دیدبان

جریان شناسی جهانی شدن

جریان شناسی جهانی شدن

 اکنون آثاري که که به طور مستقيم و غيرمستقيم به مسأله جهاني‌شدن مي‌پردازند بسيار زياد شده و احتمالا يکي از مهم‌ترين موضوعات در انتشار کتاب و مقالات است. در برخورد با روند جهاني ‌شدن ديدگاه‌هاي مختلفي بوجود آمده است.

 
امروزه، جهاني ‌شدن يک واقعيت اجتماعي انکارناپذير ارزيابي مي‌شود که بر همه جنبه‌ ها و شئون زندگي بشر تأثير تعيين‌ کننده‌اي دارد. شواهد موجود نيز گواه اين ادعا است که جهان از طريق ادغام مهارناپذير اقتصاد، فرهنگ، سياست و سبک زندگي به سوي همگني و همگرايي هرچه بيشتر پيش مي‌رود.
 
از اين‌رو، اميد مي‌ رود که در عرصه تضارب سازوکارهاي اين همگرايي که از طريق سنتز ميان دو پديده متضاد ادغام اقتصادي و تجربه سياسي و قومي حاصل مي‌شود، سطح قابل توجهي از يک ‌دستي زندگي اجتماعي و ادغام فرهنگي و جامعه ‌شناختي ملت ‌ها نتيجه ‌شود.

جهاني ‌شدن، به ساده‌ترين معنا فرآيند اين ادغام هاست که از بعد جامعه‌ شناختي به ‌ويژه به دليل کاهش تضاد و تعارض موجود ميان روند حرکت آزادي و اقتدار حکومتگران؛ يعني نظام قدرت قابل تأمل است. پديده جهاني‌شدن تا حدود سه دهه قبل به لحاظ آثار و مظاهر آن بيشتر مورد توجه اقتصاددانان و سياسيون بود و کمتر مورد توجه جامعه‌ شناسان، فرهنگ ‌شناسان و صاحب ‌نظران قرار داشت.
 
با اين همه اين واقعيت را نبايد به معناي بي‌توجهي مطلق توسعه ‌‌شناسان به اين پديده تلقي کرد. به ‌ويژه پس از دو جنگ جهاني، واقعيت جهاني ‌شدن به قدري بر همه جنبه ‌هاي اجتماعي بشر تأثير گذاشته که امروزه ديگر ناديده گرفتن آن در هيچ يک از حوزه ‌هاي علوم اجتماعي و انساني امکان ‌پذير نيست.
 

بحث درباره جهاني ‌شدن در علوم اجتماعي که ماهيتا بحثي کلان ‌نگر است، از دهه آغازين قرن بيستم به بعد دو جريان انديشه متمايز را پديد آورد که عبارتند از:

الف) جريان نخست که ازاوايل دهه 1910تا اواخر دهه 1980را شامل مي‌شود بحث نامستقيمي را درباره جهاني ‌شدن مي‌پروراند و اين بحث را اساسا در پرتو نظريه‌هاي تضاد و در چارچوب مقولاتي نظير استعمار و نابرابري در ابعاد فرهنگي، نظامي و اقتصادي (که مؤلفه‌هاي اصلي قدرت در عرصه جهاني‌اند) پيش مي‌برد. بخش بزرگي از آراي ارائه شده درباره جهاني ‌شدن در اين دوره به صاحب ‌نظران مارکسيسم و يا جامعه ‌شناسان چپ ‌گرا و راديکال تعلق دارد.

ب) جريان دوم که عمدتا از اواخر دهه 1980 آغاز شده و در دهه 1990 به اوج قرن بيستمي خود رسيده، بحث جهاني‌شدن را مستقيما از طريق تعريف اين پديده به عنوان يک واقعيت اجتماعي زندگي امروز در پرتو نظم نوين جهاني مطرح مي‌کند. اين جريان فکري داراي سه ويژگي مهم است: اول آن‌که پديده جهاني‌ شدن را اساسا مثبت ارزيابي مي‌کند، دوم آن‌که از ديدگاهي کارکردگرايانه به اين پديده مي‌نگرد و سوم آنکه به خلاف جريان فکري نخست فاقد ارزش داوري‌هاي سياسي و اخلاقي است.

اگرچه هر دو جريان انديشگي ياد شده را به اعتبار توجه به مؤلفه‌ها و عناصر ساختاري جهاني‌ شدن مي‌توان نظرگاه‌هايي ساخت‌گرايانه توصيف کرد؛ اما همان ‌گونه که اشاره شد جريان فکري متقدم، تضادگرا، انقلابي و دگرگوني ‌طلب است، در حالي‌که جريان متأخر عمدتا ثبات ‌گرا، محافظه ‌کار و نظم ‌جو به شمار مي‌آيد.

آنتوني گيدنز و د.هاروي، هر دو توجه را به کيفياتي جلب مي‌کنند که به تناسب پيشرفت جهاني ‌شدن، فضا و زمان را کوچک و متراکم کرده و فاصله ‌ها را از ميان بر مي‌دارند، يعني باعث مي‌شوند که واقعه ‌اي که در بخشي از دنيا تأثيراتي بلافاصله و بس گسترده در ساير بخش‌ هاي دنيا بر جاي گذارد.

در واقع، جهاني‌شدن صرفا بدين معنا نيست که همه چيزها جهاني مي ‌شود، بلکه متضمن اين معنا هم هست که مناطق محلي اهميتي جهاني پيدا مي‌ کنند. بنابراين به عقيده بسياري از صاحب‌ نظران، عبارت ‌هايي چون جهاني و محلي اکنون جايگزين عبارت‌ هايي چون اجتماعي و ملي شده و در بحث‌ ها و تحليل ‌هاي نظري به صورت مواردي استنادي اصلي درآمده است. اين اختلاط و درهم‌آميختگي مفاهيمي چون جهان و محلي را «رابرتسن»، Glocalisation ناميده است که به اين معناست که همه جاها، در آن واحد، محلي و جهاني، مرکز و حاشيه مي‌شوند.*
 
ادامه دارد ... .
*منابع:
1- توني فيتزپتريک. نظريه رفاه. هرمز همايون‌پور. انتشارات مؤسسه عالي پژوهش تأمين اجتماعي و گام نو. چاپ دوم.1383.
2- محمدجواد زاهدي. توسعه و نابرابري. انتشارات مازيار. چاپ دوم. 1385.
3- مالکوک واتزر. جهاني‌شدن. اسماعيل مرداني گيوي و سياوش مريدي. انتشاران سازمان مديريت صنعتي. 1379.
4- رونالد رابرتسون. جهاني‌شدن. کمال پولادي. نشر ثالث. 1380.
5- و منابع ديگر 
 
 
به نقل از خبرگزاري مهر

مرتبط‌ها

حضور 3 میلیون افغان در ایران

همسر دلخواه خود را دانلود کنید

دوئل مرگبار دو اراذل محله فلاح برای قدرت نمایی

تصاویر/ شاسی‌ بلند جدید آمریکایی

تصاویر/کاپیتان پرسپولیس باید اخراج می شد

آغاز برخورد با بدپوششی و کشف حجاب در تهران