دیدبان: در ذهن اغلب تحلیلگران سیاسی کشور ما دستهبندی ثابتی از نیروهای سیاسی وجود دارد و اغلب اصرار دارند که همۀ افراد سیاسی را در این طیفها بگنجانند، اما باید توجه داشت که دسته بندی نیروهای سیاسی به راحتی انجام نمیشود و عوامل زیادی در این امر دخیل هستند و باید جریانات سیاسی را به صورت طیف هایی از نیروهای مختلف ملاحظه کرد. یکی از شخصیت هایی که در چند سال گذشته از یک جریان سیاسی دور و به جریان دیگری نزدیک شده است، حجت الاسلام ناطق نوری است. او سالها جزء اعضای فعال و شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز بود و جزء نیروهای اصلی جناح به اصطلاح راست محسوب میشد، اما طی اتفاقاتی که در هشت سال گذشته افتاد از این جریان دور شد. در این مطلب به بررسی چگونگی جدا شدن ناطق نوری از جریان راست سنتی میپردازیم و وضعیت فعلی و آینده سیاسی این سیاستمدار برجسته را مرور خواهیم کرد.
جدایی ناطق از اصولگرایان
هیچ شکی وجود ندارد که ناطق نوری یکی از افراد شاخص و اثرگذار جامعه روحانیت مبارز و جناح موسوم به راست در دهه شصت و هفتاد بوده است. او در انتخابات های مجالس مختلف از سوی این جناح مورد حمایت قرار میگرفت و با رأی بالا در مجلس حضور داشت و در مجلس چهارم و پنجم که اکثریت در اختیار جناح راست بود نیز ریاست مجلس را بر عهده داشت. او در انتخابات ریاست جمهوری سال 76 به عنوان یکی از قطبهای اصلی انتخابات حاضر شد و پس از شکست، در اولین دقایق اعلام نتایج، پیام تبریک خود را برای رقیب انتخاباتیاش صادر کرد.
با پایان یافتن عمر مجلس پنجم در سال 1379 سمتهای رسمی و مهم ناطق نوری به پایان رسید و دوره سکوت و فعالیت های پشت پرده او آغاز شد. او طی سالهای 79 تا 84 برای وحدت بین اصولگرایان تلاش های زیادی کرد و پیروزی اصولگرایان در شورای شهر دوم و مجلس هفتم را میتوان مدیون شورای هماهنگی نیروهای انقلاب دانست که ناطق یکی از افراد اصلی این شورا بود. در انتخابات ریاست جمهوری نهم بود که شکاف بین نیروهای اصولگرا شروع شد و شورای هماهنگی نیروهای انقلاب دچار اختلاف شد. برخی از اعضا مثل باهنر و ناطق از لاریجانی حمایت کردند و برخی دیگر نیز با تمسک به مقبولیت پایین لاریجانی قائل به نظرسنجی برای یافتن محبوبترین کاندیدای اصولگرا شدند که در نهایت هیچیک از این روش ها نتیجه نداد و سه کاندیدای اصولگرا؛ یعنی لاریجانی، احمدی نژاد و قالیباف در انتخابات شرکت کردند و احمدی نژاد که حامیان کمتری در بدنه احزاب و گروههای اصولگرا داشت به پیروزی رسید. این اتفاق منشأ جدایی ناطق از جریان اصولگرایی شد و این جدایی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و با حمایت ناطق نوری از روحانی به اوج خود رسید، البته نکته مهمی که وجود دارد این است که جریان اصولگرایی دارای خط مشی و علایق واحدی نیست و میتوان این جریان را یک طیف سیاسی در نظر گرفت که یک سر طیف جبهه پایداری و دیگر سر طیف اصولگرایان نزدیک به آقای هاشمی قرار دارند و ناطق نوری نزدیک ترین فرد در بین اصولگرایان به جریان آقای هاشمی بود که پس از انتخابات ریاست جمهوری 84 و اختلافات بین اصولگرایان به این طیف پیوست.
ناطق نوری در فتنه 88
با روی کارآمدن احمدی نژادناطق نوری به یکی از منتقدان دولت او تبدیل شد و احمدی نژاد نیز در مناظره خود در خرداد 88 اتهاماتی را به ناطق نوری و خانوادهاش وارد کرد. احمدی نژاد در مناظره با موسوی با اشاره به زندگی شخصی آقای ناطق گفت: «آقای ناطق چطور زندگی میکند؟ پسرش چطور میلیاردر شد؟»[1] این مباحث موجب دلخوری ناطق از احمدی نژاد شد و زمینه جدایی وی از جریان اصولگرایی را هر چه بیشتر فراهم کرد. پس از این انتخابات 88 و در ایام فتنه، ناطق نوری سکوت پیشه کرد و حاضر نشد در این برهه حساس علیه کسانی که امنیت ملی کشور را به مخاطره کشاندند موضع بگیرد، البته او در سال 89 و پس از حوادث 25 بهمن، موضعی علیه فتنهگران گرفت و گفت: «کسانی که روزگاری در کنار خدمتگزاران جمهوری اسلامی ایران حضور داشتند و به نظام و انقلاب خدمت می کردند و امروز در مقابل ملت و نظام قرار گرفتهاند، اگر کمترین هوش سیاسی و غیرت داشتند باید خود و اندک هوادارانشان را در روز ملی 22 بهمن فرا میخواندند تا ضمن دفاع از آرمانهای امام و انقلاب و رهبری از مردم مصر و قیام ملت مصر هم حمایت میکردند.وی با بیان این که قوه قضاییه باید بر اساس قانون و عدالت اسلامی با مسببین این حادثه شرم آور برخورد قاطع کند، فتنه گران در حساسترین شرایط خاورمیانه، عملی ضد انقلابی انجام دادند و خوراک تبلیغاتی برای دشمنان ایران و اسلام فراهم کردند.»[2] این مواضع ناطق نشان می دهد که او با فتنه گران فاصله زیادی دارد و آنان را کسانی میداند که آب به آسیاب دشمن ریختند و هوش سیاسی پایینی دارند.
روحانی آمد و ناطق هم آمد
با رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی از انتخابات ریاست جمهوری و مطرح شدن هر چه بیشتر نام روحانی برای کاندیداتوری، ناطق نوری نیز به حمایت از روحانی پرداخت. یکی از این حمایتها به تشکیل ائتلاف عارف و روحانی برمیگردد که ناطق پشتیبانی تام و تمامی از این ائتلاف کرد و از عارف خواست که به نفع روحانی کنار برود. همچنین ناطق در ماندن ولایتی در انتخابات نیز بسیار مؤثر بود و همین امر باعث کاهش آرای اصولگرایان به نفع روحانی شد. علی عسگری در این باره میگوید: "نقش آقای ناطق در انصراف عارف از انتخابات بسیار مهم بود. تصور همگان بر این است که آقای خاتمی در انصراف آقای عارف نقش مهمی داشته است."
آقای خاتمی در نامهای به آقای ناطق پیشنهاد کرد که ۳ نفر از طرف آقای روحانی و ۳ نفر از طرف آقای عارف معرفی شوند و چند نفر هم مرضی الطرفین باشند و این شورا تصمیم بگیرند. بعد آقای ناطق در جلسهای (مراسم عروسی نوه شهید صدوقی) به آقای خاتمی گفته بود فرصتی برای تشکیل این چنین شورایی وجود ندارد و گفته بود که مگر غیر از این است که آقای عارف گفته که «اگر آقای خاتمی به من بگویند، من کنار می روم» این موضوع را مکتوب کنید. بنابراین، آقای ناطق نقش اثرگذاری داشت که آن نامه را آقای خاتمی بنویسد. از سوی دیگر نیز بحث این بود که آقای ولایتی کنار برود. آقای ولایتی به هر دلیلی کنار رفتن برایش سخت بود بعضی از بزرگان جریان اصولگرا از جمله آقای مهدوی کنی به وی گفتند که کنار برود. وقتی آقای ولایتی با آقای ناطق در این باره مشورت کرد، آقای ناطق در پاسخ گفته بود که مگر غیر از این است که بزرگان اصولگرا میخواهند که جریان اصولگرا پیروز شود شما (ولایتی) بگوید من مشروط کنار می روم آن هم به این شرط که آقای جلیلی و من با هم کنار برویم.»[3]
به نظر دیدبان نکته مهمی که در اینجا وجود دارد دلیل حمایت ناطق نوری از دولت روحانی است. باید گفت که ناطق و روحانی رابطه بسیار نزدیکی به لحاظ سیاسی و جناحی با یکدیگر داشتهاند و بیشترین همکاری را در کنار هم در مجالس چهارم و پنجم به عنوان رئیس و نائب رئیس داشتهاند. این همکاری سیاسی و نزدیکی فکری موجب حمایت ناطق از روحانی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم شد و همچنین در جامعه روحانیت مبارز نیز این دو نفر به همراه هاشمی رفسنجانی سال هاست که اختلافاتی با آیت الله مهدوی کنی دارند و همین اختلافات باعث نزدیک شدن آنان به یکدیگر شده است.
آینده سیاسی ناطق: از سرلیستی اصلاحطلبان در مجلس تا دبیرکلی جبهه پیروان
در چند ماه گذشته افراد زیادی برای حضور ناطق نوری در فضای سیاسی کشور اظهار امیدواری و یا حتی از وی دعوت کردهاند. این دعوتها در قالبهای متفاوتی ظاهر شده است. از دعوت سعید حجاریان و محمدرضا خاتمی به تشکیل حزب و شرکت در انتخابات مجلس توسط ناطق گرفته تا دعوت به جایگزینی مرحوم عسگراولادی در دبیرکلی جبهه پیروان امام و رهبری. از دیگر کسانی که علاقه خود را به حضور ناطق در عرصه سیاست نشان دادند غلامحسین کرباسچی، دبیر کل حزب کارگزارن، بود که از ناطق دعوت کرده بود که در انتخابات مجلس حضور پیدا کند. دیدبان معتقد است همۀ این دعوتها نشان میدهد که درخواستهای زیادی برای حضور فعال ناطق در صحنه سیاسی کشور وجود دارد و همچنین نکته دیگر این درخواستها نزدیک شدن برخی اصولگرایان و اصلاحطلبان بر سر یک موضع مشترک است؛ یعنی حمایت از ناطق نوری برای حضور فعال در عرصه سیاست کشور. ناطق نوری به هیچیک از این درخواستها پاسخ مثبت نداده است و در بسیاری موارد تأکید کرده است که من با خودم عهد کردهام که کارهای سیاسی را به جوانان واگذار کنم، اما به نظر میرسد که او در حال حاضر در حال رصد جریانات و اتفاقات مختلف در کشور است تا بتواند تحلیل درستی از وضع کشور برای حضور در انتخابات مجلس دهم به دست آورد. به نظر میرسد با توجه به اتهاماتی که احمدی نژاد در سال 88 نسبت به خود ناطق و خانوادهاش در مناظره با موسوی مطرح کرد، ناطق نوری هنوز نسبت به این اتهامات نتوانسته محاسبه دقیقی داشته باشد و از اینکه در انتخابات مجلس آینده مورد استقبال قرار نگیرد نگران است. البته قدرت یافتن دولت روحانی و حمایت همه جانبۀ این دولت از ناطق نوری برای شرکت در مجلس و هماهنگی بیشتر دولت و مجلس باعث شده است که ناطق نوری امیدهایی برای پیروزی در انتخابات مجلس آینده داشته باشد.
این دعوت های مختلف نشان میدهد که ناطق نوری در مرحله ای از حیات سیاسی است که همۀ گروه های سیاسی به دنبال استفاده از ظرفیت و سابقه او برای جریان خود هستند و میتوان گفت که اکنون ناطق در فضای سیاسی کشور نه اصلاح طلب محسوب میشود و نه اصول گرا و شاید ناطق نوری واقعا به دنبال همین است که جز هیچ یک از جریانات سیاسی موجود به حساب نیاید تا نقاط ضعف این جریانات به پای او نوشته نشود.
نتیجه گیری
ناطق نوری یکی از فعالین در انقلاب بوده است که سمتهای مهمی چون وزارت کشور و ریاست مجلس شورای اسلامی را تاکنون عهدهدار بوده است. علایق انقلابی، روحیه پهلوانی و ورزشکاری او در بین سیاستمدارن زبانزد خاص و عام است. او در هشت سال گذشته و به دلیل اختلاف با احمدی نژاد حضور بسیار کمرنگی در عرصه سیاست داشت، اما با روی کارآمدن دولت روحانی حضور او بیشترشد و مشاوره های زیادی به دولت یازدهم در عرصه های مختلف داد. سکوت او در فتنه 88 باعث شد که بسیاری از نیروهای انقلاب نسبت به مواضع او نگران شوند، اما پس از یک سال و با اتخاذ یک موضع مناسب این نگرانی تا حد زیادی برطرف شد. همچنین در سالگرد نه دی امسال، ایشان با اشاره به نقش مردم در این حرکت انقلابی گفت: «مردم با حضور به موقع و باشعور خود، توطئه های دشمنان را خنثی، دوستان را امیدوار و دشمنان را ناامید کردند. وی با بیان اینکه دشمنی استکبار جهانی علیه ایران اسلامی همواره بوده و خواهد بود، افزود: این حضور به موقع و هوشمندانه مردم است که توطئههای آنها را خنثی کرده و انقلاب را پیش برده است.
ناطق نوری حضور مردم را نه فقط صِرف ادای دِین، بلکه یک تکلیف دانست و گفت: این حضور پیامهایی دارد که یکی از این پیامها خطاب به مسئولان کشور است که مردم پای استقلال، ارزشهای انقلاب، امامت، ولایت و اقتدار انقلاب ایستادند.» این مواضع ناطق نوری نشان میدهد که او با حامیان فتنه و بسیاری از اصلاح طلبان به لحاظ سیاسی فاصله زیادی دارد و یکی از کسانی است که دغدغه انقلاب اسلامی در وجود او هنوز زنده است.
[1]. http://fararu.com/vdcb9fb5.rhb05piuur.html