دیدبان: مساله وحدت بین مسلمانان، مساله ای است که همواره محل مناقشه صاحب نظران حوزه دین بوده است و از طرفی وسعت تبعات پذیرش یا رد این تئوری را میتوان به وسعت دنیای مسلمین بلکه حتی غیر مسلمانان دانست. لذا این مساله، از مسائلی است که میبایست دنیای اسلام در مقام نظر و عمل، فعالانه عمل کند. اما آن چه در این میان به چشم میخورد، در کنار تلاش دشمن جهت مقابله با گفتمان وحدت، برداشتهای ناصحیح از این گفتمان نیز خسارتهای بسیار جبران ناپذیری به پیکره امت اسلامی میزند.
غیر طبیعی بودن اختلافات مسلمین نشان از تلاش دشمن دارد
البته این نکته نیز قابل توجه است که اختلاف بین شیعه و اهل سنت، به دلیل اختلافات نظری، امری طبیعی است ولی این حجم از اختلافات که در بسیاری از نقاط جهان و در رسانههای متعدد lمشاهده می شود، کاملا غیر طبیعی و نشان از وجود دستهای پنهان دشمن در ایجاد این اختلافات است. پس می توان موانع ایجاد وحدت را به موانع بیرونی(دشمنان) و موانع درونی تقسیم کرد.
تلاش سیصد ساله دشمن در راستای دامن زدن به اختلافات
امام راحل در رابطه با تلاش های دشمن این گونه بیان میدارند: «قریب سیصد سال پیش از این، سیاست خارجى در ایران و در شرق [اجرا] شد. آنها بیشتر درصدد این مسائل برآمدند. کارشناسهاى آنها اشخاص و طوایف را مطالعه کردند و روحیات مردم را دیدند و همهی جهات مادیات ما را تحت مطالعه قرار دادند، و از دو راه خواستند از ما بهرهگیرى کنند: مادى، مى بینید که بهرهگیرى کردند؛ بهرهگیرى روحانى هم این بود که به این اختلافات دامن زدند و ما را بیشتر، از هم جدا کردند. اینکه مىبینید یک کلمه وقتى از یک آدمى در اینجا صادر مىشود، آن را عَلَم مىکنند و چند هزار، چند صد هزار چاپ مىکنند، نه اینکه یک آدم معمولى این کار را بکند، این دولتها و این خارجیها هستند که به آن دامن مىزنند و آنطور منتشر مى کنند.»[1]
کج فهمی نسبت به گفتمان وحدت
از آن جا که کار دشمن همواره دشمنی بوده و توقع دیگری از آن هم نمیتوان داشت لذا باید به سراغ این نکته برویم که صرف نظر از عوامل خارجی و تهدیدات بیرونی، چه عوامل درونی مانع از غلبه تامهی گفتمان وحدت بر جوامع مسلمین است؟
به نظر میرسد یکی از موانع بزرگ درونی، جهل نسبت به تعریف دقیق و صحیح از این گفتمان است و میبایست تعریف معقولی از این گفتمان ارائه داد تا این موضوع از سیطره افراط و تفریطهای نظری رهایی یابد سپس ببینیم عده طرفداران وحدت در میان امت اسلامی چگونه به صورت چشمگیری بیشتر خواهد شد.
برخی اعم از شیعه و سنی، اتحاد اسلامی را به معنای یکی شدن مذهب تشیع و تسنن و عدول از مبانی اعتقادی خود پنداشتند و به مقابله نظری با این گفتمان از طریق عقل و نقل پرداختند. عدهای هم که ضرورت گفتمان وحدت را برای دنیای اسلام بسیار میدیدند و غرق در این گفتمان بودند به توجیه یکی شدن مذاهب پرداخته و ضرورت و مصلحت را دستمایهای برای عدول از اعتقادات به دلیل ضرورت امر اهمّ دانستند. اما آن چه در این میان باید دانست این است که تعریف صحیح از موضوع وحدت، چیز دیگری است که در این یادداشت، اندکی به آن خواهیم پرداخت.
برداشت غلط در مورد گفتمان وحدت
رهبر انقلاب در این زمینه می فرمایند: «ما در عالم وحدت امت اسلامى هیچ اصرارى نداریم که یک فرقه عقائد یک فرقه دیگر را حتماً قبول کنند؛ نه، وحدت به معناى این نیست. وحدت به معناى این است که با عقائد مختلف، شعب مختلف، مشترکات را بگیرند، موارد محل اختلاف را وسیله برادرکشى و جنگ و دشمنى قرار ندهند؛ مسئله وحدت این است.»[2]
شهید مطهری در نفی برداشت غلط از مفهوم وحدت اینچنین بیان میدارد: «مفهوم اتحاد اسلامی این نیست که فرقههای اسلامی به خاطر اتحاد اسلامی از اصول اعتقادی و یا غیر اعتقادی خود صرف نظر کنند و به اصطلاح مشترکات همه فِرَق را بگیرند و مختصات همه را کنار بگذارند. چه این کار نه منطقی است و نه عملی.
چگونه ممکن است از پیرو یک مذهب تقاضا کرد که به خاطر مصلحت حفظ وحدت اسلام و مسلمین، از فلان اصل اعتقادی یا عملی خود که به هر حال به نظر خود، آن را جزو متن اسلام میداند، صرفنظر کند؟ این در حکم آن است که از او بخواهیم به نام اسلام، از جزیی از اسلام چشم بپوشد. ما خود شیعه هستیم و افتخار پیروی اهل البیت را داریم. کوچکترین چیز، حتی یک مستحب یا مکروه کوچک را قابل مصالحه نمیدانیم. نه توقع کسی را در این زمینه میپذیریم و نه از دیگران انتظار داریم که به نام مصلحت و به خاطر اتحاد اسلامی از یک اصل از اصول خود دست بردارند.»[3]
ابراز عقیده مذاهب و نسبت آن با وحدت
از آن چه بیان شد میتوان وحدت را این گونه تعریف نمود: « تمسک مسلمین به مشترکات در راستای جلوگیری از برادر کشی و ایجاد امت مقتدر اسلامی در مقابله با دشمنان قسم خوردهی اسلام»
حال که اندکی با مفهوم وحدت آشنا شدیم سوال این جا است که آیا در راستای حفظ وحدت، باید از بیان اعتقادات حقه اجتناب نمود؟
پاسخ این سوال نیز واضح است چرا که بیان حقایق در محیط های علمی و به صورت محترمانه امری بسیار پسندیده و مصداق امر قرآن کریم مبنی بر لزوم هدایت مردم به راه درست است چرا که خداوند تبارک و تعالی در قرآن میفرمایند:« ادعُ إِلى سَبیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَةِ وَالمَوعِظَةِ الحَسَنَةِ وَجادِلهُم بِالَّتی هِیَ أَحسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبیلِهِ وَهُوَ أَعلَمُ بِالمُهتَدینَ»[4]
با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسی بهتر میداند چه کسی از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایتیافتگان داناتر است.
لذا هدایت به انواع آن (اعم از برهان، نصیحت و جدل) از فرامین الهی است و نظر بزرگانی همچون مقام معظم رهبری به عنوان ولی امر مسلمین جهان نیز بر همین مطلب دلالت دارد و ایشان در عین تلاش جهت حفظ وحدت، بارها مساله حقانیت تشیع را عنوان نموده اند. برای مثال ایشان در بیانات خود در روز عید غدیر مطلب را این گونه بیان مینمایند: «حادثه غدیر به نگاه مرحوم علامهى امینى (رضوان اللَّه تعالى علیه) صاحب کتاب الغدیر و بعد در نگاه مرحوم شهید مطهرى (رضوان اللَّه علیه) وسیله وحدت امت اسلامى است. گمان نکنند بعضى که حادثهى غدیر مایهى اختلاف است؛ نه. امروز ببینید که بیش از همیشه -در گذشته هم بوده است - شیعه را متهم میکنند. ببینند مسئله تشیع برآمدهى از یک اعتقاد صحیحِ سالمِ خالصِ نسبت به وحى الهى است - این است معناى تشیع - اعتقاد به ارزشهاست، اعتقاد به معیارهاست، ملاک قرار دادن معیارهائى است که قرآن آنها را ملاک قرار داده است. حالا یک مشت یاوهگوى هرزهگو در گوشه و کنار دنیاى اسلام شیعه را متهم کنند به آن چیزى که شیعه فرسنگها از آنها دور است؛ مسئلهى ساختگى بودن و جعلى بودن و بعداً به وجود آمدن و سیاسى بودن و این حرفها را پیش بیاورند! نه، مسئلهى غدیر خط بطلان میکشد بر همهى اینها»[5]
ایشان همچنین پیروان دیگر مذاهب را این گونه به بررسی اعتقادات شیعه دعوت میکنند:« اما به عنوان بیان حقیقت و طلب حقیقت، این یک درخواست منطقى است از همه مسلمانان، بروند تحقیق کنند، ملاحظه کنند، آنچه را که محققین شیعه نوشتند، علماى بزرگ شیعه در زمان خود ما جمع کردند، نوشتند، تحقیق کردند، در دنیاى اسلام آنها را عرضه کردند، نوشتهى آنها مورد تقدیر علماى اسلام، روشنفکران اسلام، برجستگان اسلام قرار گرفته است، اینها را ملاحظه کنند؛ خودشان را محصور نکنند، محروم نکنند. کتابهاى مرحوم سید شرفالدین عاملى (رضوان اللَّه علیه)، کتاب شریف الغدیر تألیف علامهى امینى، اینها حقایقى است که جمع شده است. مسئلهى غدیر یک مسئلهى مسلّم تاریخى است.»[6]
بیتوجهی و تفریط نسبت به اصل مهم وحدت
تفریط و بیتوجهی ها که در اکثر موارد حاصل جهل دوستان و زکاوت دشمنان اسلام است، خود را به اشکال مختلف نشان میدهد. عده ای بدون توجه به تبعات توهین، به مقدسات اهل سنت اهانت نموده و به جای عمل به سیرهی «علامه امینی» ها زمینه را برای دشمنی و کینه توزی ها فراهم میکنند. و شاید بی راه نباشد که بگوییم بسیاری از قتل و خشونت ها به دلیل همین اهانت ها به مقدسات یکدیگر است.
نمونه ای از این رفتارهای جاهلانه و یا مغرضانه را میتوان در جایگزینی شعار «هفته برائت» به جای «هفته وحدت» توسط برخی شبکه های ماهوارهای تندرو شیعی و یا برگزاری«راهپیمایی برائت» در شهری مانند شهر مقدس قم و از طرفی رفتارهای خشن برخی دیگر از مذاهب و فتاوی خشونت آمیز مفتیان مزدور وهابی نسبت به شیعیان دید.
مقام معظم رهبری پیرامون سیره امام در مورد اتحاد مسلمین بیان میدارند: «امام بزرگوار ما که منادی اتحاد بین مسلمین بود از همه ی این هایی که مدعی اند، ولایتش و اعتقادش و ارادتش وعشقش به ائمه (علیهم السلام ) بیشتر بود. او بهتر می فهمید ولایت را یا فلان آدم عامی که حالا به اسم ولایت کارهای خلاف می کند، حرف ای بی ربط می زند»[7]
در این میان شبکه هایی مانند شبکه «اهل بیت» و «فدک» با نام دفاع از اهل بیت همواره با اهانت و دشنام به مقدسات اهل بیت بر طفل تفرقه می کوبند و شبکه های وهابی مانند شبکه «وصال» و «کلمه» در پوشش حمیات از اهل سنت، پازل این فتنه را تکمیل میکنند و در این میان متاسفانه عده ای از جوانان نیز فریفته تبلیغات شوم این رسانه ها می شوند.
امام راحل همواره بر این اصل مهم تاکید میکردند که به هیچ عنوان نباید اسباب خصومت بین شیعه و سنی را فراهم نمود: «ما با مسلمین اهل تسنن یکى هستیم؛ واحد هستیم که مسلمان و برادر هستیم. اگر کسى کلامى بگوید که باعث تفرقه بین ما مسلمانها بشود، بدانید که یا جاهل هستند یا از کسانى هستند که مىخواهند بین مسلمانان اختلاف بیندازند. قضیه شیعه و سنى اصلًا در کار نیست، ما همه با هم برادریم.»[8]
افراط در وحدت؛ سستی در اعتقادات و ترویج سکولاریسم
همان طور که پیش از این عرض شد به طور کلی می توان گفت وحدت برای امت اسلامی طریقیت دارد نه موضوعیت. پس وحدت وسیلهای است برای یگانگی امت اسلامی، محکم شدن صفوف مسلمین در برابر دشمنان اسلام و شناخت هر چه بهتر صراط مستقیم. حال اگر عدهای بخواهند وحدت را مستمسکی جهت سکوت نسبت به عقاید قرار دهند، اتفاقی بسیار بدتر رخ خواهد داد و آن سستی نسبت به عقاید و کم رنگ شدن اعتقادات و به عبارت دیگر ترویج سکولاریسم است چرا که جوانی که اعتقادات او از ترس بر هم خوردن وحدت به وی آموزش داده نشده، معلوماتی ندارد که بخواهد نسبت به آن تعصب داشته باشد و طبیعتا در طوفان تبلیغات رسانههای متعدد ضد اسلامی، که برای دوران کودکی تا میانسالی برنامهریزی دارند، در هم خواهد شکست و این گونه است که سکولاریسم در بدنه امت اسلامی نفوذ خواهد کرد.
فایده تفرقه برای دشمن
آن چه مسلم است این است که دشمن هیچ گاه طاقت دیدن اسلام، حتی در قالب تشیع متحجر یا تسنن سلفی را هم نداشته است اما آنچه وی را به رسانه سازی و فتنه مذهبی ترغیب می کند، دسترسی به ثروت های بسیار مسلمین و ایجاد حاشیه امن جهت مقاصد استکباری و پاک کردن تاریخ کثیف جنایات خود است. برای مثال از اهداف استکبار در ایجاد گروهک های تروریستی چون داعش، سرپوش گذاشتن بر جنایات صهیونیست ها علیه مردم بی دفاع فلسطین و همچنین خشن نشان دادن دین مبین اسلام جهت رشد روز افزون اسلام گرایی در غرب و آمریکا است.
سوال آخر
سوالی که وجود دارد و باید از افراطیون شیعه و سنی پرسید این است که جایگاه برائت کجاست؟ آیا برای افراطیون شیعه وقت آن نرسیده است که درنگی در زیارت عاشورا کنند؟ «اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک» مگر نه این است ما از اولین تا آخرین ظالمان که در حق اهل بیت ظلم میکنند را نفرین میکنیم؟ دشمن امروز امام زمان(عج) کیست؟ آیا وقت برائت از دشمنان واقعی حضرت نرسیده است؟ «سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم» فقط مخصوص زمان امام حسین بود؟ شمر امروز کیست؟
آیا وقت آن نرسیده که افراطیون اهل سنت آیه 82 سوره مائده[9] را که یهود و مشرکان را دشمنترین افراد نسبت به مومنان میشمارد، سرلوحه قرار داده و به جای مسلمان کشی، از استکبار و صهیونیزم کودک کش و دستنشاندههای آنان برائت جویند؟
کلام آخر
اختلافات شیعه و سنی تا حدودی طبیعی است که البته دشمن توان خود را جهت گسترش این اختلافات به طرق مختلف به کار گرفته است. در این میان این امت اسلامی است که باید در عین شناخت صحیح از گفتمان وحدت، با افراط و تفریط ها در این زمینه مقابله و زمینه تشکیل امت واحده مقتدر اسلامی را فراهم نماید. از طرفی نص صریح قرآن دلالت بر وجوب هدایت به مسیر حق مینماید که این هدایت باید در چهارچوب خود، و در عین حفظ شئونات و اخلاق برادرانه به صورت بحثهای درونگفتمانی در امت اسلامی بیان شود تا صراط مستقیم و نقشهی سعادت پیش روی امت اسلامی قرار گیرد. این امت اسلامی است که باید از بیتوجهان نسبت به گفتمان وحدت و آتش افروزان فتنه مذهبی، ضمن تبری از مزدوران استکبار در شیعه و سنی، مقابله با دشمنان اصلی امت اسلامی در دنیای امروز را مطالبه نماید.
[1] صحیفه امام، ج6، ص133
[2] بیانات مقام معظم رهبری در روزعید غدیر، 1388/09/15
[3] امامت و رهبری، ص16
[4] نحل، 125
[5] بیانات مقام معظم رهبری در روزعید غدیر، 1388/09/15
[6] بیانات مقام معظم رهبری در روزعید غدیر، 1388/09/15
[7] بیانات در دیدار با کارگزاران و دست اندر کاران حج، 1388/8/4
[8] صحیفه امام، ج6، ص133
[9] «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ آمَنُواْ الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُواْ...»