دیدبان
کارکردهای بلاغی «حذف» و اثر آن در ترجمه قرآن کریم -بخش دوم و پایانی

اسلوب حذف و نارسایی های ترجمه قرآن

اسلوب حذف و نارسایی های ترجمه قرآن

به گزارش دیدبان،3-2. اختلاف ترجمه های قرآن در برگردان محذوف

چنان که بیان شد، این اسلوب پرکاربرد قرآنی لطافت های بسیاری در بر دارد، حال آن چه در برگردان قرآن پُر اهمیت جلوه می کند، رویکرد مترجمان قرآن در برابر محذوفات قرآنی است. موارد محذوف در زبان مبدأ و مقصد با هم اختلاف دارند. توجه به محذوف و چگونگی برگردان آن و یا در نظر گرفتن تقدیر، بسته به نوع ترجمه(ترجمه وفادار، آزاد، تفسیری و منظوم) با یک دیگر تفاوت دارد. با تطبیق و مقایسه انواع ترجمه به روشنی می توان دریافت که مترجمان در ذکر محذوف رویکردی واحد ندارند و از معیاری خاص در این زمینه پیروی نمی کنند. برای مثال در آیات قرآن کریم، حذف مبتدا از بسامد بالایی برخوردار است.

در بازگردان این قسم از محذوفات قرآنی، ذکر تقدیر در ترجمه های تفسیری و آزاد، چون ترجمه فیض الاسلام و مرحوم الهی قمشه ای، بسی پررنگ تر از ترجمه های وفادار و منظوم به نظر می رسد. به طور کلّی می توان اختلافات ترجمه ها را در چگونگی ذکر تقدیر، در موارد زیر جای داد:

3ـ2ـ1. اختلاف در تقدیرات

برای نمونه در ترجمه آیه«أَفَمَن یَتَّقِی بِوَجْهِهِ سُوءَ الْعَذَابِ یَوْمَ الْقِیَامَه وَقِیلَ لِلظَّالِمِینَ ذُوقُوا مَا کُنتُمْ تَکْسِبُونَ»(زمر: 24) اختلاف مترجمان در ذکر محذوف به خوبی نمایان است:

فولادوند: پس آن کس که به جای دست ها با چهره خود، گزند عذاب روز قیامت را دفع می کند[مانند کسی است که از عذاب ایمن است]؟ و به ستمگران گفته می شود: «آنچه را که دستاوردتان بوده است، بچشید».

صفارزاده: «آیا کسی که با دست و پای بسته در غل و زنجیر صورتش را وسیله دفع آتش در روز قیامت قرارمی دهد، همان کسی نیست که از هدایت قرآن روی گردانده است؟ و در روز قیامت به کافران و ستمکاران گفته می شود: «عذاب آتش را به سزای اعمالتان بچشید!»

امامی: «آیا آنکه روی خویش را از عذاب سخت خدا دور دارد...به ستمکاران گویند: بچشید آنچه را می کرده اید»(ذکر محذوف در پانوشته: با آن که چنین نیست، برابر است)

آیتی: «آیا آن کس که در روز قیامت با چهره خویش عذاب سخت قیامت را از خود بازمى‏دارد همانند کسى است که بهشتى است؟ به ستمکاران گفته مى‏شود: به کیفر کارهایى که مى‏کرده‏اید، عذاب را بچشید».

ترجمه المیزان: «آیا کسى که روى خود را از عذاب در روز قیامت حفظ مى‏کند مثل بى‏پروایان است، در آن روز به ستمکاران گفته مى‏شود بچشید آنچه را که خود کسب کرده‏اید».

یا در این آیه شریفه از سوره سبأ مترجمان از روند واحدی در ترجمه برخوردار نبوده و تقدیرات مختلفی را در نظر گرفته اند: «وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلَا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَّکَانٍ قَرِیبٍ»(سبأ: 51)، از آن جا که پاسخ «لو» شرطیه در الفاظ درنمی گنجد و قابل توصیف نیست، پاسخ حذف شده است:

فولادوند: «و ای کاش می دیدی هنگامی را که[کافران] وحشت زده [آن جا که راه] گریزی نمانده است و از جایی نزدیک گرفتار آمده اند».

فیض الاسلام: «اگر ببینی هنگامی را که می ترسند، پس هر آینه چیز ترسناک بسیار زشتی را خواهی دید، پس هلاک گردانیدن ایشان فوت نشود و از دست نرود و اینان از جای نزدیک گرفته شوند».

معزّی: «کاش می دیدی گاهی را که هراسان شوند پس نیست گریزی(در رفتنی) و دستگیر شدند از جایگاهی قریب»(عدم ذکر محذوف در ترجمه)

مکارم شیرازی: «اگر ببینى هنگامى که فریادشان بلند مى‏شود امّا نمى‏توانند(از عذاب الهى) بگریزند، و آن ها را از جاى نزدیکى(که حتّى انتظارش را ندارند) مى‏گیرند(از درماندگى آن ها تعجّب خواهى کرد)!»

طاهری: «کاش مى‏دیدى آن گاه که[انکار ورزان‏] مضطرب شوند بى‏آنکه راه گریزى داشته باشند، و از نزدیک[به مجازات‏] گرفته شوند[چگونه حقایق را به روشنى درک مى‏کنند]»

3ـ2ـ2. اختلاف در نوع محذوف

گاه تعیین نوع محذوف آیات سبب اختلاف ترجمه ها شده است؛ مثلا در آیه «قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنفُسُکُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِیلٌ»(یوسف: 18) تعیین محذوف جمله، دو ترجمه متفاوت به دست داده است. در برخی از ترجمه ها محذوف، مبتدا تصور شده و در برخی دیگر محذوف جمله، خبر می باشد؛ ترجمه های زیر این تفاوت را نشان می دهد:

انصاریان: «در این حال صبرى نیکو[مناسب‏تر است‏]»

گرمارودی:(کار من) شکیبى نیکوست».

فولادوند: «این که صبری نیکو[برای من بهتر است]»

نکته قابل توجه این است که افزون بر این نوع از اختلاف، چگونگی ذکر تقدیر نیز در انواع ترجمه متفاوت است. در برخی از ترجمه ها، افزوده ها در پانوشت بیان می شود(مانند ترجمه ابوالقاسم امامی)، و در برخی دیگر در متن و در میان هلال قرار می گیرد.

4ـ اسلوب حذف و نارسایی های ترجمه قرآن

با بررسی موارد محذوف در آیات و تطبیق آن با ترجمه، به نظر می رسد ابهام در ترجمه و گسیختگی و عدم انسجام ترجمه، از برجسته ترین مواردی است که موجب برداشت نادرست از آیات می گردد. در زیر هر یک با بیان مثالی شرح داده می شود:

4ـ1. ابهام در ترجمه

ابهام در لغت به معنی پوشیده گذاشتن و پیچیدگی است. گاه تفاوت های ساختاری دو زبان، موجب تعقید در ترجمه شده و خواننده را از دریافت پیام و مقصود اصلی باز می دارد. در ترجمه های لفظ به لفظ معمولاً این موضوع فراوان دیده می شود؛ زیرا التزام بیش از حد به متن مبدأ، مترجم را از توجه به قالبی که الفاظ را در آن جای می دهد، باز می دارد. اگر به ترجمه این آیه شریفه دقت نماییم این موضوع را به خوبی درمی یابیم: «إِنَّ الَّذِینَ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ سَیَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّهِمْ...»(اعراف: 152) تقدیر آیه چنین است: «اتخذوا العجل إلهاً» که «إلهاً» از ساختار آیه حذف شده است و اگر مترجم بدون هیچ افزوده ای این آیه را ترجمه نماید، مقصود روشن نمی گردد. چنان که در میان ترجمه های کهن میبدی، برخلاف طبری و ابوالفتوح، با ذکر محذوف از ترجمه ابهام گشایی نموده است و ترجمه های معاصر نیز همگی به درستی از پدید آمدن ابهام جلوگیری نموده اند:

طبری: که آن کس ها که گرفتند گوساله را برسدشان خشم از خداوندشان...‏

ابوالفتوح رازی: آنان که گرفتند گوساله، برسد به ایشان خشمى از خدایشان‏...

میبدی: ایشان که گوساله را خداى گرفتند‏ آرى بایشان رسد خشمى از خداوند ایشان...

گفتنی است ابهام های موجود در زبان ترجمه را می توان با تغییردادن بافت نحوی کلام، تقدیم و تأخیر، حذف و اضافه، رعایت نشانه گذاری درست و مراعات آیین نگارش، تا حدودی اصلاح نمود(قلیزاده، 1386، ص 168).

نمونه ای دیگر از ابهام را در ترجمه آیه ای از سوره مریم می بینیم: «قَالَتْ إِنِّی أَعُوذُ بِالرَّحْمَن مِنکَ إِن کُنتَ تَقِیًّا»(مریم: 18) با نگاه نخستین، معنای آیه «اگر باتقوا هستی به خدا پناه می برم» مبهم به نظر می رسد؛ چنان که در برخی از ترجمه ها نیز این ابهام را آشکارا می یابیم:

معزی: گفت: همانا پناه برم به خدای مهربان از تو اگر پرهیزکار هستی.

مکارم شیرازی: او(سخت ترسید و) گفت: «من از شرّ تو، به خداى رحمان پناه مى‏برم اگر پرهیزگارى!».

فولادوند: [مریم] گفت: «اگر پرهیزکاری، من از تو به خدای رحمان پناه می برم».

بی گمان این ابهام ناشی از عدم توجه به ترجمه جزای شرطی است که از لایه درونی آیه حذف گشته و برخی از تفاسیر به آن اشاره کرده اند: «فاخرج من عندی إن کنت تقیا»(طبرسی، 1372، ج6، ص 784؛ بیضاوی، 1418، ج4، ص 7). در برخی از ترجمه ها جزای شرط همان قسمت نخست آیه پنداشته شده، و مفهوم آیه با تعقید همراه گشته است. اما در ترجمه های زیر با افزودن جواب «إن» شرطیه به ترجمه، مقصود آیه، به درستی نمایان شده است:

انصاریان: مریم گفت: همانا من از تو به [خداى‏] رحمان پناه مى‏برم، اگر پرهیزکار هستى [از من فاصله بگیر].

گرمارودی: (مریم) گفت: من از تو، به (خداوند) بخشنده پناه مى‏برم؛ اگر پرهیزگارى (از من دور شو).

فیض الاسلام: گفت: (ای مرد) من از (رفتار) تو به خدای بسیار بخشنده پناه می برم (پس از نزد من بیرون رو) اگر پرهیزکاری.

صفارزاده: مریم گفت: «از تو به الرحمان پناه می برم، [نزدیک نیا] اگر خدا ترس هستی».

امامی: گفت: از تو پناه بدان مهرگستر برم، اگر پرهیزکار باشی (ذکر جواب شرط در پانوشت: به من دست نزن)

4ـ2. گسیختگی و عدم انسجام

گاه عدم توجه به محذوف و پیوند ساختار عبارات قرآنی، ترجمه را دستخوش تغییراتی بنیادی قرار می دهد. به طوری که با خواندن متن ترجمه و بدون مقابله ای میان متن برگردان شده و متن اصلی، انسجام موجود در متن اصلی با متن ترجمه شده قابل قیاس نخواهد بود. در واقع، بین جملات یک متن روابط معینی برقرار است که آن متن را از مجموعه جملاتی که به طور تصادفی کنار هم قرار گرفته اند، جدا می سازد. مجموعه این روابط آفریننده متن را انسجام متنی می نامند. «انسجام متنی شامل روابط معنایی می شود که به وسیله آن روابط هر قطعه ای از گفتار یا نوشتار می تواند به عنوان متن انجام وظیفه کند»(لطفی پور ساعدی، 1371، ص 110).

در بسیاری از موارد، ذکر محذوف برای ایجاد انسجام متنی ضروری می نماید؛ چه آن که ترجمه صرف واژگان زبان مقصد و بی توجهی به متن به عنوان یک سیستم مرتبط با هم، ترجمه را آسیب ساز می سازد؛ گویا عبارات و جملات متن از هم گسیخته و بی مفهوم اند و ارتباط منطقی در متن و یکپارچگی و وحدتی در معنا یافت نمی شود. نمونه ای از این گسستگی را در سوره فصلت مشاهده می کنیم: «إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِالذِّکْرِ لَمَّا جَاءهُمْ وَإِنَّهُ لَکِتَابٌ عَزِیزٌ»(فصلت: 41) چنان که مشخص است خبر «إنّ» در آیه ذکر نگشته است تا با خلق فضایی مبهم خواننده را به اندیشه فرو برد و ذهن در جستجوی محذوف «هر احتمالى را که ممکن است بدهد، و در نتیجه بیش تر دلواپس شود»(طباطبایی، 1374، ج17، ص 603). در این که محذوف آیه چیست، مفسّران آراء گوناگونی بیان داشته اند؛ طبرسی در مجمع البیان، تقدیر جمله را این گونه بیان داشته است: «یُجازُونَ بِکُفرِهم»(طبرسی، 1372، ج9، ص23). برخی نیز محذوف را «لَا یَخْفَوْنَ عَلَیْنَا» دانسته که به قرینه موجود در آیه پیشین حذف گشته است(درویش، 1415، ج8، 569). دو عبارت «یُلقونَ فِی النَّارِ» و «أُولئِکَ یُنادَوْنَ مِنْ مَکانٍ بَعِیدٍ» از دیگر مواردی است که در تقدیر آیه بیان شده است(مکارم شیرازی، 1374، ج20، ص297). حال با بررسی برگردان این آیه ملاحظه می شود که شکاف و ستردگی که حاصل حذف خبر، چه میزان اختلاف در ترجمه ها ایجاد نموده است. می توان مترجمان این آیه را به دو گروه عمده تقسیم  نمود:

گروه نخست: مترجمانی هستند که عیناً به الفاظ آیه اکتفا نموده اند به گونه ای که هیچ پیوند و انسجامی میان دو جمله احساس نمی شود:

طبری: «حقّا که آن کس ها که کافر شدند بیاد کرد چون آمد بدیشان، که این کتابى است عزیز».

ابوالفتوح رازی: «آنان که کافر شدند به قرآن چون آمد به ایشان، و آن کتابى است عزیز».

شعرانی: به درستى که آنان که کافر شدند به آن ذکر چون آمد ایشان را و به درستى که آن هر آینه کتابی است گرامى‏.

گروه دوم: ضمن در نظر گرفتن محذوف، سعی در برگردان ساختار کامل آیه بوده اند؛ در این ترجمه ها با در نظر گرفتن تقدیر، پیوندی منطقی میان جملات برگردان شده دیده می شود؛ امّا، نکته ای که قابل ذکر است اختلافات موجود در میان تقدیرهای در نظر گرفته  شده است:

میبدی: «ایشان که کافر شدند به سخن و پیغام که بایشان آمد [جزاى کفر بایشان رسد ناچار] و این قرآن نامه‏ای است به شکوه و بى‏همتا و بر دشمنان بزور».

الهی قمشه ای: «همانا آنان که به این قرآن که براى هدایت و یادآورى آن ها آمد کافر شدند(چقدر نادانند) در صورتى که این کتاب به حقیقت صاحب عزت(و معجز بزرگ) است».‏

مکارم شیرازی: «کسانى که به این ذکر[قرآن‏] هنگامى که به سراغشان آمد کافر شدند(نیز بر ما مخفى نخواهد ماند)! و این کتابى است قطعاً شکست ناپذیر».

مشکینی: «همانا کسانى که به این قرآن پندآموز هنگامى که به سوى آن ها آمد کفر ورزیدند (در آتش خواهند بود) و حقّا که این کتابى محکم و پیروز و شکست‏ناپذیر است».

طاهری: آن ها که این قرآن‏ را که براى [هدایت‏] شان آمده است، انکار کرده‏اند، [خود به تباهى افتادند] و این کتابى است شکست ناپذیر،

خرمشاهی: «بی گمان کسانی که قرآن را ـ چون بر آنان شدـ انکار می کنند [از ما پوشیده و پنهان نیستند]، و آن کتابی است گرامی».

فولادوند: «کسانی که به این قرآن ـ چون بدیشان رسیدـ کفر ورزیدند [به کیفر خود می رسند]، و به راستی که آن کتابی ارجمند است».

صفارزاده: «کسانی که به آیات الهی قرآن که به آن ها نازل می شود کفر می ورزند، باید بدانند که این قرآن کتابی است ارجمند و بی همتا در علم و حکمت».

در میان این ترجمه ها برخی از مترجمان نیز برگردان آیه را در قالب و ساختاری قرار داده اند که جمله نیازی به تقدیر نداشته باشد:

فارسی: «بی گمان، آنان همان کسانى هستند که به پند قرآن وقتى که به آنان داده شد کافرشدند، حال آن که آن کتابى گرانقدراست».

چنان که از بررسی ترجمه ها ملاحظه گردید ستردگی که با حذف خبر در این آیه ایجاد شده است، چه میزان اختلاف در ترجمه ها ایجاد کرده است. به طوری که با این گسست، با مفاهیم و معانی گوناگون روبه رو می شویم.

در ترجمه های کهن قرآن، التزام بسیار به آیات، مترجم را از ذکر محذوف در ترجمه باز می داشت؛ به همین دلیل در غالب ترجمه های کهن، افزوده ای خارج از دایره واژگان قرآنی دیده نمی شود. این پایبندی بسیار به الفاظ قرآن و سبک ترجمه خاص گذشتگان سبب شده است که خواننده ترجمه های کهن، در بیشتر موارد رابطه منطقی، معنایی و انسجامی در جملات برگردان نیابد؛ امّا، این پایبندی در برگردان های معاصر قرآن، چندان چشم گیر به نظر نمی آید و مترجم برای روشن شدن هرچه بیش تر معنای آیات، موارد محذوف را به شیوه های گوناگون، در میان دو هلال، و یا در حاشیه ترجمه ذکر می نماید تا مضمون آیه در شکل کامل معنایی خویش بیان شود و گسستی در میان زنجیره ساختاری متن برگردان شده نباشد.

نتیجه گیری

- حذف، از اسالیب مهم و پُرکاربرد قرآنی است و اغراض بلاغی ظریفی در ورای هر نوع حذفی نهفته است به گونه ای که نبایست حتی حذف حرفی را در آیات بی علت و اعتباطی به شمار آورد.

- توجه به محذوف و چگونگی برگردان آن و یا در نظرگرفتن تقدیر، بسته به نوع ترجمه(ترجمه وفادار، آزاد، تفسیری و منظوم) با یکدیگر تفاوت دارد. با تطبیق و مقایسه انواع ترجمه، به نظر می رسد مترجمان در ذکر محذوف رویکردی واحد ندارند و از معیاری خاص در این زمینه پیروی نمی کنند. اختلاف در نوع تقدیر و چگونگی ذکر محذوف، از برجسته ترین تفاوت های مترجمان در این زمینه است.

- موضوع ذکرنکردن محذوف در ترجمه از سوی مترجم، گاه برای رعایت امانت در ترجمه است؛ ولی باید دانست که هرگاه عدم ذکر، موجبات ابهام در ترجمه را به دست دهد، ذکر محذوف در ترجمه ضروری می نماید. عدم توجه به محذوف و پیوند ساختار عبارات قرآنی، ترجمه را دستخوش آسیب می سازد.

- با بررسی موارد محذوف در آیات و تطبیق آن با ترجمه، به نظر می رسد ابهام در ترجمه و گسیختگی و عدم انسجام ترجمه، از برجسته ترین مواردی است که موجب برداشت نادرست از آیات می گردد.

مراجع

منابع

قرآن کریم.
ابن اثیر، ضیاء الدین(1939)، المثل السائر فی ادب الکاتب والشاعر، تحقیق: محمّد محیی الدین عبدالحمید، قاهره: مطبعه مصطفی البابی الحلبی.
ابن مالک اندلسی، محمّد بن عبدالله(بی تا)، متن الألفیه، بیروت: المکتبه السعبیه.
ابن منظور، جمال الدین محمّد بن مکرم(بی تا)، لسان العرب، بیروت:  دارصادر.
ابن هشام، عبدالله بن یوسف(1429)، مغنی اللبیب عن کتب الأعاریب، بیروت: دارالفکر.
ابوشادی، مصطفی عبدالسلام(1412)، الحذف البلاغی فی القرآن الکریم، قاهره: مکتبه القرآن.
انصاریان، حسین(1383). ترجمه قرآن کریم، قم: انتشارات اسوه.
بیضاوی، عبدالله بن عمر(1418)، أنوار التنزیل و أسرار التأویل‏، بیروت: دارالإحیاء التراث العربی.
جرجانی،  عبدالقاهر(1988)، دلائل الإعجاز، تعلیق محمد رشیدرضا، بیروت: دارالکتب العلمیه.
حسین، مزاحم مطر(2008)، «أثر الحذف فی إثراء  المعنی عند  البلاغیین»، مجله القادسیه للعلوم الإنسانیه، دوره دوم، شماره یازدهم.
حموده، طاهرسلیمان(1998)، ظاهره الحذف فی الدرس اللغوی، اسکندریه: الدار الجامعیه.
خالدی، صلاح عبدالفتاح(2000)، اعجازالقرآن البیانی و دلائل مصدره الرَّبانی، عمان: دار عمار.
خرمشاهی، بهاءالدین(1388)، بررسی ترجمه های امروزین فارسی قرآن کریم، قم: مؤسسه فرهنگی ترجمان وحی.
خطیب قزوینی، جلال الدین(2003)، الإیضاح فی علوم البلاغه، بیروت: دارالکتب العلمیه.
داد، سیما(1387)، فرهنگ اصطلاحات ادبی، تهران: مروارید.
درویش، محی الدین(بی تا)، اعراب القرآن وبیانه، دار النشر.
زرکشی، بدرالدین محمّد بن عبدالله(1408)، البرهان فی علوم القرآن، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: دارالجمیل.
زمخشری، محمودبنعمر(2008)، الکشّاف عن حقائق التنـزیل وعیون الأقاویل فی وجوه التأویل، بیروت: دار احیاءالتراث العربی، الطبعه الثانیه.
سامرائی، فاضل صالح(1420)، معانی النحو، عمان: دارالفکر.
ــــــــــــــــــ (1427)، بلاغه الکلمه فی التعبیر القرآنی، قاهره: شرکه العاتک لصناعه الکتاب، چاپ دوم.
سیبویه، عمروبن عثمان(1966)، الکتاب، تحقیق عبدالسلام محمّد هارون، قاهره: مکتبه الخانجی.
سیوطی، جلال الدین عبدالرحمن بن ابی بکر(بی تا)، الإتقان فی علوم القرآن، ترجمه مهدی حائری قزوینی، بی جا.
طباطبایی، محمّدحسین(1417)، المیزان فی تفسیر القرآن، قم: دفتر انتشارات اسلامى جامعه‏ مدرسین حوزه علمیه قم‏.
عطیه، مختار(1416)، الإیجاز فی کلام العرب ونص الإعجاز، اسکندریه: دارالمعرفه الجامعیه.
عظیم پور، عظیم(1380)، «حذف در قرآن و تأثیر آن در ترجمه های قرآنی»، مقالات و بررسی ها، دفتر 70.
عید، رجاء(بی تا)، فلسفه البلاغه بین التقنیه و التطور، اسکندریه: منشأه المعارف، چاپ دوم.
فراهیدی، خلیل بن احمد(1988)، العین، تحقیق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، بیروت: مکتبه الهلال.
فولادوند، محمّدمهدی(1377). ترجمه قرآن کریم، قم: دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی.
فیض‍الاسلام، علینقی(1378). ترجمه و تفسیر قرآن عظیم، تهران: انتشارات فقیه.
قلیزاده، حیدر(1386)، مشکلات ساختاری ترجمه قرآن کریم، تبریز: دانشگاه تبریز، موسسه تحقیقاتی علوم اسلامی ـ انسانی.
گرمارودی، سید علی(1384). ترجمه قرآن کریم، تهران: انتشارات قدیانی.
لطفی پور ساعدی، کاظم(1371)، درآمدی به اصول و روش ترجمه، تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
مشکینی، علی(1381). ترجمه قرآن کریم، قم: نشر الهادی.
معزّی، محمّدکاظم(1372)، ترجمه قرآن کریم، قم: اتشارات اسوه.
مکارم شیرازی، ناصر(1373). ترجمه قرآن کریم، قم: دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی.
ــــــــــــــــــــ(1374). تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب الإسلامیه.
میبدی، احمدبن محمّد(1371). کشف الأسرار و عدهالأبرار، تهران: امیرکبیر.
الهی قمشه ای، مهدی(1380). ترجمه قرآن کریم، قم: انتشارات فاطمه الزهراء.

Halliday, M.A.K.and Ruqaiya Hassan (1976) Cohesion in English. Longman, London.

نویسندگان:

اصغر شهبازی ؛ نصرالله شاملی

حمید احمدیان : دانشگاه اصفهان

دو فصلنامه پژوهشهای زبان شناختی قرآن بهار و تابستان 1394

مرتبط‌ها

راه کاهش ظلم در خانواده افزایش حرمت پدر است

خروجی قرمز حمل سلاح آسان در ایران

خادمیاران رضوی: طلیعه‌ای نو از «آفتاب» فرهنگ شیعی

تحلیلهای رنگین برای عمامه خونین

سبکِ زندگی پرونده‌ساز!

تعداد بالای پرونده در قوه؛ آسیب اجتماعی یا اشکلات ساختاری؟