دیدبان

۲۰ سال تجربه برای یک دورهمی؟!

۲۰ سال تجربه برای یک دورهمی؟!
به گزارش دیدبان،جام‌جهانی فرصتی شد تا بار دیگر رسانه ملی با 50 میلیون نفر از مخاطبان خود، یک چله را از سر بگذراند. فرصتی مهم که می‌توانست موجب پیوند مخاطبان با تلویزیون شود و سیمای ملی را پرانگیزه‌‌‌‌‌‌تر از قبل برای تولید آثار درخشان راهی آینده کند. این فرصت مهم به دست عادل فردوسی‌پور سپرده شد تا وی به واسطه شهرت و اعتباری که در 2 دهه اخیر از طریق حضور انحصاری و مداوم در رسانه ملی به دست آورده است، بتواند از آن استفاده مناسب را ببرد. برنامه 2018 به عنوان یکی از دیگر تجربه‌‌های ورزشی تلویزیون توانست در طول برگزاری جام‌جهانی روسیه بسیاری از مخاطبان را پای تلویزیون بنشاند اما با وجود این توفیق، نکات ضعف و چالش‌‌های بسیاری را نیز به همراه داشت.
 
 
همیشه بازنده!
آغاز جام‌جهانی برای ایرانی‌ها از بازی تیم‌ملی با مراکش بود. نخستین بازی ایران در جام‌جهانی که فردوسی‌پور خود گزارش آن را برعهده گرفته بود، در شرایطی آغاز شد که تنها چند دقیقه از بازی نگذشته بود که فردوسی‌پور به نوعی به مأیوس‌سازی مخاطب خود ‌پرداخت؛ تا آنجا که در همان دقیقا ابتدایی بازی به جای روحیه دادن به مخاطب میلیونی این بازی، از عباراتی با این مضمون که «خدا کند بازی همین الان تمام شود» استفاده می‌کرد، بدون در نظر گرفتن اینکه هنوز دقایق نخستین بازی است و استرس اولیه برای هر تیمی بویژه ایران که از تعداد کم بازی‌های تدارکاتی رنج می‌برد، بسیار طبیعی بود. «خودباختگی» فردوسی‌پور در جریان گزارش این بازی خیلی زود مورد انتقاد منتقدان قرار گرفت؛ اتفاقی که البته چند روز بعد و در جریان دیدار مهم و تاریخی تیم‌ملی فوتبال کشورمان با تیم فوتبال پرتغال یک بار دیگر تکرار شد؛ جایی که برای نخستین‌بار ایرانیان بالاترین امیدواری را به ادامه جام‌جهانی آن هم با 2 بازی درخشان قبل از آن داشتند؛ آنجا که پیمان یوسفی از دقایق ابتدایی بازی مدام بر کوس ناامیدی می‌کوبید به گونه‌ای که در بهترین بازی ایران در جام جهانی، بسیاری از این همه خودکم‌بینی در کلام شگفت‌زده شده بودند. نبرد خودباختگی از جمله مسائل مهمی بود که تنها در بیان گزارشگران محدود نماند، بلکه برخی به‌اصطلاح کارشناسان برنامه همچون مهدی مهدوی‌کیا نیز تخریب روحیه ملی را به بهانه ترویج آکادمی فوتبال خود در دستور کارشان قرار می‌دادند و این اتفاق درست پس از بازی خوب تیم‌ملی به مذاق بسیاری از مخاطبان خوش نیامد اما این اتفاق بیش از فردوسی‌پور و مهدوی‌کیا و... به وجهه صداوسیما و اعتبار این سازمان در نزد مخاطب ضربه می‌زد. در این میان اگرچه آنها در حال تخریب بودند اما مردم در خیابان شادی می‌کردند و حس غرور داشتند و همه با گزارش 2 دقیقه‌ای محمدحسین میثاقی احساس تعلق خاطر می‌کردند که گفت: «جام جهانی 2018 روسیه، تیم ایران را از دست داد».
 
 
من عادل، 15 سال دارم!
حضور لوئیس فیگو در برنامه فردوسی‌پور به مناسبت قرعه‌کشی جام‌جهانی اگرچه باعث تمجید شد اما وقتی هزینه این دعوت افشا شد، همه نسبت به آن منتقد بودند که چرا در شرایط اقتصادی فعلی چنین مبالغی باید پرداخت شود ولی فردوسی‌پور این مسیر را در برنامه 2018 هم ادامه داد! این روند با حضور ساموئل اتوئو در اولین بازی ایران شروع شد، اگرچه بعدها مشخص شد فردوسی‌پور از آوردن میهمان‌های پرخرج-ولو با تأمین هزینه اسپانسر- منع شده بود. فردوسی‌پور اما برخلاف دستورهای اولیه و احتمالاً با همکاری برخی مدیران، از این تصمیم سرپیچی کرد و کارلس پویول را به ایران آورد که خیلی زودتر از آغاز بازی از ورود او به تلویزیون جلوگیری شد. فردوسی‌پور باوجود آنکه می‌دانست نباید بر اساس دستورات پیشین این دعوت را انجام دهد، به حالتی قهرگونه از حضور در برنامه خودداری کرد و تیم‌های رسانه‌ای حامی وی دلایل مضحکی از جمله مو یا خالکوبی پویول را دلیل عدم ورود وی به تلویزیون عنوان کردند که این اتفاق بار دیگر در وهله اول اعتبار صداوسیما را خدشه‌دار کرد و با آنکه مدت‌ها بعد این اتفاق تکذیب شد اما همان شایعه اول مبنی بر مو و خالکوبی پویول در ذهن بسیاری از مخاطبان به‌جا ماند. رفتار غیرحرفه‌ای وی در این زمینه با وجود آنکه فردوسی‌پور نزدیک به 2 دهه در صدر مجریان سیما بوده است، بسیار تأسف‌انگیز بود و بیشتر از او یک چهره لوس و بی‌ظرفیت در اذهان به جا گذاشت.
 
 
شکنجه تبلیغاتی!
احتمالاً شما هم ویدئوی سوری‌لند درباره خواستگاری محمدرضا احمدی را دیده‌اید. جایی که وی به خواستگاری می‌رود و به هر سؤال پدر عروس جواب تبلیغاتی می‌دهد. تبلیغاتی از چند شرکت تجاری تمام آیتم‌های برنامه را پرکرده‌ بود و به نظر می‌رسید فردوسی‌پور رقیب اجرای خود یعنی محمدرضا احمدی را تنها برای رپورتاژ‌‌های تبلیغاتی آورده بود به‌گونه‌ای که اعتراضات به تعداد بیش ‌از حد تبلیغات موجب شد تا طنزهای بسیاری در این زمینه تولید شود. درست است که صداوسیما سال‌هاست تنها می‌تواند از عهده هزینه کارمندان اداری خود برآید و عملاً پولی برای تولید ندارد اما این اتفاق دلیل نمی‌شود که تبلیغ‌کننده‌ها لحظه‌لحظه‌ فیلم‌ها و سریال‌ها و برنامه‌های پربازدید تلویزیون را به نام خود بزنند، به شکلی که اصل موضوع به حاشیه برود. در برنامه 2018 بیش از 3 اسپانسر متفاوت حاضر بودند و مجری باید برای هرکدام از آنها رپورتاژی جدا می‌رفت. فارغ از آنکه این اتفاق مخاطب‌آزار، به سود چه کسی است، باید تلویزیون راهکاری هوشمندانه در موضوع تبلیغات در پیش بگیرد، چرا که توجه مخاطب به کالای تبلیغ‌ شده جلب می‌شود و آن کسی که متحمل هزینه می‌شود، مخاطب است نه تلویزیون. آزارهای تبلیغاتی تلویزیون می‌تواند خیلی راحت مخاطب را از رسانه ملی به سایر شبکه‌‌های حرفه‌ای ورزشی سوق دهد که در آن تبلیغات هم به شکل هوشمندتری روی آنتن می‌رود. طنز تلخ ماجرا آنجاست که مهدی مهدوی‌کیا به عنوان میهمان برنامه معترض این حجم تبلیغاتی می‌شود اما پس از آن خود 10 دقیقه برای آکادمی فوتبالش روی آنتن زنده تلویزیون  تبلیغ می‌کند!
 
 
تحقیر بازیکنان و قهقهه‌‌های تلخ عادل
ایران یک جام‌جهانی را نه‌تنها با یک «تیم‌ملی متفاوت»، بلکه با یک «ملت متفاوت» تجربه کرد، ملتی که تلاش‌ها و جدال‌‌های غیرتمندانه بازیکنان تیم‌ملی آنها را به وجد و غرور آورده بود اما هیچ‌کس مثل عادل نمی‌توانست کمتر از یک هفته همه هیمنه این قهرمانان جدید برای بچه‌‌های دهه هفتادی و هشتادی را از بین ببرد. از سویی تحقیر بازیکنان و شوخی‌‌های سخیف با آنها در گفت‌وگوهایی که فردوسی‌پور بعد از بازگشت تیم‌ملی از روسیه و در استودیوی 2018 با آنها می‌کرد کام مردم ایران را تلخ کرد که می‌توان قله آن را رفتار فردوسی‌پور در برابر مجید حسینی، جوان محجوب تیم‌ملی دانست که گفت: «تو باید از مایعات و فضولات تشکر می‌کردی!» و سکوت معنادار و همراه با ناراحتی حسینی در برابر قهقهه‌‌های فردوسی‌پور، واکنشی ملی و جمعی بود به رفتار زشت عادل فردوسی‌پور!
 
بدون شک هزینه روی آنتن بردن این برنامه توسط فردوسی‌پور به بهانه کار حرفه‌ای بسیار بالا بوده است؛ مستندهای کوتاهی که با نریشن سلبریتی‌ها تولید می‌شود، میهمان‌‌های پرهزینه و کارشناسانی که هرکدام باید با تیم آنالیز در ارتباط باشند اما این کار حرفه‌ای، ظاهرا چندان هم برای این گروه پرهزینه نبوده است! «سایت طرفداری» از جمله سایت‌‌‌هایی بود که اعتقاد داشت تحلیل‌ها و اخبار ترجمه شده این سایت توسط تیم فردوسی‌پور و محمدرضا احمدی در رسانه ملی مطرح می‌شود، در حالی که به هیچ‌وجه کپی‌رایت و حقوق ناشر در این کار رعایت نمی‌شود. این اعتراضات با بی‌توجهی عوامل 2018 روبه‌رو شد تا جایی که سایت طرفداری اقدام به انتشار 2 خبر جعلی و تخیلی کرد، از جمله مصدوم شدن دروازه‌بان پرتغال. پس از آن محمدرضا احمدی این خبر را به سیاق گذشته روی آنتن خواند و عادل فردوسی‌پور هم بر اساس آن تحلیل‌‌‌هایی ارائه داد که سایت طرفداری بلافاصله با افشای این کار، رسوایی بزرگی را برای فردوسی‌پور و دوستانش رقم زد. البته که آنها باز هم قائل به عذرخواهی نبودند اما این سرمایه اجتماعی گروه تولید و صداوسیما بود که در این میان از بین رفت. اقدام غیرحرفه‌ای 2018 تنها در این حد محدود نماند، بلکه عدم تمرکز فردوسی‌پور در لحظات مختلف گفت‌وگوها، شوخی‌‌های غیروزین و گاهی اوقات تمسخر میهمانان برنامه، استفاده مجری و میهمان از تلفن همراه و بی‌توجهی به مخاطب، نبود سیر دقیق پرسش و ضعف فراوان در محتوای تحلیل‌‌های کارشناسانه از دیگر ضعف‌‌های اجرایی و محتوایی 2018 بود که این برنامه را به یک دورهمی دوستانه تقلیل ‌داد. زمانی که مخاطبان، برنامه 2018 را با سایر برنامه‌‌های ورزشی مطرح در دنیا مقایسه می‌کنند، خیلی زود به نقاط ضعف آن خواهند رسید؛ نقاط ضعفی که شاید برای یک برنامه یک ماهه چندان مهم نباشد اما آثار و تبعات بلندمدت برای رسانه ملی دارد

مرتبط‌ها

راه کاهش ظلم در خانواده افزایش حرمت پدر است

خروجی قرمز حمل سلاح آسان در ایران

خادمیاران رضوی: طلیعه‌ای نو از «آفتاب» فرهنگ شیعی

تحلیلهای رنگین برای عمامه خونین

سبکِ زندگی پرونده‌ساز!

تعداد بالای پرونده در قوه؛ آسیب اجتماعی یا اشکلات ساختاری؟