اگر چه قانون‌گذار برخورد با تخلفات رانندگی را در انحصار پلیس قرار داده است تا به عنوان مجری قانونی و صاحب صلاحیت برخورد با جرایم و تخلفات رانندگی، قادر به توقیف، جریمه و ابطال گواهینامه متخلف باشد، اما وقتی خود مجری در مقام عمل به قانون پشت کند چگونه می‌توان از شهروندان خواست حرمت قانون را پاس بدارند.
تبصره ۲ ماده واحده قانون، استفاده اجباری از کمربند و کلاه ایمنی بر الزام راننده و سرنشین موتورسیکلت به استفاده از این وسیله تاکید و تصریح کرده است: «متخلف در صورت عدم تمکین با جریمه و یا توقیف وسیله نقلیه از سوی پلیس روبه‌رو خواهد شد».
حال تصور کنید مهم‌ترین رکن اجرای قانون یعنی ضابط آن با برخی اقدامات چه چوب حراجی به قانون مذکور می‌زند، چرا که مشاهده عینی قانون‌شکنی از سوی مجری قانون بدون شک همه تلاش‌ها و هزینه‌ها و رشته‌ها را در این عرصه پنبه خواهد کرد.
مصداق این سخن برخی راکبان و سرنشینان موتورسیکلت پلیس در شهر بندرعباس است که با لباس قانون، به عنوان مجری قانون، در برابر چشم مردم قانون‌شکنی می‌کنند.
این مهم البته به دفعات در نشست‌های مختلف مسئولان انتظامی استان هرمزگان از سوی خبرنگاران رسانه‌ها مطرح و با تایید و تصدیق متولیان امر نیز روبه‌رو بوده است اما گویی اراده برای پایان دادن به این وجه آشکار از قانون‌شکنی وجود ندارد و گرنه هیچ ماموری به خود اجازه چنین حرمت‌شکنی به ساحت قانونی را که در آن خود به عنوان ضابط آن به جامعه معرفی شده است، نخواهد داد.
هرچند بارها در پاسخ به انتقادات کانالی توجیه‌وار به گرما و شرجی بالای هوا زده شده و توپ در میدان این دلیل طبیعی و آب و هوایی انداخته شده است، اما باید گفت امروز در بسیاری از بنادر مطرح دنیا که هوایی طاقت‌فرساتر از بندرعباس و دیگر شهرهای هرمزگان دارند، شاهد حضور پلیس در نهایت احترام به قانون در خیابان‌ها و معابر هستیم.
حتی در مقطعی از سمت مسئولان ارشد نیروی انتظامی هرمزگان طی سال‌های گذشته گفته شد، که کلاهی مخصوص در حال مطالعه و طراحی برای راکبان موتورسیکلت در این استان است، که بعدها گویا به ورطه فراموشی سپرده شد.
پر واضح است پیامدهای نامطلوب این رویه بیش از آن متوجه مجموعه دیگری شود به خود مجموعه پلیس برمی‌گردد که برای اجرای قانون، در همه ماموریت‌های خود، چه سختی‌ها و حتی جانفشانی‌هایی را متحمل است.
مصاحبه‌های متعدد خبری، حضور میدانی، استفاده از انواع روش‌های تبلیغاتی نظیر بیلبورد، انواع بروشور، کتاب، مقاله، فیلم، مدارس، دانشگاه‌ها، پلیس همیار، معتمدان محل، تریبون‌ها و منابر و خلاصه همه ظرفیت‌های موجود در امر اطلاع‌رسانی با صرف وقت و هزینه به کار گرفته می‌شود تا پلیس بگوید کلید حل بحران تلفات سوانح رانندگی نه جریمه و توقیف و محرومیت بلکه فرهنگ‌سازی و همراهی و همکاری مردم است.
اما چگونه می‌توان انتظار داشت وقتی مردم به چشم خود شاهد تردد وسایل نقلیه موتوری پلیس بدون استفاده از کلاه ایمنی باشند، با شعارها و برنامه‌های پلیس همراه شوند و نقش خود را در فرهنگ استفاده از کلاه ایمنی ایفا کنند.
در این تصاویر البته صحنه راکب بدون کلاه موتورسیکلت پلیس راهنمایی و رانندگی شهر بندرعباس که چگونه یک پلیس متخلف به خود اجازه می‌دهد به دیگر رانندگان (در همین تصویر) نسبت به اجرای قانون تذکر دهد و یا به جوان موتورسوار بگوید کلاه ایمنی اجباری است.
شاید پس از انتشار این گزارش پلیس خواهان گزارش مردم از تخلف ماموران خود باشد که در این صورت اگر موارد رعایت این قانون را گزارش کنند شاید کمتر و راحت‌تر باشد.
این گفته نه یک جمله کلیشه و سلیقه‌ای از سوی یک روزنامه‌نگار بلکه پشتوانه‌ای قوی در آموزه‌های دینی ما دارد که «رطب خورده منع رطب چون کند».