دیدبان

سانتیولوژی؛ سودای قدرت، سودای شهرت

سانتیولوژی؛ سودای قدرت، سودای شهرت
"دیدبان":در قرون متاخر بر تنور فرقه سازي دمادم دميده شده و هر آينه از هر سو فرقه اي سر برآورده است كه هدفي جز شهرت و كسب قدرت نداشته، از جمله اين فرقه ها، فرقه اي است به نام سانتيولوژي Scientology كه شرح موسس آن و عقايدش به قرار ذيل است ؛

L. Ron Hubbard

 

ران هابارد

نويسنده آمريكايي و بنيانگذار كليساي سانتيولوژي متولد 13 مارس 1911 در شهر تيلدن آمريكا و متوفاي 24ژانويه 1986در شهرسن لويس كاليفرنيا، داراي 6 فرزند به نام هاي؛

Quentin Hubbard, Ronald DeWolf, Suzette Hubbard, Diana Hubbard, Alexis Valerie Hubbard, Arthur Hubbard

و سه همسر به نام هاي؛ Mary Sue Hubbard ، Sara Northrup، Margaret Grubb است .

وي در دوران زندگي خود سه كتاب در جهت انتشار تفكراتش تاليف نموده است كه مهمترين آن به لحاظ قدمت و پايه فكري، كتاب علم مدرن سلامت ذهن( The Modern Science of Mental Health) است.

كتاب‌ها:

1- كتاب علم مدرن سلامت ذهن The Modern Science of Mental Health

تاريخ انتشار 1905

اين كتاب مجموعه اي است از تكنيك هاي بهبود روان خود نويسنده كه در كتاب به عنوان Dianetics مطرح است.

كتاب غير داستاني است و مفهوم كلي آن كمك به خود است.

 

2- راه دستيابي به شادي

تاريخ انتشار 1980

در اين كتاب به 21 روش اخلاقي جهت رشد شخصيتي و اجتماعي پرداخته شده كه شرح آن در ادامه مطالب ذكر خواهد شد.

 

3- زمين ميدان جنگ Battlefield Earth

تاريخ انتشار 1982

كتاب فوق الاشاره رماني است با سه شخصيت terl - jonnie -ker كه در گونه علمي تخيلي تاليف شده و داراي مضاميني تراژديك است.

 

حال جهت آشنايي بيشتر با تفكر او به كتاب راه دستيابي به شادي مي پردازيم؛

كتابي كه در سالهاي آخر عمر نگاشته شده و تلاش نويسنده بر تدوين راهكاري منظم و اثر گذار بوده است، او پس از نگارش اين كتاب به انتقال مطالبش از طريق رمان روي آورد زيرا فهميده بود هيچ چيز جز هنر و در راس آن هنر ادبيات نمي تواند انديشه را در جامعه روان سازد و تمدن ساز و فرهنگ ساز گردد.

 

 

مواردي كه در 21 بند كتاب خود به شرح و بسط آن روي آورده به قرار ذيل است:

1- از خودت مراقبت كن

2- معتدل باش

3- بي بند و بار نباش

4- بچه ها را دوست داشته باش و كمك كن

5- به پدر و مادرت افتخار و كمك كن

6- يك مثال خوب بزن

7- با حقيقت زندگي كن

8- آدم نكش(مرتكب قتل نشو)

9- هيچ كار غير قانوني انجام نده

10- از طرح دولت حمايت كن و براي همه مردم اجرا كن

11- به يك فرد با اراده خوب آسيب نرسان

12- محيط زيست را حفاظت كن و بهبود ببخش

13- سرقت نكن

14- صداقت را شايسته بدان

15- به تعهدات عمل كن

16- كوشا باش

17- شايسته (لايق) باش

18- به اعتقادات مذهبي ديگران احترام بگذار

19- سعي نكنيد كارهايي را براي ديگران انجام بدهيد كه شما دوست نداريد آنها آن كارها را با شما انجام دهند

20- سعي كنيد طوري با ديگران رفتار كنيد كه شما دوست داريد آنها با شما همانطور رفتار كنند

21- رشد كنيد و موفق باشيد (رستگار باشيد )

 

با نگاهي گذارا مي توان دريافت هابارد چيزي جز آنچه تمام اديان توحيدي گفته اند نگفته است و سوداي شهرت باعث فرقه سازي او گشته، به طور مثال؛ نيكي به پدر و مادر (و بالوالدين احسانا)،‌ معتدل باش(خيرالامور اوسطها) و يا آنچه براي خود مي‌پسندي براي ديگران بپسند (بند 19 – 20) از جمله اين مفاهيم است كه در دين مبين اسلام كراراً به آن توجه شده است شايد در ذهن شما اين سوال مطرح شود كه او با اسلام آشنا نبوده باشد، كه اين امر غريبي است در دوران ما. اما اديان ديگر چه؟ بسياري از اين مفاهيم با ادبياتي متنوع گفته شده زيرا منشا تمام اين مفاهيم حضرت حق است و خوب بودن ذات انسان. البته همين دين‌گريزي در روبنا و علاقه به مفاهيمي ديني در زيربناي غرب خود گواه پارادوكسي است كه مدرنيته براي انسان غربي به وجود آورده است، اينان دين را بدون دين و بدون اولياي الهي مي‌خواهند.


هر چه بيشتر به انديشه او دقت مي‌كنيم در مي‌يابيم كه ريشه هاي امانيسم در نوع ساختار فكري او بسيار قوي و موثر است، زيرا كه به شاد بودن (فقط شاد بودن و براي شاد بودن) و زندگي خوش با ديگران به خاطر رفاه خود بسيار توصيه مي كند به طور مثال مي نويسد: تو براي ديگران مهمي، شما مي توانيد روي ديگران اثر بخش باشيد... تا بدين جا مي رسد كه رفاه ما با اعمال ديگران گره خورده است. يعني خوب بودن با ديگران جهت رفاه خود. تفاوت خدا محورها و انسان محورها در

همين نكته ظريف است؛ كار براي خدا به نيت او يا براي خود و به نيت خود.

 

گرچه در عناوين مختلف و منابع او را بنيانگذار كليساي سانتيولوژي مي دانند ولي در نقدها و آنچه در 21 قانون كتاب او نوشته شده است حرفي از خداوند تبارك و تعالي گفته نشده و بيشتر به شاد زيستن، بهتر شدن زندگي دنيايي تاكيد گرديده كه اين نيز ريشه در ماترياليسم و مادي گرايي دارد، موضوعي كه غرب قرن‌ها با آن عجين شده است. در حوزه تبليغ و انتشار نيز از روش ديپلماسي مشاهير بهره مي‌برد و با جذب بازيگران مشهور و محبوب در آمريكا به ترقيب ديگران براي پيوستن به اين فرقه استفاده مي‌كند اگر بخواهيم چيزي شبيه به اين فرقه را نام ببريم به نظر مي‌رسد كابالا فرقه‌اي مناسب باشد.

اي كاش در فقر رسانه اي نبوديم و به دنيا اسلام محمد (ص) را ارائه مي كرديم....

اي كاش صدايمان در اندك رسانه اي حبس نمي شد....

كه همين اندك را هم تاب نياوردند، مناديان آزادي!!!

منبع"دی نیوز

مرتبط‌ها

راه کاهش ظلم در خانواده افزایش حرمت پدر است

خروجی قرمز حمل سلاح آسان در ایران

خادمیاران رضوی: طلیعه‌ای نو از «آفتاب» فرهنگ شیعی

تحلیلهای رنگین برای عمامه خونین

سبکِ زندگی پرونده‌ساز!

تعداد بالای پرونده در قوه؛ آسیب اجتماعی یا اشکلات ساختاری؟