به گزارش دیدبان به نقل از فارس ، رحمت رمضانی: آقای پرتوی بینش خبری بالایی داشت، این جمله را که عباس ملکی عکاس معروف واقعه ۱۷ شهریور گفت.کمی مکث کرد. سعی کردم عکاس قدیمی را زیر نظر بگیرم صورتش هیچ حسی ندارد. نمیدانم در درونش چه میگذرد. خانه پر از گل است. هیچ عکسی به خانه تزیین نشده است.
سالهاست عکاس با دوربین خداحافظی کرده است. مانند ژنرالی که در دوران بازنشستگی به گل پناه میبرد.
عکاس معروف واقعه ۱۷ شهریور بدون هیچ عکسالعملی در چهره و بازی تعریف میکند. اما از حسین ـ عکاس دیدار همافران با امام ـ احترام یاد میکند.
تا زنده بود میگفتم آقای پرتوی. خندههاش معروف بود همیشه سیگار بر لب داشت. تا زنده بود نگفتم حسین، برای من آقای پرتوی بود. بعد از اینکه مرد میگم حسین.
راحت برای ما تعریف میکند عکس دیدار همافران با امام انقلاب را به جلو انداخت. حسین به تحریریه کیهان آمد رنگ به چهره نداشت. گفتم آقای پرتوی چه شده است. گفت سخت بود.
چی آقای پرتوی؟
همافران به دیدار امام آمدند.
خوب آقای پرتوی.
به زحمت همافران راضی کردم. گفتم دیداری که سند نداشته باشد راحت تکذیب میشود. گفتم برای اینکه شناخته نشوید از پشت سر عکس میگیرم. تا سلام نظامی دادند. دیدم چه لحظهای، چه فرصتی تاریخی شد عکس شاتر زدم و تمام شد.
حسین دو روز قلبش بیشتر میزد عکس منتشر شد فرماندهان تکذیب کردند. امام تایید کرد و هیچ مشکلی برای حسین پیش نیامد و هیج همافری شناخته نشد. حسین آرام شد.
عباس میگوید از شاه پرسیدند چقدر مخالف دارید گفت: لانه زنبور روزنامه کیهان است. کیهان پر از مخالفان و موافقان و شاید ساواکی بود. حسین حق داشت.