دیدبان: طی سالیان اخیر فضای مجازی در کشور رشدی بسیار سریع داشته است و به تناسب این رشد، فضای خبری کشور نیز از رسانههای مکتوب و بخصوص روزنامه، به سمت رسانههای مجازی و بخصوص خبرگزاریها حرکت کرده است و میتوان گفت که الان در دروه گذار به سمت تفوق کامل فضای مجازی هستیم. طی این سالها، تیراژ روزنامهها به شدت کاهش پیدا کرده و در عوض، خبرگزاریها به آمار چندصدهزار بازدیدکننده در روز دست یافتهاند. این اقبال مردمی باعث شده که افراد و سازمانهای زیادی به دنبال تأسیس خبرگزاری یا سایت خبری و به دنبال نشر اخبار و افکار خود از این طریق باشند.
به طور کلی، سایتهای خبری را میتوان به دو دستة خبرگزاریها و سایتهای خبری - تحلیلی تقسیم کرد. اینگونه سایتها در سالهای اخیر رشدی قارچگونه داشتهاند و اشکالات زیادی در فضای مجازی به وجود آوردهاند. در این مطلب، ابتدا به معایب مشترک خبرگزاریها و سایتهای خبری و سپس به مشکلات خاص هر یک از آنها خواهیم پرداخت.
نکته مهمی که وجود دارد این است که ما منکر اثرات مثبت بسیاری از این سایتها نیستیم و قطعا برخی از این سایتها در هدف خود موفق بودهاند، اما تعداد بسیار بالای آنها نشان میدهد که در این زمینه کمیت به شدت بر کیفیت غلبه کرده و اغلب این سایتها کاری جز تکرار مکررات ندارند.
الف) معایب مشترک خبرگزاریها و سایتهای خبری-تحلیلی
1. نهضت کپی پیست
به جز خبرگزاریهای معتبر که هر روزه بیش از هزار خبر تولید و یا ترجمه میکنند، بقیه خبرگزاریها و سایتهای خبری تولید چندانی در عرصه خبر ندارند و از سایتها و دیگر خبرگزاریها کپی میکنند و نهضت «کپیپیست» در فضای خبری کشور بسیار رواج دارد. این سنت وقتی شکل زشتتر و غیرحرفهایتری به خود میگیرد که منبع خبر ذکر نمیشود و خبرگزاریها تلاش میکنند که خبر را به عنوان خبرِ تولیدیخود جا بزنند. این اشکال آنقدر واضح است و آنقدر زیاد بروز میکند که اغلب روزها میتوانید در این رابطه، سوتیای را مشاهده بکنید؛ سوتیهایی که نشان میدهد، خبرنگاران بدون یکبار خواندن، خبرها را کپی میکنند و توجهی ندارند که اشکالی در خبر وجود دارد. این مشکل در سایتها و خبرگزاریهای محلی و استانی زیاد دیده میشود.
نهضت کپیپیست آنقدر در بین سایتهای خبری ایران رواج دارد که در بسیاری از موارد شکل ظاهری و قالب سایتهای خبری نیز از روی هم کپی میشود و حتی در بخشهای ظاهری سایتها نیز نوآوری کمتری دیده میشود.
2. هزینههای زیاد و غیرشفاف و هدررفت نیرو و بودجه
یکی از مشکلات مهم در فضای خبری کشور، هدررفت نیرو و بودجه در کشور است. این مشکل نیز از موازیکاریهایی ناشی میشود که در فضای خبری کشور وجود دارد. مثلا، برخی سازمانها چندین سایت یا خبرگزاری دارند و یا برخی استانها برای پوشش خبر از چندین سایت استفاده میکنند که حتی در برخی موارد، از یک جناح چندین سایت در یک استان وجود دارد.
از سوی دیگر، برای راهاندازی یک خبرگزاری یا سایت خبری هزینههای مختلفی باید پرداخته شود؛ از هزینه ثبت دامنه و پشتیبانی و راهاندازی و طراحی سایت گرفته تا هزینه خبرنگار، مصاحبهگر، تحلیلگر، عکاس و ... . این هزینهها از سوی بسیاری از سایتها انجام میشود، اما نتیجه خاصی نیز ندارد و همچنین در بسیاری از موارد معلوم نیست که این هزینهها از کجا تأمین میشود، البته میشود حدس زد که هر جناح سیاسی برای افزایش قدرت خود از این حربه استفاده میکند و هزینههایی در این زمینه انجام میدهد، اما این هزینهها هیچگاه به صورت شفاف و علنی اعلام نمیشود.
3. نظارت ضعیف دولت
از سوی دولت تلاشهای برای ساماندهی سایتهای خبری بدون مجوز انجام شده است و وزارت ارشاد چندین بار تهدید کرده است که سایتهای بدون مجوز را تعطیل خواهد کرد، اما با وجود این، هنوز سایتهای بسیاری وجود دارند که بدون هیچگونه مجوزی فعالیت میکنند و از دایره نظارت دولت بیرون هستند.
مثلا یکی از قوانینی که وجود دارد، اما تقریبا از سوی 90 درصد خبرگزاریها و سایتهای خبری اجرا نمیشود این است که طبق ماده ١٨ قانون مطبوعات کلیه رسانهها موظفند نام صاحب امتیاز، مدیر مسئول و آدرس دفتر رسانه را در محل ثابتی درج کنند.[2]
قوانین دیگری نیز در این زمینه وجود دارد که هیچگاه اجرا نشده است. از جمله این قوانین اصلاحیه آییننامه اجرایی قانون مطبوعات است که در سال 91 در هئیت وزیران تصویب شده است و مختص نشریات الکترونیک، خبرگزاریها و سایتهای خبری است.[3]
4. سایتهای خبری محلی برای تسویه حساب سیاسی
بیشتر سایتهای خبری و خبرگزاریهایی که به صورت قارچگونه رشد میکنند، دارای افراد و گروههای مشترک هستند؛ یعنی، چندین نفر از یک جناح مشخص چند سایت را با عناوین مختلف، طراحی و راهاندازی میکنند. هدف این افراد از طراحی سایتی خبری بیشتر منعکس کردن اخبار جناح خودشان و در بسیاری از موارد، تسویه حساب سیاسی با جناح مقابل است؛ یعنی، سایتها و خبرگزاریها در فضای مجازی بیشتر به قصد تضعیف و تخریب جناح مقابل راهاندازی میشود تا اطلاعرسانی بهموقع و تحلیل مناسب. به عنوان مثال در حوزه انتخابیه در عرض چند ماه سیاهکل 8سایت راه اندازی شده است، که هرکدام منافع فرد یا گروهی را دنبال می کنند. [4] یا حتی درحوزه انتخابیه مشکین شهر نیز به همین ترتیب 8 سایت خبری تحلیلی مشغول فعالیت می باشند. [5]
5. ضعف در جذب مخاطب
با توجه به مشکلاتی که در بالا گفته شد، باید اذعان کرد که بیشتر سایتهای خبری که یکشبه و دفعی تأسیس میشوند و رشد میکنند، در جذب مخاطب نیز بسیار ضعیف عمل میکنند و مخاطب واقعی فضای مجازی همیشه به دنبال خبرها و تحلیلهای دقیق و تولیدی است و هیچگاه به دنبال سایتهایی با خبرهای تکراری و تحلیلهای آبکی و سیاستزده نمیرود. اغلب این سایتها پس از مدتی که از جذب مخاطب ناامید میشوند، کرکره سایت خود را پایین میکشند و به دنبال کار دیگری میروند.
ب) معایب خبرگزاریها
از آنجا که هزینه راهاندازی خبرگزاری بسیار زیادتر از یک سایت خبری-تحلیلی است، در فضای مجازی کمتر شاهد رشد قارچگونه خبرگزاریها هستیم و سایتهای خبری-تحلیلی تعداد بسیار بالاتری دارند. با وجود این، اغلب مؤسسات و سازمانهای دولتی برای پوشش دادن اخبار خود یک خبرگزاری راهانداخته و خبرهای مربوط به سازمان خود را در آن منعکس میکنند، در صورتی که کارویژه یک خبرگزاری بسیار گستردهتر و عامتر از امورات مربوط به یک اداره دولتی است و به نظر میرسد مسئولین امر، فرق روابط عمومی یک سازمان را با خبرگزاری درست متوجه نشدهاند، زیرا بسیاری از خبرگزاریهایی که در کشور وجود دارد، در واقع، همان روابط عمومی یک سازمان است که میتواند در سایت همان سازمان اخبار خود را درج نماید و نیازی به تأسیس یک خبرگزاری ندارد.
نکته دیگری که درباره خبرگزاریها وجود دارد این است که متأسفانه اغلب خبرگزاریهای کمبیینده کشور متعلق به بخش دولتی است و مسئولین سازمانها هرگاه بر سر کار میآیند تصور میکنند که باید حتما در حوزه تخصصی خود یک خبرگزاری راه بیندازند و همین بحث، باعث شده که تعداد خبرگزاریهای کشور رشدی بسیار سریع داشته باشد.
ج) معایب سایتهای خبری-تحلیلی
اغلب سایتهای خبری که یکشبه تأسیس و یکشبه نیز تعطیل میشوند، از نوع سایتهای خبری-تحلیلی هستند که تأسیس آنها نیاز به هزینه زیادی ندارد و نظارتی نیز بر آنها اعمال نمیشود. در این سایتها نیز علاوه بر مشکلاتی که در بالا گفته شد، میتوان این مشکلات را ذکر کرد:
همانگونه که گفته شد، تأسیس سایتهای خبری-تحلیلی هزینه زیادی ندارد و هر فردی به راحتی میتواند سایتی برای خود راه بیندازد. این امر موجب شده که افرادی که به دنبال ارتباط مستقیم با مردم هستند، به فکر راهاندازی سایت خبری-تحلیلی باشند و از این طریق، مطالب تحلیلی و خبری خود را با مخاطبانشان در میان بگذارند، حتی میتوان گفت که سایتهای خبری-تحلیلی معروف فعلی نیز از همین طریق وارد شده و رشد کردهاند، اما روی دیگر سکه خصوصی بودن، بحث باندبازی و جناحبازی است؛ یعنی در سایتهای خبری-تحلیلی که یک شبه تأسیس میشوند بیشتر دنبال تسویه حساب سیاسی با رقبای خود هستند و بداخلاقیهای زیادی در اینگونه سایتها دیده میشود که قسمتی از آن نیز حاصل نظارت ضعیف دولت و قوع قضاییه است.
ساختار اغلب اینگونه سایتها به این صورت است که خبرهای مهم خبرگزاریها را در قسمتی از صفحه خود کپی میکنند و در قسمتهای دیگر نیز گزارشها و تحلیلهای خود را منتشر میکنند، اما در اغلب این سایتها، یا هیچ تحلیل جدید و منطقیای دیده نمیشود و یا تحلیلها و گزارشهایی که با کمی تغییر از سایت دیگری کپی شده، دیده میشود و همین امر باعث میشود هیچگاه نتوانند مخاطب واقعی را جذب کنند، در صورتی که کارویژه اصلی این سایتها تولید تحلیلهای بهروز و منطقی است که کمتر در این سایتها دیده میشود.
نتیجهگیری
به نظر میرسد طی سالیان اخیر و با رشد فضای مجازی، خبرگزاریها و سایتهای خبری نیز رشدی بسیار سریع داشته و تعداد آنها به دهها هزار سایت رسیده است. اثرگذاری خبرگزاریها و سایتهای خبری مهم و پربازدید، همه صاحبان قدرت را متقاعد کرده است که در این فضا وارد شوند و حتی با یک سایت کمبازدیده هم که شده، نظرات، اخبار و تحلیلهای خود را عرضه کنند؛ به نظر دیدبان، میتوان برداشت کرد که این سایتها محملی برای کسب بیشتر قدرت از سوی افراد و گروههای مختلف شده است. در این بین، به نظر میرسد که دولت باید نظارت بیشتری بر روی سایتهای خبری داشته باشد و البته باید این نظارت حداقلی باشد و دولت تنها در موارد خاص، سایتی را موقتا یا دائما فیلتر کند.
در این مطلب، مهمترین اشکالات تعدد و تکثر سایتهای خبری و خبرگزاریها را مطرح کردیم و به نظر میرسد که مهمترین مشکلات همان کپیپیست اخبار، هدررفت نیرو و بودجه، هزینههای غیرشفاف، نظارت ضعیف دولت و تبدیل شدن این سایتها به محلی برای تسویه حساب سیاسی است. درباره اشکال آخر باید گفت که متأسفانه بسیاری از مشکلاتی که در فضای خبری کشور وجود دارد، ناشی از همین برچسبزنیها و اتهاماتی که از سوی سایتهای خبری علیه جناح مخالف شکل میگیرد و دولت نیز بایستی بیشتر از اینکه در عرصه نظارتهای خشک قانونی، به دنبال فیلتر یا تعطیلی سایتی باشد، باید به دنبال اصلاح فرهنگ سیاسی و خبری کشور در فضای مجازی باشد.
[1]http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=273702
[2]http://www.jomhouriat.ir/fa/content/18568
[4] . http://www.darsiahkal.ir/45329
[5] . http://www.meshkinsalam.ir/?p=3365