دیدبان
از «شارلی» تا «مردم امروز»

جریان شناسی رسانه ای هتک حرمت به پیامبر(ص)

جریان شناسی رسانه ای هتک حرمت به پیامبر(ص)

به گزارش دیدبان به نقل از رویش، سلمان رشدی، نویسنده‌ی هندی در کتاب آیات شیطانی، به ساحت مقدس پیامبر رحمت(ص)، توهین‌های فراوانی روا می‌دارد. وحی قرآن را دروغ می‌پندارد و با افسانه‌پردازی، سعی در تقدس‌زدایی از شخصیت بزرگ پیامبر(ص) می‌کند. اقدامی که توسط رسانه‌های استعماری و انگلیسی، پشتیبانی فراوانی می‌گردد. در مقابل حکم ارتداد سلمان رشدی از جانب امام روح الله(ره)، جهان را در بهت فرو‌می‌برد و به اولین مقابله به مثل جدی با این قبیل اقدامات مبدل می‌گردد. بسیاری از کشورهای اروپایی در روابط دیپلماتیک خود با ایران تجدید نظر می کنند.

هتک حرمت دوم:چندین سال پس از سلمان رشدی، این بارفیلم مستندی به نام «تسلیم» توسط نوه نقاش معروف، «ون گوگ» ساخته می‌شود. این مستند سعی می‌کند با محور قرار دادن داستانی ساختگی از یک دختر مراکشی، در قالبی اهانت بار، به نماز و آیات قرآن خصوصاً آیات با موضوع جهاد و زنان، در قالب تصاویری مستهجن، حمله نماید. این اقدام این‌بار، جامعه دیندار مراکش را به خشم می‌آورد. درمقابل، مسلمانان تجمعات اعتراضی بسیاری درکشورهای افریقایی و خصوصاً در مراکش، شکل می‌دهند. حکم ارتداد سازنده این مستند، توسط علمای مراکش صادر می‌شود. چندی بعد، جنازه «ون گوگ» پیدا می‌شود.

هتک حرمت سوم:در دانمارک و در اقداماتی هدفمند، کاریکاتورهای موهنی از پیامبر نور ورحمت(ص) منتشر می‌شود. به بهانه‌ی آزادی بیان این کاریکاتورها در مطبوعات دانمارک به چاپ می‌رسد و در فضای مجازی گسترش می‌یابد. با محوریت این کاریکاتورها، فیلم مستند «فتنه» ساخته می‌شود.شروع این مستند، تصویری از صفحات قرآن است که با تصویری از کاریکاتور موهن آغاز می شود. در این فیلم به آیات قرآن و شخصیت پیامبر(ص) توهین می‌شود. سازندگان مستند سعی می‌کنند بسیاری از اقدامات خشونت‌بار و تروریستی در سرتاسر جهان را، به دروغ به مسلمانان نسبت دهند و با بهره گیری از تکنیک سنجاق کردن، منشا بسیاری از این اقدامات را آیات مبارزه و جهاد در قرآن بدانند. در انتهای فیلم نیز، از مسلمانان می خواهد که این آیات را خودشان از قرآن پاره کرده و دور بریزند و جلوی گسترش اسلام را بگیرند. فیلم با این جمله به پایان می رسد: «stop slamization». این فیلم در سکانسی، داستان را به جریان کشته شدن کارگردان فیلم «تسلیم» گره می‌زند و آشکارا خود را ادامه‌ دهنده‌ی جریان هتک حرمت، نشان می‌دهد. این فیلم و کاریکاتورهای موهن، رسانه‌ای می شوند. مردم مسلمان دنیا به خشم می‌آیند و تظاهرات‌های اعتراضی در جهان علیه کشور دانمارک صورت می‌پذیرد. برخی مقامات کشورهای اسلامی واکنش نشان می‌دهند. تعدادی کشورهای اسلامی در اقدامی جدید، علیه کالاهای دانمارکی، تحریم وضع می‌کنند. در کشورما، علاوه بر تظاهرات، چند اقدام ابتکاری صورت می‌پذیرد. شیرینی‌های دانمارکی به گل محمدی تغییر نام می‌دهد؛ برخی از شرکت‌های بزرگ دانمارکی، تحریم می‌شوند و..

هتک حرمت چهارم:سالگرد یازده سپتامبر است.تعدادی مسیحی و یهودی افراطی، با چراغ سبز مقامات امریکایی، اقدام به سوزاندن قرآن می‌کنند. گویا سوء استفاده از این حادثه علیه مسلمانان تمامی ندارد.پخش کلیپ‌های این اقدام در اینترنت، مسلمانان را به خشم می‌آورد. کاربران مسلمان، نهضت محکوم کردن این اقدام را در اینترنت به راه می‌اندازند. تظاهرات و اعتراضات کشورهای اسلامی، همچنان دم‌دستی ترین راه‌کار مقابله است. البته مکرخدا، مکر آنان را خنثی می‌کند. با این اقدام، توجه به قرآن میان مردم دنیا، افزایش می‌یابد. فروش قرآن کریم، در کشورهای غربی، رشد چشمگیری پیدا می‌کند و قرآن به صدر کتاب های پرفروش دنیا می رسد زیرا به فرموده قرآن آنان «می‌خواهند نور خدا را با دهان ‌خود خاموش کنند و حال آن‌که خدا گرچه کافران را ناخوش افتد، نور خود را کامل خواهد گردانید».(صف-61).

هتک حرمت پنجم:فیلم موهن امریکایی در سال 2011 و با حمایت کشیش افراطی امریکایی، «تری‌جونز» ساخته می‌شود اما یک سال بعد رسانه‌ای می‌شود و مثل بمب‌خبری، جهان اسلام را به لرزه در می‌آورد. فیلم با ساختاری آماتور و سخیف، سعی در تخریب شخصیت پیامبر(ص) و نسبت دادن مطالب ناروا به ایشان می‌کند. انتشار قسمت‌هایی از این فیلم با دوبله عربی در برخی شبکه‌ها و سایت‌های مصری، بازتاب جهانی می‌یابد. تظاهرات و اقدامات خشمگینانه مسلمانان، این‌بار سفارت‌خانه‌های امریکا را هدف قرار می دهد. مقامات امریکایی دست‌پاچه می‌شوند. عوامل فیلم به هراس افتاده و دست به تکذیب و انکار می‌زنند. در کشورمان نهضت تظاهرات‌های خودجوش،به مدت چندماه ادامه می‌یابد. تظاهرات گویا هنوز آسان‌ترین و بهترین راه‌کار مقابله است.

هتک حرمت ششم:در کنار اهانت های هماهنگ خارجی، جریان سوخته روشنفکری داخلی نیز جهت احیای خویش، هر از چندگاهی، عرض اندام می کند. روزنامه «مردم امروز»، به سردبیری محمد قوچانی، با تیتر اصلی جهت دار و موهن «من شارلی هستم»، خود را هم جهت با جریان مسموم خارجی نشان می دهد. اقدامی که از نظر برخی،تنها یک اشتباه و خطای مطبوعاتی فرض می شود اما نگاهی به سابقه این جریان دگراندیش، از مجله کیان تا دوم خرداد، چیز دیگری را نشان می دهد. در اواخر سال 86 و در فضای رسانه ای کشور، مطلبی از دکتر عبدالکریم سروش منتشر می شود. وی در این مطلب، در تکرار ادعاهای گذشته خویش، به ساحت پیامبر مهربانی(ص) توهین می کند و نزول وحی الهی به پیامبر(ص) را منکر می شود. در ادامه، عکس العمل های زیادی به این صحبت ها از طرف علما و اندیشمندان صورت می گیرد اما عکس العمل غیر منتظره «مجید مجیدی»، کارگردان مطرح سینما، بازتاب متفاوتی در رسانه ها پیدا می کند و چندین بار، صحبت های وی در صدا و سیما پخش می شود. وی خطاب به عبدالکریم سروش می گوید:«اگر روزگاری کودکان و دیوانگان سنگش می‌زدند و دندان و پیشانی مبارکش را می‌شکستند و در برابر اندیشمندان دور از خدا، شاعر و نادانش می‌خواندند، در جاهلیت نوین نیز، مانند جاهلیت اولی داستان تکرار می‌شود. نابخردان وکودک‌صفتان با هجو و کاریکاتور با او، به ستیز برمی‌خیزند و اندیشه‌ورزان دنیاطلب شاعر و نادانش می‌خوانند و چون جاهلیت پیشین قرآن را اساطیر الاولی نمی‌دانند». در آن سال ها، مجیدی حتی در واکنش به اقدام مجله دانمارکی در توهین به پیامبر(ص)، جشنواره فیلم دانمارک را تحریم می کند. پس از حوادث سال 88، مجیدی با حمایت و تفقد خاص رهبری و با این پیش زمینه، بزرگ ترین و استراتژیک ترین پروژه سینمای ایران را با هزینه 150 میلیاردی و با حمایت کشورهای مختلف کلید می زند و گویا این بار قرار است که ما اقدام متناسبی را در حمایت از پیامبر نور و رحمت داشته باشیم. فیلمی که با انتخاب هوشمندانه دوران کودکی پیامبر(ص)، می تواند موج وحدت و همدلی را در کشورهای اسلامی علیه جریات توهین ایجاد نماید. فیلمی که قرار است در سه گانه خود، مقابل جریان یکپارچه توهین قد علم کند. فیلمی که جشنواره فیلم فجر امسال، مطلع رونمایی و شروع اکران جهانی آن خواهد بود. انشاالله.

مرتبط‌ها

راه کاهش ظلم در خانواده افزایش حرمت پدر است

خروجی قرمز حمل سلاح آسان در ایران

خادمیاران رضوی: طلیعه‌ای نو از «آفتاب» فرهنگ شیعی

تحلیلهای رنگین برای عمامه خونین

سبکِ زندگی پرونده‌ساز!

تعداد بالای پرونده در قوه؛ آسیب اجتماعی یا اشکلات ساختاری؟