دیدبان
سونامی تغییرات در اروپا:

اولاند بر سومین قطب یهود تکیه زد

اولاند بر سومین قطب یهود تکیه زد
اهميت فرانسه
در ارزيابي تحولات فرانسه اولين نکته اي که بايد مورد توجه قرار گيرد پاسخ به اين سوال است که چرا فرانسه در عرصه بين الملل داراي جايگاه کليدي است؟ براي پاسخ به اين سوال بايد شبکه بزرگ ديپلماتيک اين کشور را مهمترين برگ برنده دانست. ??? سفارت و ?? کنسولگري، دومين شبکه بزرگ ديپلماتيک را در جهان براي فرانسه رقم زده است. دارابودن سلاح هسته‌اي به همراه حضور 15 هزار سرباز در اقصي نقاط دنيا باعث شده است که اين کشور به يک اهرم فشار قوي براي سياست هاي زورگويانه تبديل شود. البته در حوزه تأثيرگذاري سياسي نيز نبايد کرسي دائم فرانسه را در شوراي امنيت سازمان ملل فراموش کرد. 
 
فرانسه؛ سومين قطب يهود
درحالي که يهوديان فرانسه 3.6% جمعيت يهوديان جهان را تشکيل مي دهند اما در ميان جمعيت حدود 65 ميليون نفري مردم فرانسه حتي 1% هم به حساب نمي آيند اما همين تعداد بر سرنوشت 99% سايرين تأثير فراواني دارند. 

 

Rank

Country

Number of
Jews

% of World 
Jewish Population

1

Israel

5,703,700

42.5%

2

United States

5,275,000

39.3%

3

France

483,500

3.6%

به نقل از http://www.jewishvirtuallibrary.org
 
از نهادهاي بسيار ريشه دار در ارکان تصميم گيري فرانسه بايد از "کريف" نام برد. جامعه ‌متنفذ يهوديان فرانسه از طريق شوراي نمايندگان مؤسسات يهودي موسوم به «کريف» تشکيلاتي منظم را در اين کشور اداره مي‌کند. اين نهادها تا کنون موفق به لابي و تصويب قوانين مختلفي در حمايت از صهيونيست ها شده اند. از جمله مي توان به امکان گذراندن دوره سربازي طبق قانون فرانسه در سرزمين هاي اشغالي (اسرائيل مجعول) نام برد. ( قانون کي بوس مصوب 1998) 
 
سارکوزي و لابي يهود
همچنين سياستمداران بسياري در اين کشور منتسب به يهوديت هستند که مهمترين آنها نيکولا سارکوزي است. نکته جالب آنکه دانشنامه آزاد ويکي پديا ( که خود جاي تحليل جداگانه اي دارد) نيکولا سارکوزي را تحت رده ي "فرانسويان يهودي تبار" دسته بندي کرده است. (French people of Jewish descent) 
روزنامه معروف «فيگارو» در مقاله‌اي در نوامبر ???? فاش ساخت که سارکوزي براي مدتي مديد به عنوان يک سايان، لغت عبري به معني «همکار» در خدمت رژيم صهيونيستي بوده است. سايان‌ها که نقش‌هاي بسياري مي‌توانند داشته باشند گروهي از شهروندان يهودي ديگر کشورها و يا اقوام و آشنايان آنها هستند که به موساد ياري مي‌رسانند. در اين مقاله آغاز فعاليت‌هاي جاسوسي سارکوزي سال ???? ذکر شده بود. 
اين مقاله فاش مي سازد که "رافائل ايتان" (افسر اطلاعاتي که مأمور سرقت و انتقال اورانيوم غني شده از آمريکا به اسرائيل نيز بوده است. رجوع کنيد به کتاب کابوس بيداري) در سال ????، سارکوزي را به عنوان يک «جوان آينده‌دار» به عضويت موساد درآورد.
 
 سارکوزي در کنار متنفذان يهود فرانسه
 
همين مسئله باعث شد که سارکوزي جوان، پله پله مسير ترقي را طي کند. زماني که وي وزير کشور فرانسه شد يهوديان به خاطر ايجاد امنيت فرقه اي از او تشکر کردند و او را محوريت لابي خود براي رياست جمهوري فرانسه قرار دادند.
شرکت نخست وزير، رئيس مجلس، رئيس سنا، وزيران از جمله سارکوزي به عنوان وزير کشور، نمايندگان پارلمان، شهردار پاريس و مديران شرکت هاي بزرگ اقتصادي در نشست سالانه کريف نمايانگر تاثير فوق العاده لابي صهيونيستي بر ارکان سياسي و اجرايي فرانسه است. اينکه سران «کريف» اصرار دارند نامزدهاي رياست جمهوري را به نشست هاي خود بياورند، به علت آن است که به خوبي از ميزان تاثيرگذاري آنان آگاهي دارند. 
 
پروژه نه به سارکوزي
سارکوزي با عقبه قوي تشکيلاتي و شعار امنيت براي يهوديان توانست گوي سبقت را از رقباي رياست جمهوري 2007 فرانسه بربايد. در اين مدت توانست از چنان حمايتي برخوردار شود که کميته يهوديان آمريکا، او را برنده جايزه ويژه خود نمود. 
نکته جالب توجه مصاحبه اي است که او در آنجا انجام مي دهد و مي گويد: "من چهار سال در اسرائيل زيستم و زبان عبري را به خوبي مسلط هستم!"
 
کميته يهوديان آمريکا يادبود خود را به رييس جمهور جديد فرانسه اهدا مي کند (سال 2007)
 
اما بحران اتحاديه اروپا باعث شد اين لبخندها و خوش و بش ها به کناري برود و سارکوزي که خود را پيرو سياست هاي جنگ طلبانه آمريکا کرده بود نتواند نمره مطلوبي را در عرصه داخلي کسب نمايد. در ارزيابي عملکرد سارکوزي بايد به اين نکته توجه کرد که او فرانسه را به کشوري فعال در حملات جنگي ناتو تبديل کرد به نحوي که هواپيماهاي فرانسوي در بمباران ليبي و مخصوصا دستگيري قذافي نقش کليدي را بازي کردند. همچنين افزايش حضور نظاميان فرانسوي در افغانستان کمک مهمي براي آمريکا محسوب مي شد. اين بيش فعالي سارکوزي در حوزه نظامي تا آنجا پيش رفت که وي نيروي دريايي اين کشور را نيز به سمت سوريه روانه کرد تا در جنگ احتمالي، اين فرانسه باشد که بريتانيا را در حوزه دريايي ياري مي کند. به هر حال گرچه سارکوزي امنيت فيزيکي يهوديان را تأمين کرد اما از يک نکته غفلت ورزيد و آن "امنيت اقتصادي يهوديان" بود. اوضاع بد اقتصادي و افزايش ماليات عمومي باعث شده بود جايگاه سارکوزي روز به روز متزلزل تر شود. اما چند نکته باعث شد سارکوزي جايگاه خويش را بيش از پيش برباد رفته ببيند:
1.حضور او در تيم وکلاي حقوقي برلوسکوني وجاهت او را در اروپا از بين برد.
2.اعتراض اقليت ها و مهاجران در حومه پاريس و برخوردهاي شديد پليس که باعث گسترده شدن اين اعتراضات شد نوع مديريت سرکوبگر سارکوزي را به چالش کشيد.
3.انتشار خبر کمک پنجاه ميليون يورويي قذافي به کمپين انتخاباتي سارکوزي در سال 2007 از سوي سيف الاسلام قذافي در مطبوعات فرانسوي انعکاس گسترده اي داشت. سيف الاسلام گفته بود: "آقاي سارکوزي اول پول ملت ليبي را پس دهد و بعد در حملات ناتو شرکت کند." 
سيف الاسلام 50 ميليون دلار کمک انتخاباتي به سارکوزي را طلب مي کند
 
4.بيش از همه آنچه که اسرائيل را بر عدم حمايت از سارکوزي ترغيب کرد جملات ضد اسرائيلي سارکوزي بود که ناخواسته رسانه اي شد. دروغگو خطاب کردن نتانياهوي تندرو مي توانست آتش مخاصمه سارکوزي و مقامات رژيم صهيونيستي را افزون تر کند. 
 
تير خلاص/ پيام نمادين لابي يهود به سارکوزي
کشتار در مدرسه يهوديان فرانسه
يک ماه مانده به برگزاري دور اول انتخابات فرانسه يک موتورسوار، چهار نفر را در مقابل مدرسه يهوديان فرانسه کشت و گريخت. اين مسئله مي توانست پيامي براي سارکوزي باشد. "امنيتي که وعده اش را داده بودي وجود ندارد." همين مسئله براي اثبات بي کفايتي سارکوزي کافي بود. گرچه برخي خود سارکوزي را در امنيتي کردن فضا و نياز وي به مستحکم کردن پايه هاي دولتش متهم مي کنند و دنبال سرنخ هايي براي ادعايشان مي گردن اما حضور سرزده سارکوزي به همراه وزير آموزش و پرورش و وزير کشور فرانسه در مدرسه يهوديان توانست تسکيني براي داغ ديدگان باشد.
 
قاضي الحاجات سارکوزي کجاست؟
نامه التماس سارکوزي به اسرائيل رسيد
جلسه برگزار شده در شهر نتانياي سرزمين هاي اشغالي
 
اما نکته حائز اهميت اين است که هفته گذشته نيکولا سارکوزي نماينده اي را براي انتقال يک پيام مهم به سرزمين هاي اشغالي گسيل داشت. بسياري از جمعيت سرزمين هاي اشغالي را مهاجران فرانسوي تشکيل داده اند و همين مسئله مي تواند در دور دوم انتخابات که يک رأي هم ارزش فوق العاده اي دارد تأثيرگذار است. وي در پيامي عاجزانه از جامعه يهوديان فرانسه که مقيم اسرائيل هستند درخواست کرد: "من هم اکنون به حمايت و وفاداري شما محتاجم. من به راي شما نيازمندم، بيش از دور اول و فضايي که شما مديريت کرديد. "
 
قرار نبود اولاند وارد عرصه رقابت شود 
مرد اول حزب سوسياليست چگونه حذف شد 
 
 
دومينيک استراس کان رييس سابق صندوق بين المللي پول وقتي در فرودگاه آمريکا به مقصد فرانسه در انتظار پرواز بود توسط پليس امريکا دستگير شد. اتهام او آزار و اذيت يک خدمتکار سياه پوست در هتل محل اقامتش بود. جالب اينجاست که در گام اول دادستان ايالات متحده، تقاضاي وکيل استراس کان مبني بر سپردن وثيقه را رد کرد تا او در ريکرز آيلند که يکي از بدنام ترين زندان هاي ايالات متحده است مستقر شود. به عبارتي از اين طريق قصد داشتند شخصيت سياسي و اجتماعي او را نابود کنند. اين اقدام عملا فرصت لازم را به ايالات متحده و رقباي سياسي استراس کان داد تا هيئت مديره صندوق بين المللي پول را براي تعيين يک جايگزين زير فشار قرار دهند و از استراس کان بخواهند که استعفا کند.
 
در همين مدت و با وجود رسانه اي شدن رسوايي اخلاقي وي دو نظرسنجي در بين مردم فرانسه اتفاق افتاد. اولين نظرسنجي نشان داد که وي با 54 درصد محبوبيت، هنوز شانس اول رسيدن به کاخ اليزه است در حالي که در آن زمان اولاند با اختلاف فاحش 20 درصدي نفر دوم حزب سوسياليست بود.
اما نظرسنجي دوم جالب تر بود. بيش از 60 درصد مردم فرانسه معتقد بودند استراس کان قرباني يک توطئه سياسي شده است!
پوتين تنها مقام ارشد سياسي بود که اين ماجرا را مشکوک و مربوط به رياست جمهوري سال 2012 فرانسه دانست.
15 روز مانور رسانه اي کافي بود تا استراس کان از تمام مناصب و جايگاه سياسي و اجتماعي اش سقوط کند. دادگاه ايالات متحده پس از اين ماجرا تشکيل شد و وي را از اتهامات مبرا دانست. حال سوال اصلي که بايد به آن پاسخ داد اين است که چه کساني و بر سر ِ چه منافعي استراس کان را حذف کردند؟ آيا توافق پشت پرده اي ميان سرويس هاي اطلاعاتي و لژهاي مخفي بود که از همان زمان اولاند را مهره هموارتر و کم حاشيه تري نسبت به استراس کان مي ديدند؟
 
اولاند؛ نارنجي پوشي در سوداي رياست جمهوري
 
 
فرانسوا اولاند شهردار شهر تول (2001 تا 2008) بود. البته وي تجربه نمايندگي پارلمان و فعاليت حزبي را نيز داشت اما قطعا اين سابقه محدود براي کسب کرسي رياست جمهوري کافي نبوده و نيست. از وي جز حاشيه هاي فراوان خانوادگي چيز بيشتري منتشر نشده است. او را فردي معمولي و منفعل مي دانند که صحبت هاي تند و تيزش در مناظره با سارکوزي تعجب آور و بر خلاف ذات کم حاشيه اش بود. به هر حال همين معمولي بودن اولاند و مردمي بودنش باعث شده است که لابي هاي پشت پرده او را گزينه مناسبي براي اوضاع فعلي فرانسه بدانند. 
 
ره چنان رو که رهروان رفتند
اولاند در ميان لابي هاي صهيونيستي
حضور اولاند در موزه شوآ فرانسه (به مناسبت گراميداشت خاطره قربانيان هولوکاست موهوم) که معمولا سرآغاز کارزارهاي انتخاباتي نامزدهاي رياست جمهوري است زماني که با برنامه هاي متعدد او با لابي هاي يهودي کنار هم گذاشته شود نشانگر اين است که او در مسيري قرار گرفته که سارکوزي نيز آنرا تجربه کرد. راهي که جنگ طلبي و پيروي از سياست هاي آمريکا را در پي داشت.
 
اولاند در حين بازديد از موزه هولوکاست موهوم
 
اولاند و سارکوزي هر دو در مراسم بزرگداشت ياد قربانيان
حادثه تروريستي تولوز که توسط کنيسه يهود برگزار شد شرکت کردند
 
بحران مالي و سونامي تغيير در اروپا 
اوضاع آشفته اقتصاد جهاني به خصوص اروپا باعث شده است که مردم نيز اعتماد خود را به سياستمدارانشان از دست بدهند و دنبال شعارهايي نه از جنس جاه طلبي و اقتدار بلکه از جنس دغدغه ها و معيشت عمومي باشند. اولاند گرچه اولين نفر در مسير اين تغييرات نبوده اما قطعا تا کنون مهمترين مهره بوده است که توانسته سارکوزي را با تمام وزن سياسي و اجتماعي اش جابجا کند. اما بگذاريد در پايان نگاهي به آنچه که اروپا از دو سال پيش از انتخابات رياست جمهوري فرانسه گذرانيده است بيندازيم تا بهتر بتوانيم قوت و نيروي اين سونامي تغييرات را لمس کنيم.
 
ايتاليا: برلوسکوني از نخست وزيري کناره گيري کرد.
يونان: پاپاندرئو از نخست وزيري کناره گيري کرد.
اسپانيا: خوزه لوئيس رودريگز زاپاترو سمت نخست وزيري را به ماريانو راخوي واگذار کرد.
انگليس: گوردون براون نخست وزيري را به ديويد کامرون واگذار کرد.
ايرلند: "برايان کوون" که به دليل دست داشتن در سقوط بانکداري ايرلند، از پايين ترين حد محبوبيت مردمي در تاريخ اين کشور برخوردار بود، در ژانويه سال ????، به عنوان رئيس حزب حاکم "فيانا فيل" استعفا داد، اما تا انتخابات ماه مارس در قدرت باقي ماند.
پرتغال: "سوکراتس" پس از استعفا به عنوان رئيس دولت موقت به کار خود ادامه داد و پس از آن حزب سوسياليست او توسط حزب سوسيال دموکرات پدروپاسوس کوليو شکست خورد.
دانمارک: ائتلاف راست قدرت خود را از دست داد.
فنلاند: حزب ميانه رو فنلاند که پيش تر اداره امور کشور را بر عهده داشت هيچ شانسي در دولت ائتلافي فنلاند نخواهد داشت. در مقابل حزب فنلاند واقعي که تنها 5 نماينده در پارلمان داشت از اين پس با 39 صندلي در پارلمان يکي از احزاب پرقدرت در عرصه سياست گذاري فنلاند خواهد بود.
 
اولاند فرانسه را به کجا خواهد برد
احتمالا با روي کار آمدن اولاند در صحنه داخلي، منطقه اي و بين المللي اين اتفاقات مي افتد:
  • آمريکا در حالي که از حضور چپ گرايان در اروپا احساس خطر مي کند اما از چند دسته شدن اتحاديه اروپا که به عنوان يک بلوک قدرت فعاليت مي کرد، استقبال مي کند. نکته اي که براي سياست خارجي ايالات متحده مهم است اين است که يک متحد استراتژيک خود را احتمالا از دست داده است و اولاند کسي نيست که چشم و گوش بسته از سياست هاي آمريکا دفاع کند.
  • اتحاد آلمان و فرانسه که پايه ي اتحاديه اروپا به حساب مي آمدند متزلزل شده است. اگر اولاند سياست هاي رياضت اقتصادي را بازبيني کند قطعا ساير کشورها نيز در سطح همکاري خود با اتحاديه اروپا بازنگري خواهند کرد.
  • انگليس که خود در منطقه ي يورو حضور ندارد از تضعيف نهاد مالي منطقه اي خشنود مي شود.
  • خارج کردن نيروهاي نظامي فرانسه از افغانستان چالش جديد آمريکا و فرانسه خواهد بود.
  • سياست هاي باز اولاند در خصوص مهاجران مي تواند باعث رفع بسياري از محدوديت ها و قوانين براي اقليت ها به خصوص مسلمانان باشد که در چند سال اخير بسيار تحت فشار بوده اند.

به قلم: محمد لساني

 

مرتبط‌ها

حضور 3 میلیون افغان در ایران

همسر دلخواه خود را دانلود کنید

دوئل مرگبار دو اراذل محله فلاح برای قدرت نمایی

تصاویر/ شاسی‌ بلند جدید آمریکایی

تصاویر/کاپیتان پرسپولیس باید اخراج می شد

آغاز برخورد با بدپوششی و کشف حجاب در تهران