دیدبان
شرایط حاکم بر توافق نامه ژنو و عوامل موثر بر آن در گفت وگو با دکتر فواد ایزدی

شکاف در سیاست ‌خارجی آمریکا و فرصت مناسب برای دستگاه دیپلماسی

شکاف در سیاست ‌خارجی آمریکا و فرصت مناسب برای دستگاه دیپلماسی

دیدبان: دو اتفاق مهم و تاثیرگذار در این ‎روز به وقوع پیوست. اول آغاز مرحله اجرایی توافق نامه ژنو که طی آن مسیری در جهت کاهش تحریم‎ها از سوی طرف غربی و تغییر در روند برنامه هسته‎ای ایران از طرف کشورمان آغاز شد؛ شروعی که می‎تواند آغاز مسیری باشد که در شش ماه آینده به نقطه بهتری از وضعیت کنونی برسیم و همچنین می‎تواند آغازی بر یک پایان باشد که دیوار بی‎اعتمادی طرفین را بلند‎تر نماید. 

 
اتفاق دوم، ناز و کرشمه‎‎های ظریف و بانکی مون به نمایندگی از ایران و سازمان ملل جهت حضور در کنفرانس ژنو۲ و تصمیم‎گیری برای آینده سوریه بود.
 
در حالی‎ که همگان از حضور ایران در این رخداد بین‎المللی استقبال کرده بودند، با قرار دادن پیش شرط پذیرش بیانیه ژنو۱که در آن در خصوص آینده سوریه بدون اسد سخن به میان رفته است برای شرکت در کنفرانس ژنو ۲، ایران این موضوع را غیرقابل پذیرش اعلام کرد و بانکی مون هم دعوت خود را از ایران پس گرفت. 
 
این پرونده در تلاش است تا این دو موضوع را در کنار یکدیگر بررسی نماید و با طرح گزارشی از ماوقع، نظرات موافقین و مخالفین را در این ‎خصوص مورد کنکاش قرار دهد.
شرایط حاکم بر توافق نامه ژنو و عوامل موثر بر آن در گفت‎وگو با دکتر فواد ایزدی.
 
هفته‎ای که پشت‎سر گذاشتیم، هفته حساسی برای دستگاه دیپلماسی ما بود و در سی‎ام دیماه اجرایی شدن توافقنامه ژنو در دستور کار قرار گرفت.
 
در این مصاحبه با دکتر فواد ایزدی کارشناس مسائل آمریکا و استاد دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران درباره شرایط حاکم بر توافق نامه ژنو و همچنین عوامل موثر بر این موضوع، به بحث و بررسی نشسته‎ایم. 
 
اگر بخواهیم به رابطه ایران و آمریکا در شرایط کنونی بنگریم، تلاش عده‎ای در کنگره برای اعمال تحریم‎های جدید قابل تأمل است. این موضوع چگونه قابل تفسیر است؟ 
 
در حال حاضر در آمریکا دو گروه با دو نگاه نسبت به ایران وجود دارد که البته در اهداف راهبردی خود مشترک هستند. یک گروه دولت اوباما و گروه دیگر کنگره است که ۵۹ سناتور آمریکایی به تحریم جدید علیه ایران که مانند تحریم‎‎های سابق نیست، رای مثبت دادند.
 
گروه وابسته به دولت باراک اوباما، درصدد است از ایران یک کارگزار یا دولت هماهنگ بسازد. این گروه بر آن است با توافق ژنو، موضوع هسته‎ای، موشکی و سیاست خارجی را مدیریت کرده و تحریم‎‎ها را تا زمانی که دغدغه‎ای وجود دارد، لغو نکند.
 
از نظر تیم اوباما، این مسیر در جهت مدیریت ایران و تغییر ماهیت دولت ایران است. گروه دوم که همراهی لابی‎‎های صهیونیستی را پشت خود می‎بیند، به ‎دنبال فشار هرچه بیشتر به ایران است. این طیف راه حل گروه اول را مناسب نمی‎بیند و فشار حداکثری را تنها راه می‎داند. 
 
در این بین نکته مهم، اختلاف و شکاف اساسی است که در قبال ایران در میان نخبگان سیاست خارجی آمریکا وجود دارد. اختلاف اخیر در میان دولتمردان آمریکایی و شکل‎گیری بحران ۱۷ روزه نیز در همین راستا قابل بررسی است. فضای کنونی شرایط مناسبی را برای بهره‎برداری ایران از این دوگانگی فراهم کرده است.
 
برخی دوگانگی میان نگاه دولت اوباما و نمایندگان درباره افزایش تحریم‎‎های آمریکا را نوعی بازی از پیش تعریف شده می‎دانند. نگاه شما به این موضوع چیست؟ 
 
دو موضوع وجود دارد. نخست اینکه اختلافی جدی بین تیم اوباما و تیم نتانیاهو و اکثریت سنای آمریکا هست. ولی چون در تاکتیک اختلاف دارند، با هم همکاری‎‎هایی هم می‎کنند. مثلا سر و صدا‎هایی که نتانیاهو در ابتدا ایجاد کرد چرا خاموش شد؟
 
در واقع این سر و صدا‎ها قطعا بخشی از بازی پلیس خوب و پلیس بد بود. برخی افراد در کشور ما از توافق ژنو خیلی خوشحال شدند چرا که با توجه به رفتار نتانیاهو پس از توافق ژنو، یعنی عصبانیت و مخالفت او با توافق، این امر را خیلی خوب می‎دیدند. 
 
در تایید این امر کروکر، سناتور تنسی، در شانزده مهر به خانم شرمن در کمیسیون روابط خارجی سنا می‎گوید ما در سنا نقش پلیس بد را بازی می‎کنیم و شما نقش پلیس خوب را بازی کنید. این تحلیل، تحلیل درستی است و در آمریکا‎ هم بدان اشاره کرده‎اند.
 
اما همه این‎ رویکرد در مدار بازی پلیس بد و خوب نیست. در واقع نوعی اختلاف‎نظر هم بین اوباما و مخالفان وجود دارد. یعنی مجموعه‎ای که بیشتر به لابی اسرائیل نزدیک‎تر است، از آن می‎ترسد که پروژه آمریکا در مورد استفاده از ایران جهت پیشبرد اهداف خود در غرب آسیا و تبدیل ایران به کشوری هماهنگ، در دولت یازدهم ایران رخ دهد و نتیجه آن در نهایت این شود که ایران رقیبی برای اسرائیل باشد. 
 
در واقع اینکه اسرائیل سالیانه سه و نیم میلیارد دلار پول می‎گیرد و حمایت‎‎های بسیاری را به دست می‎آورد، به علت کمک اسرائیل در پیشبرد سیاست‎‎های آمریکا در منطقه است. لذا لابی اسرائیل و همفکران آن از ایجاد رابطه مثبت ایران و آمریکا هراسانند. 
 
آن‎ها معتقدند سیستم جمهوری اسلامی باید به کلی نابود گردد؛ نکته‎ای که نفتالی دنت، وزیر دارایی اسرائیل گفت.
 
وی وضعیت ایران را با بوکسوری مقایسه کرد که در رینگ بوکس ناک اوت شده و داور بالای سر او به شماره پنج رسیده است. او می گوید اگر کمی صبر کنید و تحریم‎ها را افزایش دهید ایران تسلیم می‎شود.
 
در مقابل تیم اوباما معتقد است چون غنی‎سازی در ایران بومی شده ، نمی‎توان آن را به کلی از ایران گرفت و باید آن را مدیریت کرد. یعنی آمریکایی‎ها از توقف کامل موضوع هسته ای ایران عقب نشینی کرده‎اند. 
 
تاکتیک تیم اوباما این است که برنامه هسته‎ای مدیریت گردد و تاکتیک طرف مقابل، تسلیم محض ایران است. تیم اوباما، این امر را نمی‎بیند؛ چنانچه خانم شرمن به این نکته توجه کرده و به فرهنگ مقاومت ایرانیان اشاره کرده است. به ‎عبارتی آمریکا متوجه فرهنگ مقاومت در ایران شده است. 
 
در واقع نقش پلیس بد و پلیس خوب و اختلاف ‎نظر وجود دارد، ولی اهداف دو گروه یکی است. هر دو به تضعیف ایران و مقابله با آن می‎اندیشند. 
 
هر دو گروه اگر امکانی باشد که حکومت جمهوری اسلامی سرنگون شود، علاقه‎مند به سرنگونی هستند اما در روش با یکدیگر اختلاف ‎نظر دارند.
 
به همین دلیل است که دولت اوباما می‎گوید بحث هسته‎ای در ایران بومی شده و این توانمندی را نمی‎توان از آن گرفت. پس باید مدیریت شود. در واقع توافقنامه ژنو مشروط به‎ نظر موافق آمریکا و ایران است.
 
چه مولفه‎‎هایی سبب تمایل آمریکایی‎ها به توافق نامه ژنو گردید و در این راستا رویکرد واشنگتن چگونه بوده است؟ 
 
از نگاه آمریکا، سرعت پیشرفت هسته‎ای ایران زیاد بوده است. یعنی سانتریفیوژ‎‎های ایران به ۱۹ هزار عدد رسیده و از نظر دولت آمریکا عدم توافق مساوی با نامعلوم بودن آینده برنامه هسته‎ای ایران است. 
 
لذا چون ‎ در مورد پیشرفت برنامه هسته‎ای ایران نگرانند، نمی‎خواهند ایران به مرز هسته‎ای شدن برسد. از این دیدگاه، اگر ایران به این مرز رسید، با فاصله کمی می‎تواند بمب اتم بسازد.
 
یعنی هرچند جمهوری اسلامی ایران به کرات به این مسئله اذعان داشته و مقام معظم رهبری هم بار‎ها اشاره کرده اند که به‎دنبال بمب اتم نیستیم، اما آمریکایی‎ها برای خود محاسباتی دارند و خود را به‎جای ایران گذارده و می‎گویند با توجه به تهدیدها، اگر ما به‎جای ایران بودیم، قطعا بمب می‎ساختیم و لذا ایران هم بمب اتمی می‎خواهد. در واقع نزدیک بودن ایران به آستانه هسته‎ای شدن برای آمریکا ناراحت‎کننده است. 
 
در همین راستا کالین پاول وزیر دفاع سابق آمریکا در جلسه‎ای در مجلس نمایندگان آمریکا می‎گوید ما با دو جدول زمانی روبه‎رو هستیم. 
 
جدول زمانی تحریم‎ها که نمی‎دانیم کی جواب می‎دهد چرا که هدف تحریم‎ها، یعنی ایجاد حرکت‎‎های مردمی (فشار تحریم بر مردم ایران و فشار مردم بر دولت ایران)، مشخص نیست چه زمانی نتیجه دهد. اما در جدول زمانی دیگر، با سرعت زیاد پیشرفت ایران در حوزه هسته‎ای روبه رو هستیم. 
 
از نظر پاول که نظر دولت اوباما نیز مانند نظر اوست باید این دو جدول زمانی را با هم هماهنگ کرد؛ یعنی سرعت پیشرفت برنامه هسته‎ای ایران را کاهش داد، تا با سرعت تاثیرگذاری تحریم‎ها هماهنگ گردد. در واقع این دغدغه آمریکا موجب توافق ژنو شد و اکنون این دغدغه برداشته شده است. 
 
در توافق ژنو، ایران برخلاف بند ۴ توافق ان‎پی‎تی که حق غنی‎سازی را به کشور‎ها می‎دهد، گفته است حق غنی‎سازی را مشروط به‎نظر موافق آمریکا و کشور‎های دیگر ۱+۵ کرده است. یعنی اگر این کشور‎ها مخالفتی کنند، ایران حق غنی‎سازی را از دست می‎دهد. 
 
حتی براساس توافق ژنو در بند آخر، مکان غنی‎سازی هم مهم است و معلوم نیست در ایران انجام گیرد یا نه. در این بین، توافق ژنو دغدغه آمریکایی‎ها را برطرف می کند. 
 
دلیل دیگری که آمریکایی‎ها پای میز مذاکره حاضر شده‎اند، عدم تغییر در نگاه آمریکا نسبت به ایران است. یعنی آمریکا هم‎چنان ایران را کشوری مشکل دار و بعضا دشمن می‎داند و معتقد است می‎توان از ایران برای برخی تلاش‎‎های منطقه‎ای خود استفاده کرده و بعد ماهیت دولت ایران را تغییری کلی داد.
 
اوباما چندی پیش به این نکته در مرکز سابان اشاره کرد. وی در نقد مخالفان ژنو گفت کشور‎ها می‎توانند تغییر کنند. چرا ایران نتواند تغییر کند! 
 
نگاه کنگره این است که باید فشار‎ها و تحریم‎‎ها را نسبت به ایران افزایش داد تا با تسلیم شدن ایران، به این شکل هدف خود را محقق سازند. 
 
لابی صهیونیستی چه نقشی را در روابط ایران و آمریکا و اختلافات موجود بازی می‎کند؟ 
 
در تصمیمات کنگره، لابی اسرائیل خصوصا کمیته امور عمومی اسرائیل و آمریکا (AIPAC) مداخله‎گر اصلی به‎شمار می‎رود. اعضای اصلی کنگره که گروه لابی رژیم صهیونیستی را تشکیل می‎دهند و مخالف همکاری و ارتباط آمریکا با ایران هستند، نمی‎خواهند رژیم اسرائیل در همکاری با آمریکا در منطقه رقیبی داشته باشد.
 
‎ اولویت کنگره منافع اسرائیل است و به همین سبب دولت و کنگره آمریکا هر دو مخالف پیشرفت ایران هستند. در این راستا آن‎ها از این می‎ترسند که اگر توافقنامه ژنو موفق شود، آغاز همکاری‎‎های بعدی بین ایران و آمریکا نیز صورت خواهد گرفت.
 
این گروه به منافع آمریکا هم نمی‎اندیشند. آن ها از مسیر توافق، هم می‎توانند مسئله هسته‎ای ایران را مدیریت کنند و هم کشوری را در منطقه برای همکاری با خود داشته باشند اما اولویت آن‎ها منافع رژیم اسرائیل است. 
 
نکته مهم این است که هر دو گروه مخالف پیشرفت و خواهان مدیریت ایران هستند؛ گروه اول مدیریت را به‎گونه‎ای انجام می‎دهد که از ایران در منطقه استفاده ابزاری کند و گروه دوم که دشمنی‎اش با ایران بیشتر است، معتقد است ایران باید نابود و تسلیم شود. 
 
به‎صورت کلی این اختلاف نباید ما را خوشحال کند که به‎عنوان مثال فلان گروه مناسب است! چراکه آن‎ها یک هدف را دنبال می‎کنند. از این‎رو مقام معظم رهبری فرمودند از لبخند‎های طرف آمریکایی نباید خوشحال شد و بر روی آن حساب باز کرد چرا که آن‎ها دشمن و شیطان هستند و برای کم کردن شر این شیطان در حوزه‎‎هایی مذاکره صورت می‎گیرد. 
 
نگاه آمریکا به ایران عوض نشده است و رهبر معظم انقلاب بر همین اساس فرمودند باید جبهه دشمن را بشناسیم. برخی به راحتی با این لبخند‎ها فریب می‎خورند و فقط ظاهر را می‎بینند. 
 
ما با معضل کمبود مطالعات در حوزه آمریکا روبه رو هستیم و باید به این موضوع توجه کافی کنیم. شناخت غرب معاصر نیز در همین مبحث می‎گنجد. 
 
این خود نیازمند یک عزم ملی است. موضوع دیگر، بحث ایجاد اتاق‎‎های فکر در حوزه مطالعات آمریکاست زیرا که رقیب ما درباره ایران اتاق‎‎های فکر بسیاری را طرح‎ریزی کرده و موضوعات متنوع و گوناگونی را در این چارچوب مورد بحث و بررسی قرار می‎دهد.
 
 مسئله بعدی بازی پشت پردهای است که آمریکایی‎ها در قبال ایران درصدد به هدف رساندن آن می‎باشند؛ به‎گونه‎ای که در راستای مذاکره در باب موضوع هسته‎ای به‎دنبال این هستند که ایران را در حوزه سیاست داخلی(مسائل حقوق بشری) و نیز سیاست خارجی (مبارزه با تروریسم) با خود هماهنگ کنند. استفاده از شیوه قطره چکانی و تزریق پول‎‎های ایران که در خارج از کشور بلوکه شده بود، در همین چارچوب قرار می‎گیرد.
 
نکته‎ای که لازم است بدان توجه نمود و از آن بهره‎برداری کافی کرد، موضوع استفاده از متفکرانی است که بعد از دروغ بزرگ ۱۱ سپتامبر، به خود آمده‎اند و به هر طریق درصدد شفاف‎سازی هستند. 
 
بهره‎گیری از آنان در دانشگاه‎‎های خاص یا دانشگاه‎‎های الکترونیکی، خود یک فضای جدیدی را باز می‎کند که می‎تواند بازخوردی مثبت و جهانی داشته باشد. 
 
به‎طور کلی حتی اگر ایران برنامه هسته‎ای خود را به‎طور کامل و برای همیشه متوقف کند، آمریکا بدون نقض توافقنامه ژنو، می‎تواند با دو بهانه دیگر خود، یعنی موضوعات حقوق بشر و حمایت از تروریسم، به تحریم‎‎های بانکی و نفتی که بیشترین مشکل را برای مردم ایجاد کرده ادامه دهد.
 
 
منبع: جهان

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن