دیدبان
بررسی نقش مردم و روحانیت در لغو امتیاز توتون و تنباکو

دولتی که بی تدبیری کرد؛ ملتی که ایستاد

دولتی که بی تدبیری کرد؛ ملتی که ایستاد

دیدبان: «انگلیسیان هم به ایران آمده، مانند دولتى که ایران را فتح کرده باشند، به تمام بلاد، مامورین فرستادند و در هر بلدى سوار گرفتند که اجراى احکام آنها را بنمایند و سوارها با مواجب کافى و اسبان اعلى و اسلحه جدید مسلح نمودند... چون میدان را به این شدت خالى و بى‏ مانع دیدند با رعایا در کمال سختى معامله نمودند و در هیچ محل، اعتنایى به حکومت نکردند و از طرف امناى دولت که همه از کمپانى رشوه خورده بودند، هر روز به حکام ولایات اوامر صادر مى‏شد که البته در پیشرفت کار امور مامورین کمپانى، منتهاى سعى را به جا آورند...» عباس میرزا ملک‏آرا، برادر ناصرالدین شاه (1)

بر آن شده ایم تا ورقی از صفحات تاریخ را گشوده و حکایتی از استبداد داخلی و استعمار خارجی را نقل کنیم نه برای ماندن در تاریخ و غصه ی سازشکاری های گذشتگان را خوردن بلکه برای این بوده که درسی از تاریخ گرفته تا چراغ راه آینده شود و نسل های آینده، ما را متهم به عصر ناصری و سازشکاری نکرده وخطاب به کشورفروشان نشده؛ اما در کنار این صفحات سیاه که خط خط آن روشنای راه از چاه است، برگی از مقاومت ملت ایران و فصلی از هوشیاری و بصیرت روحانیت و مردم هم وجود دارد که همه موجب عزت و غروری است که ندای قاعده نفی سبیل(2) و استکبار ستیزی را در گوش همه ‌گان زمزمه می کند؛ لغو امتیاز تنباکو.

آن روز ملت ایران دیگر عزت را در فریاد زدن و ایستادن دید، فریادی که کلمه به کلمه ی فتوای میرزای شیرازی را تفسیر و ترجمه می کرد، از لات و چاقوکش محله ‌ها گرفته تا اندرون کاخ ناصری همه یک صدا این جمله را در عمل نشان دادند: «بسم الله الرحمن الرحیم. الیوم، استعمال تنباکو و توتون باى نحو کان در حکم محاربه با امام زمان(عج) است.» اما نه برای اینکه مشکلات اقتصادی نداشتند و نه برای اینکه خزانه های ناصری خالی نبود بلکه برای حفظ عزت خود بلکه برای اینکه اسلام شیعی را در خطر دیده بودند، چون می دانستند که کشورهای استعمارگر تا ایران را همچون هند تمام و کمال زیر سلطه ی خود نکشانند، دست بردار نخواهند بود؛ لذا نسخه "وحدت در مقاومت" کار خود را کرد و نتیجه داد همان طور که در هر زمانی و در هر برهه از تاریخ کار خود را خواهد کرد. پس دیگر زمان بستن رخت استعمارگران فرا رسیده بود چون ملت ایران حاضر نبود امتیازی به کشورهای غربی و استعمارگر دهد.

بی تدبیری دولت

سلسله‌ی قاجار در طول حیات خود دارای مشکلات عدیده‌ای بود که از میان آنها، مشکل استبداد و انحطاط اقتصادی از همه شاخص ‌تر بود. قجرها که از یک سو با نفوذ استعمار انگلیس و از سوی دیگر با شکست ‌های ایرانیان از روسیه رو به رو شده بودند، پیوسته تحت تأثیر بیگانگان قرار داشتند. در این بین رقابت سنتی انگلیس و روسیه برای به دست آوردن امتیازات گوناگون در ایران به ویژه در دوران ناصرالدین‌شاه، به اوج خود رسید. مسافرت ‌های شاه به خارج از کشور، به دلیل فراهم نمودن هزینه ‌های سفر، معمولاً با اعطای امتیازات بزرگی نیز به روس و انگلیس همراه بود.

انحصار تنباکو، یکى از امتیازاتى بود که در اواخر قرن نوزدهم میلادى (اوایل قرن چهاردهم هجرى قمرى) به کشور انگلستان اعطا شد. مذاکرات مقدماتى در اثناى سومین سفر ناصرالدین شاه به اروپا در سال 1889 م (1306 ه ق) در لندن انجام شد و در بهار سال 1891م، نمایندگان کمپانى انگلیسى گیرنده انحصار، به ایران آمدند. مقدمات امتیاز تنباکو را "امین السلطان" صدر اعظم ناصرالدین شاه فراهم کرد که در این سفر به همراهى اعتمادالسلطنه و عده‏اى دیگر در التزام شاه بودند. انگلیسى ‏ها نیز ماموریت این کار را به عهده «ماژور جرالد تالبوت‏» از مشاوران و نزدیکان لرد سالیسبورى، نخست وزیر انگلیس گذاشتند.

طبق این امتیاز، کلیه حقوق فروش و توزیع تنباکو در ایران و صدور تنباکوى محصول ایران به شرکت‏ سلطنتى تنباکو واگذار شد، به این شرط که سالانه پانزده هزار لیره به حکومت ایران بپردازد. مدت قرار داد این امتیاز 50 سال و داراى 15 ماده بود که در تامین حقوق صاحبان امتیازنامه و اعطاى تسهیلات لازم براى انجام فعالیت هاى کمپانى رژى، تنظیم شده بود.

دلواپسی ملت

پس از آنکه شرکت رژی حدود 200 هزار از اتباع دولت بریتانیا و مستعمرات آن را به عنوان کارکنان شرکت به ایران آورد و به شهرهای مختلف فرستاد، زنگ هشدار برای ایرانیان به صدا درآمد. چرا که با حضور آنها در حدود 100هزار مبلغ مسیحی وارد ایران شدند و ضمن بنای کلیسا در مناطق مختلف، دختران ایرانی را نیز به امور پرستاری در بیمارستان ‌ها و بی ‌حجابی واداشتند. در تهران و اکثر شهرها مراکز فساد برپا کردند و کافه‌ هایی با انواع وسایل قمار و رقص‌ های محلی و مشروبات الکلی پدید آوردند. علاوه بر این، ‌انگلیسی ‌ها هر جا که می‌ رفتند، سوار، اسب، اسلحه و مزدور اسلحه به دست خود را نیز می‌ بردند و این همان شیوه‌ ای بود که انگلیسیان در تصرف هند و ایجاد کمپانی هند شرقی و سپس حضور نظامی به بهانه حفظ امنیت این کمپانی و در نهایت مستعمره نمودن هند به کار گرفته بودند.

اولین واکنش مردمى در برابر ورود عمال شرکت رژى به شهرها، از فارس -مهمترین مرکز تنباکو خیز ایران- شروع شد و بعد استان هاى دیگر را نیز فرا گرفت. ورود نمایندگان این شرکت‏ به شیراز با سفارشنامه مخصوص دولت‏ به حاکم فارس (اویس میرزا معتمدالدوله) همراه بود. مردم، پیش از ورود این هیات از قضیه امتیازنامه با خبر شده بودند و لذا به علماى شیراز متوسل شدند. با اعتراض تعداد زیادى از تجار فارس و برخى از علما، حکومت ‏شیراز تا چند روز نتوانست از نمایندگان شرکت پذیرایى کند.

یکى از علمایى که در شیراز بیش از دیگر روحانیون در اعتراض علیه شرکت رژى فعالیت داشت، سید على اکبر فال اسیرى بود. در اثر فعالیت هاى وى، مردم شهر اعتصاب کرده، دکان ها را بستند، و اعتراض گسترده ‏اى آغاز شد. حکومت مرکزى چون از این وقایع آگاه گشت، میرزا رضا خان ملقب به قوام الملک را به حکومت فارس گماشت تا به اعتراض مردم پایان دهد. در اثر اقدام وى، سید على اکبر فال اسیرى دستگیر و به بوشهر اعزام شد تا از آن جا به عراق (بصره) تبعید شود.

با تبعید این عالم مذهبى، مردم شیراز به حرکت در آمدند و تظاهراتى را در مسجد جامع و حضرت شاهچراغ بر پا ساختند. بازار وکیل بسته شد و شعارهایى در محکومیت ‏شرکت رژى و تبعید "فال اسیرى" در سطح شهر پخش گردید. نیروهاى قوام الملک با حمله به مردم معترض، تظاهرات آنها را به خاک و خون کشیدند؛ تعدادى از مردم را کشته و تعدادى را نیز زخمى کردند. میرزا محمدعلى مجتهد تکلیف کرد که اگر نماینده شرکت از شهر خارج نشود، شهر را آشوب فرا خواهد گرفت. با ادامه مقاومت مردم شیراز، سایر شهرها نیز به این اعتراض پیوستند. در شهرهاى تهران، اصفهان، تبریز، مشهد و سایر شهرهاى کشور، اعتراضات مردمى علیه امتیاز تنباکو شدت گرفت.

ورود علما و مراجع( رهبر شیعه)

علماى مذهبى علاوه بر این که در سطح شهرها به تحریک و بسیج مردم در مقابله با امتیازنامه تنباکو و ورود نمایندگان شرکت پرداختند، نامه‏ها و تلگرام‌ هایى را هم براى میرزاى شیرازى - مرجع بزرگ شیعه در آن زمان - به سامرا ارسال کردند و حتى نمایندگانى را نیز به حضور ایشان فرستادند و در انعکاس اخبار و وقایع داخلى ایران به وى، کوشش فروان کردند.

یکى از این چهره‏هاى برجسته، سید جمال‏الدین اسدآبادى-بیدارگر مشرق ‏زمین- است که مقارن این احوال، در اثر استبداد ناصرى از ایران تبعید شده بود. وى در بصره با سیدعلى اکبر فال اسیرى دیدار کرد و نامه مفصلى توسط او براى میرزاى شیرازى فرستاد که در آن گوشه هایى از فجایع و ظلم و ستم ناصرالدین شاه قاجار و عمال دولت را در داخل و نیز تسلط اجانب بر کشور و امتیازهاى ویرانگرى را که از شاه کسب کرده بودند به اطلاع وى رسانید.

حضور فال اسیرى در سامرا نزد میرزاى شیرازى، که بیانگر شیوه برخورد دولت‏ با مردم و علماى دینى بود، میرزا را بر آن داشت تا در مساله‏اى که به امور مسلمانان ایران و حیثیت مذهبى و ملى جامعه آنها مربوط است، فعالانه برخورد کند. لذا در اولین نامه‏هاى نصیحت ‏آمیز خود به شاه و صدراعظم، تن دادن به خواسته مردم و بازگشت مجتهد تبعیدى شیراز -فال اسیرى- را درخواست کرد. لیکن هیات حاکمه ایران که نمى‏خواست رسوایى شکست در برابر اراده ملت و قدرت مرجعیت‏ شیعه را بپذیرد، به این نامه‏ ها پاسخ نداد و درخواست هاى میرزا رامسکوت گذاشت.

صدور حکم مقاومت

با گسترش قیام مردم و پدید آمدن التهاب و هیجان سراسرى و تلاش ها و اقداماتى که روحانیان و علماى مذهبى در رهبرى نهضت انجام دادند، مرجع بزرگ شیعه مصمم شد تا در پشتیبانى از ملت مسلمان و به منظور شکستن مقاومت ‏شاه مستبد و نمایندگان شرکت رژى و در واقع به زانو درآوردن استعمار، اقدامى مؤثر و چاره ساز انجام دهد. لذا در روز پنجشنبه، اول جمادى الاول 1309 ه ق حکم تاریخى خود را از سامرا بدین صورت صادر کرد: «بسم الله الرحمن الرحیم. الیوم، استعمال تنباکو و توتون باى نحو کان در حکم محاربه با امام زمان(عج) است.»

با انتشار متن این حکم در میان مردم، سراسر کشور به هیجان آمد و قیام ملت گسترده‏تر شد. ناصرالدین شاه که قدرت مقابله با این حرکت را نداشت، سرانجام در برابر خواسته علما و مردم تسلیم شد و طى دستخطى به وزیر اعظم، لغو کامل انحصارنامه دخانیات، شامل انحصار داخلى و خارجى را صادر کرد: «جناب امین السلطان، امتیاز دخانیات داخله که چند روز قبل موقوف شده بود، این روزها امتیاز خارجه را هم موقوف فرمودیم. کلیتا این عمل به طور سابق شد. به تمام علما و حکام و مردم اطلاع دهید که مطمئن باشند و به رعایا حالى نمایند.» بدین ترتیب، امتیاز انحصار تنباکو با قدرت مرجعیت ‏شیعى و همکارى علما و مردم و بازرگانان ایران لغو شد و حرکت مردم در برابر استبداد داخلى و استعمار خارجى به پیروزى رسید.

جمع بندی

به نظر دیدبان تاریخ خود گواه بوده که هرگاه ملت ایران مقاومت کرده و دربرابر زیاده خواهی های کشورهای استعمارگر و سلطه طلب ایستاده است، به دستاوردهای بزرگی رسیده و در مقابل، هرگاه نگاه دولتمردان به بیرون از مرزها بوده به دنبالش عزت ملی لگد مال شده و بر ضرر ملت ایران تمام شده است به طوری که قبل از انقلاب اسلامی، ایران به تاراجگاه کشورهای غربی تبدیل شده بود و منابع ملی ایران صرف هزینه های خوشگذرانی دربار و بی تدبیری دولت‌ها می شد اما امروز هم ملت ایران و هم دولت حاضر به دادن امتیازهای تنباکویی نبوده و نخواهند بود چون ملت ایران هوشمندانه تر از گذشته نسخه ی "وحدت در مقاومت" را عملیاتی می کند.

 

ارجاعات:

1) شرح حال عباس میرزا ملک‏آرا، ص 182.

2) سوره نساء آیه 141 (لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا)

منابع:

http://rasekhoon.net/article/show/155548/

http://www.rasekhoon.net/article/print-25446.aspx

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن