط اصلی ساختن یک تمدن پیشرفته و دارای کمترین اشکالات را معنویت متکی بر دین اسلام میدانند و معتقدند که معنویت دینی زمینهساز شناخت استعدادها و بهرهگیری مناسب از آنها و پیشرفت مطلوب در همه ابعاد و با کمترین آسیب خواهد بود (مقام معظم رهبری، 14/12/1391).
ایشان به عنوان مبانی کارگشای تمدن نوین اسلامی «اسلام، خردورزی، اخلاق و حقوق را مایه اصلی فرهنگ صحیح میداند و ما نیز باید به طور جدی به این مقولات بپردازیم وگرنه پیشرفت اسلام و تمدن نوین اسلامی شکل نخواهد گرفت» (مقام معظم رهبری، 23/7/1391).
معظمله در زمینه اینکه اخلاق چیست و وجود و عدم آن در جامعه چه نقش دارد؟ چه ارتباطی با عقلانیت و دیانت و علم دارد؟ میفرمایند: «اخلاق آن هوای لطیفی است که در جامعه بشری اگر وجود داشت، انسانها میتوانند با تنفس او زندگی سالمی داشته باشند». اخلاق که از دیدگاه ایشان مهندسی و مدیریت لایه دوم وجود آدمی را بر عهده دارد، عبارت است از هوای لطیف، یعنی انسانها به همان مقدار به اخلاق نیاز دارند که به هوا، نه به آب و نه به غذا (مقام معظم رهبری، 29/4/1388). بنابراین در سایه محیط سالم است که تمدن شکل میگیرد.
1-6) مجاهدت
بدون تردید پایهگذاری، تکوین و گسترش تمدنها فقط در پرتو تلاش مستمر انسانها میسر است و یکی از شاخصههای بارز تمدنها، تلاش و کوشش مستمر افراد آن است. در منابع اسلامی این تلاش مستمر مورد توجه تام قرار گرفته و از آن با عنوان مجاهدت یاد شده است که تأثیری بس عظیم در رشد و دوام تمدن اسلامی دارد. این مجاهدت مختصات مربوط به خود را دارد که در هیچ تمدنی مسبوق به سابقه نیست. این واژه در فرهنگ قرآنی نیز مورد توجه قرار گرفته و در مقاطع مختلف دستور به مجاهدت در همه امور داده است. چنانچه مفسران واژه جهاد در آیه «فَلَا تُطِعِ الْکافِرِینَ وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَادًا کبِیرًا» (فرقان/52) را به معنی مجاهدت علمی دانستهاند (طبرسی، 1360، ج 17، ص 26؛ ابن کثیر، 1419، ج 6، ص 106؛ الوسی، 1415، ج 10، ص 32؛ طباطبایی، 1374، ج 14، ص 582).
بر این اساس در بیان مقام معظم رهبری، واژه مجاهدت واژهای استراتژیک است که با توجه به آثار عمیق آن در رشد و دوام تمدن نوین اسلامی، در مناسبتهای مختلف همه را به مجاهدت در همه امور دعوت کردهاند. ایشان با استناد به آیه «وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ» (عنکبوت، 69) معتقدند که در صورت مجاهدت، حصول موفقیت و دریافت تأییدات الهی قطعی است. در دیدگاه حضرت آیتالله خامنهای مجاهدت فوق با تلاش معمولی بسیار تفاوت دارد که اصلیترین تفاوت آن با تلاش معمولی با استناد به آیه فوق، موضوع مهم اخلاص است (مقام معظم رهبری، 22/3/1383 و 14/12/1391).
در آیه فوق با توجه به قید «فِینَا» و تأکید «لَنَهْدِینَّهُمْ» به صراحت درباره همه امور جهادی که در جهت رضای الهی باشد، وعده موفقیت قطعی و نصرت الهی داده شده است. بنابراین به اعتقاد معظم له، مجاهده یکی از ارکان شکلگیری تمدن اسلامی است. ایشان معتقدند برای دستیابی به تمدن نوین اسلامی باید جهاد کرد. جهاد اکبر، مبارزه با نفس و جهاد اصغر، مبارزه با دشمن خارجی و استکبار جهانی است. مقام معظم رهبری با مطرح کردن جهاد سیاسی، جهاد اقتصادی و جهاد علمی، مسلمانان را تشویق به مجاهدت میکند.
بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در اندیشه آن حضرت، جهاد در همه زمینهها موجب پیشبرد اهداف متعالی میشود و در مقابل دشمن عقبنشینی نمیشود. ایشان در دیدار مسئولان کشور در روز عید مبعث در سال 1390 در خصوص مجاهدت و میفرمایند: «اسلام این توانایی را داشت و دارد که بشریت را به سعادت برساند، به کمال برساند و از لحاظ مادی و معنوی او را رشد دهد. این پایههایی که پیغمبر گذاشتند - پایه ایمان، پایه عقلانیت، پایه مجاهدت، پایه عزت - پایههای اصلی جامعه اسلامی است» (مقام معظم رهبری، 9/4/1390 و 29/8/1392).
1-7) حکومت مردمی
در اندیشه رهبر معظم انقلاب، مردم نقشی بیبدیل در تمدن اسلامی دارند. ایشان ضمن تبیین شاخصههای بارز مکتب سیاسی امام خمینی (ره) از مردم به عنوان عامل شاخص یاد میکند که مورد توجه تام امام بوده است. در مکتب سیاسی امام و رهبری، هویت انسانی، هم ارزشمند و دارای کرامت است، هم قدرتمند و کارساز است. نتیجه ارزشمندی و کرامت داشتن این است که در اداره سرنوشت بشر و یک جامعه، آراء مردم باید نقش اساسی ایفا کند. از این رو، مردمسالاری در مکتب سیاسی امام که از متن اسلام گرفته شده است، مردمسالاری حقیقی است؛ مانند مردمسالاری امریکایی و امثال آن، شعار و فریب و اغواگری ذهنهای مردم نیست.
مردم با رأی، اراده، خواست و با ایمان راه و مسئولان خود را نیز انتخاب میکنند. مقام معظم رهبری اوج مردمی بودن حکومت امام (ره) را در به رأی گذاشتن قانون اساسی در اوایل انقلاب میدانند و معتقدند که رأی مردم تعیینکننده است و این به دلیل کرامت آنهاست که به واسطه دین از ناحیه خداوند متعال به آنان واگذار شده است. در مکتب سیاسی امام و رهبری، مردمسالاری از متن دین برخاسته است. از «امرهم شوری بینهم» (شورا / 38) و «هو الّذی ایدک بنصره و بالمؤمنین» برخاسته است (بیانات مقام معظم رهبری، 14/8/1383).
1-8) پرهیز از تحجر
متحجر کسی است که در مقابل نوآوری و تحول انعطاف نشان نمیدهد و اندیشههای همسو با اندیشه خود را میپذیرد و از پذیرش اندیشه دیگران اجتناب میورزد (مروتی، 1391: 159). تحجر یکی از موانع و بازدارندههای جدی نوآوری و شکوفایی در تمدن نوین اسلامی است که باید به شدت از آن پرهیز کرد؛ زیرا ما هر روز شاهد تحول در حوزههای مختلف زندگی هستیم. در تاریخ اسلام خوارج اوّلین گروهی بودند که به تحجر و مطلقانگاری مبتلا شدند.
امام علی(ع) با تعابیر تندی درباره آنها فرمودند: «من میکوشم که دردها را با شما درمان کنم، در حالی که شما خود درد بیدرمان شدهاید. کسی را مانند شدهام که خار در پایش خلیده است و او ناگزیر است با کمک خاری دیگر، خار را از پای بیرون کشد؛ و حال اینکه میداند آن خار در جای خار اول بشکند» (نهجالبلاغه، خطبه 120). خطر تحجر و قشرینگری در تمدن نوین اسلامی به میزان بسیاری مورد توجه مقام معظم رهبری قرار دارد و معظمله مدام بر تولید فکر و نوآوری در تمامی زمینهها تأکید اساسی دارند. ایشان دو عنصر اساسی را در ایجاد تمدن اسلامی، همانند سایر تمدنها لازم میداند: یکی تولید فکر، دیگری پرورش انسان.
رهبر انقلاب ضمن حمایت از طرح الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت آن را نیازمند جرأت، شجاعت و انگیزه بسیار قوی میداند که در این میان فکر و اندیشه، روح اصلی این حرکت است. «باید در طراحی الگوی اسلامی– ایرانی پیشرفت، بر چهار حوزه فکر، علم، معنویت و زندگی تأکید شود که در این میان، موضوع «فکر» بنیانیتر از بقیه حوزهها است. همچنین ایشان درباره برتری فکر اسلامی میگویند: «خود فکر اسلامی مثل یک دریای عمیق است؛ یک اقیانوس است. هر کس که لب اقیانوس رفت، نمیتواند ادّعا کند که اقیانوس را شناخته است. هر کس هم که نزدیک ساحل پیش رفت یا چند متری در آب در یک نقطهای فرو رفت، نمیتواند بگوید اقیانوس را شناخته است.
سیر در این اقیانوس عظیم و رسیدن به اعماق آن و کشف آن کاری است که همگان باید انجام دهند؛ کاری است که در طول زمان باید انجام شود. تولید فکر در هر زمانی متناسب با نیاز آن زمان از این اقیانوس عظیم معارف ممکن است (بیانات مقام معظم رهبری، 14/12/1391 و 14/07/1379).
1-9) ایجادرفاه عمومی
از دیگر شاخصههای تمدن اسلامی در اندیشه مقام معظم رهبری، ایجاد رفاه عمومی برای مسلمانان به نحوی عادلانه است. ایشان در بیانات خود به این موضوع مهم توجه بسیاری داشته و به مسئولان کشور و حاکمان اسلامی توصیه نموده است که برای آسایش، امنیت روحی و روانی و اقتصادی مردم باید بیشتر تلاش کنند. بدون شک رفاه عمومی از لوازم و زمینههای شکل گیری تمدنهاست است، بنابراین در اندیشه معظم له این امر مهم - که در اسلام نیز به آن توجه ویژه شده – مورد تأکید قرار گرفته است.
به اعتقاد ایشان، مسلک اقتصادی اسلام خاص و فقط در اسلام وجود دارد و آن این است که سیاست کلی اقتصاد باید ایجاد رفاه عمومی و عدالت اجتماعی در بین تک تک افراد جامعه باشد. حضرت آیتالله خامنهای در تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی، به رفاه عمومی بیاناتی فرموده و آن را مورد توجه قرار داده است. به اعتقاد ایشان «در واقع مؤلفههای این مجموعه مسئله ایجاد تحرک و پویایی در اقتصاد کشور و بهبود شاخصهای کلان است؛ از قبیل رشد اقتصادی، تولید ملی، اشتغال، کاهش تورم، افزایش بهرهوری، رفاه عمومی ...» (بیانات مقام معظم رهبری، 12/5/1372 و 20/12/1392).
1-10) استقرار عدالت
عدالت که از اصول دین است، یکی دیگر از شاخصههای عمده تمدن اسلامی است. قرآن به عدالتورزی امر میکند. «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا کونُوا قَوَّامینَ بِالْقِسْطِ» (نساء، 135). در جایی دیگر غایت ارسال پیامبران را اقامه عدالت معرفی میکند. «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکتابَ وَ الْمیزانَ لِیقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (حدید، 25). در این آیه عدالت را وصف کل مردم آورده است که خود دلیل اهمیت بسیار حضور روح عدالتورزی در تمدن اسلامی است.
در تاریخ یکی از عوامل اصلی زوال تمدنها ظلم بوده است که نقطه مقابل عدالت است. بر این اساس در اندیشه مقام معظم رهبری، زوال تمدّنها معلول انحرافهاست و تمدّنها بعد از آنکه به اوج میرسند، به دلیل ضعفها و خلأها و انحرافهای خود رو به انحطاط میروند و اکنون نشانه این انحطاط در تمدّن غربی قابل مشاهده است. به طوری که تمدّن علم بدون اخلاق، مادیت بدون معنویت و دین و قدرت بدون عدالت است. معظم له در جایی دیگر از عدالت اجتماعی به عنوان یکی از مهمترین و اصلیترین خطوط در مکتب سیاسی امام یاد میکنند و معتقدند که باید عدالت اجتماعی و پُر کردن شکافهای طبقاتی در همه برنامههای حکومت، در قانونگذاری، در اجرا، در قضا مورد نظر و هدف باشد.
به اعتقاد ایشان اگر ما بگوییم کشور را ثروتمند میکنیم، امّا ثروتها در گوشهای به نفع یک عده انبار شود و عده کثیری از مردم نیز دستشان خالی باشد، با مکتب سیاسی امام نمیسازد. پُر کردن شکاف اقتصادی در بین مردم و رفع تبعیض در استفاده از منابع گوناگون ملی در میان طبقات مردم، مهمترین و سختترین مسئولیت است و همه برنامهریزان، قانونگذاران، مجریان و همه کسانی که در دستگاههای گوناگون مشغول کار هستند، باید این موضوع را مورد توجه قرار دهند و یکی از مهمترین شاخصهای حرکت خود به حساب آورند. ایشان در تبیین سیاستهای اقتصاد مقاومتی درباره عدالت اجتماعی میفرمایند: «از همه این شاخصها مهمتر، شاخص کلیدی و مهم عدالت اجتماعی است.
یعنی ما رونق اقتصادی کشور را بدون تأمین عدالت اجتماعی به هیچ وجه قبول نداریم و معتقد به آن نیستیم. کشورهایی هستند که شاخصهایشان خیلی خوب است، مطلوب است، رشد اقتصادیشان خیلی بالا است؛ لکن تبعیض، اختلاف طبقاتی، نبود عدالت در آن کشورها محسوس است؛ ما این را به هیچ وجه منطبق با خواست اسلام و اهداف جمهوری اسلامی نمیدانیم. بنابراین یکی از مهمترین شاخصهای ما، شاخص عدالت اجتماعی است. باید طبقات محروم از پیشرفت اقتصادی کشور به معنای واقعی کلمه بهرهمند بشوند» (بیانات مقام معظم رهبری، 14/7/1379و 18/3/1383 و20/12/1392).
1-11) دوری از اقتصاد مبتنی بر ربا و تکاثر
در حدود نهصد آیه از قرآن، مباحث و مسائل اقتصادی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم مطرح شده است. در قرآن، اهداف اقتصادی (مانند عدالت اقتصادی، فقرزدایی و غیره) مبانی اقتصاد (پایانناپذیری منابع)، محوریت انسان در منافع جهان، مالکیت حقیقی خداوند، تضمین روزی همگان، و اصالت آخرت، اصول اقتصادی (میانهروی تعاون، همراهی اقتصاد با ارزشهای الهی و اخلاقی و نفی ربا و غیره) و نیز نظریهپردازی اقتصادی (تأثیر امور معنوی در رشد اقتصادی و غیره) مطرح شده است (رضایی، 1390: 11).
با توجه به آیات قرآن، اقتصاد و جمعآوری ثروت و ویژهخواری، هدف نیست، بلکه مقدمه رسیدن به اهداف عالی است. «ای اهل ایمان! یقیناً بسیاری از عالمان یهود و راهبان، اموال مردم را به باطل میخورند و همواره [مردم را] از راه خدا باز میدارند؛ و کسانی را که طلا و نقره میاندوزند و آن را در راه خدا هزینه نمیکنند، به عذاب دردناکی مژده ده» (توبه، 34). از دیدگاه قرآن، سرمایه وسیله تولید و کار است. از این رو نباید به صورت گنج ذخیرهسازی شود یا وسیله رباخواری شود که مانع رشد اقتصادی است. «ای اهل ایمان! از خدا پروا کنید، و اگر مؤمن هستید آنچه را از ربا [بر عهده مردم] باقیمانده رها کنید. و اگر چنین نکردید به جنگی بزرگ از سوی خدا و رسولش [بر ضد خود] یقین کنید» (بقره، 279-278).
مقام معظم رهبری به بحث اقتصاد سالم در تمدن نوین اسلامی عنایت دارند و از اقتصاد مبتنی بر ویژهخواری و ربا و تکاثر که آفت رشد اقتصادی است، به شدت نهی میکنند و پیوسته به قوه قضاییه درباره مقابله با ویژهخواری و رانتبازی، و به دولتها در خصوص پیگیری اجرای سیاستهای اقتصاد سالم تذکر میدهند. دلیل توجه بسیار به مبانی اقتصاد و مسائل پیرامون آن به منابع اسلام باز میگردد.
به اعتقاد معظمله دو پایه اقتصاد اسلامی عبارتاند از: «افزایش ثروت ملی» که کشور اسلامی باید کشور ثروتمندی باشد و اهداف والای خودش را در سطح بینالمللی پیش ببرد. پایه دوم، «توزیع عادلانه و رفع محرومیت در جامعه اسلامی» است» (بیانات مقام معظم رهبری، 13/11/1385). تز اقتصاد مقاومتی از سوی رهبر انقلاب و تحمل آن توسط مردم ایران یکی از پارامترهای گسترش تمدن نوین اسلامی است.
2) شاخصههای نوین تمدن اسلامی
رهبر معظم انقلاب با درایت خویش و با درک مقتضیات زمان، همواره ضرورت توجه به مسائل نوین را در رأس برنامههای خود قرار داده است. یکی از آنها مسأله تمدن نوین اسلامی است که تحقق آن طبعاً ضرورت توجه به مسائل نوینی را میطلبد از جمله ابتکار و خلاقیت، توجه به رسانههای مدرن، هنر، سینما، بهبود روابط بینالملل، صدور احکام فقهی مناسب با نیازهای جدید بشری و غیره که به تناسب، این مسائل و دیدگاه معظمله درباره آنها را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
2-1) تلاش، کار وابتکار (خلاقیت)
اسلام هرگز کار و تلاش را جدا از پرستش و عبادت نمیداند. در این اندیشه انسان فعال مورد عنایت خداوند و اولیای او هستند و افرادی که از زیر کار شانه خالی میکنند، مورد طرد و لعن ایشان هستند. بر این اساس مقام معظم رهبری بیان کرده است: «کار به معنای وسیع کلمه، شامل کار یدی، کار جسمی، کار فکری و کار علمی و کار مدیریتی، در واقع محور پیشرفت و حرکت و حیات مستمر جامعه است. این را باید همه بدانیم. اگر کار نباشد، سرمایه، مواد و انرژی و اطلاعات، هیچ کدام برای انسان مفید نخواهد بود. کار است که مانند روحی میدمد در سرمایه، در انرژی، در مواد اوّلیه و آن را تبدیل میکند به یک موجود قابل مصرف تا انسانها بتوانند از آن استفاده کنند. ارزش کار اینهاست.
در اسلام کار، عبادت و ارزش شمرده شده است». نکته مهم دیگر در بیان ایشان حضور کار و تلاش جمعی است که در کشور ما رضایتبخش نیست و جزء خصلتهای ملی ما نشده است و باید آن را درست کنیم. ایشان مدیران و بازوان فعال کشور را به کار فناوری، صنعت، کشاورزی و تولید و تکثیر ثروت ملی تشویق و ترغیب میکنند. در دیدگاه معظمله انجام کارها به بهترین نحو از مسائل فوق مهمتر است (بیانات مقام معظم رهبری، 10/2/1377 و 12/11/1388 و 22/3/1383). به اعتقاد ایشان در دنیای اقتصادی کنونی، فقط با کار و تلاش شبانهروزی و خلاقیت و ابداع و نوآوری میتوان تمدن نوین اسلامی را پیش برد.
2-2) رسانههای مدرن، هنر و سینما
مسجد در صدر اسلام به عنوان مهمترین رسانه جمعی و محل انتشار اخبار و عقاید محسوب میشد، بنابراین، در گسترش تمدن اسلامی نقش مؤثری را ایفا کرد. بعد از آنکه تمدن اسلامی با رکود مواجه شد، تمدن غربی در صنعت رسانههای جمعی به پیشرفتهای بزرگی نائل گردید. امروزه با وجود فناوریهای پیشرفته ارتباطی که غالباً از سوی تمدن غربی گسترش مییابد، فاصله زمانی و مکانی بین جوامع از بین رفته است و تمدن غربی از این طریق به دنبال نهادینه کردن سبک زندگی غربی و اشاعه زشتیها در میان سایر جوامع است.
قرآن کریم درباره اشاعه زشتی در تمدن اسلامی این گونه هشدار داده است: «إِنَّ الَّذِینَ یحِبُّونَ أَن تَشِیعَ الْفَاحِشَه فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَالْآخِرَه وَاللَّهُ یعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» (نور،19)، «کسانی که دوست دارند کارهای بسیار زشت [مانند آن تهمت بزرگ] در میان اهل ایمان شایع شود، در دنیا و آخرت عذابی دردناک خواهند داشت، و خدا [آنان را] میشناسد و شما نمیشناسید». از این رو، رسانههای مدرن و قوی برای مقابله با فرهنگ و سبک منحرف غربی و نیز برای صادر نمودن ارزشها و مبانی اسلام در تمدن نوین اسلامی ضروری و اجتنابناپذیر است.
به همین دلیل مقام معظم رهبری در مناسبتهای مختلف بر تقویت رسانههای مدرن در تمدن نوین اسلامی تأکید میکنند و در خصوص هجمه رسانهای تمدن غربی هشدار میدهند. برای مثال اصطلاح «جنگ نرم» در نگاه معظمله بیانگر هجوم بیامان رسانهای تمدن غربی برای استحاله فرهنگی کشورهای مسلمان و حتی سایر کشورها است.
ایشان درباره سوءاستفاده گسترده غرب از ابزار هنر به ویژه هنرهای نمایشی و سینما میفرمایند: «سیاستمداران غربی با استفاده از این روش، به دنبال سلیقهسازی و ترویج سبک زندگی غربی در سایر جوامع هستند». ایشان همچنین درباره اهمیت صنعت فیلمسازی برای انتقال فرهنگها بحث میکنند که تمدن غربی به اهمیت آن پی برده است و اکنون در حال پیادهسازی نیات درونی خود برای تسلط بر سایر فرهنگها هستند و در این کار بر اساس کار کارشناسی و با استفاده از جامعهشناسان، روانشناسان و مورخان، ضعفهای ملتها بهویژه ملتهای اسلامی را بررسی میکنند. همچنین با شناخت راههای تسلط بر آنها، ساخت فیلمهای خاصی را به فیلمسازان سفارش میدهند که در این زمینه همه مسئولان و مردم باید از فرهنگ اصیل خود و کشور مراقبت کنند (بیانات مقام معظم رهبری، 22/3/1383).
2-3) بهبود روابط بینالملل
ارتباطات بین جوامع در دنیای کنونی بسیار پیچیده شده است و جوامع به ناچار با یکدیگر دارند. علت این موضوع این است که جمعیت جهان و نوع نیازهای بشری دچار تغییرات اساسی شده است. در تمدنهای گذشته به علت محدودیت جمعیت و نیازهای آنان، اگر تمدنی به هر دلیلی با سایر تمدنها ارتباط نداشت، شاید دچار اختلالهای شدید در میان جامعه نمیشد. زیرا ارتباط جوامع با یکدیگر کم و در حد معاملات پایاپای بود. امّا در دنیای کنونی وضعیت برعکس شده و میزان ارتباط جوامع با یکدیگر بسیار افزایش یافته است و بسیاری از صاحبان قدرت از این طریق بر سایر ملتها تأثیر میگذارند.
برای مثال در صنعت نفت که موضوعی جهانی است، منافع همه کشورها آنچنان درهمتنیده شده است که با کوچکترین اتفاقی در جهان، بازار آن دچار نوسان میشود. بر این اساس در تمدن نوین اسلامی به دو دلیل به روابط با سایر تمدنها نیاز است: موضوع اوّل همان بحث رفع نیازهای افراد جامعه است؛ زیرا ممکن است در تمدن اسلامی کالایی به اندازه رفع نیاز داخلی وجود نداشته باشد و از طریق این رابطه، به جبران آن کمبود پرداخت. امّا موضوع دوم که از طریق روابط بینالملل باید آن را مورد توجه قرار داد، موضوع انتقال مبانی نظری انسانساز و جامعهساز اسلام است تا بدین وسیله مقدمه ظهور منجی عالم بشریت فراهم شود.
همان ذخیره الهی که تمدن نوین اسلامی را تا درجه اعلایش پیش خواهد برد. مقام معظم رهبری با تأسی بر مبانی فکری و معرفتی امام خمینی (ره) بر دیپلماسی بینالمللی در تمدن نوین اسلامی تأکید دارند. ایشان از جهانی بودن مکتب سیاسی امام خمینی (ره) یاد میکنند که به دنبال صادر نمودن استقلال و عزت انقلاب اسلامی ایران به سایر کشورها بود. به اعتقاد ایشان نوع صدور پیام مکتب اسلام توسط امام (ره) به بشریت با آنچه آمریکا و سایرین با زور و توسل به بمب اتم به دنبال آن هستند، بسیار تفاوت دارد. در مکتب سیاسی، امام فکر درست و سخن جدید خود را با تبیین در فضای ذهن بشریت رها میکند.
معظمله حرکتهای پدید آمده در فلسطین و سایر کشورها را تحت تأثیر پیام جهانی انقلاب اسلامی ایران میداند که توسط بنیانگذار انقلاب در پیکره تاریخ تنیده شده است. به همین جهت موضوع فلسطین در اندیشه ایشان، موضوعی شخصی بین فلسطین و اسرائیل نیست، بلکه به همه مسلمانان مربوط میشود (بیانات مقام معظم رهبری، 18/03/1383).
2-4) صدور احکام فقهی متناسب با نیازهای نوین بشر
دین اسلام که به عنوان دین خاتم معرفی شده است (احزاب، 40) باید برای هر مسئله جدیدی که در تمدن نوین اسلامی در خصوص نیازهای بشر مطرح میشود، راهکار داشته باشد و این امر به جامعیت قوانین اسلام باز میگردد. مقام معظم رهبری نیز بر این نکته تأکید دارند که در حوزههای علمیه باید افرادی مسلط به دانشهای مورد نیاز برای پاسخگویی به نیازهای جدید پرورش یابند. وی میفرمایند: روزی که در جامعه و کشور ما صد نفر، پانصد نفر، هزار نفر شخصیت روحانی مانند امام وجود داشته باشند، شما ببینید چه حرکت عظیمی در این جامعه به وجود خواهد آمد.
وقتی در جامعه ما صدها نفر شخصیت دارای دانش دین و مسلط بر منطق و استدلال دینی در فلسفه و کلام و فلسفه جدید و محاجه با شبههافکنان وجود داشته باشند، ببینید چه اتفاق عظیمی در جامعه میافتد. وقتی به وسیله همین مجموعه، هزاران کتاب، مجله و مقالههای علمی در سطح دنیا با زبانهای مختلف منتشر شود، شما ببینید چه خورشید فروزانی از این نقطه عالم بر همه فضای فکری جهان بشری پرتو خواهد افکند. تحقق همه این امور میسر است (بیانات مقام معظم رهبری، 22/3/1385).
نتیجهگیری
مقام معظم رهبری در تعریفی کلی، شاخصه تمدن اسلامی را بهرهمندی انسانها از همه ظرفیتهای مادی و معنوی میدانند که خداوند برای تأمین سعادت و تعالی آنان، در عالم طبیعت و در وجود خود آنان تعبیه کرده است. از جمله شاخصههای تمدن اسلامی که اندیشمندان و مورخان اسلامی در تاریخ اسلام بیان کردند و مقام معظم رهبری به شیوه منسجمتری درباره آنها سخن گفتند، عبارتاند از محوریت قوانین قرآنی، خردورزی، علم، اخلاق، مجاهدت در راه خدا، حکومت مردمی، پرهیز از تحجر، ایجاد رفاه عمومی، استقرار عدالت، دوری از اقتصاد مبتنی بر ربا و تکاثر.
اما معظم له با درایت خویش و با درک مقتضیات زمان، مسأله تمدن نوین اسلامی را با مؤلفههای جدیدی مانند ابتکار و خلاقیت، توجه به رسانههای مدرن، هنر، سینما، بهبود روابط بینالملل و صدور احکام فقهی متناسب با نیازهای جدید بشری را مطرح نمودند تا تمدن اسلامی پویا شود و در رقابت با دنیای مدرن غرب باقی بماند و پویایی خود را حفظ کند. به اعتقاد معظمله گسترش تمدن نوین اسلامی به همت و خرد دستهجمعی نیاز دارد که در سایه وحدت، انضباط، کار، تلاش، ایمان به خدا، خلاقیت، عقلانیت، توانایی علمی و داشتن رسانههای قوی به وجود میآید.