به گزارش دیدبان،مبحث اول این گفتار به گفتمان امام(ره) دربارهی نظام جایگزین رژیم شاهنشاهی در نوفل لوشاتو اختصاص داشت و بهعلت حجم زیاد، ناگزیز پاسخهای امام دربارهی نظام آینده در یک مقطع 15 روزه(نیمهی اول آذر ماه سال 57 ) مورد بررسی قرار گرفت. در این مبحث، گفتمان امام راحل پیرامون نظام جایگزین در مقطع دههی فجر انقلاب اسلامی بررسی میشود که ایشان در این مقطعِ 10 روزه و سرنوشت ساز در چند سخنرانی و بیانیهی خیلی صریح در رابطه با نظام جایگزین رژیم شاهنشاهی، موضع خود را اعلام میدارند که حکایت از تأسیس نظام آینده داشت که در چند مورد زیر ارایه گردید.
-1 اولین جایی که امام راحل پس از ورود به ایران نظام جایگزین را به بحث گذاشتند، روز 12 بهمن بود که در سخنان خود در بهشت زهرا و در بین انبوه جمعیت مطرح کردند و فرمودند: «من دولت تعیین میکنم، من تو دهن این دولت میزنم (رژیم شاه با نخستوزیری بختیار) من دولت تعیین میکنم، به پشتوانهی این ملت دولت تعیین میکنم، من به واسطهی اینکه ملت مرا قبول دارد.»[1]
احساسات شدید مردم که سخنان امام راحل را مورد تأیید قرار میداد، باعث گردید ادامهی سخنان امام قطع گردد و موضوع به بختیار و اینکه ملت او را قبول ندارند کشید.
امام(ره) در همان روز با تعدادی از افسران درجهدار ارتش در مدرسهی رفاه دیدار داشتند، ایشان خطاب به آنها دربارهی نظام جایگزین میفرماید: «اینجانب به واسطهی رهبری مبتنی بر حکم شرع و آرای اکثریت قریب به اتفاق ملت، دولت موقت را برای تشکیل مجلس مؤسسان (منظور خبرگان تدوین قانون اساسی میباشد) و دیگر امور مقدماتی معرفی میکنم تا در ارتش محترم به وظیفهی قانونی و ملی خود رفتار نماید و ان شاء الله تمام نابهسامانیها و آشفتگیها خاتمه داده شود».[2]
2- امام راحل در روز 13 بهمن که در مدرسهی علوی مستقر شدند با جمعی از علما، قضات، روحانیون و روحانیت دیدار داشتند که و به وجوب ادامهی مبارزه تا سقوط رژیم تأکید کردند و رژیم شاهنشاهی را از ابتدای تأسیس خلاف عقل و غیرقانون تلقی نموده و در ادامه فرمودند: «امروز مطلب مهم است از مهماتی است که جان باید پایش داد. همان مهمی است که سیدالشهداء جان خود را از دست داد، همان مهمی است که پیغمبر اسلام 23 سال زحمت برایش کشید، همان مهمی است که حضرت امیر(سلاماللهعلیه) 18 ماه با معاویه جنگ کرد و در صورتی که معاویه دعوی اسلام میکرد برای اینکه یک سلطان جائر بود، برای اینکه یک دستگاه جائر بود. باید به زمینش بزند، آنقدر از اصحاب بزرگوارش را به کشتن داد، آنقدر از آنها را هم کشت، برای چه؟ برای اینکه اقامهی حق کند، اقامهی عدل کند.
...ما باید اقامهی عدل کنیم، عذر نیست که ما قوه نداریم، این ملت قوهی ماست، این ملتی بود که با مشت جلوی تانک و توپ را گرفت و کشته هم داد. البته افتخار میکنیم به آنها رحمت میفرستیم ما هم کشته میشویم. ان شاء الله روز سکوت نیست، روز فعالیت است. هر کسی در هر منصبی که هست و در هر مقامی که هست نباید ساکت باشد». [3]
3- روزهای 14 و 15 بهمن 57، حجم کار امام راحل بسیار بالا بود و در آن شرایط بحرانی و پیچیده تصمیم گرفتند دولت را تعیین و نخست وزیر دولت موقت را معرفی نمایند و یکی از حساسترین گامها را در راستای تأسیس نظام جدید برداشتند. و در روز 15 بهمن، حکم نخست وزیری «مهندس مهدی بازرگان» توسط اعضای شورای انقلاب تنظیم و تحریر شد و در آن خطاب به بازرگان تصریح شده بود:«بنا به پیشنهاد شورای انقلاب، بر حسب حق شرعی و حق قانونی ناشی از آرای اکثریت قاطع قریب به اتفاق ملت ایران که طی اجتماعات عظیم و تظاهرات وسیع و متحد در سراسر ایران نسبت به رهبری جنبش ابراز شده است ..... شما را مأمور تشکیل دولت موقت مینمایم تا ترتیب ادارهی امور مملکت و به خصوص انجام رفراندوم و رجوع به آرای عمومی ملت دربارهی تغییر نظام سیاسی کشور به جمهوری اسلامی و تشکیل مجلس مؤسسان از منتخبین مردم جهت تصویب قانون اساسی نظام جدید و انتخاب مجلس نمایندگان ملت بر طبق قانون اساسی جدید، را بدهید». [4]
4 ـ امام راحل روز 16 بهمن در مصاحبهای در جمع خبرنگاران داخلی و خارجی که بیش از 400 نفر را تشکیل میدادند، ضمن تقدیم حکم مهندس بازرگان طی سخنانی فرمودند «شما خبرنگارها در این مدت ملاحظه کردید که ملت ما از مرکز تا هر جا که چشم انداز باشد شهرستانهای بزرگ و کوچک، دهکدهها، قرا و قصبات همه با هم یک فکر و یک نظر و با ارادهی مصمم از ما میخواهند که رژیم سلطنتی که یک رژیم پوسیده و غیرعقلایی است، غیرعقلی است و رژیم سلطنت محمدرضا خان، همهی مردم گفتند که اینها باید سراغ کارشان بروند و همهی مردم یک دل و یک جهت، جمهوری اسلامی را میخواهند....» [5]
امام راحل در این کنفرانس خبری و مطبوعاتی نکتهی دیگری را به صراحت اشاره فرمودند: «من باید یک تنبه دیگری هم بدهم و آن اینکه من که ایشان را دولت موقت حاکم کردهام یک نفر آدمی هستم که به واسطهی ولایتی که از طرف شارع مقدس دارم ایشان را قرار دادهام، ایشان واجب الاتباع است. ملت باید از او اتباع کنند. یک حکومت عادل نیست، یک حکومت شرعی است. باید از او اتباع کنند. مخالفت با این حکومت مخالفت با شرع است. قیام بر علیه شرع است. قیام بر علیه حکومت شرع جوابش در قانون ما هست. در فقه ما هست».[6]
فرمایش امام راحل که مبنی بر اینکه دارای ولایتی از ناحیهی خداست، موضوع سادهای نبوده است. این موضوع جنبهی سیاسی نداشت یا به عبارتی ضرورت انقلاب او را به این نظر نرسانده بود، زیرا گفتمان امام در نجف اشرف و قبل از آن، تحت عنوان «حکومت اسلامی» همین نظر را مطرح میکرد که توضیح آن در حد این ظرفیت نمیباشد.
روز 16 بهمن در دیدار با جمعی از روحانیون، پرسنل نظامی و نمایندگان مستعفی مجلس شورای ملی فرمودند: «ما دولت را تعیین کردیم، هم به حسب قانون ما حق داریم و هم به حسب شرع حق داریم. ما به حسب ولایت شرعی که داریم و به حسب آرای ملت که ما را قبول کرده است آقای مهندس بازرگان را مأمور کردیم که دولت تشکیل بدهند، دولت موقت، برای اینکه آرای ملت را با رفراندم راجع به رژیم استفسار کند. ولو اینکه من احتیاج به این نمیدیدم، برای اینکه آرای ملت این همه گفته شده و فریاد زده شده است. فریاد زدند که ما حکومت اسلامی میخواهیم و ما رژیم شاهنشاهی را نمیخواهیم. دیگر احتیاج نیست لکن برای اینکه بهانهها تمام شود و ثابت شود به اینکه مطلب این طور است. ملت ایران مسلم است ملت ایران یک رژیمی که برخلاف بر اسلام است نمیخواهد. ملت اسلام حکم اسلام را میخواهد. حکومت اسلامی را میخواهد. حکومت عدل را میخواهد. برای اثبات این، ایشان را مأمور کردیم به اینکه رفراندوم کند...».[7]
امام راحل در دیدار دیگری با مردم بر ادامه راه برای رسیدن به حکومت اسلامی تأکید کردند و فرمودند: «ما باید دنبال کنیم تا اینکه این نهضت را به آخر برسانیم و یک حکومت عادل در اینجا باشد یعنی یک حکومتی باشد که نخواهد جیب خودش را پر کند. حکومتی باشد که خودش را از ملت بداند و خدمتگزار بداند نه خودش را آقای ملت بداند.» [8]
5- علاوه بر مواردی که اشاره شد، در این مقطع هر روز امام راحل چندین دیدار، گفتوگو و سخنرانی ایراد مینمودند. مکرر بر این مباحث تأکید کرده و مرتب نفی رژیم طاغوت و تأسیس نظام جدید مبنی بر جاری نمودن قوانین را اسلامی تشریح مینمودند. به عنوان مثال، در روز 19 بهمن در دیدار و بیعت همافرهای نیروی هوایی در راستای تلاش برای نفی سلطهی خارجی و استقرار حکومت اسلامی فرمودند: «این طاغوتها را باید از بین ببریم و به جای آن یک حکومت عدل اسلامی که مملکت ما برای خودمان باشد و همه چیز ما به دست خودمان باشد، [داشته باشیم] ما میخواهیم که سرنوشتمان را خودمان تعیین کنیم نه سفارت آمریکا و شوروی، ما میخواهیم که مملکت خودمان را خودمان تعمیر کنیم نه یهودیها و اسراییلیها، ما میخواهیم مملکتمان را آزاد کنیم، اختناق در مملکت ما نباشد، ما میخواهیم ارتش ما آزاد باشد، اسراییل در آن تصرف نکند، آمریکا در آن تصرف نکند.[9](*)
ادامه دارد...
پی نوشت:
[1] .صحیفهی امام، جلد 6، صفحهی 16
[2] . صحیفهی امام، جلد 6، صفحهی 20
[3] . صحیفهی امام، جلد 6، صفحهی 33
[4]. صحیفهی امام، جلد 6، صفحهی 54
[5]. صحیفهی امام، جلد 6، صفحهی 56
[6]. صحیفهی امام، جلد 6، صفحهی 59
[7] . صحیفهی امام، جلد 6، صفحههای 68 و 69
[8]. صحیفهی امام، جلد 6، صفحهی 79
[9]. صحیفهی امام، جلد 6، صفحهی 101
سید مهدی حسینی: کارشناس مسائل سیاسی