به گزارش دیدبان به نقل از جهان، قطارها و ایستگاههای شلوغ مترو نهتنها جایی برای ایستادن ندارند بلکه نفس کشیدن در آنها برای شهروندان تهرانی کار سختی است. ازدحام بیش از حد جمعیت در مترو موجب شده است کرامت سالمندان و حقوق شهروندان آنچنان که شایسته است رعایت نشود. بسیاری از شهروندان در طول روز به خاطر فشار جمعیت و نبود فضای کافی برای درست ایستادن دچار درگیری لفظی و گاه فیزیکی میشوند و همین عصبانیت و بدخلقی را از مترو به محیط کار و تحصیل و خانه منتقل میکنند.
نوشتن و توصیف رنج و سختیهایی که شهروندان در متروی تهران متحمل میشوند در چندسطر و چندصفحه امکانپذیر نیست و هر یک از میلیونها شهروندی که در طول روز مشکلات و معضلات مترو را از نزدیک لمس میکنند حرفهای زیادی در این باره دارند؛ از هوای نامطبوع برخی قطارها به دلیل ازدحام جمعیت گرفته تا تحمل درد در نواحی دست، پا، کمر و گردن که بر اثر فشار جمعیت ایجاد میشود. از انتظارهای طولانی در ایستگاه برای یافتن یک قطار کمجمعیت گرفته تا تلاشهای ناموفق برای باز کردن مسیر از میان جمعیت و پیاده شدن از قطار در ایستگاه مورد نظر، از لگدمال شدن کفشها و پاها در انبوه جمعیت گرفته تا زیر پا گذاشته شدن سهوی یا عمدی حقوق شهروندان توسط یکدیگر.
مدیران دولتی هر از گاهی در مناسبتهای مختلف مانند روز هوای پاک وارد مترو میشوند و در میان محافظتهای اصولی که حق طبیعی آنهاست مسافتی کوتاه را با قطار شهری و البته در واگنهای خلوت(!) طی میکنند اما اگر این مدیران در هر یک از روزهای هفته بویژه در ساعتهای ابتدایی و پایانی روز به طور سرزده وارد مترو شوند، جمعیتی انبوه را مشاهده خواهند کرد که با ۲ دست در حال فشار دادن یکدیگر برای جا شدن در قطار هستند! دقیقا صحنهای شبیه هل دادن خودرو توسط چند نفر در خیابان! اما اینجا انسانهایی که دستشان از بودجه و امکانات مناسب مترو کوتاه است، فقط میتوانند یکدیگر را هل بدهند تا شاید درهای واگنها با زحمت زیاد بسته شود و قطار حرکت کند. در این لحظات حتی میتوان شاهد صحنههایی تاسفآور بود؛ مثلا برخی سالمندان که توان کافی برای سوار شدن به مترو در ازدحام جمعیت ندارند از ماموران مترو درخواست میکنند آنها را با فشار و زور به سمت داخل قطار هدایت کنند!
کمک دولت به اندازه ۵۰۰ متر!
کاهش مشکلات و رنج شهروندان در قطارها و ایستگاههای شلوغ مترو تنها با تزریق پول و اعتبار به این شبکه رفع میشود. اگر پول باشد تعداد ایستگاهها و قطارها بیشتر میشود، فاصله حرکت قطارها کاهش مییابد و مترو سریعتر و چابکتر و کارآمدتر خواهد شد.
در سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۱ هرچند موضوع مترو و حمل و نقل عمومی جایگاه خاصی در ادبیات دولتمردان داشت اما چند سالی است که کمتر مقام دولتی درباره مترو، بودجهها و اعتبارات آن و حتی اهمیت این شبکه حمل و نقل شهری صحبت میکند و فقط مدیران شهری پایتخت به طور یکسویه در حال مصاحبه و اظهارنظر و نیز درخواست از دولت برای توجه بیشتر به مشکلات مترو هستند. جالب است مقامات دولتی حتی به اظهارات و انتقادات مدیران شهری تهران درباره عمل نکردن دولت به تعهدات مالی برای توسعه مترو واکنش نشان نمیدهند و سکوت را بر هر اظهارنظر و موضعگیری ترجیح میدهند. مطابق اعلام سیدجعفر تشکریهاشمی، معاون شهردار تهران، دولت به جای پرداخت بودجه برای ساخت ۱۵۰۰ متر مترو فقط به اندازه ۵۰۰ متر پول داده است: «این اعداد و ارقام نشاندهنده این است که هنوز تصمیمگیران، مترو و اولویت و اهمیت آن را باور ندارند. عدم پرداخت مطالبات حمل و نقلی تهران، محصولی جز قربانی شدن حمل و نقل عمومی و میلیونها مسافری که روزانه از آن استفاده میکنند ندارد. مترو را با بودجه قطرهچکانی نمیتوان ساخت».
یک کیلومتر از ۱۸ کیلومتر
ساخت و تجهیز هر کیلومتر مترو بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان هزینه لازم دارد. در سال ۱۳۹۳ شاهد احداث ۱۸ کیلومتر مترو در تهران بودیم اما دولت فقط هزینه یک کیلومتر را پرداخت کرد و مابقی هزینهها از جیب شهرداری پایتخت و شهروندان تهرانی پرداخت شد.
بنا به اعلام مسعود رنجبریان، مدیرکل برنامهریزی و توسعه شهری معاونت حمل و نقل و ترافیک شهر تهران «انتظار مدیریت شهری از دولت اختصاص حداقل ۲ هزار و ۴۳۰ میلیارد تومان اعتبار برای توسعه متروی تهران در سال ۹۴ بود که متأسفانه تنها ۱۰درصد از آن در قانون بودجه ۹۴ آمد. شهرداری تهران در سال گذشته بیش از یکهزار و ۱۰۰ میلیارد تومان به توسعه مترو اختصاص داد. این در حالی است که دولت در سال ۹۳ حدود ۱۰۹ میلیارد تومان به متروی تهران پرداخت کرد».
مقام دولتی: اولویت مترو دستشویی است!
جستوجو برای یافتن اظهارنظر مقامات دولتی درباره مترو و اهمیت آن تقریبا بیفایده است. آنچه در فضای مجازی و رسانهها در این باره وجود دارد مربوط به مصاحبه مهدی یدیهمدانی، دبیر شورایعالی ترافیک وزارت کشور است که در مصاحبه با جامجم گفته است: «من هم خیلی وقتها در ایستگاه میانی سوار مترو شدهام و مانند بقیه شهروندان تا مقصد سرپا ایستادهام و فشار جمعیت را هم تحمل کردهام اما واقعیت این است که درباره مترو کمبودهایی وجود دارد که شاید ضرورت برطرف کردن آنها از احداث خطوط و افزایش قطارها هم مهمتر باشد... موضوع مهمی که همیشه باعث تعجب من میشود مقایسه یکسری از امکانات ضروری و ابتدایی در ایستگاههای مترو در مقایسه با متروی بسیاری از شهرهای دنیاست. نبود سرویس بهداشتی یکی از مهمترین و در عین حال پیش پا افتادهترین ضروریات مترو است که نبود آن بویژه برای سالمندان و کودکان مشکلساز است».
آری! نبود سرویس بهداشتی میتواند به عنوان یک مشکل و معضل در متروی تهران مطرح باشد اما آیا فشار جمعیت، زیر سوال رفتن حقوق و کرامت شهروندان در قطارهای شلوغ و کمتوجهی مدیران دولتی به پرداخت بودجههای مترو نمیتواند به عنوان معضل و مشکل مطرح شود؟!