دیدبان؛ بنجامین زالا در یادداشت اخیر خود در اندیشکده «گروه تحقیقاتی آکسفورد» به بررسی برنامه دفاع موشکی آمریکا پرداخته است. در این گزارش عنوانشده است که برنامه تازه انتشاریافته دفاع موشکی آمریکا موجب میشود که این کشور تعهدات موشکی پیشین خود را زیر پا بگذارد و تعداد و فنّاوری سامانههای دفاع موشکی خود را توسعه ببخشد. همچنین دولت آمریکا را متعهد میکند که بر روی پروژههای جدیدی مثل فنّاوریهای مبتنی بر فضا سرمایهگذاری کند. ازاینرو برنامه دفاع موشکی آمریکا ثبات هستهای موجود را به خطر میاندازد و این امر موجب تحریک چین و روسیه برای سرمایهگذاری در بخش آفند و پدافند سلاحهای هستهای میشود.
از سویی دیگر بنجامین زالا معتقد است که توسعه همزمان سلاحهای غیرهستهای مثل موشکهای نقطهزن، سلاحهای ضد ماهواره و ضد زیردریایی موجب شده است که قدرت دفاعی دولتها در مقابل سلاحهای هستهای افزایش پیدا کند و این امر باعث تغییر در مفاهیمی مثل مدیریت بحران هستهای و رقابتهای هستهای شده است.
دفاع موشکی در واقع به سیستم یا جنگافزاری گفته میشود که برای تشخیص، ردیابی، جلوگیری یا از بین بردن حمله هستهای دشمن به کار میرود و فرصت لازم را برای حملات تلافیجویانه علیه دشمن ایجاد میکند. بنجامین زالا، نویسنده این گزارش بر این باور است که برنامه دفاع موشکی موجب بیثبات شدن صلح هستهای میشود و خطرات جدیدی را تحمیل میکند. او میگوید در وهله اول لازم است که به این سؤال پاسخ دهیم که آیا برنامه دفاع موشکی روابط بین کشورهای دارای سلاح هستهای را باثباتتر میکند یا بیثباتتر؟ آیا این برنامه مانع از بروز بحران میشود و یا خودش موجب بروز بحرانهای جدید میشود؟ افزون بر این، احتمال وجود مشکلات فنی در سامانههای موشکی و همچنین احتمال بهکارگیری موشکهای پیشرفتهتر توسط دشمن، همواره مستلزم سرمایهگذاری در بخش توسعه و تحقیقات این موشکها بوده و مخارج زیادی را تحمیل میکند.
برنامه دفاع موشکی در دوره جنگ سرد با اینکه بهعنوان یکی از مهمترین عوامل بازدارندگی قدرتهای هستهای محسوب میشد، اما موجب خاتمه دادن به رقابتهای تسلیحاتی نشد و هر یک از طرفین جنگ را به یکدیگر شکاکتر کرد. همانطور که دکترین جنگ ستارگان ریگان موجب به هم زدن بازدارندگی و بیثبات کردن نظم شکننده دوران جنگ سرد شد، مطرح کردن دفاع موشکی در دوره حاضر نیز یک تهدید برای نظم بینالملل محسوب میشود.
پس از جنگ سرد، آمریکا به دنبال گسترش برنامههای دفاع موشکی رفت، اما روسیه در این بخش سرمایهگذاری کمتری نسبت به آمریکا و حتی شوروی انجام داد. اکنونکه روسیه قدرت خود را دوباره بازیافته است، چگونه میتواند در مقابل برنامههای موشکی آمریکا سکوت کند؟
نویسنده معتقد است که گسترش دفاع موشکی آمریکا ترس رقبای هستهای آمریکا را برمیانگیزد؛ چراکه در صورت حملهی اول توسط آمریکا، حمله تلافیجویانه آنها توسط سیستم جدید دفاع موشکی آمریکا بیثمر خواهد شد. آمریکا در مقابل انتقادات کشورهایی مثل چین و روسیه اینگونه پاسخ میدهد که شیوه بازدارندگی گذشته برای تأمین امنیت مردم آمریکا کافی نبوده است. اگر چین و روسیه نگراناند، آنها نیز میتوانند از چنین سامانههایی استفاده کنند.
بنجامین زالا با شرح مفاد سند دفاع موشکی آمریکا میگوید: برنامه دفاع موشکی، متحدان آمریکا را برای هماهنگی بیشتر در حوزههای استراتژیک و افزایش توان دفاعی هستهای فرامیخواند و خواستار همکاری همهجانبه میشود.
برنامه دفاع موشکی آمریکا از دو جهت در یک مقطع زمانیِ مهم معرفیشده است: ۱. پیشرفت سلاحهای غیرهستهای ۲. اشاعه سامانههای پیشرفته دفاع موشکی در سایر کشورها ازجمله چین و روسیه
پیشرفت سلاحهای غیرهستهای ازآنجهت مهم است که میتواند نقش بسیار مهمی در سامانههای دفاع موشکی ایفا کند. موشکهای نقطه زن، موشکهای ضدماهواره و موشکهای ضد زیردریایی از مهمترین جنگافزارهای مهار حمله هستهای دشمن هستند. در کنار این سلاحها، پیشرفت در حوزه سایبری و هوش مصنوعی نیز توانسته است موفقیت زیادی را در ردیابی موشکهای دشمن به دست آورد. اینها همه حاکی از آن اند که اگر برنامه دفاع موشکی کنترل نشود به اصلیترین عامل بیثباتی هستهای در نظام بینالملل تبدیل خواهد شد. پیشرفت در سلاحهای غیرهستهای موجب شده است دولتها در مقابل حملات هستهای جسارت پیدا کنند و جهان را به محیط ناامنتری تبدیل کنند. از سویی دیگر برای جلوگیری از بروز خطا در این سامانهها، میبایست هزینههای سالانه زیادی برای تحقیقات و توسعه آنها خرج شود.
بنجامین زالا در پایان از توسعه و گسترش این برنامه ابراز نگرانی کرده و خواستار به چالش کشیدن آن میشود.
ترجمه و تلخیص: مصطفی غفاری