دیدبان

تجمید محسن هاشمی از عملکرد قالیباف در شهرداری

تجمید محسن هاشمی از عملکرد قالیباف در شهرداری

دیدبانمحسن هاشمی به زبان‌های فرانسه و انگلیسی تسلط دارد و کتاب آنالیز رایانه‌ای قالب‌های تزریقی، توسعه پاک و خورشید انرژی پاک، عبور از البرز از سلسله کتب کندوکاوی از توسعه پایدار ایران و ماجرای مک فارلین (خروج سلاح و آزادی گروگان‌ها) از تألیفات اوست. 


با توجه به سابقه ۲۰ ساله وی در مدیریت شهری به خصوص حمل و نقل عمومی و حمل و نقل ریلی انبوه بر (مترو) همکاری با ۶ شهردار پایتخت در این ۲۰ سال از جمله آقایان کرباسچی، الویری، ملک مدنی، مقیمی، احمدی‌نژاد و قالیباف و کارنامه موفق او از نظر مردم در زمینه مدیریت شهری و مسائلی که تهران با آن روبه‌رواست با وی گفت‌و‌گوکرده‌ایم. محسن هاشمی در گمانه زنی‌های اخیر به عنوان یکی از نامزدهای اعضای شورای اسلامی شهر تهران برای تصدی پست شهرداری در نظر گرفته شده است.

شما سال‌ها به عنوان یک مدیر موفق در شهر تهران کار کردید، نام مترو با نام محسن هاشمی گره خورده است. از دید یک مدیر شهری وضع موجود شهر تهران را آسیب‌شناسی کنید.

آسیب‌های شهر تهران ریشه برنامه‌ای دارد. سال هاست مسائل شهر تهران از طریق یک برنامه هدایت نشده پیش می‌رود. آخرین برنامه جامع مربوط به سال ۸۰-۷۵ و معروف به برنامه ۸۰ است که فرصت جدی برای اجرا پیدا نکرد در صورتی که می‌توانست کارهای عمده‌ای از آن برنامه خارج شود. از آن سال تا سال ۸۸ شهرداری تهران هیچ برنامه درستی نداشته است.

در سال ۸۸ نیز برنامه‌ای تدوین شد به نام برنامه ۹۲-۸۸. این برنامه وقتی در شورای شهر تصویب شد، چند سالی از تدوین آن گذشته بود. این برنامه‌ها نتوانست منظم پیش برود و در نهایت یک برنامه عملیاتی برای سال‌های ۹۲-۹۰ نوشته شد که به دلیل نزدیکی به انتخابات با شائبه فعالیت‌های انتخاباتی روبه‌رو و تصمیماتی در آن برنامه عملیاتی دیده شد که با طمأنینه و متانت گرفته نشده بود و در نهایت بدون این دو عنصر نیز اجرا شد. این ریشه همه مشکلاتی است که در تهران می‌بینیم؛ یعنی مدیریت روزمره و بدون برنامه.

مهمترین آسیب‌هایی که بر پیکر تهران وارد شده چیست؟

من فقط به یکی از آسیب‌ها اشاره می‌کنم. آلودگی هوا به طور زیرپوستی برای زندگی مردم یک خطر محسوب می‌شود. از نظر بنده یکی از مهمترین دلایل آلایندگی تهران استفاده از سوخت فسیلی در مصارف گرمایشی، سرمایشی و پخت و پز است. هم‌اکنون در ابر شهرهای دنیا به هیچ عنوان از گاز و سوخت‌های فسیلی استفاده نمی‌شود. در تهران نیز باید نیروگاه‌های ویژه در خارج از تهران با فاصله ۳۰ تا ۵۰ کیلومتری ساخته شود تا مصارف تهران به جای گاز و سوخت‌های فسیلی با استفاده انبوه‌تر از برق تامین شود. 

این‌که در تمامی مصارف تهران از سوخت فسیلی استفاده شود، سیاست مناسبی نیست و شهرداری تهران باید از ابتدا به دولت‌ها فشار می‌آورد که نیروگاه‌های برقی را احداث کنند، گاز را به نیروگاه و از آنجا به برق تبدیل و به داخل تهران بیاورند و گاز را از مصارف خانگی حذف کنند.

البته دولت در سرمایه‌گذاری بخش برق مشکل دارد و در ساعات پیک مصرف، کمبود برق احساس می‌شود اما با هماهنگی در سیاست‌های شهرداری و دولت می‌شود این بحران را حل کرد. شما ببینید در بیشتر شهرهای توسعه یافته هم‌اکنون ساختمان‌های جدید از انرژی‌های تجدید پذیر مانند خورشید و باد بهره می‌برند و از برق هم گذر کرده‌اند در صورتی که در کشور ما هنوز سوخت فسیلی استفاده می‌شود. بحث دوم آلودگی هوای تهران مربوط به حمل و نقل عمومی است، بر اساس قانون سال ۸۶، حمل و نقل عمومی باید سهم ۷۵ درصدی در تهران داشته باشد با تفکیک ۲۵ درصد تاکسی، ۲۰ درصد اتوبوس و ۳۰ درصد ریلی. اکنون تاکسی از مرز ۲۵ درصد عبور کرده، ۱۸تا ۲۰درصد اتوبوس نیز اجرا شده است اما در مورد ریلی زیر ۱۰درصد هستیم. در نتیجه آنچه باید برای ساماندهی حمل و نقل عمومی در تهران رخ دهد توجه به افزایش کارکرد حمل و نقل ریلی انبوه بر برقی است که این هدف هنوز هم جزو برنامه‌های مورد علاقه من است.

ما باید از ۱۵ میلیون سفری که انجام می‌شود، ۱۰ میلیون سفر را به سوی حمل و نقل ریلی انبوه بر ریلی که در زیر زمین است هدایت کنیم تا بتوانیم آلودگی هوا را کاهش دهیم و از سوی دیگر از ورود اتوبوس‌هایی با سوخت فسیلی و گازوئیلی جلوگیری کنیم و به سمت سوخت هیبریدی، ماشین‌های برقی یا ماشین‌هایی با سوخت گاز نه گازوئیل برویم. اینها مواردی است که سازمان محیط زیست مصوب کرده اما متاسفانه در چند سال اخیر تمام اتوبوس‌های وارداتی با سوخت گازوئیل بوده است.

سومین بحث این است که برای کاهش بیشتر از آلودگی هوا، باید در دل شهر تهران شهرهای زیرزمینی ایجاد کنیم.

شهرهای زیر زمینی؟ لطفا توضیح بیشتری بدهید.

فضای تهران دیگر امکان توسعه ندارد، برای توسعه شهر باید از فضای زیر زمین استفاده کرد، یعنی در کلانشهر تهران در دل زمین باید شهر ایجاد کنیم. به معنای دیگر، هم‌اکنون به جای توسعه فروش تراکم در هوا باید سرمایه گذاری‌ها را به زیر زمین ببریم تا بخشی از مسائل مربوط به زلزله هم حل شود، این طرح با توسعه خطوط مترو امکان پذیر است.

صحبت از حمل و نقل انبوه بر برقی کردید، اگر کار به دست شما باشد برای این مسأله چه برنامه‌ای دارید؟
شهر تهران باید از ساختن مسیر حمل و نقل خارج شود. ما دیگر نیاز به اتوبان و پل نداریم باید در بعد حمل و نقل ریلی عمومی انبوه‌بر وارد شویم. هم‌اکنون دو هزار و ۸۰۰ کیلومتر معبر داریم که نزدیک به ۳۷۰ کیلومتر بزرگراه، ۷۵۰ کیلومتر راه شریانی و ۱۵۰۰ کیلومتر دسترسی معمولی است. باید اینها نگهداری شود و دیگر نباید هزینه‌ها را برای ساختن پل حرام کنیم.

یکی از مشکلات همیشگی تهران درآمد‌های شهرداری بوده است، واقعاً شهری مثل تهران را با درآمدهایی که تعریف ثابتی ندارد چگونه می‌شود اداره کرد؟

درآمد پایدار تهران کمتر از ۳۰ درصد است و تاکنون هر چه به دست آمده از شهرفروشی است. شهر فروشی یعنی افزایش آسیب‌های شهری و اجتماعی و این راه درستی برای کسب درآمد نیست. من تاکید می‌کنم که ایجاد درآمد پایدار برای شهر، باید با کمک دولت و با استفاده از راه‌های علمی شکل بگیرد.
همچنین دولت باید در پروژه‌های زیربنایی وام‌های دراز مدت ۱۰ تا ۲۰ ساله با اقساط کم را در اختیار شهرداری بگذارد که سبب به روز شدن درآمد‌های پایدار شود تا شهرداران از شهرفروشی پرهیز کنند.

اگر توسعه پایدار را با محوریت توسعه انسانی در نظر بگیریم و در شرایط فعلی معتقد باشیم که توسعه انسانی در تهران ناقص اجرا شده است، راه نجات مردم را از این وضع چه می‌دانید؟

براساس نظرسنجی‌های صورت گرفته و مطالعات اولیه بنده، مشکلات موجود برای مردم از دید شهروندان (نه شهرداری) در ۲۲ مورد دسته بندی شده است. این مشکلات به ترتیب اولویت ترافیک، بیکاری، حاکم نبودن قانون، فقر، کمبود مسکن، امنیت اجتماعی، مدیریت ناکارآمد، جرایم و آسیب‌های اجتماعی،آلودگی زیست محیطی،‌ آلودگی هوا و صدا، فقدان امکانات بهداشت و سلامت، پایین بودن سطح فرهنگ شهروندی، مهاجرت، بی‌تفاوتی اجتماعی، کمبود مراکز فرهنگی و فراغتی، بی‌اعتنایی به مردم، بی‌اعتمادی اجتماعی و ناکارآمدی شورای شهر در نظارت است. باید برای توسعه انسانی در شهر این خواسته‌ها را در نظر داشته باشیم.

وقتی فردی تمکن مالی دارد، خانه، ماشین و کار خوب دارد اما در محیطی زندگی می‌کند که برای تنفس با مشکل مواجه است در اعتراض به این مسأله از مشارکت‌های اجتماعی خود می‌کاهد.

باید برای افزایش کیفیت زندگی مردم تهران قدم‌های اساسی برداشته شود، توسعه فعالیت‌های داوطلبانه یکی از شاخصه‌های کیفیت زندگی است. افزایش کیفیت آموزش، پیوستن مردم به نظام تدارک مردم سبز(محیط زیست)، فعال کردن سیستم‌های زیست محیطی، بازیافت و توسعه فضای سبز شهری و در حد استاندارد، بقای کسب و کار، به حداقل رساندن آسیب‌های اجتماعی و بزهکاری و محله محوری با شاخص رضایت شهروندان نیز برنامه‌های مورد تاکید برای توسعه انسانی است. نباید فراموش کنیم شهر تهران بر اساس قانون چشم‌انداز کشور باید یک شهر برتر منطقه‌ای و فراملی شود.

شهر تهران به عنوان پایتخت ایران اسلامی تا چه میزان به استاندارد پایتخت‌ها و ابرشهرهای بزرگ دنیا نزدیک است؟

در دنیا چهار دسته برای رتبه بندی شهرها در نظر گرفته‌اند که این دسته‌ها با ۱۲ معیار مورد سنجش قرار می‌گیرد، دسته آلفا، بتا، گاما و شهرهایی با رتبه بندی «سیاهچال‌های شهری».

پاریس، توکیو، لندن و نیویورک با کسب ۱۲ شاخص در دسته اول (آلفا)، پکن، کوالالامپور و سئول با کسب ۹ شاخص در دسته بتا و دبی و جاکارتا با کسب ۶ شاخص در دسته گاما هستند. ایران در سیاه‌چاله‌های شهری قرار ندارد اما با توجه به تاثیر تحریم‌ها زمینه سوق داده شدن به این سمت در آن هست.

در تهران ارزش‌ها و ایده‌آل‌هایی وجود دارد که شاید نتوانیم به سمت آن شاخص‌ها برویم اما می‌توانیم با حفظ ارزش‌های دینی و اسلامی به بعضی شاخص‌های بین‌المللی دست یابیم.

این شاخص‌ها این‌گونه تعریف می‌شود که فردی از جایی دیگر قصد دارد وقتی به تهران آمد از پرواز استفاده کند. این امکان برای او وجود ندارد: بلیت، هتل و حتی ماشین را اینترنتی نمی‌تواند رزرو کند، باید پول نقد همراه داشته باشد.

کارت اعتباری او در تهران اعتبار ندارد و موارد دیگر... باید فعالیت‌های شهری را طوری ساماندهی کنیم که بنا بر گفته سند چشم‌انداز که می‌گوید تهران باید شهر منطقه‌ای باشد. اصلاح شود می‌توانیم به این اهداف برسیم.

با همه این تفاسیر، اکنون مهمترین نقطه ضعف تهران را چه می‌دانید؟

در تهران باید خرد جمعی حاکم شود، آرامش در تصمیم‌گیری و اجرا وجود داشته باشد. دلیلی ندارد بگوییم کار یا پروژه حتماً در این تاریخ باید تمام شود مگر برای منظور سیاسی و انتخاباتی. کار اجتماعی و شهری باید در آرامش با طمأنینه و برنامه پیش رود تا ارزش کار حفظ شود.

تهران وضعیت اورژانسی ندارد و بهتر است با متانت پیش رویم. پروژه‌ها و ایده‌ها با کارشناسانی که تخصص بالایی دارند مطرح شود و با خرد جمعی آرامش به شهر بازگردد.

مزیت تهران در زیبایی و معماری را در کدام ویژگی می‌دانید؟

تهران شهری با پیشینه تاریخی ۲۰۰ ساله است که خیلی هم باستانی و قدیمی نیست اما پیشرفت تهران نسبت به شهرهای دیگر با این قدمت بسیار کم بوده است. شهر تهران توسعه بهینه نداشته و مشکلات بسیار در حریم قانونی دارد.

شهر تهران حدود ۷۳۰ کیلومتر مربع حریم قانونی، ۲۲منطقه، ۱۲۳ ناحیه و ۳۷۴ محله دارد. این شهر در جنوبی‌ترین نقطه ۹۰۰ متر از سطح دریاها ارتفاع دارد و شمالی‌ترین نقطه آن در ۱۸۰۰ متر است. با داشتن اختلاف ارتفاع نزدیک هزار متر باید از تهران شهری با ابعاد زیبا و معماری خاص ساخت که متاسفانه این کار انجام نشده و با توجه به توسعه تهران حل این موضوع بسیار سخت است.

تغییر بافت فرسوده همیشه شعار بزرگ و البته انجام نشده شهرداران تهران بوده است، شما برای حل این معضل که تاکنون راه به جایی نبرده است چه برنامه‌ای دارید؟

تهران در زمینه زلزله شهری شوربخت است، زیرا در منطقه فعال زلزله قرار دارد، در حال حاضر تهران ۳۲ میلیون مترمربع بافت فرسوده دارد که دو میلیون نفر در آن زندگی می‌کنند که وقوع زلزله مساوی است با بحران شدید.

همان‌طور که می‌دانید بافت فرسوده انواع مختلف دارد، ریزدانه، ناپایدار و نفوذ ناپذیر. این سه شاخصه مربوط به وضع بافت فرسوده تهران است. یکی از برنامه‌های ما در بعد شهرسازی و مربوط به بافت فرسوده شناسایی، نوسازی و مقاوم‌سازی ساختمان‌ها و پیگیری مداوم این مباحث از مهمترین راهکارها است.
در بافت فرسوده به غیر از ساختمان‌ها سه بخش وجود دارد که می‌تواند برای حل این مشکل کارساز باشد: فضای سبز، خیابان‌ها و محورهای مواصلاتی. این فضاها باید بازسازی و اجرا شود اما نکته مهم استفاده از فضاهای پشتیبان شهری است.

این طرح‌ها را پیش از شما افراد دیگر هم داشتند اما تقریباً ناموفق بودند.

مهمترین حرکت، سوق دادن سرمایه گذاران به سمت بافت‌های فرسوده است. متاسفانه سرمایه‌گذاران به سمت شهرفروشی در شمال و در مکان‌های پر رانت هدایت شده‌اند. آن‌ها وقتی در شهر می‌توانند باغ‌ها را تخریب کنند، پول شان به سمت بافت فرسوده نمی‌رود. اگر سرمایه‌گذار بداند همین رشد در بالای شهر که با شهرفروشی همراه است در بافت‌های فرسوده نیز توسعه و درآمد به همراه خواهد داشت به‌طور قطع به آن سمت هدایت خواهد شد اما مدیران شهری مکان‌هایی را به سرمایه گذاران معرفی می‌کنند که در هر شرایطی امکان رشد در آن وجود دارد. مدیری هنرمند است که سرمایه گذاران را به بافت فرسوده یا قسمت‌هایی از شهر که نیازمند سرمایه‌گذاری است سوق دهد.

البته نباید از این نکته گذر کرد که بافت فرسوده برای شهردار حکم تله را دارد و کار در آن سخت است، ما در این مسأله با قشری مواجه هستیم که آسیب پذیر هستند و زندگی آن‌ها با هر حرکت ما امکان دارد دچار بحران شود، این مسأله نیز باید فرهنگسازی شود.

پروژه‌های بزرگ و طولانی مانند دو طبقه کردن بزرگراه صدر را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

پروژه‌های بزرگ برای شهر مثل سم است، مثال‌های زیادی وجود دارد. پروژه لوکس کار می‌کنیم در موقعیتی که مردم با مشکل حمل و نقل روبه‌رو هستند. در مترو کمبود داریم، اتوبوس‌ها مشکل دارد، کانال‌ها و تاسیسات زیرزمینی با چالش روبه‌رو است. پول را هزینه می‌کنیم، طوری هزینه می‌کنیم که گویی از درآمد بالایی برخورداریم در صورتی که این پول‌ها از شهرفروشی به دست می‌آید.

این طور نیست که پروژه‌های بزرگ و پر خرج همیشه به نفع باشد بلکه می‌تواند در صورت نداشتن مطالعه دقیق به ضرر هم باشد. باید پروژه‌ها با اولویت هزینه و فایده، مطالعات محیط زیستی و فنی عمرانی دقیق شروع شود که ضرر و زیانی متوجه شهر نکند.

به نظر می‌آید در مورد اتوبان صدر مخصوصاً پل هوایی آن در تهران عجله شده است و به دلیل نزدیکی به فضای انتخاباتی خرد جمعی و آرامش در تصمیم‌گیری وجود نداشته و در اجرا نیز عجله شده است زیرا چنان سازه‌ای در شهر می‌توانست با معماری به مراتب زیباتری اجرا گردد، می‌دانیم که پروژه‌های شهری چون تهران بخصوص پروژه‌های پرخرج از منظر معماری حرفی برای گفتن داشته باشد و مطالعات معماری دقیق و اجرایی دقیق‌تر را می‌طلبد در ضمن چنین پروژه پرخرجی به‌طور قطع در مقابل پروژه‌های حمل و نقل عمومی مخصوصاً مترو از نظر اولویت نمی‌تواند برابری کند.

از دیدگاه شما توسعه پایدار چه مفهومی دارد؟

توسعه پایدار حرکت بر محور انسان و محیط است و ملاحظاتی مانند آلودگی‌های محیطی، بیماری، آسیب‌های اجتماعی، زندگی حاشیه‌ای در شهرک‌های اقماری از جمله مفاهیم آن است. در این میان باید مفهوم شهری آن نیز مورد توجه قرار گیرد.

مشارکت هر چه بیشتر شهروندان در تصمیم گیری‌ها، ترمیم جدی محیط‌زیست از طریق نظام تولیدی و اقتصادی، انعطاف و اصلاح پذیری دایم در بستر یک نظام مدیریت، تقویت بنیان‌های خانوادگی و نهادهای اجتماعی، گسترش آداب شهرنشینی و همه و همه از مسائلی است که باید به صورت جدی در نظر گرفته تا شهر به سوی توسعه پایدار حرکت کند. جرم و جنایت و آسیب‌های اجتماعی باید کم شود، کیفیت هوا، حجم ترافیک، امید به زندگی، مسکن مقاوم و مناسب به سمت شاخص‌های مبتنی بر شاخص توسعه پایدار نیز باید لحاظ شود.

اولویت‌های کاری شما به عنوان شهردار در صورت کسب رأی اعتماد از شورای شهر چیست؟

متاسفانه همان‌طور که گفتم سندتصویب شده چشم‌انداز که به تأیید وزارت کشور و احتمالاً مجلس و مجمع تشخیص مصلحت نظام رسیده باشد در شهرداری تهران وجود ندارد. در سال ۸۵ طرح سند چشم‌انداز تهیه و به تصویب شورای اسلامی شهر رسید، به فرمانداری و وزارت کشور ارائه شد که آن‌ها تأیید نکردند و شاید شورای شهر باید مسیر تصویب آن را طی می‌کرد که متاسفانه طی نشده است، لذا داشتن برنامه بدون سند چشم‌انداز مصوب کار دشواری است.

یکی از اولویت‌های شورای اسلامی چهارم موضوع تصویب سند چشم‌انداز برای شهر تهران است تا حداقل شهری فراملی و جهانی در منطقه باشد.بدون برنامه و سند چشم‌انداز اداره شهر امکانپذیر نیست زیرا سند چشم‌انداز و برنامه‌ها یکدست نیستند. باید برنامه پنج ساله جامع با محور هزینه‌ها، درآمدها و اولویت‌ها تنظیم و تصویب شود و بر مبنای آن اداره شهر را به دست بگیریم.

لذا با توجه به مشکلات تهران، خرد جمعی، تعامل با شورای شهر، آرامش در تصمیم‌گیری و اجرا یکی از اولویت‌های مدیریت شهری است. همچنین با توجه به اهمیت سلامت و ۲۵ شاخص مهم آن باید محوریت سلامت و ورزش در اولویت قرار گیرد. تأمین درآمد پایدار برای شهر تهران و بهبود ساختار مدیریت شهر تهران با استفاده از کوچک سازی، چابک‌سازی، هوشمند‌سازی و برونسپاری در شهرداری تهران بسیار مهم است.

این بدین معنی است که شهرداری تهران باید سکانداری کند نه این‌که پارو بزند. اگر مدیریت به سمت پارو زنی پیش برود به‌طور قطع هدایت کشتی دچار مشکل خواهد شد، لذا اولویت‌هایی که اعلام کردم به عنوان یک برنامه تاکتیکی می‌تواند در کوتاه مدت برخی از مشکلات اساسی را حل کند.

ولی خوشبختانه با توجه به لزوم تهیه و تصویب برنامه ۹۷-۹۳ از طرف شورای اسلامی این موضوع را باید به فال نیک گرفت و ان‌شاالله برنامه عملیاتی پنج ساله شهر تهران همراستا با فعالیت‌های قبلی و نیازهای آتی با استفاده از تجربیات مدیران و کارمندان مؤثر و موفق در شهرداری تهیه و به تصویب شورا برسد و از این پس این برنامه به عنوان اصلی راهبردی و اجرایی در شهرداری مورد احترام شهردار و مدیران ذیربط باشد.

شهردار تهران باید به NGO‌ها، سمن ها و مساجد میدان دهد تا بتوانند کار را پیش ببرند.

پیشنهادی هم در نظر دارید؟

یک برنامه با هشت محور خدمات شهری،‌ توسعه حمل و نقل عمومی با محوریت خطوط ریلی انبوه بر، توسعه شهرسازی و معماری با محوریت بافت فرسوده و زلزله، توسعه فرهنگی و صیانت از فرهنگ، هویت دینی و ملی با محوریت مساجد و مراکز فرهنگی، توسعه مدیریت در سطح شهر تهران با محوریت شهر الکترونیک و هوشمندسازی، آسیب‌های اجتماعی با محوریت NGO‌ها و سمن‌ها، غنی‌سازی اوقات فراغت، ورزش‌های همگانی و بهبود ساختار سازمانی در شهرداری تهیه شده است.

اکنون آسیب های اجتماعی در پایتخت ایران روزبه روز افزایش پیدا می‌کند و البته نوع این آسیبها در حال تغییر است. اعتیاد به اینترنت در تهران به شدت در حال افزایش است و این مسأله در بنیان خانواده‌ها دیده می‌شود. شهردار تهران بیاید به NGO‌ها، سمن‌ها و مساجد میدان دهد تا بتوانند کار را پیش ببرند.

غنی‌سازی اوقات فراغت یکی دیگر از معضلات شهروندان است ما شهروندانی هستیم که هشت ساعت می‌خوابیم، هشت ساعت کار می‌کنیم و هشت ساعت نمی‌دانیم که باید چکار کنیم باید برای این هشت ساعت برنامه‌ریزی کنیم. موضوع سلامت و ورزش‌های همگانی نیز بسیار مهم است و باید فرهنگسازی شود.

مهمترین برنامه شما برای جلوگیری از فساد مالی در شهرداری چیست؟

باید کارها الکترونیک شود، مدیران نمونه باشند و قانون را رعایت کنند. وقتی حرف از شهر الکترونیک می‌شود یکی از دلایلش همین است، زیرا وقتی تمامی کارها ثبت می‌شود، خیلی از مسائل حل می‌شود. همکاری دولت و بخش خصوصی در این زمینه می‌تواند مثمرثمر باشد.

وقتی سیستم های ارتباطی الکترونیکی در دولت وجود دارد تنها باید شبیه‌سازی آن در شهرداری انجام شود تا بتوانیم جلوی فساد مالی را تا حدودی بگیریم. هم‌اکنون در دولت ۱۵ هزار فعالیت از طریق رایانه و اینترنت انجام می‌شود. بازرگانی، بانکداری، خدمات سرویس برق، آب، تلفن، گاز و انشعابات از طریق شهر الکترونیک انجام می‌شود در شهرداری هم باید اینچنین شود.

از سویی، افزایش دریافت عوارض از قشر مرفه و هزینه کرد آن برای قشر آسیب‌پذیر با فرمول‌های مجزا و کارشناسی می‌تواند اجرایی شود که افزایش عوارض مشکلی برای اقشار آسیب پذیر ایجاد نکند. وقتی قشر مرفه نسبت به پرداخت عوارض خودش و اقشار آسیب پذیر اقدام کند، شهرداری تهران به درآمد پایدار خود می‌رسد.

وقتی مردم حاضر هستند هزینه‌های خدماتی که در شهر می‌گیرند را بپردازند ولی بدانند این پرداخت در همان زمینه برایشان پرداخت می‌شود و در بخش غیراصولی در شهرداری هزینه نمی‌شود مشکلی پیش نخواهد آمد.

حضور بخش خصوصی را در شهرداری تهران چگونه برنامه‌ریزی می‌کنید؟

بهبود ساختار سازمانی شهردار نیز از دیگر برنامه‌های ما است، ساختار چابک و کوچک با توان بخش خصوصی باید سازماندهی کرد و شهرداری فقط هدایت‌کننده آن‌ها باشد. این را در عمل باید به اجرا گذاشت تا لذت مدیریت و کار کردن در شهر در کام همه بنشیند و سرمایه‌داران بخش خصوصی هم در خدمت به شهر شریک شوند.

یکی از مشکلات چند سال اخیر در پایتخت نبود ارتباط خوب میان شهردار و دولت بوده است. اگر شهردار شوید این مسأله را چگونه حل می‌کنید؟

سعی می‌کنیم یک ارتباط خوب و سازنده را بین دولت و شهرداری حفظ کنیم.

به عنوان سؤال آخر، آیا آیت‌الله هاشمی رفسنجانی موافق حضور شما در شهرداری تهران هستند؟

بنده ۲۰ سال است در شهرداری تهران یکی از مدیران رده میانی و ارشد هستم و تجربه زیادی در این مسیر دارم و حضور در همین مسیر می‌تواند باعث رشد و تعالی‌ام شود.

لذا قطعاً ایشان مخالفتی ندارند و موافق هم هستند. البته باید بدانید انتخاب مدیران شهرداری اصولاً به شورا باز می‌گردد و افراد برای این سمت با تأیید حداقل ۱۰ نفر از اعضای شورا نامزد می‌شوند، لذا اگر اعضای شورای شهر فردی را لایق بدانند و بعد از بررسی سوابق به او رأی دهند، اتفاقی رانتی نیفتاده است، بلکه براساس شایسته سالاری نسبت به انتخاب خود وارد عمل شدند و به‌طور قطع خارج از مسائل سیاسی است.


اگر قرار باشد سه دوره شهرداری کرباسچی، احمدی‌نژاد و قالیباف را مقایسه کنید، ‌چه می‌گویید؟
مقایسه این سه دوره کار درستی نیست. کرباسچی بعد از جنگ مدیر شهر تهران شد و در شرایطی شهر را به دست گرفت که کمبودهای ناشی از جنگ به شدت قابل ملاحظه بود. ۹سال برای کرباسچی فرصت خوبی بود و به نظرم مدیر بسیار موفقی در ساختن زیربنای یک مدیریت مدرن در شهر تهران بود. او ساختار شهرداری ر ا بنیان نهاد.
برخی این روزها می‌گویند شهر فروشی از زمان کرباسچی آغاز شده اما مقدار تراکمی که وی از شهر تهران فروخت بعد از شرایط بحرانی پس از جنگ، طبق اسناد موجود یک دهم تراکم فروشی افراد بعد از وی به خصوص این چند سال اخیر نیست آنهم در شرایطی که ما اکنون در تهران شرایط بحرانی و اورژانسی پس از جنگ را نداریم. محمود احمدی‌نژاد خیلی فرصت نداشت در شهرداری خودش را اثبات کند.
وی دو سال شهردار تهران بود اما کارهایی هم که انجام داد، پوپولیستی بود. محمدباقر قالیباف هم مدیر ناموفقی نبود.

با توجه به اخبار منتشر شده، حضور شما به عنوان یکی از جدی‌ترین گزینه ها برای شهرداری تهران مطرح است، نظر شما درباره رویکرد اعضای دوره چهارم شورای شهر چیست؟
پیش از آغاز بحث باید به اعضای دوره چهارم شورای اسلامی شهر تهران که در انتخابات با شکوه خرداد ۱۳۹۲ انتخاب شدند تبریک عرض کنم و با بررسی‌هایی که شده به نظر می‌رسد این افراد آموزه‌های قرآنی، سنت، اجماع و عقل را همیشه در زندگیشان داشته‌اند و پرچمدار اعتدال، تدبیر، امید و سازندگی هستند.
مردم تهران در انتخاب اعضای شورای شهر، امسال انتخاب‌های مناسبی را انجام دادند و از همه تخصص‌ها برای نظارت جدی بر فعالیت‌های شهرداری بهره گرفتند و به‌طور قطع با حضور این افراد سه عنصر مهم حقوق شهروندی، شفافیت در شهرداری و نظارت بر کار آن می‌تواند انجام شود. طبیعی است که هر کس به عنوان شهردار از این افراد رأی بگیرد باید به سیاست‌ها، سلایق، نظرات و دیدگاه‌های اعضای شورا توجه کند. شهردار منتخب باید کارهایش را به صورتی پیش ببرد که رضایت مردم، رهبری و دولت را کسب کند.

 

 

منبع: جهان

مرتبط‌ها

بیشترین سقوط ارزش سهام وال استریت در یک روز

دولت آمریکا به کشتن شهروندان ایرانی افتخار می‌کند

مقابله با کرونا از منظر حکمرانی (1)

آمریکا برای آزادی مزدور اسرائیلی، دست به تهدید و ارعاب زد

افشای نام‌های جدید از شاهزادگان بازداشت‌شده

استیصال رسانه‌ای ائتلاف در یمن