یک روز شهید را دیدم که اسلحه به دست گرفته و با نگرانی قدم میزند و میگوید: «چون ساواک به منزل آقا هجوم برده، بروم چند تا از این ساواکیها را بزنم که سید را اذیت نکنند!»
وی نقش مهمی در وارد کردن اسلحه به ایران برای مبارزه مسلحانه با رژیم داشت و برای این منظور به کشورهای دیگری سفر میکرد. ساواک پس از سالها تعقیب و گریز، سرانجام با کنترل مکالمات تلفنی مناطق وسیعی از تهران، او را شناسایی نمود.