به گزارش گروه رصد تروریسم دیدبان؛ در طول چند وقت اخیر انتقادات بسیاری نسبت به رسانههای محور مقاومت وجود داشته است. محور مقاومت باوجود پتانسیل بالای انسانی، فکری و حتی حرکتی در حوزههای مختلف سیاسی و نظامی به دلیل ضعف حوزه رسانه، در طول شش سال بحران سوریه همواره این در محور بازنده بزرگ تحولات بوده است.
با وجود حضور موثر رسانههای متعدد، حرفهای و باکیفیت روسها در سوریه اما هنوز هم این محور نتوانسته آنچه را که باید و شاید به منصه ظهور بگذارد. نگاه، تفکر، رفتار و اهداف روسها با ما متفاوت است. آنها دنبال برنامههای خاص خود هستند و میخواهند منافعشان تامین شود و نمیتوانند باری از دوش ایران، سوریه، عراق و مقاومت اسلامی بردارند. متاسفانه هنوز هم برنامهای برای رسیدن به نقطه مطلوب وجود ندارد. وجود نگاه امنیتی در همه حوزهها باعث شده تا اطلاعرسانی سریع، دقیق و شفاف از میدان نبرد وجود نداشته باشد.
طرف روسی با آوردن یک دستگاه SNG مستقیم از میدان نبرد برنامه پخش میکند، اما رسانههای ایرانی و کلا محور مقاومت اجازه فیلمبرداری ندارند و از یک حادثه تنها یکی دو دقیقه فیلم به وسیله واحد سمعی بصری مستقر در خط به اعلام الحربی داده میشود تا آنها نیز آن را منتشر کنند. حتی رسانههای سوری هم به اندازهای که رسانههای ما به وسیله فرماندهی عملیات محدود شده، محدود نیستند.
اتحادیه رادیو و تلویزیونهای اسلامی که صدها شبکه رادیویی و تلویزیونی را در اختیار دارد و از آنها حمایت میکند هم تاکنون نتوانسته در این زمینه گامی بردارد. ما هنوز هم نمیتوانیم دسترسی دقیق و سریعی به خطوط نبرد، پشت خطوط، تدارکات و تهیه مستندهای روزانه برای مخاطب ایرانی داشته باشیم. این مقدمه ذکر شد تا یک نکته مهم عرض شود. در نبردهای اخیر در جرود فلیطه و عرسال میان مقاومت اسلامی و تروریستهای القاعده (جبههالنصره) برای اولینبار، واحد رسانهای مقاومت توانست عملکرد خوبی از خود برجای بگذارد و نمره بالاتر از ۱۵ را از آن خود کند.
این عملکرد هنوز تا رسیدن به مرحله خیلی خوب و عالی فاصله دارد، اما در چرایی این موفقیت باید نکاتی را مدنظر قرار داد که بهصورت خلاصه عرض میشود؛
۱) در نبردهای اخیر، خبری از ممیزیهای اتحادیه رادیو و تلویزیونهای اسلامی نبود.
۲) نیروهای عملکننده بهصورت خالص از رزمندگان مقاومت اسلامی لبنان بودند.
۳) فرماندهی این عملیات اعتماد خوبی به خبرنگاران دو شبکه المنار و المیادین داشت.
۴) در این نبردها، در حالی که رسانه مقاومت حضور چشمگیری داشت، جبهه النصره به دلایل متعدد از جمله محاصره و شکستهای پیاپی نتوانست فرصت به دست گرفتن ابتکار عمل را بیابد.
۵) برخی از مراکز فرهنگی که در بوق و کرنا کردند که محمولهاشان! را اسرائیل زده، آنجا حضور ندارند و کار فقط در راستای ماموریت است.
درنبردهای چندماهه مقاومت به سمت السخنه، تاکنون فقط چند ویدئوی محدود منتشر شده است، در حالی که در نبردهای چند روزه در جرود عرسال، دهها کلیپ و فیلم از اعلام الحربی پخش و المنار و المیادین به صورت مستمر و مستقیم از محورهای مختلف گزارشهای میدانی منتشر میکردند. از این وجیزه میخواهیم یک نتیجه حاصل کنیم و آن این که باوجود محدودیت رزمندگان مقاومت در لبنان و برای حفظ هویت پنهان و عدم شناسایی، اما با تدبیر خوب ما گزارشهای مفصل و بهروزی از نبردهای عرسال داشتیم و حتی تلویزیون انحصاری و بدون رقیب خودمان هم موفق شد تا اطلاعرسانی بهتری در این مورد داشته باشد.
با توجه به موارد گفته شده، باید ممیزیهای اعمال شده بر رسانهها برای اطلاعرسانی و تهیه مستندهای میدانی برداشته شود. دوربین متاسفانه به دست افراد غیر حرفهای است که از اصول عکاسی و فیلمبرداری چیزی نمیدانند و از میان ساعتها فیلم بیکیفیت چند دقیقه به اعلامالحربی برای انتشار میرسد. در صورتی که نگاه امنیتی از میدان نبرد برداشته شود و چند نفر تصمیمگیر غیرحرفهای که به صورت عملیاتی در سوریه حضور دارند جای خود را به افراد خوشفکر و رسانهدیده بدهند، اوضاع بهتر خواهد شد. ما در آیندهای نزدیک نبردهای سهمگینی را در پیش داریم، اگر نتوانیم افکار عمومی را همراه کنیم، شکستمان قطعی است. باید از تجربه رسانهای در عرسال درس گرفته و نسبت به راه دادن عکاسان و فیلمبرداران به خطوط نبرد تساهل بیشتری به خرج داد.