دیدبان
علیرضا قزوه

داغی برای ادبیات متعهد

داغی برای ادبیات متعهد

دیدبان: یکی از تلخی‌های گذر ایام، نظاره‌ پرکشیدن عزیزان و بزرگان است. دیروز، تقویم ورقی دیگر خورد و این بار استاد حمید سبزواری را از ما گرفت؛ داغی عظیم که تا ابد بر دوش ادبیات متعهد فارسی سنگینی خواهد کرد.
 
استاد، پیر ما جماعت شاعر و پدر شعر انقلاب اسلامی بود. به جرات می‌توان گفت که از میان رهروان کاروان شعر انقلاب، هیچ شاعری به اندازه ایشان، تمامت شعرش را به موضوعات انقلابی و اسلامی اختصاص نداده و این‌گونه حاصل عمر خویش را وقف آرمان‌های مردمش نکرده است.
 
از زمان مشروطه تاکنون، کسی نتوانسته بود به اندازه ایشان با طنین سرودهایش در حافظه عمومی ملت ایران جای بگیرد و جاودانه شود.
 
سرودهای او صدای مردم بود و از همین رو قابلیت زمزمه‌پذیری داشت و با اقبال عموم مردم روبه‌رو می‌شد. کمتر موضوع و مناسبتی را در میان تاریخ پرفراز و نشیب معاصر ملت ایران می‌توان یافت که در میان آثار استاد جایی برای خود نگشوده باشد.
 
از این منظر، شعر سبزواری، آیینه‌ای صیقلی برای تاریخ معاصر ایران به‌شمار می‌رود. اما از دیدگاه پژوهشگران دانشگاهی، کار استاد سبزواری از جهتی دیگر هم ارج و قرب داشت؛ او از معدود قصیده‌سرایان موفق و برجسته در روزگار ما بود که توانسته بود وقایع جهان امروز را در جامه چامه‌های فاخرش متجلی نماید و گنج نفیس دیگری به گنجینه ادبیات پربار فارسی بیفزاید. استاد سبزواری از نخستین روزهای جنبش ترقی‌خواه دینی مردم ایران با آنان همراه و همگام بود و این هم‌نفسی را تا آخرین لحظات عمر پربرکت خویش ادامه داد.
 
او نام و وجود خود را تا آخرین نفس نذر انقلاب کرد و تا آخرین لحظه در خط رهبری و شهدا ماند. فارغ از آثار، روحیات شخصیتی مرحوم سبزواری هم آیینه تمام‌قد آثارش بود؛ او هرگز با منحرفان از جاده انقلاب اسلامی سر سازش نیافت و همچون مجاهدی ثابت‌قدم همواره مدافع آرمان‌های انقلابی و اسلامی مردم باقی ماند و در این راه با هیچ‌کس مماشات نکرد.

مرتبط‌ها

راه کاهش ظلم در خانواده افزایش حرمت پدر است

خروجی قرمز حمل سلاح آسان در ایران

خادمیاران رضوی: طلیعه‌ای نو از «آفتاب» فرهنگ شیعی

تحلیلهای رنگین برای عمامه خونین

سبکِ زندگی پرونده‌ساز!

تعداد بالای پرونده در قوه؛ آسیب اجتماعی یا اشکلات ساختاری؟