دیدبان؛ ناتو مدتهاست که مرده است. پایان جنگ سرد، خستگی فزاینده ایالت متحده از فشار جهانی و مشغلههای داخلی مدتها قبل از آمدن ترامپ، منجر به تضعیف ناتو شده بودند، اما ترامپ با ضرب یک گلوله آن را خلاص کرد! دولت آینده آمریکا، حتی اگر موافق این اتحاد باشد، باز هم قادر به ترمیم این اتحاد سوخته نخواهد بود. اگر بنا باشد اتحادی جدید از دل خاکسترهای اتحاد قبلی بیرون بیاید، نیازمند مذاکرات واقعگرایانه میان اروپا و ایالت متحده است، چراکه باید منافع هردوی آنها بررسی شود. اما واقعیت چیز دیگری است و مدت زیادی است که از مردن این اتحاد میگذرد.
روند کمرنگ شدن اتحاد بهآرامی در حال حرکت بود، اما با آمدن ترامپ یکباره رسمیتش زیر سؤال رفت. در اوایل دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ، رهبران اروپایی با اینکه اطلاع داشتند وی اعتقادی به مفهوم اتحاد و معاهده ندارد و با شرکا همانند رقیب برخورد میکند، اما به مشاوران باتجربه کاخ سفید امیدوار بودند و گمان میکردند، بهاحتمالزیاد مشاوران سیاست خارجی آمریکا، از تصمیمات عجیب ترامپ جلوگیری خواهند کرد.
رهبران اروپایی برای حفظ ترامپ در کنار خود، بهناچار رفتارهایی دوستانه از خود نشان دادند و از اختلافات سیاسی اجتناب کردند. مثلاً نخستوزیر انگلستان، ترزا می، او را به سفری به انگلستان دعوت کرد. امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه نیز وانمود کرد ترامپ بهترین دوستش است و او را به یک رژه نظامی بزرگ در پاریس دعوت کرد. آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان بر ارزشها تأکید داشت و از اختلافات دوری میکرد. ژان کلاد ژانکر، رئیس کمیسیون اروپا نیز در سفر به واشنگتن ترامپ را بدون هیچ تعهدی به یک پیروزی تجاری دعوت کرد اما همه این روشها ناکارآمد بودند و ترامپ در قبال مسئله "بهره بردن اروپا از آمریکا" قاطعانه عمل کرد و سرسخت بود. البته لازم به ذکر است که در عمل صرفاً 27 درصد مردم انگلستان، 10 درصد مردم آلمان، 9 درصد مردم فرانسه و 7 درصد مردم اسپانیا به اقدامات ترامپ اعتماد دارند. این بیاعتمادی تا حدی است که مردم اروپا به چین و روسیه اعتماد بیشتری دارند. رهبران اروپا اخیراً به این نتیجه رسیدهاند که باید "سرنوشت کشورهایشان را خودشان تعیین کنند." اقدامات ناگهانی و احساسی ترامپ، اروپا را بیشازپیش نگران کرده است.
اقدامات ترامپ
اکثر سیاستهای ترامپ، با منافع این اتحاد همخوانی ندارد. همچنین وی پس از شروع کار دولتش، پیمان اقلیم پاریس را رها کرد. این در حالی است که اروپائیان این معاهده را برای رفع یک تهدید بزرگ ضروری میدانند. وی همچنین کشورهای اروپایی که تعرفههای خود را نمیپردازند، تهدید کرد.
اقدامات ترامپ صرفاً به همین موارد ختم نمیشود. در ماه می 2018، ترامپ بهصورت رسمی خروج ایالاتمتحده از توافق هستهای با ایران را اعلام کرد. این در حالی بود که کشورهای اروپایی مذاکرهکننده با ایران نظیر فرانسه، آلمان، انگلیس و اتحادیه اروپا تمام تلاش خود را برای رفع خواستههای ترامپ انجام دادند، اما باگذشت ماهها ترامپ نهتنها کوتاه نیامد، بلکه شرکای تجاری خود را در صورت همکاری با ایران تهدید کرد. وی همچنین تعرفههای سنگینی بر فولاد و آلومینیومهای اروپایی اعمال کرد و این تعرفهها را به بهانه دفاع از "امنیت ملی" به بازار خودرو نیز کشاند.
در ماه دسامبر 2018، ترامپ پمپئو، وزیر امور خارجه را به بروکسل، مقر اتحادیه اروپا فرستاد تا در طی سخنرانیهایش از مقوله چندجانبه گرایی انتقاد کند. وی همچنین در فراخوانی تحت عنوان "درخواست بیداری [1]" اتحادیه اروپا را از لیست سازمانهای چندجانبه مؤثر حذف کرد. پمپئو در این سفر به چارچوب ناسیونالیسم تهاجمی ترامپ و نقش مرکزی "دولت – ملت" اشاره کرد و بیان داشت مأموریت ایالت متحده به نفع حاکمیت است. اما در هفته بعد، ترامپ نسخه جدیدی از حاکمیت را نمایان ساخت. او بهطور ناگهانی دستور خروج نیروهای آمریکایی که برای مبارزه با داعش در سوریه حضور داشتند را بدون مشورت یا حتی مطلع ساختن اتحادیه اروپا صادر کرد. این مسئله نهتنها اروپائیان، بلکه مقامات ارشد آمریکا را نیز غافلگیر ساخت. تا حدی که پمپئو این تغییر تاکتیک را نگرانکننده خواند. این بیاعتمادی و غیرقابلپیشبینی بودن ترامپ، بر دور شدن اتحادیه اروپا از ایالت متحده نقش مهمی دارد.
ترامپ همچنین دستور رئیسجمهور سابق، یعنی باراک اوباما مبنی بر استقرار تجهیزات دفاعی آمریکا در اروپای شرقی را ملغی ساخت. وی فرستادن اسلحه به اوکراین را متوقف ساخت و مجازات قانونی روسیه به دلیل دخالت در انتخابات آمریکا را به تصویب رسانید. اینها خبرهای بدی برای اروپا بود، چراکه بیانگر عملکرد غریزی و احساسی ترامپ بود.
در ادامه این اقدامات، برخی از دولتمردان آمریکایی نظیر وزیر امور خارجه [2]، مشاور امنیت ملی [3] و وزیر دفاع [4] و چندی دیگر از مقامات که به اتحاد بیشتر با اروپا اعتقاد داشتند، یا استعفا دادند و یا از کار برکنار شدند. جیمز ماتیس، وزیر دفاع سابق آمریکا در متن استعفای خود بر لزوم برخورد محترمانه با متحدان تأکید داشت و بیان کرد: "قدرت ما بهعنوان یک کشور، بهگونهای جداییناپذیر به سیستم جامع اتحاد و شراکت پیوند خورده است". گرچه پس از رفتن این مقامات، ترامپ افرادی نظیر جان بولتون یا مایک پنس را که نظراتی شبیه خودش دارند را به روی کار آورد.
اتحاد مُرده
سابقه درگیری اروپا و آمریکا طولانی است. در سال 1956 در طی بحران سوئز، آمریکا عمداً جنگی که فرانسه و بریتانیا آغاز کرده بودند تضعیف کرد. در دوران رونالد ریگان، در مورد خطوط لوله گاز از روسیه وارد بحث شدند. در دوران کلینتون در مورد مباحث تجاری دچار مناقشه شدند و در دوران جورج بوش سیاستهای آمریکا در قبال عراق، دفاع موشکی و تغییرات آب و هوایی موردانتقاد اروپاییها واقع شد. اما بحران کنونی متفاوت است؛ زیرا ترامپ برای اتحاد و شراکت ارزشی قائل نیست و آن را چیزی جز اجرای فرمانهای آمریکا نمیداند.
اما اروپا با مشاهده این وضعیت فهمید که باید به خود متکی باشد و در این راستا، اقداماتی نظیر ایجاد ابزارهای مالی جدید جهت مبارزه با تحریمهای احتمالی، همکاری با روسیه و دریافت خط گاز و تلاشهای مشترک با چین در مقابله با ایالاتمتحده را عملی ساخت.
بقای اتحاد
گرچه ترامپ در مورد اتحادیه سرسخت است، اما هنوز اتحاد در آمریکا طرفداران زیادی دارد. بهطوریکه 91 درصد مردم معتقدند آمریکا با همکاری با متحدان خود مؤثرتر عمل میکند. همچنین 73 درصد مردم عقیده دارند تحسین دنیا بهتر از ترس دنیا از آمریکاست. 86 درصد به دنبال توافق اقلیم پاریس، 66 درصد خواستار توافق هستهای با ایران و 75 درصد تمایل به حفظ ناتو دارند.
اگرچه نامزدهای دموکرات آمریکا در انتخابات آینده به مسائل اروپا، ایران و اقلیمی توجه خاصی دارند و بیشتر باب میل اروپا میباشند، اما اروپائیان باید بااحتیاط بیشتری عمل کنند. چرا که ممکن است در سال 2020 مجدداً ترامپ پیروز انتخابات باشد.
رئیسجمهور آینده آمریکا هر که باشد، آنچه اهمیت دارد لزوم ایجاد اتحادی جدید است. اتحادی که در آن طرفین بهمنظور حفاظت از منافع اقتصادی مشترک خود مشارکت میکنند و محدودیتی به اروپا ندارد، بلکه به دنبال مشارکتی جهانی هستند. این نوع اتحاد ارزش جنگیدن دارد.
ترجمه و تلخیص: محمد وجدانی
نویسندگان: فیلیپ گوردون، دستیار سابق وزیر امور خارجه در امور اروپا و اوراسیا و جرمی شیپرو، مشاور ارشد وزارت امور خارجه در امور اروپا و اوراسیا
[1] wake-up call
[2] Rex Tillerson
[3] H. R. McMaster
[4] James Mattis