دیدبان؛ ناتو هنوز قویترین اتحادیه نظامی است اما بااینوجود، مهمترین خطر پیش روی آن، حضور نیافتن رهبری قدرتمند رئیسجمهوری آمریکا برای اولین بار در تاریخ پیدایش آن است. تمامی روسای جمهور پس از ترومن- که بهعنوان مؤسس ناتو شناخته میشود - به ناتو بهعنوان یکی از منافع حیاتی ایالاتمتحده آمریکا نگاه میکردند. بااینوجود ترامپ مسیری کاملاً متفاوت از پیشینیان خود در پیشگرفته است. طی مصاحبهای که بهعنوان سفیر پیشین ایالاتمتحده آمریکا در ناتو با رهبران گذشته و حال حاضر ناتو انجام دادهام، تقریباً تمامی آنها ترامپ را سختترین و فوریترین مشکل ناتو میدانستند. ترامپ در طی دو سال اول ریاست خود در تعهد اصلی ناتو که دربند 5 اساسنامه تصریحشده است تردید داشته است. طبق این بند حمله به یکی از اعضا حمله به تمام اعضا در نظر گرفته میشود. ترامپ در دفاع از ناتو در برابر مهمترین رقیب خود یعنی ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه ضعیف و منفعل بوده است. وی همچنین منتقد جدی رهبران دموکرات اروپایی مانند آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان است. این در حالی است که از پوپولیستهای ضد دموکراتیک مانند ویکتور اوربان رئیسجمهور مجارستان بهصورت علنی حمایت میکند. او نخستین رئیسجمهوری است که از اتحادیه اروپا بهعنوان دشمن ایالاتمتحده نام برده است. خوشبختانه اکثریت قاطع رهبران جمهوریخواه و دموکرات در کنگره در خصوص جایگاه ناتو برای ایالاتمتحده با ترامپ مخالف هستند. لذا آنها باید طرحهایی را تصویب کنند که تعهد ایالاتمتحده به بند 5 را تصریح کند و همچنین تلاش ترامپ برای کاهش تعهدات یا خروج کامل را منوط به اجازه کنگره بداند. منتقدانی که در خصوص تردید در ناتو با ترامپ موافقاند، سه دلیل اصلی ارائه میدهند:
اولاً، میگویند که وظیفه اصلی ناتو با پایان جنگ سرد پایان مییابد. این نگاه از اقدامات روسیه برای بیثبات کردن اوضاع در استونی، لتونی، لیتوانی و لهستان بهعنوان اعضای ناتو چشمپوشی میکند. علاوه بر این، کارشکنیهای پوتین در انتخابات ایالاتمتحده و اروپا در 2016 تا 2018 را که با هدف تضعیف از داخل در دموکراسیهای موجود صورت گرفته نادیده میگیرد. مهار قدرت روسیه تا زمانی که نسل نیروهای باقیمانده از اتحاد شوروی مانند پوتین در قدرت باشند همچنان هسته اصلی فعالیتهای ناتو خواهد بود و همانطور که گزارش موجود نشان میدهد، ناتو با چالشهای جدیدی از سوی روسیه روبروست.
ثانیاً، ترامپ ادعا میکند که متحدان ما «از ما سوءاستفاده میکنند». هزینههای دفاعی اندکی که اروپا پرداخت میکند درواقع یکی از مشکلات برای آینده ناتوست. بهویژه آلمان، باید خیلی بیشتر کار کند. طی چهار سال اخیر و پس از الحاق کریمه توسط پوتین اعضای ناتو رشدی محسوس در پرداخت هزینههای دفاعی داشتهاند؛ مجموعاً افزایش 87 میلیارد دلاری. در این مورد، ترامپ باید در خصوص تشدید فشارها هوشیار باشد تا با وجود نیل به هدف موجود که همان تأمین هزینههای دفاعی از سوی کشورهای اروپایی ناتوست، خود را از یک منتقد اصلی به یک رهبر متحده کنندهی اعضای ناتو که اتحادیه شدیداً به آن نیازمند است تبدیل کند.
ثالثاً ناتو دیگر در تأمین امنیت جهانی ایالاتمتحده نقش جدی ندارد. اما اگر حقایق موجود را ببینم متوجه خلاف این امر میشویم: کانادا و متحدان اروپایی در تاریخ 11 سپتامبر به دفاع از آمریکا آمدند و به بند 5 این پیمان متعهد ماندند. آنها حمله اسامه بنلادن به ایالاتمتحده را حمله به خود در نظر گرفتند. اعضای ناتو در افغانستان با ما همراه شدند درحالیکه تلفات آنها به بیش از 1000 نفر رسیده است. اکثر این کشورها تا امروز با سربازان ما در افغانستان هستند. متحدان ناتو همچنین در جنگ علیه داعش در سوریه و عراق با آمریکا همراهی کردند و در عملیات ضد تروریستی آمریکا در آفریقا مشارکت دارند و مسئولیت کامل حفظ صلح در بوسنی و عمده بار در کوزوو را بر عهده داشتند. همچنین پایگاههای هوائی و دریایی ایالاتمتحده در کشورهای متحد آمریکا باعث شده تا مهار و کنترل فعالیتهای روسیه در اروپای شرقی و تهدیدات تروریستی در خاورمیانه و آسیای جنوبی از مکانی نزدیکتر صورت پذیرد که اینیک مزیت خاص برای ایالاتمتحده است. واقعیت این است که ناتو یک مزیت ویژه برای ایالاتمتحده در شرایط سیاسی، اقتصادی و نظامی است.
در دهه پیش رو، ایالاتمتحده باید در دو جبهه با قدرتهای اقتدارگرای چین و روسیه مبارزه کند. نخستین جبهه جنبه ایدئولوژیک دارد و درواقع جنگ اندیشهها و ایدههاست که بر اعتماد رو به رشد مسکو و پکن در برتری نظامهای خود تمرکز خواهد داشت. آمریکا به وزن کامل متحدان دموکراتیک خود در ناتو نیاز خواهد داشت تا مدل اقتدارگرا را در این مناظره جهانی فزاینده از بین ببرد؛ درست مانند آنچه رئیسجمهور جان اف کندی و رونالد ریگان در گذشته انجام دادند.
در جبهه دوم و نبرد تکنولوژیک، متحدان ما در ناتو نیز نقش مهمی ایفا خواهند کرد؛ چرا که غرب با چینی قوی در مسائل هوش مصنوعی، محاسبات کوانتومی و بیوتکنولوژی رقابت دارد. درصورتیکه ایالاتمتحده ظرفیت علمی و تولیدی همه متحدان خود در اروپا و همچنین در هند و هند آرام را جذب کند فرصت بیشتری برای حفظ جایگاه کیفی نظامی خود در برابر چین خواهد داشت. ناتو اختلاف قدرتی است که بین ایالاتمتحده و روسیه و چین وجود دارد. چراکه این دو کشور هیچ متحد واقعی برای خود ندارند. ترامپ باید بر واقعیتی که تمام پیشینیانش درک کردهاند، تعمق و تفکر کند. ایالاتمتحده در مواجهه با چنین چالشهایی با عضویت در ناتو بهمراتب قویتر از زمانی خواهد بود که تنها باشد. ناتو فقط داستانی متعلق به دیروز نیست بلکه برای دستیابی به هدفی که ما از جنگ جهانی دوم در پیشگرفتهایم، امری ضروری است: یک ایالاتمتحده امن در کنار یک اروپای متحد، دموکراتیک و صلحآمیز بهعنوان نزدیکترین شریک جهانی.
ترجمه و تلخیص: محمد رحیمی تبار
نویسنده: نیکولاس برنز- دوگلاس لوته