دیدبان: برنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام، با گذشت ماه ها از زمان اجرای رسمی آن، همچنان محل مناقشه قرار دارد و علیرغم اینکه حسن روحانی و تیم اطرافش می کوشند با استعمال کلماتی همچون برجام 2 و 3 و...، از برجام اصلی عبور کنند، اما آنچه که روز به روز برای ملت ایران بیشتر مشخص می شود، "خسارت محض" بودن برجامی است که حیثیت دولت یازدهم به آن گره زده شده است.
به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی "خیبرآنلاین"، قرارگرفتن در بازی شیطان بزرگ و اجرای مطالبات ایالات متحده در مذاکراتی که عمر 3 ساله دولت یازدهم تاکنون صرف آن شده، موضوعی بود که به جهت نوع مذاکراتی که صورت گرفت، از ابتدا با اعتراض گسترده خیل کثیر منتقدان مواجه شد تا جایی که امام خامنه ای، در بیانات ابتدای سال 95 خود در جوار حرم رضوی، از قول وزیر امور خارجه دولت روحانی اعلام کردند که در حین مذاکرات، آنها نتوانستند برخی از "خطوط قرمز" را رعایت کنند.
عدم اقبال حداکثری ملت ایران در انتخابات مجلس اخیر (7 اسفند) از عملکرد روحانی و تمش که برخلاف تهران، در شهرستان ها کاندیداهای حامی دولت به موفقیت حداقلی نایل آمدند و شکست دوسوم نمایندگان فعلی که موافق برجام بودند، در انتخابات (اینجا) بیانگر تردید ملی در جنجال برجام محسوب می شود. به این موضوع، سوم شدن شخص روحانی در انتخابات مجلس خبرگان از استان تهران و عقب ماندن او از آیت الله امامی کاشانی را نیز اضافه کنید.
انجام عجولانه تعهدات غم انگیز دولت یازدهم در صنعت هسته ای و عقب نشینی آشکار در این موضوع ملی و همزمان، عدم اجرای تعهدات طرف بدعهد و غیرقابل اعتماد آمریکایی و علاوه بر آن، افزودن بر تحریم ها به بهانه های غیرهسته ای، نیز از جمله دلایلی است که نشان می دهد برجام یا همان آفتاب تابان مدعیان تدبیر، یک "خسارت محض" بوده است.
با عبور از این مسایل، اظهارات یکی دو روز اخیر مقامات آمریکایی و مدیرکل آژانس بین المللی نیز به تنهایی گواه این نکته است که برای حفظ عزت ملی، نیاز به تجدیدنظر در ماجرای برجام و پیگیری راه های برونرفت کم هزینه از آن، یک ضرورت فوری است.
لطفا این در این مطالب دقت کنید:
- باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا، بعد از نشست امنیت هسته ای در واشنگتن (جمعه 13 فروردین 95): یادآوری این نکته مهم است که این توافق تمامی اختلافات ما با ایران، شامل اقدامات ثباتزدا در منطقه را حل نمیکند... ممنوعیتهای تجاری آمریکا، به استثنای موارد محدود، پابرجا هستند. ما هم اجرای قاطعانه اجرای تحریمهای مربوط به تروریسم، نقض حقوق بشر و برنامههای موشکی ایران را ادامه میدهیم.
- وندی شرمن، عضو ارشد تیم مذاکره کننده هسته ای آمریکا، یادداشت روزنامه "یواسای تودی" (پنجشنبه 12 فروردین 95): جامعه بینالملل باید در همان حال که در زمینه رفع تحریمهای هستهای رفتار مناسب نشان میدهد، از (تحمیل) تبعات به ایران برای حمایت این کشور از تروریسم، موارد نقض حقوق بشر و توسعهی فناوریهایِ موشکیِ قادر به حمل سلاحهای هستهای یا قادر به تهدید منطقه، اطمینان حاصل کند.
- یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی، پس از دیدار با مقامات 1+5 (جمعه 13 فروردین 95): ایران هماکنون در معرض شدیدترین نظام راستیآزمایی هستهای جهان قرار دارد. این کشور نه تنها توافقنامه پادمانی با آژانس، بلکه پروتکل الحاقی را هم اجرا میکند. اقدامات شفافیتسازی که فراتر از تعهدات ایران تحت توافقنامههای رسمی (این کشور) با آژانس هستند نیز مورد موافقت قرار گرفتهاند... آژانس از تجربه و تخصص کافی در زمینه راستیآزمایی هستهای برخوردار است و ما میتوانیم مسئولیتهایمان در جایگاه چشم و گوش جهان در ایران را به نحوی موثر انجام داده و به جامعه بینالملل ضمانتهای لازم را بدهیم... اقدامات نظارتی مذکور، آغازگر فرایندی است که سالهای متمادی ادامه خواهد داشت.
- باراک اوباما، رییس جمهوری آمریکا، نشست خبری در واشنگتن (شنبه 14 فروردین 95): ضروری نیست که ما رویکردی مبنی بر استفاده آنها (ایرانیها) از مبادلات معادل دلاری اتخاذ کنیم؛ آنها میتوانند از طریق موسسات مالی اروپایی هم کارشان را پیش ببرند... من همیشه گفتهام که نمیتوانم قول بدهم که ایران از فرصت فراهم شده در این رهگذر برای ورود مجدد به جامعه بینالملل استفاده کند... وقتی آنها موشک بالیستیک با شعارهایی برای نابودی اسرائیل شلیک میکنند، این، شرکتها را مشوش میکند. برخی خطرهای ژئوپولتیک وجود دارند که وقتی آنها (شرکتها) میبینند این اتفاق دارد میافتد، تشدید میشوند. اگر ایران به ارسال موشک به حزبالله ادامه بدهد، این کار شرکتها را مضطرب میکند... تیمهای اطلاعاتی ما، تیمهای اطلاعاتی اسرائیل میگویند که این توافق معادلات بازی را تغییر داده...
***
مطالعه مجدد و دقیق سخنان یکی دو روز گذشته مقامات آمریکایی و مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی بیانگر این واقعیت تلخ است که برجام، موجب تحقیر عزت ملی ایرانیان و ایجاد فرصت برای گستاخی دشمنان قسم خورده این ملت شده است به طوری که با زیرکی می کوشند تا عقب نشینی هسته ای را به موضوعات منطقه ای و حمایت انقلاب اسلامی از جبهه بزرگ مقاومت گره زده و بلافاصله، مساله موشکی و صنعت دفاعی کشورمان را نیز به رفع تحریم ها مرتبط بدانند و از سوی دیگر، مسایل به اصطلاح حقوق بشر (از نگاه غربی) را هم به عنوان بخش دیگری از این پازل خسارت بار تعریف کنند.
بنابراین، مدعیان تدبیر و امید که هر از گاهی به خود مدال قهرمان دیپلماسی و شجاعت و غیره می دهند، با انعقاد قرارداد خسارت بار "برجام"، ملت بزرگ ایران را در مسیر تنگ و تاریکی قرار داده اند که هیچ فرجامی برای آن نمی توان متصور بود.
با این حساب، آیا مقامات دولت یازدهم شهامت عذرخواهی از مردم به دلیل تحمیل این "خسارت محض" را دارند؟ آیا با همان شدتی که طی 3 سال گذشته به منتقدان خیرخواه و دلسوز منافع ملی شوریدند و با انواع تندخویی ها و برچسب زنی ها، با اینان برخورد کردند، از شجاعت بازگشت از مسیر هزینهبر کنونی و چرخش نگاهشان به توانایی های داخلی برخوردار هستند؟ آیا می توانند دل از کدخدای قلابی جدا کرده و به جوانان توانمند و دارای علم و انرژی درون کشورمان دلبسته شوند؟
ظاهرا سخنان پرنکته و نغز آن جانباز روشندل و نابینایی که ظاهرا بیناتر از بسیاری مسئولان بود، در دیدار جانبازان با امام خامنه ای (30 شهریورماه 94) این روزها مصداق بهتری پیدا کرده است، آنجا که سید محسن محسنی درباره برجام گفت: نمایندههای مجلس آنقدر که حواسشون به سانتریفیوژ و غنیسازی و... هست، حواسشون به این نیست که آمریکا با این کار داره با این توافق پاش رو میذاره لای در تا این درِ مذاکره هیچوقت بسته نشه و ما تا چندین سال بعد هی باید بریم پشت میز مذاکره و...!