دیدبان: ابوالحسن محمد بن حسین بن موسی ملقب به سید رضی از بزرگان شیعه در قرن 4ق است. سید رضی(ره) در سال 359ق دیده به جهان گشود. پدر ایشان با 5 واسطه به امام کاظم(ع) میرسد و مادر ایشان نیز از نوادگان امام سجاد(ع) میباشد. بخاطر همین سیادت ایشان در نزد أهل تسنن ایشان به شریف رضی مشهور هستند. ایشان نقیب و زعیم علویان در بغداد بود. برادر ایشان نیز سید مرتضی(ره) از متکلمین بزرگ امامیه است. از آثار و تألیفات ایشان میتوان به حقائق التنزیل، مجاز القرآن، خصائص الأئمة [علیهم السلام]، الزیادات فی شعر أبی تمام، تعلیق خلاف الفقهاء، مجازات الآثار النبویة، تعلیقة فی الإیضاح لأبی على و ... اشاره کرد. از اساتید ایشان نیز میتوان به شیخ مفید(ره)، قاضی عبدالجبار معتزلی، محمد طبری، قاضی سیرافی و ... اشاره کرد. ایشان در نهایت در 6 محرم سال 406ق به نقلی و در 404ق به نقل دیگری در بغداد وفات کرد و برادر ایشان سید مرتضی(ره) جنازهی ایشان را به کربلا و در جوار امام حسین(ع) منتقل کرد و هماکنون ایشان و سید مرتضی(ره) به همراه پدرشان در حرم امام حسین(ع) در کنار مقبره سید ابراهیم مجاب در رواق غربی حرم مدفون است. مهمترین و مشهورترین اثر ایشان نهجالبلاغة است که به گردآوری برخی سخنان امیرالمومنین(ع) اهتمام ورزیده است. نهجالبلاغة از زمان تألیف تا کنون مورد توجه ویژه علمای اسلامی اعم از شیعه و سنی بوده است و تا کنون ترجمه و شرح و تعلیقههای بسیاری بر آن نگاشته شده است که در این نوشتار قصد بررسی اجمالی کتب حول نهجالبلاغة را داریم.
معرفی اجمالی نهجالبلاغة
نهجالبلاغة مجموعهای منتخب و گزینش شده از سخنان و کلمات گهربار امیرالمومنین(ع) میباشد که توسط سید رضی(ره) از سال 400ق به هدف مورد نظر خویش یعنی انتخاب سخنانی که بلاغت آنها زیاد بود و میشد جهت آن استفاده کرد؛ جمعآورده شده است. نکتهی قابل توجه در مورد این کتاب این است که در این کتاب فقط سخنان و کلمات امیرالمومنین(ع) در دوران خلافت ظاهری خویش جمعآوری شده است و مطالب و بیانات آن حضرت در زمان رسولالله(ص) در جنگ ها، در نمایندگی حضرت از طرف رسولالله(ص) در شهرها و بلاد مختلف و ... ثبت و ضبط نشده است. نهجالبلاغة مشتمل بر 241 خطبه، 79 نامه و 480 کلمه قصار از حضرت میباشد.
این کتاب تا کنون مورد توجه ویژه و خاص علما چه علمای امامیه چه علمای أهل تسنن بوده است. و علمای زیادی به ترجمه، شرح، تعلیقه، معرفی مصادر و اسانید و ... نهجالبلاغة پرداختهاند. برای نمونه علامه امینی(ره) در جلد 4 کتاب شریف «الغدیر» بالغ بر 80 شرح نهجالبلاغة که از زمان تألیف نهجالبلاغة تا زمان خودش موجود بوده است را معرفی کرده است.
ترجمههای نهجالبلاغة
تا کنون نهجالبلاغه به زبانهای گوناگونی ترجمه شده است. ترجمه به زبان فارسی نیز از همان ابتدا مورد اهتمام بوده است که با ترجمهی نهجالبلاغة، فارسیزبانان نیز از این کتاب بهرهمند شوند.
قدیمی ترین نسخه ترجمه فارسی نهجالبلاغه که دردست است، مربوط به قرن ششم هجری است که اخیراً با تحقیق آقای دکتر جوینی در دو جلد به چاپ رسیده است. این کتاب را یکی از بزرگان قرن ششم هجری که احتمالاً یکی از اهالی خراسان میباشد، تالیف کرده است. در این ترجمه معنای فارسی کلمات در زیر عبارات عربی آمده است. این ترجمه با تحقیق دکتر عزیزالله جوینی در سال 1408ق، در 2 جلد به چاپ رسیده است. دکتر جوینی درباره نسخه این اثر مینویسد: «این نسخه گرانبها را شاه عباس صفوی در سال 1017 وقف حرم مطهر رضوی علیه السلام کرده است و از خصوصیات دستوری، واژهها و سبک آن میتوان حدس زد که مؤلف آن با ابوالفتوح رازی همزمان بوده یا اندکی از وی جلوتر یعنی در قرن پنجم و ششم میزیسته است.» بعد از آن، ترجمه حسین اردبیلی، معاصر شاه اسماعیل صفوی و سپس شرح وترجمه ملافتح الله کاشانی است. در قرن اخیر ترجمه های فارسی بسیاری از نهج البلاغه صورت پذیرفته است.
در بین بالغ بر 40 ترجمهی فارسی نهجالبلاغة ترجمههای زیر در زمانهی ما از شهرت و معروفیت بیشتری در بین فارسیزبانان برخوردار است:
1.ترجمهی فیضالاسلام
حاج سید علی نقی اصفهانی(ره) معروف به «فیضالإسلام» این اثر بزرگ را در طی مدت 10 سال و در 2 جلد که هر جلد شامل 3 جزء است تألیف کرده است که آخرین جزء آن در شب یکشنبه 8 ذیقعده 1370ق در تهران به اتمام رسیده است.
ایشان در مقدمهی ترجمهی خویش و در بیان هدفش از ترجمه مینویسد: «از سالهاى دراز (بخصوص در این سالیان که جنگ هولناک عالم را فرا گرفته و مردم بسیارى را تباه ساخت) این کتاب مقدّس مورد مطالعه این بنده بوده، روز بروز شوقم به خواندن و اندیشه در آن زیادتر مىشد، گویا چیزى نمىدیدم مگر کتاب نهج البلاغه و سخنى نمىشنیدم مگر فرمایشهاى امیر المؤمنین علىّ (علیه السّلام) و هرگاه با فضلا و دانشمندان ملاقاتى پیش مىآمد قبل از شروع بهر سخن، در باب عظمت و بزرگى نهج البلاغه سخن گفته بآنان یاد آورى مىنمودم ... و گاهى در بعضى از مجالس دینى و مذهبى پارهاى از کلمات این کتاب را خوانده و معنى آنرا بیان مىکردم، شنوندگان به شگفت آمده مىگفتند اگر علماء و رجال دینى ترجمه فرمایشهاى امام علىّ (علیه السّلام) را در کتاب نهج البلاغه بطوریکه در خور فهم هر فارسى زبان باشد نوشته بودند، همه از آن بهرهمند مىشدند، و لیکن افسوس که از ترجمه و شرحهایى که در دسترس است چنانکه باید استفاده نمىشود، بنا بر این بر نگارنده واجب شد که دست از هر کار بردارم (حتّى از ترجمه و تفسیر قرآن کریم که از مدّتى به نوشتن آن مشغول بوده براى اتمام آن سعى و کوشش بسیار داشتم) و این کتاب جلیل را به زبان فارسى سلیس و روان ترجمه نموده و کلمات و جملاتى که محتاج بشرح باشد میان دو خطّ قوسى به اجمال و اختصار بیان نمایم تا ترجمه و شرح با هم فرق داشته همه از آن بهره مند گردند»
این کتاب را مؤسسه چاپ و نشر تألیفات فیض الإسلام در تهران در 2 جلد و 6 جزء منتشر کرده است.
2.ترجمهی استاد سید جعفر شهیدی
استاد سید جعفر شهیدی(ره) نیز یکی دیگر از مترجمان بنام نهجالبلاغة هستند. ایشان که استاد ادبیات دانشگاه تهران بودند؛ در ادبیات عرب نیز متخصص بودند. ایشان جلساتی با دانشجویان داشتند که آنها از استاد درخواست داشتند اشعار عرب جاهلی در آنها بررسی شود. ایشان در جواب این دانشجویان میگوید: «شعرهاى جاهلى اثرى است ارزنده در لفظ و ترکیب استوار، اما سراسر تعبیرى است از گذشتههاى آن روزگار، خالى از روح علمى و لطیفه معنوى... چرا به نهج البلاغه روى نمىآرید که هم لفظ آن صلابت شعر شاعران پیش از اسلام را به یاد مىآرد و هم معانى بلند قرآن کریم و سنت نبوى را در بردارد. ... سخنم پذیرفته افتاد و پس از آنکه دوستان خطبه نخستین را بر من خواندند با خود گفتم چه شود که از راه آزمایش به کار برخیزم و این خطبه را در قالب واژه درى ریزم، بود که دیده مرحمت انشاء کننده بر این کمترین افتد و او را در کارى که پیش گرفته یارى دهد. چون ترجمه آماده گشت آنرا در جمع حاضران خواندم همگان پسندیدند و از من خواستند تا وظیفهاى را که پیش گرفتهام به پایان رسانم.»
اهمیت این ترجمه بر ترجمههاى دیگر بر آن است که علاوه بر صحت و امانت و اتقان و تطبیق یکایک واژگان عربى به فارسى، در مراعات ویژگى ادبى این اثر جاودانگى؛ یعنى به کار بردن صنایع لفظى و آریشهاى ادبى از استعاره و تشبیه و جناس و موازنه و مراعات نظیر و به ویژه سجع است که در برگردان فارسى تا آن جا که ممکن بوده، مورد توجه قرار گرفته، اما با این همه معنى فداى آرایش لفظ نشده است. این ترجمه را شرکت انتشارات علمى و فرهنگى در تهران منتشر کرده است.
3.ترجمه محمد دشتی
ترجمه استاد محمد دشتی(ره) نیز از ترجمههای خوب و قابل استفاده جهت عموم مردم هست. خود ایشان در مقدمهی ترجمه در انگیزهی ترجمه مینویسد: «با شناسایى و جمعآورى 30 ترجمه کامل از نهج البلاغه، ... به این نتیجه رسیدیم که هنوز هم به ترجمههاى دیگرى نیاز است، زیرا:
یکى از جاذبههاى ادبى قلم زده، و دیگرى در مرز و حدود الفاظ و عبارات مانده؛ برخى با شیوههاى ترجمه آزاد، دچار تندرویهایى شدهاند؛ و ...
و با توجّه به واقعیّتهاى یاد شده، و با درک نیازهاى نسل معاصر در کلاسهاى گوناگون علوم انسانى و معارف و نهج البلاغه، بر آن شدیم تا ترجمهاى گویا و متناسب با اهداف کاربردى از نهج البلاغه تحقّق پذیرد که:
الف- قابل فهم و درک براى عموم افراد جامعه باشد؛ ب- به گروه خاصّى از جامعه تعلّق نداشته باشد، ج- اصل پیام رسانى دقیقا رعایت گردد، د- از هر گونه رمز و اشاره و کنایه و کلّى گویى اجتناب شود، ه- مخاطبهاى امام علیه السّلام آشکارا معرّفى گردند، و- توضیحات ضرورى در متن یا پاورقى آورده شود، ز- پیام ضرب المثلها کشف، و به نسل معاصر شناسانده شود، ح- مفاهیم نهج البلاغه در قالب هزاران عناوین زیبا و گویا ارائه شود، تا همه اقشار جامعه بتوانند از آن بهرمند گردند.
با چنین آرزوها و اهداف ارزشمندى در آستانه نهج البلاغه زانو زدیم و از نور ولایت علوى مدد گرفتیم، که همه از برکات کلاسهاى آموزشى و عنایات حضرت مولى الموحّدین امیر المؤمنین علیه السّلام است.»
این ترجمه توسط انتشاراتهای مختلفی به چاپ رسیده است.
4.ترجمه استاد انصاریان
استاد شیخ حسین انصاریان نیز از مترجمین نهجالبلاغة هستند. خود ایشان در شیوه ترجمهی خویش میگوید: «در زمینه این ترجمه، ابتدا جملات ملکوتى نهج البلاغه را دقت مىنمودم، سپس به لغت مراجعه مىکردم، آن گاه شرح ابن ابى الحدید، و شرح ابن میثم، و شرح خوئى، و شرح ملا صالح قزوینى و برخى از شروح دیگر را مىدیدم، تا در مدّت هفت ماه کار و فعالیت شبانه روزى، این ترجمه آماده شد.»
این ترجمه توسط انتشارات پیام آزادی در تهران منتشر شده است.
شروح نهجالبلاغة
همانگونه که در مقدمه ذکر شد؛ کتاب شریف نهجالبلاغة از ابتدای تألیف مورد توجه ویژه علما أعم از علمای امامی غیر امامی بوده است و تا کنون شرح و تعلیقههای بسیاری بر آن نوشته شده است. به نحوی که علامه امینی(ره) در جلد4 الغدیر بالغ بر 80 شرح را برای نهجالبلاغة ذکر میکند و آقابزرگ تهرانی(ره) کتابشناس مبرز در جلد14 «الذریعة إلی تصانیف الشیعة»-که کتابی است در معرفی مصنفات و مولفات علمای امامی- بالغ بر 150 شرح را برای نهجالبلاغة ذکر میکند.
در اینکه اولین شرح نهجالبلاغة کدام شرح بوده است؛ بین علما و مورخین اختلاف است. برخی قائل به این هستند که علی بن ناصر مولف «اعلام نهجالبلاغة» که معاصر سید رضی(ره) بوده است؛ اولین شارح نهجالبلاغة است. برخی دیگر برادر سید رضی(ره) یعنی سید مرتضی(ره) را اولین شارح نهجالبلاغة میدانند که خطبهی شقشقیه را شرح کرده است. برخی دیگر خود سید رضی(ره) را اولین شارح میدانند که در حین تألیف کتاب، برخی تعلیقهها را بر نهجالبلاغة زده است. برخی نیز قطبالدین راوندی(متوفی 573ق) مولف «منهاجالبراعة» را اولین شارح میدانند و برخی نیز ظهیرالدین بیهقی(متوفی 565ق) را اولین شارح میدانند که کتاب «معارج نهجالبلاغة» را در همین زمینه تألیف کرده است. و سایر اقوال.
اما در بین این مقدار شروح متعدد که هر کدام از بعدی به شرح نهجالبلاغة پرداختهاند؛ برخی از شروح معروفیت و شهرت بیشتری پیدا کردهاند که در اینجا به معرفی اجمالی برخی شروح مهمتر و مشهورتر میپردازیم:
1.شرح نهجالبلاغة إبن أبیالحدید
«شرح نهج البلاغة لابن ابى الحدید»، به زبان عربى، نوشته ابو حامد عبدالحمید بن هبةالله بن ابىالحدید معتزلى، متوفاى 656 ق، مفصلترین شرحى است که بر نهجالبلاغة نوشته شده و مورد قبول مسلمین هم واقع گشته است.
ابن ابى الحدید، شرح خود را در سال 644 ق، شروع کرده و در سال 649 ق، به اتمام رسانده. وى، کتاب خود را براى مؤید الدین بن علقمى، وزیر عباسیان نگاشت که بسیار مورد عنایت و توجه این وزیر شیعى واقع شد و هدایاى فراوانى به او داد.
با توجه به تاریخ وفات ابن ابى الحدید که سال 656 ق، است، وى، شرح خود را 7 سال قبل از وفات؛ یعنى در اواخر عمر، به پایان رسانده است.
از ویژگیهای شاخص این شرح استفاده از منابع فراوان و مهم و بعضاً متروک بوده است؛ دلیل این امر نیز این است ابن ابیالحدید مدتها سرپرست کتابخانههای بغداد بود و نیز، کتابخانه دههزار جلدی ابن علقمی را در اختیار داشته است. از این رو از منابع بسیار مهمی استفاده کرده است که پیش از تاریخ طبری تألیف شده بود. همچنین کتابهای نادری چون المقالات، تألیف زرقان، شاگرد ابراهیم بن سیار نظام والمقالات کعبی بلخی ،و فضایل امیرالمؤمنین ( علیه السلام)علی از احمد بن حنبل و الجمل هشام بن محمد کاتبی و النکت ،از ابراهیم بن سیار نظام از جمله منابع این شرح ارزشمند می باشد. برخی نویسندگان منابع و مصادر این شرح را تا بالغ بر 220 منبع شمردهاند. ایشان در تألیف شرحش از کتب فرق و مذاهب مختلف اسلامی استفاده کرده است.
ویژگی دیگر این شرح جامعیت این شرح نسبت به اغلب شروح دیگر نهجالبلاغة میباشد. ویژگی دیگر مولف تعصب نداشتن مولف است. یعنی با توجه به اینکه ایشان سنی و معتزلی بود؛ اما در مورد امیرالوممنین(ع) انصاف بسیاری به خرج داده است که این امر باعث شده است؛ برخی از أهل تسنن او را شیعه بدانند. ذکر مفصل و مبسوط وقایع تاریخی صدر اسلام و همچنین وقایع تاریخ زمان مولف از ویژگیهای مهم دیگر این کتاب است به نحوی که میتوان این شرح را یکی از منابع مهم تاریخ اسلام تلقی کرد.
ابن ابىالحدید، هر خطبه را به چند فصل تقسیم کرده و در هر فصل بحث را بدین ترتیب پىگیرى کرده است:
1. بحث صرف و نحو و لغت و معانى کلمات.
2. اَشباه و نمونههاى آن کلام در شعر و نثر عرب.
3. وقایع و اتفاقات مربوط به آن مطلب.
4. بحثهاى توحید و عدل و...
5. نکات ظریف و مثَلها.
6. در پایان نیز، حکمتها و مواعظ و آداب مناسب با کلام امیر المؤمنین( ع) را بیان کرده است.
با این ترتیب، کتاب او مجموعهاى از فصاحت و بلاغت و لغت و تاریخ و کلام و اخلاق و امثال و حکم و... شده است.
این کتاب مورد توجه ویژه علما بوده است و ترجمه و تلخیص و شروح و تعلیقههای فراوانی بر آن زده شده است. این کتاب را مکتبة آیة مرعشی نجفی در قم در 20 جلد آن را چاپ کرده است. ترجمهی مطالب تاریخی-اجتماعی این شرح20 جلدی نیز توسط محمود مهدوی دامغانی در 8 جلد با عنوان «جلوههای تاریخ در شرح نهجالبلاغة إبن أبیالحدید» توسط نشرنی منتشر شده است.
2.شرح علامه جعفری(ره)
استاد بزرگوار علامه محمدتقی جعفری(ره) نیز یکی دیگر از شارحان نهجالبلاغة هستند. اما متأسفانه عمرشان کفاف نداد که شرح نهجالبلاغة را به اتمام برسانند و فقط تا خطبهی 185 موفق به شرحشان شدهاند.
علامه جعفری(ره) بهعلت نوع بینش عمیق و همهجانبهای که داشت کوشید در این تفسیر، ابعاد مختلف فلسفی، کلامی، عرفانی، فقهی، حقوقی، جامعهشناختی، فلسفهی سیاسی، فلسفهی حقوقی، و روانشناختی کلام امیرالمؤمنین(ع) را دریابد. توجه به همین ابعاد است که شرح استاد را از سایر شروح گذشته و معاصر، متمایز میگرداند. تسلط استاد به دو زبان فارسی و عربی باعث شده است که شرح و تفسیر ایشان روان و همهفهم باشد در عین حالی که امانتداری در ترجمه رعایت شده است. استاد در مواجهه با متن نهجالبلاغة میکوشد تا با درنظر گرفتن شرایط زمانی، مکانی، قرینههای لفظی و غیرلفظی، درک مخاطبان مستقیم کلام امیرالمومنین(ع) و موقعیت تاریخی آنان، و معنایی که از کلام آن حضرت در ذهن آنان نقش میبندد، نزدیکترین تفسیر و شرح را در اختیار خواننده قرار دهد. ارائه سند برای مطاب نهجالبلاغة از دیگر ویژگیهای بارز شرح ایشان است. ایشان در تفسیر مکرراً به آیات قران و روایات نبوی در تفسیر مضامین نهجالبلاغة استناد میکنند.
از ویژگیهای منحصر به فرد این شرح این است که جلد اول کتاب ایشان به شناخت امیرالمومنین(ع) از ابعاد مختلف میپردازند و میکوشند تا زوایای ناشناخته یا کمشناختهی شخصیتی آن حضرت را در قالب جملات و کلماتی دلنشین و با استفاده از آراء اندیشمندان مسلمان و غیرمسلمان و نیز در پرتو قرآن کریم و روایات نبوی و همچنین سخنان خودِ آن حضرت را بررسی نماید.
در حقیقت اگر سایر مجلدات، کوششی است گسترده در جهت فهم «کلام» امیرالمومنین(ع)، این جلد تلاشی است شایسته در جهت شناسایی خود آن حضرت. والحق باید گفت استاد با نگاهی روانشناسانه توفیقات زیادی در این عرصه داشته است. علامه جعفری(ره) از میان نامههای امام علی(ع) نیز به شرح و تفسیر عهدنامه مالک اشتر پرداخته که بهصورت مستقل و با عنوان «حکمت اصول سیاسی اسلام» چاپ شده است.
شرح ایشان در 27 جلد توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر شده است و طبق برخی پیشبینیها اگر شرح ایشان به همین نحو ادامه مییافت کل شرح نهجالبلاغة حدود 40 جلد میشد که به لحاظ کمی گستردهترین شرح نهجالبلاغة محسوب میشود.
3.شرح محقق خوئی(ره)
میرزا حبیبالله هاشمی خوئی(1261ق-1324ق) معروف به«امینالرعایا» نیز یکی دیگر از شارحان نهجالبلاغة هستند که شرح مفصلی را بر نهجالبلاغة نوشتهاند. این شرح تا پایان خطبه228 نهجالبلاغة شرح شده است. نکتهای که باید در مورد نویسندهی این شرح متذکر شد این است که ممکن است برخی افراد تصور کنند نویسندهاین کتاب همان حضرت آیتالله خوئی(ره) است که حدود دو دهه از رحلت ایشان میگذرد. در صورتی که ایشان سید ابوالقاسم خوئی(ره) بودند و معاصر ما بودند. در صورتی که نویسنده میرزا حبیبالله است که بالغ بر یک قرن از ارتحال ایشان میگذرد.
مؤلف در آغاز دیباچه ضمن ستایش از نهجالبلاغة به سه شرح از شرحهای معروف (راوندی، ابن ابیالحدید و ابنمیثم) اشاره و بطور اجمال به برخی از کاستیهای آنها اشاره میکند. وی آنگاه انگیزهی خود را از نگارش این شرح، فقدان شرحی درخور و شایسته بر نهجالبلاغة دانسته و میگوید کوشیده است تا شرحی عرضه کند که دشواریهای متن را آسان نموده و حجابهای فهم را بدرد، بین واژگان، ترجمان و اعراب جدایی انداخته و دقایق معانی و حقایق بیانی را آشکار سازد، مشکلات معانی را با بهترین بیان تبیین کند و معضلات مبانی نهجالبلاغه را با بیانی متقن تفسیر نماید و در این راستا از قرآن کریم و روایات ائمهی طاهرین(ع) بهرهمند شده است. همچنین این شرح دارای ویژگیهایی است که در سایر شرحها نایاب یا کمیاب است:
1. ضبط اعداد متن نهجالبلاغه جهت تسهیل امر پژوهندگان،
2. تقسیم خطبهها و کلمات طولانی به چند قسمت،
3. جداسازی میان لغت، معنی و اعراب و ذکر نکات لطف ادبی،
4. شرح آمیخته با متن (شرح مزجی)،
5. اشاره به مواردی که ابن ابیالحدید از جادة صواب خارج شده و نقد آرأ و دیدگاههای وی،
6. اشاره به حوادث تاریخی مذکور در نهجالبلاغه،
7. ذکر سلسلة سند هریک از بخشهای نهجالبلاغه.
این کتاب در 14 جلد ابتدا انتشار یافت. سپس استاد حسنزاده آملی با نگارش تکلمهاى در پنج مجلد و مرحوم استاد محقق محمد باقر کمرهاى نیز با نگارش دو مجلد دیگر به همان سبک و سیاق این شرح ناتمام را به اتمام رساندهاند؛ در نتیجه، دوره کامل شرح، داراى بیست و یک جلد بوده که محصول تلاش این سه عالم فرزانه است. لازم به یادآورى است که ناتمام ماندن شرح مرحوم خویى، به علت وفات ایشان در سال 1324ق، بوده است.
این شرح 21 جلدی را مکتبةالإسلامیة در تهران منتشر کرده است.
4.شرح علامه شوشتری(ره)
علامه شیخ محمدتقی شوشتری(ره)(متوفی 1374ش/1416ق) نیز یکی از شارحین نهجالبلاغة هستند که شرح ایشان با نام «بهجالصباغة فی شرح نهجالبلاغة» منتشر شده است. علامه بزرگورای شوشتری(ره) که در فقه، رجال و تراجم و حدیث صاحب نظر و دارای دهها جلد اثر تحقیقی در این سه حوزه معرفتی شیعی بوده و تا سنین کهولت، پرکار و پرتلاش به تتبع و پژوهش اشتغال داشت، با نگارش این شرح که در چهارده مجلد نسبتا قطور انتشار یافته، به حق نقطه عطفی در شرح نویسی بر نهج البلاغه ایجاد کرد.
از نکات برجسته و نسبتاً منحصر به فرد این شرح نسبت به سایر شروح این است که سایر شروح، نهجالبلاغة را «ترتیبی» یعنی به ترتیب خطب و رسائل و کلمات قصاری که در نهجالبلاغة آمده؛ شرح دادهاند مطالب را. علامه شوشتری(ره) به شرح موضوعی نهجالبلاغة اهتمام ورزیده است. بدین سان این شرح نخستین شرح موضوعی مفصل بر نهج البلاغه است که در شصت فصل طراحی و تدوین شده است . برخی از این موضوعات عبارتند از: توحید، آفرینش جهان، آفرینش فرشتگان، خلقت انسان (حضرت آدم علیه السلام)، نبوت عامه و خاصه، امامت عامه و خاصه و ... .
ایشان همچنین اشاره میکنند که در برخی از شرحها، قسمتی از شرح به عنوان متن یا بالعکس قلمداد شده است.
مؤلف در مقدمه یادآور شده که امانت در نقل را رعایت خواهد کرد و هر مطلبی که مربوط به دیگران باشد، به خود نسبت نخواهد داد چراکه این کار را نوعی «سرقت» می داند. و نتیجه می گیرد که اگر مطلبی به کسی نسبت داده نشده باشد؛ از خود او است.
روش علامه در شرح بدین گونه است که در هر فصل و در پی هر عنوان که بخشی از خطبه یا کلام آن حضرت را نقل می کند، نخست به اختلاف روایت لغات و جملات در شرح ها پرداخته، سپس صورت صحیح آن لغت یا جمله را با استناد به آیات و روایت صحیح، بطور مستند شرح می دهد.
علامه شوشتری(ره) در کنار شرح به تصحیح متن نیز اهتمام ورزیده و این امرى است خطیر که کمتر بدان توجه کردهاند. متن نهجالبلاغةاى که ایشان جهت شرح برگزیده است، متن مصحح شیخ محمد عبده مىباشد که با تعلیقات محمد محىالدین عبدالحمید در مصر به چاپ رسیده است و خالى از غلط نیست. علامه شوشترى(ره) بر آن شد تا متن نهجالبلاغة را با نسخه شرح ابن ابىالحدید و ابن میثم و نسخه خطى تصحیح شدهاى که به سال 1075ق استنساخ شده و در نزدشان موجود است، مقابله کرده و متن منقحى را در ضمن شرح ارایه دهد.
کار دیگرى که ایشان بر روى متن نهجالبلاغة انجام داده است؛ استناد نهجالبلاغة و تطبیق متن آن با مصادر دست اول از کتب تاریخ، حدیث و ادب است و در این اثنا به برخى کاستیها و فزونیها پى برده است که در ضمن شرح بدانها اشارت رفته است.
در کنار نکات مثبت این شرح به عنوان یکی از کاستیهای شرح میتوان به این نکته اشاره کرد که براساس گرایشات و توانائیهای علمی علامه(ره)، بیشتر شرحی «نقلی» است و علیرغم معارف گسترده و عمیق عقلی و فلسفی در نهجالبلاغة، شرح مذکور کمتر صبغهی عقلی دارد.
این شرح 14 جلدی در تهران توسط موسسه انتشارات امیرکبیر منتشر شده است.
5.شرح ابن میثم
معروف ترین شرح نهجالبلاغة در قرن 7ق، مصباح السالکین اثر محدث، فقیه و متکلم برجستهی شیعی، کمال الدین میثم بن علی بن میثم بحرانی(636ق-698ق) است. ابن میثم، معاصر خواجه نصیرالدین طوسی(ره) بوده و ظاهراً میان آن دو رابطه استادی و شاگردی دوجانبه برقرار بوده است . بدین گونه که خواجه نزد وی به آموزش فقه و او نزد خواجه به آموزش کلام پرداخته است. مهمترین اثر وی که همین شرح نهجالبلاغة است، بیش از سایر شروح به روش کلامی و فلسفی است.
ابن میثم در آغاز جلد نخست، مقدمه ای در حدود هفتاد صفحه پیرامون مباحث ادبی نگاشته، موضوعاتی نظیر دلالت الفاظ، اقسام لفظ، مباحث اشتقاق الفاظ، ترادف و توکید، مشترک لفظی و .... . در ادامه همین مقدمه بحثی جالب پیرامون شخصیت و فضائل انسانی امیرالمؤمنین(ع) وجود دارد. او در این بحث که طی چند فصل ذکر شده، از ابعاد مختلف به بررسی شخصیت امام(ع) میپردازد.
وی در این شرح به سایر شرح های قبل از خود نظر داشته و گاه با نقل کلمات شارحان پیشین به تایید یا تضعیف اقوال آنان میپردازد. استفاده های بجا و شایسته از قرآن کریم در توضیح و تفسیر کلام امیرالمومنین(ع) نیز از دیگر شاخصههای این شرح است. ایشان در شرحش به اقوال ادبیات گذشته در فهم کلمات نیز اشاره میکند.
اما مهمترین ویژگی شرح ابن میثم، صبغهی کلامی و فلسفی آن است. ابن میثم با نگاه یک متکلم شیعی کوشیده است تا به بررسی و شرح نهجالبلاغة بپردازد. این ویژگی ضمن آنکه یک امتیاز برای این شرح تلقی گردیده اما به علت تحت الشعاع قرار گرفتن سایر مسائل، مورد نقد برخی از شارحان دیگر قرار گرفته است. نقد دیگری که بر این شرح مطرح گردیده کثرت استناد به روایات غیرشیعی و ضعف استفاده از منابع روایی و نقلی شیعی است. هم چنین در مباحث ادبی و لغوی نیز نقدهایی به این شرح وارد شده است.
این شرح در 5 جلد توسط دفترنشر الکتاب منتشر شده است و ترجمهی آن نیز در 5 جلد توسط گروهی از مترجمان توسط بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی در سال 74 منتشر شده است.
6.شرح آیتالله مکارم شیرازی
یکی دیگر از شروح نهجالبلاغة شرح حضرت آیتالله مکارم شیرازی میباشد. ایشان خود در مقدمه شرح در انگیزهشان جهت شرح نهجالبلاغة میگویند: «من نهجالبلاغة را مطالبه کردم که در آن فرصت خوب با فراغت بال بتوانم به طور مرتب و منظم آن را مرور کنم مخصوصا توفیق الهى شامل حال شد بخش دوّم نهجالبلاغة (بخشنامهها و فرمانهاى سیاسى و اخلاقى) را به طور کامل مطالعه و بررسى کنم. آن ایام متوجّه شدم که نهجالبلاغة چیزى فراتر از آن است که ما فکر مىکنیم و در باره آن مىاندیشیم....آن روز فهمیدم چقدر محرومند کسانى که با داشتن چنین گنجینهاى گرانبها از آن بیخبرند، و دست به سوى دیگران دراز کرده و آنچه خود دارند از بیگانه تمنّا مىکنند! از امتیازات عجیب نهجالبلاغة این است که همانند منبع اصلیش قرآن مجید على رغم کهنه و فرسوده شدن مکتبهاى فکرى و سیاسى و اخلاقى با گذشت زمان، بیانات و تحلیلها و منطقش چنان تازه و شاداب است که گویى همین امروز، و براى امروز و فردا، از زبان مولا امیر مؤمنان على (ع) تراوش کرده است.
سزاوار است عاشقان حقیقت، پویندگان راه معرفة اللّه و جویندگان راه و رسم بهتر زیستن، همه روز در کنار آرامگاه عالم بزرگوار سیّد رضى (گرد آورنده نهجالبلاغة) حاضر شوند و در برابر او سر تعظیم فرود آورند و بر روانش درود بفرستند که اثرى چنین گرانبها و بىبدیل از کلمات مولا على (ع) را جمعآورى کرده و در اختیار ما مسلمانان بلکه در اختیار جامعه بشرى قرار داده است.
در باره نهجالبلاغة هر چه بگوییم کم است و به یقین اداى حقّ آن براى ما غیر ممکن مىباشد، بهتر آن است که این سخن را رها کرده به سراغ مطلب دیگرى که هدف اصلى تحریر این سطور بوده است، برویم و آن این که:
در طول تاریخ اسلام شروح متعدّدى بر نهجالبلاغة نوشته شده، و علماى عالیقدرى چه در گذشته و چه در عصر ما براى تبیین و تفسیر و کشف گنجینههاى آن کوشیدهاند و خدمات پرارزشى انجام دادهاند، ولى انصاف این است که نهجالبلاغة هنوز دست نخورده است، هنوز مظلوم است هنوز تلاشهاى فراوان و فراوان دیگرى را مىطلبد.
مخصوصا در عصر و زمان ما که عصر مشکلات پیچیده جوامع انسانى، عصر ظهور مکتبهاى مختلف فکرى، و عصر تهاجم بر اعتقادات و اخلاق و تقوى و فضیلت از سوى دنیاپرستان و جهانخواران است، تا راه را براى رسیدن به منافع آلوده و نامشروعشان هموار سازند، آرى در این عصر، نهجالبلاغة تلاش و کوشش و کار بیشترى را مىطلبد. کار تحقیقاتى و گروهى براى یافتن راه غلبه بر مشکلات معنوى و مادّى و فردى و اجتماعى و مقابله با مکتبهاى ویرانگر فکرى و اخلاقى به وسیله آن.
به همین دلیل بعد از توفیقى که در «تفسیر نمونه» و «پیام قرآن» بحمد اللّه نصیب این حقیر و جمعى از یاران با وفا شد که سبب حرکت جدیدى در باره کارهاى قرآنى و نفوذ بیشتر قرآن و تفسیر در مجامع علمى بلکه غالب خانهها گردید، گروهى از اهل فضل اصرار داشتند که اکنون «نوبت نهجالبلاغة فرا رسیده است» و باید کارى مشابه تفسیر نمونه روى آن انجام گردد، بلکه با استفاده از تجربیات گذشته، کارى پختهتر و جالبتر صورت گیرد.»
این شرح در 15 جلد در سال 86 در دارالکتب الإسلامیة منتشر شده است.
مصادر و اسناد نهجالبلاغة
از آنجائیکه سید رضی(ره) اغلب مطالب نهجالبلاغة را بدون ذکر مصدر مطلب و ذکر سلسله سند و اصطلاحاً به شکل مرسل نقل کرده است؛ عدهای این مطلب را مطرح کردند که برخی از سخنانی که سید رضی(ره) در نهجالبلاغة آورده است و منسوب به امیرالمومنین(ع) نموده است؛ سخنان حضرت نیست؛ بلکه سخنان افراد دیگری است که سید رضی(ره) آنها را منسوب به امیرالمومنین(ع) کرده است. همچنین در مباحث فقهی-اعتقادی اگر بخواهیم از مطلبی حکمی فقهی یا اعتقادی استخراج کنیم؛ باید وثوق به صدور آن از معصوم(ع) داشته باشیم؛ و از آنجائیکه نهجالبلاغة مرسلاً نقل شده است؛ از این رو قابلیت استناد ندارد و نمیتوان به بطور قطع و یقین ابن سخنان را به امیرالمومنین(ع) منسوب کرد یا حداقل حجتی داشتی باشیم در انتساب این سخنان به امیرالمومنین(ع).
از این رو عدهای از گذشته تا کنون به امر جمعآوری اسناد و مصادر سخنان حضرت که سید رضی(ره) در نهجالبلاغة گردآوری کرده است؛ همت گماردهاند. البته تنها راه وثوق به صدور روایت از معصوم(ع) بحث سندی و احراز صحت یا وثاقت سند نیست؛ بلکه راههای دیگر نیز برای وثوق به صدور روایت از معصوم(ع) وجود دارد. یکی از راهها این است که از اتقان متن و کیفیت بسیار بالای آن به صحت آن پی میبریم در نهجالبلاغة خطبهها و مطالبی هست که امکان ندارد از غیر از امیرالمومنین(ع) صادر شده باشد و به همین مناسبت به «اخ القرآن » توصیف می شود. راه دیگر این است از قرائن به صحت آن پی میبریم. مثلاً یکی از قرائن این است که ببینیم روایتی با این که سند ندارد همواره مورد استناد همه دانشمندان نزدیک به زمان رسول خدا و ائمه هدی(ع) بوده است.
در اینجا به برخی از کتبی که در زمینه مصادر و مدارک نهجالبلاغة نوشته شده است میپردازیم:
1.استناد نهجالبلاغة
این کتاب نوشته امتیاز علی خان عرشی است. وی نخست به چگونگی جمع آوری نهجالبلاغة و اثبات استناد کلمات نهج البلاغه به امیرالمومنین(ع) مباحثی را مطرح می کند و از پاره ای شبهات، که نهجالبلاغة را به دیگران منسوب می کند، پاسخ می گوید. پس از آن مدارک نهجالبلاغة را از منابع شیعی و سنی که پیش از سیدرضی نگارش شده، معرفی می کند.
این کتاب توسط آقای سید مرتضی آیتالله زاده شیرازی، به فارسی ترجمه شد و انتشارات امیرکبیر در سال 1363 آن را به چاپ رساند.
2.اسناد و مدارک نهجالبلاغة
این کتاب تألیف مرحوم محمد دشتی است. در این کتاب 283 مصدر برای نهجالبلاغة ذکر شده و به ترتیب نهجالبلاغة، مصادر و مأخذ کلام حضرت را نشان می دهد.
این کتاب در واقع جلد چهارم از مجموعه ی هفت جلدی آشنایی با نهجالبلاغة است که مؤلف تحریر کرده. این کتاب توسط نشر امام علی(ره) در قم در سال 1368 منتشر شده است.
3.مصادر نهجالبلاغة و اسانیده
این کتاب را سیدعبدالزهراء الحسینی تألیف کرده است. این کتاب که در چهار مجلد چاپ شده مصادر نهجالبلاغة را به چهار بخش تقسیم می کند:
الف) مصادری که قبل از سال 400 ق تألیف شده و الان نیز در دسترس است.
ب) مصادری که قبل از نهجالبلاغة تألیف شده اما با واسطه از آن نقل شده.
ج) مصادری که پس از سید رضی(ره) نگارش شده ولی سخنان حضرت را با اسناد متصل نقل کرده، که در آن طریق سید رضی(ره) قرار ندارد.
د) مصادری که پس از سید رضی(ره) تألیف شده و کلام حضرت را متفاوت از آنچه در نهجالبلاغة آمده است، نقل کردهاند.
نویسنده از 114 مصدر نام برده است و بدان ارجاع داده است. مؤلف نیمی از جلد یک و پنج را به کلیاتی پیرامون نهجالبلاغة و سید رضی(ره) اختصاص داده است. روش وی در این کتاب چنین است که متن نهجالبلاغة را ذکر می کند، واژه ها و لغات مشکل را توضیح میدهد، سپس مصادر آن را نشان داده و اگر شروح مستقل داشته باشد متذکر میگردد.
این کتاب توسط دارالزهراء بیروت چاپ شده است.
4. مدارک نهجالبلاغة و دفع الشبهات عنه
شیخ هادی کاشف الغطاء(متوفی 1361ق) مولف این کتاب است. این کتاب به همراه کتاب دیگر مؤلف، یعنی مستدرک نهجالبلاغة توسط انتشارات مکبتةالأندلس بیروت به چاپ رسیده است.
نویسنده ضمن نقد و بررسی پاره ای شبهات در انتساب نهج البلاغه، مصادر برخی از کلمات حضرت را نیز نشان داده است.
نتیجه گیری
در این نوشتار مختصراً به معرفی نهجالبلاغة و نویسندهی آن و شروح و ترجمههایی که حول این کتاب وجود دارد پرداختیم. همانگونه که در ابتدا ذکر شد؛ نهجالبلاغة از ابتدای تألیف تا کنون مورد توجه ویژهی علما اعم از شیعه و سنی بوده است و شروح و تعلیقههای بسیاری بر نهجالبلاغة نوشته شده است. برای نمونه طبق نقل آقابزرگ تهرانی(ره) بالغ بر 150 شرح کلی یا موردی بر نهجالبلاغة وجود دارد که خیلی از این شروح نیز توسط علمای أهل تسنن نوشته شده است.