نگاهی به افاضات جدید: آیا قرآن هاشمی هم مثل امام هاشمی خاص است؟
در پی برخی تحولات اخیر سایت حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی مطالبی از ایشان در مخالفت با شعار مرگ بر آمریکا منتشر نموده است که جای بسی تعجب دارد. تعجب بیشتر از این جهت است که ایشان مخالفت با این شعار را به مبانی قرآنی نسبت دادهاند و مدعی شدهاند که قرآن کریم چنین درسی را مطرح نموده است و به قول خودشان یک اصل قرآنی چنین روحیهای را در ایشان ایجاد کرده است. به عبارت دیگر اگر ایشان چنین بیان میکردند که به خاطر شرایط سیاسی و اجتماعی کنونی دلشان میخواهد که جزو کسانی قرار بگیرند که شعار مرگ بر آمریکا را نمیپسندند و با آن مخالفت میکنند مشکل به این شکل و تعجب ما به این میزان نبود ولی وقتی ایشان مدعی میشوند که کلا شعار مرگ دادن مخالف با تعالیم قرآن کریم است و یک اصل قرآنی چنین درسی را ایجاد میکند مشکل دوچندان و تعجب بسیار بیشتر است.
به گزارش دیدبان، هاشمی رفسنجانی در سایت رسمی خودشان در پستهای متعددی به این مطلب پرداختهاند که مواردی از آن با نقل قسمت مورد نظر در آدرسهای زیر قرار دارد:
آیت الله هاشمی رفسنجانی همچنین با یادآوری حذف شعار «مرگ بر آمریکا» و اینکه امام با حذف این شعار موافق بودند و واکنشهای تند بعدی و جوسازیهای بعمل آمده در این خصوص تاکید میکند: «تمام مطلب همان بود که نوشته بودم. الان هم دقیقاً یادم نیست که چه نوشتم. به هرحال موافق نبودیم که در مجامع عمومی مرگ کسی را شعار دهیم. مثلاً در اجتماعات ما «مرگ بر بنی صدر» شعار داغ مردم بود که در نماز جمعه خواهش کردم که نگویند. «مرگ بر بازرگان» بود که خواهش کردم نگویند. «مرگ بر شوروی» بود که گفتم الان با شوروی مشکل آنچنانی نداریم. درباره آمریکا هم گفته بودم. من ذاتاً با حرفهای تند و فحاشیها مخالفم و آنها را مفید نمیدانم.» رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به اینکه چرا شعار مرگ بر این و آن را نمیپسندید، گفت: مرا یک اصل قرآنی به این روحیه رسانده است. قرآن از زبان خداوند به مسلمانان صدر اسلام که به بتها فحش میدادند – بت که مهم نیست - میگوید: «حق ندارید به بتهای آنها فحش بدهید؛ و لا تسّب الذین یدعون من دون الله» میفرماید: «بتها را سب نکنید، چون آنها هم متقابلاً به خدا بد میگویند و باعث گمراهی بیشتر آنها میشوید.(1)
شعار مرگ بر فلانی را نمیپسندم. مرا یک اصل قرآنی به این روحیه رسانده است. قرآن از زبان خداوند به مسلمانان صدر اسلام که به بتها فحش میدادند – بت که مهم نیست - میگوید: «حق ندارید به بتهای آنها فحش بدهید؛ و لا تسّب الذین یدعون من دون الله» میفرماید: «بتها را سب نکنید، چون آنها هم متقابلاً به خدا بد میگویند و باعث گمراهی بیشتر آنها میشوید. (2)
آیا قرآن کریم با شعار مرگ و مرگ خواستن برای برخی افراد مخالفت دارد؟
برخلاف نظر آقای هاشمی رفسنجانی باید بیان داشت که قرآن کریم در مواضع متعددی نه تنها لعن و طرد و نفرین بر دشمنان حق و حقیقت را ذکر کرده است بلکه صراحتا فریاد مرگ را نیز روا داشته و ذکر نموده است.
به عبارت بهتر آنچه آقای هاشمی به عنوان یک اصل قرآنی ذکر میکنند نهی از سب است و سب در کلام به معنی فحش و ناسزاست و شامل مرگ خواستن برای کسانی که شایسته آن هستند نمیشود. آنچه آقای هاشمی به آن استناد کردهاند آیه زیر است:
وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ فَیَسُبُّوا اللَّـهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ ۗ کَذَٰلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُم بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ ﴿١٠٨﴾ (سوره انعام)
این آیه در واقع از سب و ناسزا نهی میفرماید ولی از لعن در مواردی که شایسته است و نیز از (مرگ گفتن) در جای خود نهی نکرده و نمیکند. چرا که قرآن کریم خود در مواضع متعددی به لعن و (مرگ گفتن) بر مستکبرین و دشمنان حق اقدام کرده است که مواردی از آن را در آیات زیر مشاهده میکنید:
1. وَقَالُوا قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَل لَّعَنَهُمُ اللَّـهُ بِکُفْرِهِمْ فَقَلِیلًا مَّا یُؤْمِنُونَ ﴿البقرة: ٨٨﴾
2. وَلَمَّا جَاءَهُمْ کِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللَّـهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَکَانُوا مِن قَبْلُ یَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِینَ کَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُم مَّا عَرَفُوا کَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّـهِ عَلَى الْکَافِرِینَ ﴿البقرة: ٨٩﴾
3. إِنَّ الَّذِینَ یَکْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَیِّنَاتِ وَالْهُدَىٰ مِن بَعْدِ مَا بَیَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِی الْکِتَابِ أُولَـٰئِکَ یَلْعَنُهُمُ اللَّـهُ وَیَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ ﴿البقرة: ١٥٩﴾
4. إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ کُفَّارٌ أُولَـٰئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللَّـهِ وَالْمَلَائِکَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ ﴿البقرة: ١٦١﴾
5. فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَکُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَکُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّـهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ ﴿آل عمران: ٦١﴾
6. أُولَـٰئِکَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَیْهِمْ لَعْنَةَ اللَّـهِ وَالْمَلَائِکَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِینَ ﴿آل عمران: ٨٧﴾
مِّنَ الَّذِینَ هَادُوا یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَیَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَیْنَا وَاسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَیًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِی الدِّینِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانظُرْنَا لَکَانَ خَیْرًا لَّهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَـٰکِن لَّعَنَهُمُ اللَّـهُ بِکُفْرِهِمْ فَلَا یُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِیلًا ﴿النساء: ٤٦﴾
9. یَا أَیُّهَا الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ آمِنُوا بِمَا نَزَّلْنَا مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَکُم مِّن قَبْلِ أَن نَّطْمِسَ وُجُوهًا فَنَرُدَّهَا عَلَىٰ أَدْبَارِهَا أَوْ نَلْعَنَهُمْ کَمَا لَعَنَّا أَصْحَابَ السَّبْتِ وَکَانَ أَمْرُ اللَّـهِ مَفْعُولًا ﴿النساء: ٤٧﴾
10. أُولَـٰئِکَ الَّذِینَ لَعَنَهُمُ اللَّـهُ وَمَن یَلْعَنِ اللَّـهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ نَصِیرًا ﴿النساء: ٥٢﴾
11. وَمَن یَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِیهَا وَغَضِبَ اللَّـهُ عَلَیْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِیمًا ﴿النساء: ٩٣﴾
12. لَّعَنَهُ اللَّـهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِکَ نَصِیبًا مَّفْرُوضًا ﴿النساء: ١١٨﴾
13. فَبِمَا نَقْضِهِم مِّیثَاقَهُمْ لَعَنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِیَةً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَنَسُوا حَظًّا مِّمَّا ذُکِّرُوا بِهِ وَلَا تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىٰ خَائِنَةٍ مِّنْهُمْ إِلَّا قَلِیلًا مِّنْهُمْ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللَّـهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ ﴿المائدة: ١٣﴾
14. قُلْ هَلْ أُنَبِّئُکُم بِشَرٍّ مِّن ذَٰلِکَ مَثُوبَةً عِندَ اللَّـهِ مَن لَّعَنَهُ اللَّـهُ وَغَضِبَ عَلَیْهِ وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِیرَ وَعَبَدَ الطَّاغُوتَ أُولَـٰئِکَ شَرٌّ مَّکَانًا وَأَضَلُّ عَن سَوَاءِ السَّبِیلِ ﴿المائدة: ٦٠﴾
15. وَقَالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّـهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدِیهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا بَلْ یَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ یُنفِقُ کَیْفَ یَشَاءُ وَلَیَزِیدَنَّ کَثِیرًا مِّنْهُم مَّا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ طُغْیَانًا وَکُفْرًا وَأَلْقَیْنَا بَیْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَىٰ یَوْمِ الْقِیَامَةِ کُلَّمَا أَوْقَدُوا نَارًا لِّلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّـهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَسَادًا وَاللَّـهُ لَا یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ ﴿المائدة: ٦٤﴾
16. لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَىٰ لِسَانِ دَاوُودَ وَعِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ذَٰلِکَ بِمَا عَصَوا وَّکَانُوا یَعْتَدُونَ ﴿المائدة: ٧٨﴾
آنچه ذکر شد فقط موارد اندکی از آیاتی است که در قرآن کریم به لعن دشمنان حق و حقیقت دست زده است.
تفاوت نهی از سب با "مرگ گفتن" واضح است
آنچه از مطالب بالا قابل استفاده است این است که کسی که اندک ممارستی با قرآن کریم داشته باشد متوجه میشود که در آموزههای قرآنی میان سب و لعن و میان سب و (مرگ گفتن) فرق است. فرق بین سب و مرگ گفتن به حدی واضح و مشخص است که بعید مینماید کسی که خود را نویسنده چندین جلد تفسیر قرآن معرفی میکند از آن بی اطلاع باشد و از آقای هاشمی نیز بعید است که توجه یا اطلاع ندارند و چنین چیزی را به قرآن کریم نسبت میدهند.
قرآن کریم مرگ خواستن برای مستکبرین را ذکر کرده است
برای آنکه مطلب به صراحت کامل برای همه خوانندگان روشن شود شایان ذکر است که قرآن کریم در 4 موضع به صراحت ندای (مرگ بر) را بلند کرده است که این چهار مورد عبارتند از:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ * وَالْیَوْمِ الْمَوْعُودِ * وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ * قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ * النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ * إِذْ هُمْ عَلَیْهَا قُعُودٌ * وَهُمْ عَلَى مَا یَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِینَ شُهُودٌ (سوره بروج آیات اول الی هفتم)
قتل الخراصون 10 الذین هم فی غمرة ساهون 11 یسألون أیان یوم الدین 12 یوم هم على النار یفتنون 13 (سوره الذاریات)
إِنَّهُ فَکَّرَ وَ قَدَّرَ(18) فَقُتِلَ کَیْف قَدَّرَ(19) ثمَّ قُتِلَ کَیْف قَدَّرَ(20) ثمَّ نَظرَ(21) ثمَّ عَبَس وَ بَسرَ(22) ثمَّ أَدْبَرَ وَ استَکْبرَ(23) (سوره مدثر)
قُتِلَ الْإِنسَانُ مَا أَکْفَرَهُ ﴿١٧﴾ مِنْ أَیِّ شَیْءٍ خَلَقَهُ ﴿١٨﴾ مِن نُّطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ ﴿١٩﴾ ثُمَّ السَّبِیلَ یَسَّرَهُ ﴿٢٠﴾ (سوره عبس)
بر خوانندگان گرامی پوشیده نیست که عبارت قُتِلَ در عربی معادل فارسی (کشته باد) (مرگ بر) میباشد و قرآن کریم نه تنها از این عبارت به طور مطلق نهی نکرده است بلکه خود در چهار مورد افراد و گروههایی را شایسته این سخن دانسته و علیه آنها چنین مطلبی را آورده است.
قرآن "مرگ بر" را علیه مستکبرین بیان میکند
مجال ضیق کنونی جای بحث تفسیری جدی در باب این آیات نیست اما شایسته است خوانندگان گرامی توجه داشته باشند که در هر 4 آیه مذکور در قرآن کریم که «کشته باد» و «مرگ بر» آمده است، طرف خطاب آیه و کسانی که مورد این خطاب قرار گرفتهاند دارای خوی استکباری بودهاند و به عبارت دیگر همه موارد مرگ خواستن در قرآن به استکبار ربط دارد و برای مقابله با مستکبرین است. و این خود از آموزههای جالب توجه قرآنی است و برای ما درس آموز است.
در برابر این افرادی که شعار «مرگ بر» را مخالف آموزههای قرآن کریم میدانند البته بزرگان دیگری نیز هستند که این شعار را عین دستور قرآن میدانند و امر پیامبر اکرم میدانند. به عنوان مثال امام راحل عظیم الشان ملت ایران که خود مفسر قرآن بود و برخی از کسانی که امروز مدعی هستند که مرگ بر آمریکا گفتن خلاف اصل قرآنی است ادعای شاگردی او را هم دارند. امام راحل در باب شعار مرگ بر آمریکا در مواضع متعددی ابراز نظر کردهاند و از جمله بیان داشتهاند: «...فریاد برائت از مشرکان در مراسم حج و این یک فریاد سیاسیعبادی است که رسولالله (صلی الله علیه و آله و سلم) به آن امر فرمود. حال باید به آن آخوند مزدور، که فریاد مرگ بر آمریکا و اسرائیل و شوروی را خلاف اسلام میداند، گفت تأسی به رسول خدا و متابعت از امر خداوند تعالی خلاف مراسم حج است؟» (صحیفهی امام، جلد ۱۸، ص ۹۱.)
با اعتقادات دینی مردم بازی نشود
هدف این نوشتار این نیست که اثبات کنیم که امروز باید شعار مرگ بر آمریکا گفت یا خیر. این امری ثانوی است که البته در جای خود مهم است. هدف این نوشتار آن است که به افراد مختلف تذکر دهد که قرآن کریم را بهانه بازیهای سیاسی و حزبی و گروهی خود قرار ندهند و برای اهداف سیاسی و حزبی خود استفاده نابجا از قرآن کریم ننمایند.
به عبارت بهتر استناد به قرآن در جایی شایسته است که واقعا قرآن کریم چنان دستوری داده باشد و یا از آیات قرآن چنین امری استفاده شود. اما اگر نویسنده یا شخصیت سیاسیای برای اهداف حزبی و سیاسی و جناحی خود با اعتقادات دینی مردم بازی کند و نابجا به قرآن کریم استناد نماید، نه تنها شایسته نیست بلکه باید فریاد اعتراض را بلند کرد.
آیا سالها خلاف قرآن در نماز جمعه شعار داده میشده است؟
سوال دیگری که آقای هاشمی باید به آن پاسخ دهد این است که چرا با مردم صداقت نداشتهاند و اگر از نظر ایشان شعار مرگ بر آمریکا مخالف با اصل قرآنی بوده است مردم را از آن مطلع نکردهاند و سالها در مراسم عبادی سیاسی نماز جمعه مردم به این شعار اقدام کردهاند و آقای هاشمی که آن را مخالف قرآن می دانسته سکوت کرده است و حتی بارها و بارها از شعارهای مردم حمایت نیز کرده است و حتی در مواقع متعدد بعد از شعارهای آتشین مردم آنها را تایید هم کرده است. آیا این صداقت با مردم است؟
به نظر میرسد که آقای هاشمی باید پاسخگو باشند.
پی نوشت: