اخیراً در اخبار مطرح شد «رسانه ملی» با ۱۳۴۰برنامهٔ ترکیبی، مستند، مسابقه، فیلم و مجموعهٔ تلویزیونی در شبکههای مختلف سیما روایتگر انقلاب اسلامی در دههٔ فجر ۹۱ خواهد بود. به نقل از روابط عمومی سیما، ۷۳۱ برنامهٔ ترکیبی، ۶ مجموعهٔ تلویزیونی، ۶۴ فیلم سینمایی، ۱۷ مجموعهٔ نمایشی کمدی، ۷۵ برنامهٔ گفتوگومحور، ۲۰ مسابقه و ۴۲۵ مستند از شبکههای سیما پخش میشود. این برنامهها بیش از ۵۳ هزار و ۶۰۰ دقیقه مهمان مخاطبان سیما در ایامالله دههٔ فجرند.
مجموعههای تلویزیونی «جلوهٔ شکوه» و «خاطرات مرد ناتمام» از شبکهٔ یک سیما، «روحالله» از شبکهٔ دو، «پروانه» از شبکهٔ سه و «ریحانه» از شبکهٔ چهار سیما پخش میشود. شبکهٔ پنج نیز جشنوارهٔ تلویزیونی فیلمهای سینمایی با موضوع انقلاب اسلامی را برای مخاطبان خود تدارک دیده است. شبکهٔ جامجم مجموعههای تلویزیونی و فیلمهای شبکههای دیگر را بازپخش میکند و شبکهٔ آموزش هم جشنوارهٔ موسیقی و شعر فجر را انعکاس میدهد و پوشش جشنوارهٔ تئاتر فجر، در دستور کار شبکهٔ چهار و جشنوارهٔ فیلم فجر، در برنامهٔ پخش شبکههای یک و نمایش است.
شبکهٔ مستند نیز بخشهایی از جشنوارهٔ فیلم فجر را پخش میکند. جُنگهای شبانه نیز در برخی شبکههای سیما مهمان خانههای مردم انقلابی ایران اسلامی است و مستند «رازها و دروغها» از شبکهٔ یک، چهار و مستند پخش خواهد شد و نیز چند مستند دیگر دربارهٔ افراد مؤثر در رژیم پهلوی، در دستور کار پخش سیما در ایام الله دههٔ فجر قرار گرفته است. سری جدید خندهبازار، مجموعهٔ کمدی «پیشی پرشین»، برنامهٔ «روی خط مرز» با هدف بررسی وضعیت مناطق مرزی در قبل و بعد از انقلاب، مجلههای علمی و اقتصادی و کنکاش با بررسی دستاوردهای علمی و اقتصادی انقلاب اسلامی، اردوهای جهادی و مستند گزارشی مجموعهٔ راهپیماییهای ۳۰ سال اخیر، از دیگر برنامههای ویژهٔ دههٔ فجر انقلاب اسلامی امسال معرفی گردیده است.
روابط عمومی رسانهٔ ملی همچنین تأکید کرد: «گفتمان حاکم بر برنامههای تلویزیون در دههٔ فجر «انقلاب اسلامی یک پدیدهٔ الهی و مردمی» و شعار اصلی برنامهها «انقلاب اسلامی، نهضت پایدار تا ظهور موعود» است.»
ممکن است هر رسانهای، مخصوصاً رسانهٔ ملی (تلویزیون) در ایران، که به شکل دولتی فعالیت دارد و همچنین مخاطبان میلیونی و اعتماد عمومی بالای ۸۶ درصد دارد، به علت برخی اِعمال سلیقههای فردی، به افراط یا تفریط گرفتار گردد و در انتقال میراث اجتماعی از نسلی به نسل دیگر، با شتابزدگی در تصمیمگیریها، موجبات ریزش مخاطب در آن مناسبت تاریخی (ملی یا مذهبی) و از دست رفتن اعتماد مخاطب در دریافت پیام رسانهٔ ملی را فراهم سازد.
یکی از اولویتهای رسانه انتقال صحیح و کامل پیام از منبع فرستنده به گیرنده یا گیرندگان است. اگر رسانهای احساس جانبداری و تعصب را در رابطه با موضوع یا حادثهای تاریخی به مخاطبان خود انتقال دهد، اینجانبداری صورت ناخوشایندی خواهد داشت و به مخاطب احساس تحمیل و القای مفاهیم منفی از سوی رسانهٔ ملی دست خواهد داد و اعتماد را، که سرمایهٔ هر رسانهٔ دیداریـشنیداری است، از آن رسانه خواهد گرفت، هرچند که آن ارزش و هنجار (norms) ملی یا مذهبی، حق و حقیقت باشد؛ چه رسد به آنکه آن ارزش حق هم نباشد.
به هر حال، تجربهٔ چهار دهه فعالیت رسانهٔ ملی در نظام اسلامی این مطلب را روشن ساخته است که رسانهٔ ملی در برنامههای مناسبتی، در پارهای از اوقات، گرفتار افراط و تفریط گردیده است. در تحقیقات میدانی به این ایرادات برمیخوریم:
۱. اشباع و دلزدگی در برنامهها: پیروزی انقلاب اسلامی ایران اتفاق مهمی بود که هرچند از کشور ما شروع شد، ولی مختص به ایران نماند و تمام کشورهای جهان را متأثر ساخت. بنابراین میبایست در همهٔ ابعاد مورد بررسی قرار گیرد و شاید این وظیفهٔ رسانهٔ ملی باشد تا به خوبی چنین صحنههایی را به تصویر بکشد و هر سال به نسبت سال قبل با برنامهریزی هدفمندتر و منسجمتر به استقبال ایامالله فجر برود و البته مراقب باشد تا دچار اشباع و دلزدگی مخاطب نشود. در این ایام شاید بهتر باشد تا جنایات و فساد اخلاقی و شخصیتی پهلوی را بیشتر مطرح کنند تا در مقابل تطهیرسازیهای دروغین رسانههای وابسته و کسانی که سعی میکنند تا به هر دلیل خاندان جعلی پهلوی را نزد افکار عمومی خوب جلوه دهند، حقایق را مطرح کنند. مانند جشنهای پرهزینهٔ ۲۵۰۰ساله یا تاجگذاریهای سنگینی که به قیمت زیر پا گذاشتن حقوق میلیونها ایرانی برای ظاهرسازی انجام میشد. لذا باید مطرح شود تا مردم به صورت غیرمستقیم سادهزیستی ولایت فقیه را با زندگی پهلوی مقایسه کنند و بیشتر قدر این گوهر تابناک را بدانند. البته این رسالت صداوسیمای جمهوری اسلامی است که بتواند وقایع تاریخ معاصر کشورمان را به خوبی انتقال دهد (یادداشتهای من، ۱۳۹۰).
۲. تحریف سبک زندگی: این نوع، به صورت حاشیهای و پنهان در تولیدات نمایشی سیما قابل رصد است. در لایههای زیرین تولیدات سیما، سبک زندگی مصرفگرایی تبلیغ میشود و به راحتی این دست تولیدات از ناظران کیفی رسانه تأییدیه میگیرند و از آنتن سیما پخش میشوند و به مرور زمان، سطح توقعات از سبک متعادل زندگی را بالا میبرند و مخاطبان را به مصرفگرایی فزایندهای تحریک میکنند. یکی از آرمانهای اصلی انقلاب، که از همان بدو امر مورد توجه امام خمینی (رحمت الله علیه) نیز قرار داشت، مسئلهٔ جهانیسازی انقلاب اسلامی بود. این امر، همچون آرمان بلندی، با تثبیت سبک متعادل زندگی به دست خواهد آمد. تبلیغات و پروپاگاندای مصرفگرایی همچنین تولید را با بحران مواجه خواهد ساخت و باعث رکود رشد صنعت در کشور خواهد گردید.
معمار کبیر انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه)، مسئولیت و رسالت مطبوعات و رسانهها را حرکت در مسیر خواست ملت و خدمت به ملت میدانند و تصریح میکنند: «از همهٔ خدمتها بالاتر این است که نیروی انسانی ما رشد کند و این به عهدهٔ رسانهها و مطبوعات است. اینها میتوانند نیروی انسانی ما را تقویت و تربیت صحیح بکنند و خدمتشان ارزشمند باشد.» [۱]
انقلاب اسلامی ایران مبتنی بر یک اندیشهٔ قومی یا ملی نبوده و نیست، بلکه به دلیل آنکه برآمده از یک فلسفهٔ الهی است، در خود این ظرفیت را دارد که در میان هر قوم یا ملت مسلمان دیگری ظهور و بروز پیدا کند. در ابتدای پیروزی انقلاب، حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) فرمودند: «ما به تمام جهان تجربههایمان را صادر میکنیم و نتیجهٔ مبارزه و دفاع با ستمگران را بدون کوچکترین چشمداشتی به مبارزان راه حق انتقال میدهیم و مسلماً محصول صدور این تجربهها جز شکوفههای پیروزی و استقلال و پیاده شدن احکام اسلام برای ملتهای دربند نیست.» [۲]
رسانهٔ ملی، که گفتمان حاکم بر برنامههای تلویزیون خود در ایامالله دههٔ فجر را «انقلاب اسلامی یک پدیدهٔ الهی و مردمی» و شعار اصلی برنامهها را «انقلاب اسلامی، نهضت پایدار تا ظهور موعود» تعیین و راهبرد اساسی برنامهها را، استقلال، آزادی، و نظام ولایی و سبک زندگی اسلامیـایرانی در این ایام تعریف کرده، آیا توانسته است شعارها و آرمانهای انقلاب را به نسل جدید (نسل دوم و سوم) انقلاب انتقال دهد؟ آیا این آرمان در اندازهٔ شعار باقی مانده یا به مرتبهٔ یک واقعیت لذتبخش رسیده است؟
الف) ارزیابی کارکرد رسانهٔ ملی بر اساس نظریهی هاروالد لاسول:
«هارولد لاسول» در سال ۱۹۶۷ تحقیقات گستردهای دربارهٔ کارکردهای رسانه انجام داد و در پایان، سه کارکرد گستردهٔ رسانه را اینچنین برشمرد (سورین، تانکارد، ۱۳۸۱، ۴۵۰ و ۴۵۱):
۱. انتقال میراث فرهنگی و سرگرمی، پر کردن اوقات فراغت: این رویکرد با تأکید بر سرگرمی و پر کردن اوقات فراغت تنظیم و تهیه شده است. «رسانهٔ ملی» با تولید سریالها و مجموعههای کمدی سرگرمکننده مانند «خنده بازار»، «برره» و… در این سالها نتوانست رضایت منتقدان رسانه را به دست آورد. در واقع این نوع تولیدات مورد انتقاد جدی جامعهشناسان و روانشناسان قرار گرفت. این بخش میتواند یکی از مسئلهها و دغدغههای رسانهٔ ملی باشد تا با تولید آثار فاخر طنز و سرگرمی، فارغ از هر گونه تمسخر و استهزای فرهنگها، قومیتها، شخصیتها، ارزشهای دینی و… بتواند اوقات فراغت مخاطبان میلیونی خود را به درستی پر کند.
۲. انتخاب و تفسیر اطلاعات محیط، شامل اجماع و افشای انحرافات، ممانعت از تهدیدات ثبات اجتماعی و وحشت عمومی، مدیریت افکار عمومی و نظارت بر حکومت:
این بخش ناظر به اطلاعرسانی و شفافسازی اخبار و اطلاعات محیط برای مخاطبان «رسانهٔ ملی» است. هرچند که رسانهٔ ملی در این امر اقدامات خوبی داشته است، مانند تولید مجلهٔ خبری ساعت ۱۹، خبر ساعت۲۰: ۳۰ و… اما هنوز تعداد این دست برنامهها در مقایسه با فضای حاکم خبری در رسانهٔ ملی کم است. لازم است چرخش خبری و اطلاعرسانی بر اساس شفافسازی، پخش مشکلات جامعه و بررسی راههای برونرفت آن از سوی کارشناسان، بیمهابا بودن در نقد مسئولین با حفظ حریم شخصی آنها و خطقرمزها و ارزشها، شرایط ممانعت از تهدیدات ثبات جامعه را فراهم سازد.
۳. انتقال فرهنگ، تعمیق تجربهٔ مشترک، کاستن احساس ازخودبیگانگی، کمک به یکدستسازی و انسجام درون جامعه:
باید اذعان کرد «رسانهٔ ملی» به عنوان بازیگر اصلی عرصهٔ فرهنگ توانسته است موفقیتهای بزرگی در انتقال و انعکاس هنرمندانهٔ دستاوردهای انقلاب اسلامی و آرمانهای انقلاب به نسلهای دوم و سوم کسب کند، ولی با توجه به هجمهٔ سنگین فرهنگی از طریق رسانهها و وسایل ارتباط جمعی عصر جدید علیه جوانان این مرزوبوم، رسانهٔ ملی باید در این حوزه آنچنان فعال باشد که دشمن را مأیوس و نومید کند و دندان طمع دشمن برای به دام انداختن نسل جدید انقلاب را بکَند.
در این ارتباط، رهبر فرزانهٔ انقلاب طی فرمایشاتی، با تأکید بر تحقق انتقال ارزشهای انقلاب به نسلهای دوم و سوم، فرمودند: «گواه آشکار انتقال ارزشهای انقلاب اسلامی به نسلهای دوم و سوم دانشمندان شهید مصطفی احمدی روشن و رضایینژاد هستند که با اینکه دوران انقلاب و امام و دوران جنگ را درک نکرده بودند، اما با درک وظایف انقلابی و اسلامی به درجات عالی علمی نیز رسیدند و با وجود مورد تهدید بودن، به راه خود ادامه دادند.» [۶]
ب) بررسی میزان توجه رسانهٔ ملی به نیاز مخاطب بر اساس نظریهٔ استفاده و رضامندی:
در مقدمه توضیحاتی لازم است. بر اساس نظریهٔ «استفاده و رضامندی»، مخاطب به نیاز خود آگاه است (شهبازی، ۱۳۹۱). در این رویکرد، فرآیند انتقال پیام پنج ویژگی دارد:
- پویا بودن مخاطب.
- رقابت رسانه با دیگر پدیدهها در تأمین نیاز مخاطبان.
- جستوجوگر بودن مخاطب؛ او برای تأمین نیازها و رضایت خود، رسانههای مختلفی را تجربه میکند.
- مخاطبان برای تأمین نیازهای معرفتی خویش، آگاهانه رسانهٔ هدف را انتخاب میکنند.
- در تأمین نیازهای اساسی مخاطب، منابع مختلف ارتباطی و غیرارتباطی با یکدیگر در ارتباطاند. اساساً رویکرد افراد به رسانهها به خاطر دستیابی به دو پاداش است:
الف) پاداش آنی: اطلاع داشتن در مورد حوادث و رویدادهای روز.
ب) پاداش آتی: خدمات مقولههای آموزش درازمدت.
مخاطبان رسانه اغلب بر مبنای شباهت نیازها، علایق و سلایق فردی شکل میگیرند که این موضوع منشأ اجتماعی یا روانشناختی دارد. این شیوهٔ تفکر متعلق به مکتب پژوهشی با نام «استفاده و رضامندی» یا «بهرهوری و خرسندی» است (مک کوایل، ۴-۱۰۳). «رضامندی و بهرهوری» توسعه و تعمیم نظریهٔ «گزینش و محدود بودن تأثیر وسایل ارتباط جمعی» است که معتقد است مخاطب خود تصمیم میگیرد چه برنامهای را و از کدام وسیلهٔ ارتباطی انتخاب کند؟ این رویکرد به دنبال علل و انگیزههایی است که مخاطب را وامیدارد به طرق مختلف و اشکال گوناگون از رسانه استفاده کند و بدان وسیله به ارضای خود بپردازد (مهرداد، ۱۳۷۶، ۱۴۷).
رویکرد استفاده و رضامندی همان کاربردی کردن متغیرهای جامعهشناختی و روانشناختی است که ممکن است الگوهای افتراقی مصرف رسانه را به وجود آورد (نیکو و دیگران، ۲۰ تا ۲۲). مهمترین آن، گونهشناسی لاسول برای بیان کارکردهای رسانههاست که نظارت بر محیط، مربوط کردن بخشهای مختلف جامعه به یکدیگر (همبستگی) و انتقال میراث فرهنگی است. مک کوئیل، بلومر و براون نیز انگیزهٔ استفادهٔ مخاطبان از رسانهها را چنین برشمردهاند: «فراغت، روابط شخصی، هویت شخصی و روانشناختی فردی و نظارت.» (سورین و تانکارد، ۴۲۵) کاتز، بلومر و گورویچ در رابطه با استفادهٔ افراد از رسانهها، الگوی جدیدی را پیشنهاد دادهاند:
۱. استفادهٔ مخاطب معطوف به هدف است (سورین و تانکارد، ۴۲۱ تا ۴۲۵). محققان ابعاد فعال بودن مخاطب را نیز چنین ذکر کردهاند:
الف) تعمدی بودن: این امر مبتنی بر استفادهٔ هدفمند و برنامهریزیشده از رسانه است.
ب) انتخابی بودن: مخاطب خود را آگاهانه در معرض رسانه قرار میدهد.
ج) سودمندی: بهرهٔ اجتماعی یا روانشناختی مخاطب از رسانه (نیکو و دیگران، ۴۸ تا ۵۷).
۲. مخاطب در ارضای نیاز و انتخاب رسانهٔ هدف ابتکار عمل زیادی دارد.
۳. رسانهها با دیگر منابع ارضای نیاز رقابت دارند (سورین و تانکارد، ۴۲۱ تا ۴۲۵) ۵-۴۲۱)
۴. در رویکرد رضایت، دریافت پیام مخاطب باید رضایتبخش باشد. برای کسب رضایت مخاطب، در پی چه محتوایی باید بود. انتخاب هر رسانه توسط مخاطب را به معنای ارزشگذاری مثبت یا منفی بر آن رسانه میتوان قلمداد کرد (مک کوایل، ۳۳۳).
نتیجهگیری
به طور کلی انقلاب اسلامی از ابتدای شکلگیری تا کنون، با چهار نسل مواجه بوده است:
۱. نسل اول افرادی هستند که در سال ۱۳۴۲ جوان بودند و بخشی از عمر خود را صرف مبارزه با استبداد رژیم منفور سابق کردند و به همراه امام (رحمت الله علیه) باعث به وجود آمدن انقلاب اسلامی شدند و جمهوری اسلامی را تشکیل دادند. این نسل، که میتوان آنها را فداکارترین مجموعهٔ وفادار به آرمانهای انقلاب نام نهاد، در دشوارترین روزهای انقلاب، مدیریت جامعه را بر عهده گرفتند و با وجود چالشها و توطئههای گوناگون، موفق شدند انقلاب را از مسیر انحراف نجات دهند.
۲. نسل دوم، که پرورده نسل اول است، کسانی هستند که موتور حرکت انقلاب اسلامی بودند و جنگ تحمیلی را اداره کردند و با کمترین امکانات توانستند بر ارتش مزدور صدام پیروز شوند و حماسههای جاودانهای از خود به یادگار بگذارند و در واقع، نسل انقلاب و جنگ نام دارند. این افراد کسانی هستند که تجربهٔ پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ را دارند و با تجربهٔ جنگ وارد میدان سازندگی شدند. کشور در ارائهٔ طرحهای کلان عمرانی پس از جنگ به آنها نیاز داشت و بنابراین آنها ساختار مدیریتی نظام را بر عهده گرفتند و در حال حاضر، اکثر مسئولان و مدیران جامعه از این نسل هستند.
۳. نسل سوم فرزندان نسل دوم هستند و تجربهٔ قبل از انقلاب و جنگ را ندارند.
۴. نسل چهارم فرزندان نسل سوم هستند. در واقع آنها در آینده تبدیل به نسل خواهند شد و در حال حاضر، کودک هستند و تقریباً ده سال دیگر در عرصهٔ اجتماع ظاهر خواهند شد (محمدی، ۱۳۸۵).
ویژگیهای نسل سوم
وضعیت کلی جوانان کشور نشان میدهد که ۷۰ درصد جمعیت جامعه زیر ۳۰ سال هستند و ۳۵ درصد از آنها، در گروه سنی جوانان قرار دارند. اگر سن جوان را بین ۱۵ تا ۲۸ سال تعریف کنیم، ۲۵ میلیون جوان داریم که به عنوان یک سرمایهٔ بسیار عظیم، بخش مهمی از جامعهٔ کنونی را شکل دادهاند و ۲۰ سال آینده نیز در اختیار همین جوانان نسل سوم انقلاب خواهد بود. از این رو، شناخت صحیح این نسل و ویژگیهای آن از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است که ضرورت توجه به آن را در بخشهای سیاستگذاری رسانهٔ ملی و اجرایی کشور، خاطر نشان میسازد. در یک دستهبندی، ویژگیهای نسل سوم چنین است:
۱. به لحاظ شخصیتی، هویتی شکلیافتهتر و مستقلتر دارد.
۲. در توجه به مظاهر دینی، گزینشگراست؛ مظاهر اساسی را ترجیح میدهد و بیش از آنکه به مظاهر دینی تکیه کند، به جوهر و گوهر دین تکیه دارد.
۳. بیشتر ترجیح میدهد آن طوری که هست دیده شود و کمتر به پنهانکاری در رفتارها تمایل دارد.
۴. با خوشبینی به تعامل با جهان و فرهنگهای مختلف میاندیشد.
۵. بیشتر واقعگراست. طرح و برنامههای فردی و اجتماعی را بیشتر از نسل گذشته، با ملاکهای در دسترس بودن، عملی بودن و راهگشا بودن میسنجد.
۶. بر خلاف بعضی برداشتهای جامعهشناسی سیاسی، این نسل، بر اساس تجربههای تاریخی، به جدایی دین از سیاست، تمایل نشان نخواهد داد؛ بلکه به تعدیل ارتباط آن دو تمایل دارد.
۷. از سیاستزدگی گریزان است و بدون آنکه وابستگی جناحی به احزاب و افراد سیاسی داشته باشد، خودجوش در جهت تداوم انقلاب اسلامی گام برمیدارد و بدون درگیری در مجادلات سیاسی، به رشد، توسعه و خدمتگزاری به مردم همت میگمارد.
۸. تمایل زیباییشناختی و هنری این نسل، در مقایسه با نسل قبل، بیشتر است.
۹. صمیمیتر و راحتتر با دیگران معاشرت میکند.
۱۰. دارای پویایی و روحیهٔ انتقادگری است که در مقابل انحرافات احتمالی و کجرویها، به سرعت از خود واکنش نشان میدهد و بدون توسل به خشونت، خطاها را اصلاح میکند.
۱۱. مدار حرکت این نسل بر شناخت و تجزیه و تحلیل حوادث سیاسی جهان، موضعگیری صحیح و مقابلهٔ سریع با تهدیدات بیگانگان استوار است. شرایط جهانی، انفجار اطلاعاتی و گردش سریع اطلاعات، پویایی و قدرت تحلیل بالایی به این نسل بخشیده است.
۱۲. نسل سوم میزان تبعیت و تأثیرپذیریاش از دیگران بسیار بالاست و در نتیجه، احتیاج به الگوی مناسب دارد.
۱۳. این نسل به فرهنگ و سنتهای ایرانی علاقهمند و به دین و اخلاق خود پایبند است و ابعاد فرهنگی، هنری و زیباشناختی فرهنگ ایرانی برای آنها بسیار جذابیت دارد (محمدی، ۱۳۸۵).
نیازهای نسل سوم
نسل سوم اگر درک شود، مشکلات و نیازهایش شناخته شود و بستر مناسبی برای رفع خواستههایش فراهم گردد، مجال خودشکوفایی خواهد یافت. کاوشی گذرا در متون روانشناسی بیانگر این واقعیت است که نسل جوان و نوجوان دارای نیازهای خاصی است که برخی از آنها عبارتاند از:
۱. نیاز به دوستی و مهربانی
۲. نیاز به امنیت و آسایش
۳. نیاز به احساس تعلق
۴. نیاز به مقبولیت و احترام
۵. نیاز به استقلال
۶. نیاز به قدردانی
۷. نیاز به داشتن هدفی مشخص در زندگی
۸. نیاز به احساس هویت و شناخت خود
۹. نیاز به احساس رشد، کمال و خودشکوفایی
۱۰. نیاز به معنویت و مذهب
از منظر «آبراهام مزلو»، روانشناس
انسانگرای آمریکایی، نیازهای انسانی اهمیت نهادی دارد و دارای سلسله مراتب
است. سلسله مراتب نیازهایِ مزلو، شامل نیازهای فیزیولوژیکی (طبیعی)،
نیازهای ایمنی، نیاز تعلق و عشق، نیازهای حرمت (عزت نفس و احترام) و نیاز
به خودشکوفایی است و برای رسیدن به این خودشکوفایی، ابتدا باید با فراهم
بودن شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مناسب، جوان را از درگیری با نیازهای
ردههای پایینتر رها کرد تا بتواند به نیازهای عالی فکر کند.
با توجه به میانگین سنی نسل دوم و سوم انقلاب، که در ردهٔ جوان و میانسال
قرار دارد و همین طور با عنایت به تنوع و تکثر رسانهها برای جلب سلایق
مختلف مخاطبان در عصر جدید، رسانهٔ ملی باید در راهبردهای آتی و افق
رسانهای خود به نیازهای مشروع نسل دوم و سوم انقلاب توجه کافی و لازم
داشته باشد تا از عهدهٔ رسالت خود، یعنی پیوند دادن نسل دوم و سوم با
آرمانهای انقلاب و حضرت امام (رحمت الله علیه) و همین طور پرورش نسلی
پویا، عالم و نگهبان ارزشهای اسلامی انقلاب برآید و گوی سبقت را از رقبای
رسانهای خویش برباید و این فعالیتها را منحصر به یک بازهٔ زمانی
کوتاهمدت دهروزهٔ دهه فجر نداند، بلکه ضروری است با برنامهریزی بلندمدت
آن را به یک راهبرد اساسی تبدیل نماید.
منابع:
۱. مطبوعات و رسانهها از دیدگاه امام خمینی (رحمت الله علیه)، ص ۱۴ و بیانات امام خمینی (رحمت الله علیه) در جمع مسئولین و کارکنان مجلهٔ خواندنیها، صحیفهٔ نور، ج ۸، ص ۲۴، به نقل از کتاب تعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (رحمت الله علیه)، ص ۳۷۴.
۲. پیام برائت از مشرکان، صحیفهٔ نور، ج ۲۰، ص ۱۱۸.
۳. ساروخانی، ۱۳۶۸، ۶۹ تا ۷۲، به نقل از جوادی یگانه، ۱۳۸۵.
۴. دنیس مک کوئیل، درآمدی بر نظریههای ارتباطات جمعی، ترجمهٔ پرویز اجلالی، تهران، نشر مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها، چاپ اول، ۱۳۸۲.
۵. سورین، ورنرو جیمز تانکارد، نظریههای ارتباط جمعی، ترجمهٔ علیرضا دهقان، تهران، نشر دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۸۱.
۶. خطبههای نماز جمعهٔ تهران، ۱۴ بهمن ۱۳۹۰.
۷. علیرضا محمدی، مجلات پرسمان حوزه، یادداشت ویژگیها و نیازهای نسل سوم انقلاب، ۱۳۸۵.
پینوشتها:
Lasswell
Raite
Katz
Blumer
Gurvitch
Brown
McQuail